اخبار
منبع : amordad.net

«یكی از كهن ترین نمونه خط هایی كه می شناسیم، خط دین دبیره است. اسناد گواهی می دهند كه این خط یا به دست اشوزرتشت پدید آمده است، یا در دربار گشتاسب بكار می رفت و هنگامی كه زرتشت "گاتها" را سرود و به گشتاسب و پیرامونیان او سپرد، آن را به خط دین دبیره نوشتند و در جایی به نام "دژنپشت" نگهداشتند».



آنچه بازگو شد، بخشی از سخنان سورنا فیروزی، پژوهنده ی تاریخ، در نشست بنیاد فرهنگی جمشید جاماسیان بود. او در آغاز به این نكته اشاره كرد كه جدای از نشانه ها و سندهای بسیاری كه نشان از مكتوب بودن "گاتها" در زمان اشو زرتشت می دهند، از خود "گاتها" نیز سند ارزشمندی به دست می آید كه گواه روشنی است بر مكتوب بودن "گاتها"ست، و نه شفاهی بودن آن. اما تاكنون اشاره ای به این سند نشده است. فیروزی در ادامه افزود:« در یسنا- هات 46- از بند یك تا پایان بند 13، اشو زرتشت گله مند است و می گوید:"به كدام زمین روی آورم و به كجا بروم؟". این سخن، نشان از نومیدی او دارد. زرتشت هنوز از مخالفان خود خرده گیری (:انتقاد) می كند. اما یكباره در بند 14 از گروندگان و ایمان آورندگان تازه، همانند فرشوشتر و جاماسب، یاد می كند. پیداست زرتشت شنوندگان (:مخاطبان) تازه ای یافته است و اكنون زمان آن رسیده است كه سروده های دیگری به بندهای سیزده گانه ی پیشین بیافزاید. روشن است كه اگر بندهای پیشین شفاهی بودند، بی گمان در این بازه ی (:فاصله ی) زمانی فراموش می شدند و از یاد می رفتند. اما چون مكتوب بوده اند، اشو زرتشت پس از یافتن ایمان آورندگان تازه، بندهای مكتوبی را كه پیش تر نوشته بود، ادامه می دهد و سرودهای تازه ای به هات 46 می افزاید».
به سخن فیروزی، در اسناد كهن بازمانده نیز اشاره های فراوانی هست كه ما را به اینجا می رساند كه بگوییم "گاتها" مكتوب بوده است. به نوشته ابن ندیم:"در زمان پادشاهی گشتاسب، نامه نگاری كم بود"؛ از این اشاره درمی یابیم كه نامه نگاری در آن زمان روایی داشته است، اما كمتر از این شیوه ی آگاهی رسانی بهره برده می شد. باز در تاریخ تبری دیگر می خوانیم كه گشتاسب اوستا را بر روی 12 هزار پوست گاو "نوشت" و سپس در دژنپشت نگهداری كرد. این هم كه در سندها آورده اند كه اشو زرتشت كتاب خود را به گشتاسب "عرضه" كرد، نشانه ی دیگری از مكتوب بودن "گاتها"ست. حتا سندها از این هم پیش تر رفته اند و پیدایش خط را به روزگار جمشید رسانده اند و ابن ندیم دگربار نوشته كه نخستین كسی كه به خط ایران نوشت، "بیوراسب" بود. باز می خوانیم كه فریدون هنگامی كه کشور را میان پسران خود بخش كرد، آن را مكتوب ساخت. فیروزی گفت:«همه ی آنچه بازگو شد، نشان از این دارد كه "گاتها" چه به گونه ی مكتوب به گشتاسب سپرده شده باشد، چه شفاهی، ایرانیان در زمان گشتاسپ، خط را می شناختند و "گاتها" را بدان خط نویسانده اند و سپس نگهداری كرده اند».
فیروزی سپس با اشاره به دیدگاه "كریستن سن"، ایران شناس دانماركی، درباره ی پیدایش خط در ایران، گفت:«شگفت است كه كریستن سن همه ی این اسناد گوناگون و پرشمار را نادیده می گیرد و می نویسد كه نگهداری اوستا در دژنپشت، از پندارهای روزگار ساسانی است و خط اوستایی را ساسانیان پدید آوردند! در حالی كه می دانیم كه آواهای خط ساسانی بسیار كمتر از خط دین دبیره است؛ پس چگونه ساسانیان می توانستند از خطی كه آواهای كمتری دارد، به خطی برسند كه بسیار پرآوا تر بوده است؟»
سورنا فیروزی با اشاره به این كه نگاه امروزین دانشكده های زبان شناسی جهان به پیدایش خط در ایران نیز چیزی همانند سخنان كریستن سن است، گفت:«آنها به پیروی از كریستن سن ادعا می كنند كه تا زمان داریوش بزرگ، ایرانیان خط نداشته اند. هیچ كدام از باستان شناسان و زبان شناسان ایرانی هم سندها را نمی نگرند و اعتراض نمی كنند تا نادرستی چنین سخنی آشكار شود. اما یك اروپایی به نام "نارمن شارپ" در كتاب "فرمان های شاهنشاهان هخامنشی"، نادرستی و بی ارزش بودن چنان پنداری را نشان می دهد و با شماری دلیل، می گوید كه خط در ایران پیش از روزگار داریوش هخامنشی بوده است و ایرانیان خط را بكار می بردند».
به سخن فیروزی اگر تاریخچه ی پیدایش خط را در جهان بنگریم و آن را با پدید آمدن خط در ایران بسنجیم، نشانه های دیگری بر مكتوب بودن "گاتها" و بودن خط در ایران پیش از هخامنشیان می یابیم. او گفت:«كهن ترین نشانه ای كه از خط چینی به دست آمده است به 6600 پیش از میلاد می رسد؛ یعنی زمانی پیش از تاریخی كه اسناد كلاسیك برای پیدایش اشو زرتشت برمی شمارند. آنها زرتشت را در هزاره هفتم پیش از میلاد (5000 سال پیش از نبرد تروی) می دانند. یك نمونه ی خط كهن دیگر در مجارستان با نام "تارتاریا" پیدا شده است و زمان آن به 4500 پیش از میلاد می رسد. در یونان نیز خطی از 5200 پیش از میلاد (900 سال پس از زمان کلاسیک) به نام "دیسپیلیو". در حوزه تمدنی دره ی سند نیز در 3 هزار سال پیش از میلاد خطی پدید آمد كه همسانی بسیاری با خط یافته شده جیرفت (2200 پ.م) دارد». فیروزی از خط مصریان نیز یاد كرد و افزود:«آنها از سه خط "هیروگلیف"، "هیراتیك" و "دموکریت" بهره می بردند. من هشت همسانی میان دو خط اوستایی و هیراتیک یافته ام كه ریشه خط بدون پشتوانه تاریخی هیراتیک در مصر هزاره دوم پ.م را نشان می دهد.
ویژگی های یگانه ی خط میخی فارسی باستان در كتیبه ی بیستون، از دیگر موضوعاتی بود كه فیروزی به آن پرداخت و گفت:«چنان ویژگی هایی را در هیچ كدام از خط های باستانی نمی توان یافت. نخست آن كه در این خط، سطرها تعریف شده اند. دیگر آن كه در خط میخی فارسی از آوانگاری كاسته شده و به سوی حرف نگاری گرایش پیدا كرده است. از همه مهم تر آن كه این خط، یك نشانه ی جدا كننده ی واژه ها دارد. این نشانه را در هیچ خط باستانی دیگری نمی توان یافت. چنین خطی، با نشانه هایی از این دست، بی گمان ریشه در پیش از روزگار داریوش بزرگ داشته است. همانندی خط هندسی جیرفت (2200 پ.م) با خط میخی باستان نیز این سخن درست را پیش می كشد كه خط جیرفت، الگویی برای خط هخامنشیان بوده است». سورنا فیروزی در پایان گفت:«در لوحه ای كه از جیرفت به دست آمده است، تكرار حرفها دیده می شود. درست است كه این خط تاكنون خوانده نشده است، اما اگر بجای هر كدام از آن نشانه ها، حرفی بگذاریم و آنگاه برپایه ی آن حرفهای قراردادی، بكوشیم آن را بخوانیم، می بینیم كه سطرهایی آهنگین است. این در زمانی است كه هنوز شعر در میانرودان (:بین النهرین) پدید نیامده بود».

طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی



جدیدترین اخبار

نام : *

پیغام : *

 
سیستم تعمیر و نگهداری بهبود - PM