اشاره: تجربه كشورهای مختلف در زمینه برنامهریزی میتواند نقش مؤثری در برنامهریزی توسعهای كشورمان داشته باشد. به همین دلیل تجربه چند كشور كه سابقه طولانی در برنامهریزی دارند در این گزارش آمده است.
تركیه
برنامهریزی در مقیاس گسترده، فراگیر و پیگیر نخستین بار پس از انقلاب سوسیالیستی در سال 1917 در شوروی آغاز شد و شكل نهایی آن تا سال 1928 به طول انجامید. تجربه شوروی در كشورهای غیرسوسیالیستی به ویژه در كشورهای در حالتوسعه هم تقلید شده است. از نخستین كشورهای در حال توسعه ،تركیه است. آغاز اولین برنامه این كشور را میتوان برنامهای دانست كه برای پنج سال به مبداC سال 1934 تهیه شد. این برنامهچیزی جز فهرستی از پروژههای دلخواه نبود اما به هر حال برای اقدامهای دولت در زمینه زیرساختها، معدن و صنعت راهنمای مناسبی به شمار میرفت.
در دهه 1950 در تركیه حزب دموكرات بر سر كار آمد و برنامهریزی مركزی كنار گذاشته شد اما در قانون اساسی سال 1961 برنامهریزی اقتصادی، اجتماعی دوباره جزء وظایف دولت گنجانده شد. سازمان دولتی برنامهریزی نیز در همین سال تأسیس شد. وظیفه این سازمان تهیه برنامههای درازمدت، میانمدت، نظارت بر اجرای برنامهها و رایزنی در مورد سیاستگذاریهای اقتصادی جاری، تعیین شد. سازمان، وابسته به نخستوزیری بود و مقرر شد كار خود را با الهام از رهنمودهای شورای عالی برنامهریزی كه ریاست آن را نخستوزیر به عهده داشت و اعضای آن وزیران كابینه بودند، دنبال كند. سازمان، دبیرخانه شورا را هم یدك میكشید. هدفهای برنامه برای بخش عمومی«الزامی» و برای بخش خصوصی «ارشادی» بود. به دلیل عقبماندگی مناطق آناتولی شرقی و جنوب شرقی، تركیه از نخستین كشورهایی است كه برای توسعه مناطق یادشده اقدام به برنامهریزی منطقهای كرده است.
از سال 1961 تا سال 2005 سازمان دولتی برنامهریزی تركیه اقدام به تهیه هشت برنامه پنجساله كرده است. در برنامههای اول، دوم و سوم تأكید بر صنعت، جایگزینی واردات و تولید كالاهای واسطهای بود. اوضاع ناپایدار سیاسی در دهه 70 دستیابی به هدفهای برنامه را دشوار ساخت و بههمین دلیل در برنامه چهارم برای تقویت بخش خصوصی، ارتقای صادرات (به جای جایگزینی واردات) و سرمایهگذاری در بخشهای كاربر و با بازده سریع مورد توجه قرار گرفت. در برنامه پنجم برنامه تعدیل ساختاری پیشنهادی صندوق بینالمللی پول از سال 1982 مبنا قرار گرفت. در این برنامه سهم دولت نسبت به برنامههای پیشین كمتر و نقش بخش عمومیبه نظارت كلی محدود شد. با این حال در زمینه زیرساختهای انرژی و حملونقل و رفع تنگناهای آنها هنوز دولت مسؤولیت شایان توجهی داشت. در برنامه ششم (1995-1990) در برابر رشد تولید 7 درصد، رشد سرمایهگذاری بخش خصوصی 11 درصد و صادرات 15 درصد درنظر گرفته شد كه خود گواه اهمیت روزافزون بخش خصوصی و صادرات در نگرش اقتصادی تركیه بود. در آن برنامه هدف این بود كه رشد تورم بیش از 10 درصد در سال نباشد اما در عمل قیمتها مهار نشد و به دلیل وام زیادی كه از خارج گرفته شد، تركیه با بحران ترازپرداختها مواجه شد. برنامه هفتم تركیه دوران 2000-1996 را در بر میگرفت. برنامه هشتم (2005-2001)، علاوه بر برنامه میانمدت، حاوی چشمانداز درازمدت برای افق 2023 هم هست. این برنامه مشتمل بر 10 فصل است كه به ترتیب عبارتاند از:
1 – تحولات گذشته اقتصادی جهان و تركیه.
2 – هدفهای اصلی و راهبردهای درازمدت (2003-2001.)
3– هدفهای مهم، اصول و سیاستها.
4 – سیاستهای كلان و هدفهای كمی.
5– روابط تركیه با اتحادیه اروپا.
6 – همكاریهای اقتصادی با سایر كشورها.
7 – برنامهریزی منطقهای.
8– هدفها و سیاستهای بخشی.
9 – ارتقای كارآیی بخش عمومی.
10 – ارتقای كارآیی همه اقتصاد.
هندوستان
برنامهریزی كشور هندوستان به سه گروه چشمانداز، پنجساله و سالانه تقسیم میشود. جهتگیری برنامهها دست كم در برنامههای اولیه و پیش از اصلاحات سالهای اخیر به طور كامل سوسیالیستی است. در هر حال دستیابی به نظام سوسیالیستی از هدفهای صریح برنامههای یاد شده بوده و بخشهای مهمی از اقتصاد، پیش از اصلاحات اخیر در انحصار دولت قرار داشت. گرایشهای كلی برنامههای هند نیز مانند شوروی سابق در جهت صنایع سنگین و تولید كالاهای سرمایهای است. با این حال چون در هند بخش خصوصی حذف نشده و افزون بر این، هند همواره كشوری دموكراتیك باقی مانده است، ناگزیر برنامهریزی آن به طور كامل سبك و سیاق برنامههای شوروی را ندارد.
تاكنون در هندوستان از سال 1951 تا سال 2007، 10 برنامه توسعه تهیه و به مورد اجرا گذاشته شده است. برنامه دهم نوعی بازگشت به برنامهریزی خیال پردازانه در هند است. طی دو دهه گذشته، هند یكی از 10 كشوری بوده كه سریعترین رشد اقتصادی را داشته است. برنامه دهم بر آن است كه هند را حتی فراتر ببرد و رشد آن را به سریعترین رشد جهان مبدل سازد.
جمعی از طرفداران آزادسازی اقتصاد هند برآن هستند كه برنامهریزی، نقشی در توسعه هند نداشته و بهتر است به آن پایان داده شود اما گروهی دیگر بر این باورند كه «توسعه هند مدیون برنامهریزی است و از این پس نقش مهمی در رشد اقتصادی كشور خواهد داشت». در هر حال مقامهای هندی ضمن تأیید برنامههای آزادسازی هنوز معتقدند كه برنامهریزی برای هند ضروری است. هدف این است كه كمیسیون برنامهریزی كماكان نقش خود را در تهیه برنامهها، تخصیص منابع و تعیین جهات كلی سیاستها، حفظ كند. بخش عمومیو دولتهای مركزی و ایالات باید در راستای هدفهای برنامه حركت كنند اما برای بخش خصوصی، برنامه در محیطی مقرراتزدایی شده، نقش «ارشادی» خواهد داشت.
هلند
هلند از كشورهای با سابقه و نوآور در امر برنامهریزی اقتصادی و فضایی (سرزمینی) است. دفتر مركزی برنامهریزی هلند كه در حال حاضر دفتر تحلیل سیاستهای اقتصادی هلند نامیده میشود، بعد از جنگ جهانی دوم در سال 1945 تأسیس شد و نخستین مدیر آن اقتصاددان معروف و برنده جایزه نوبل این رشته، یان تینبرگن )Jan Tinbergen( بود. این دفتر در گذشته به برنامهریزی اقتصادی در سطح ملی میپرداخت اما برعكس فرانسه كه به نوعی به دولتگرایی روی آورده بود، رهیافت هلند چیزی بین روش فرانسه و كشورهای با اقتصاد لیبرالتر مانند آلمان و آمریكا بود اما به هر حال این دفتر نیز باید در مرحله اول، پیشنهادهایی برای توسعه درازمدت صنعتی و منطقهای كشور ارایه دهد و در مرحله دوم، همه ساله فعالیتهای بخش عمومیو خصوصی را برای پنج سال آینده پیشبینی كند. برنامهها توسط دفتر مركزی برنامهریزی و شورای امور اقتصاد متشكل از وزیران ذیربط، رییس دفتر مركزی برنامهریزی، رییس كل بانك مركزی و با همكاری كمیتههای مطالعات بخشی و شركای اجتماعی تهیه و در نهایت با نهادهای رایزنی در میان گذاشته میشد.
در هلند، برنامه، مسؤولیت وزارت امور اقتصادی و دولت قلمداد میشود و نیازی به تصویب آن در پارلمان نیست. برنامهها هدفهای كمی مشخصی ندارند و در آنها به هدفهای كلی مانند اشتغال كامل و تعادل در مبادلات خارجی و مانند اینها بسنده میشود. محور برنامههای هلند سیاستهای مالی و مالیاتی به معنای وسیع از جمله بودجه و قیمتگذاری، سیاستهای اعتباری، درآمدها، رشد متكی بر صادرات و ایجاد شركتهای بزرگ چند ملیتی است. برنامه، بیشتر برای اطلاع و ارزیابی همه دستاندركاران تهیه میشود و برای دولت، ابزاری به منظور انتخاب درست بین گزینههای سیاستهای اقتصادی به شمار میرود. از این لحاظ، فعالیت كنونی دفتر تحلیل سیاستهای اقتصادی هلند را كه جانشین دفتر مركزی برنامهریزی شده است، میتوان در ادامه فعالیتهای دفتر پیشین دانست. در هر حال هر دو دفتر در فراهم آوردن اطلاعات فنی و تحلیلهای دقیق نقش داشتهاند.
فرانسه
فرانسه از جمله كشورهای پیشرفته صنعتی است كه از سال 1946 به بعد به طور مستمر اقدام به تهیه برنامههای میانمدت (5-4 ساله) كرده است. در این كشور تاكنون 11 برنامه ملی توسط كمیساریای برنامه تهیه و 10 برنامه به مورد اجرا گذاشته شده است. علاوه بر برنامههای میانمدت در فرانسه انواع برنامههای دیگر از جمله آیندهنگر، آمایش سرزمین و برنامهریزی منطقهای و محلی رایج است. در این كشور، برنامههای كوتاهمدت كه «بودجه اقتصادی» نام گرفته است توسط وزارت دارایی تهیه و همه ساله، به صورت پیوست بودجه دولت، تقدیم قانونگذار میشود.
بلژیك
الگوی برنامهریزی بلژیك كه از سال 1959 با تأسیس دفتر برنامهریزی اقتصادی پایهگذاری شد، ابتدا متأثر از الگوی هلندی و سوئدی بود و در مرحله دوم و با قانونی جدید در سال 1970 بیشتر به الگوی سنتی فرانسه نزدیك شد. دفتر برنامهریزی اقتصاد جزو وزارتخانه خاصی نبود و زیر نظر كمیته وزارتی برای هماهنگی اقتصادی و اجتماعی متشكل از وزارتخانههای اقتصادی و اجتماعی فعالیت میكرد. این دفتر تا سال 1970 دو برنامه اقتصادی و اجتماعی را تهیه و اجرا كرد. برنامههای اولیه روی هم به دلیل محیط بینالمللی مساعد و نیز هماهنگی در سرمایهگذاریها بر اثر برنامهریزی، با موفقیت اجرا شد.
در سال 1970 قانون جدید برنامهریزی متأثر از شیوه برنامهریزی فرانسوی به تصویب رسید و دفتر «طرحریزی اقتصادی» به «دفتر برنامهریزی» با استقلال زیادتر و تشكیلات مفصلتر، مبدل شد. برنامه سوم (1375-1971) در این زمان آماده شد. برنامهها باید در دو مرحله تهیه میشد: مرحله اول، انتخابها برای تشخیص گزینههای مهم اقتصادی، اجتماعی و منطقهای و مرحله دوم، برنامهریزی برای تعیین اقدامهای لازم برای دست یافتن به گزینههای منتخب. هر دو مرحله باید به تصویب پارلمان برسد. این برنامه در حین اجرا با بحران نفتی (یا تكانه اول نفتی) سال 1973 مواجه شد و از این رهگذر ضعفهای برنامهریزیمبتنی بر هدفهای مشخص و بدون انعطافپذیری لازم، آشكار شد. از آن پس دفتر برنامهریزی در بلژیك به تدریج به نوعی محل بحث مبدل شده است. از دهه 80 به بعد دفتر، سالانه دو بار اقدام به پیشبینی كلان اقتصادی گردنده1 برای دوره پنجساله آینده میكند. هدف از این پیشبینیها ارایه تصویری هماهنگ از آینده و سیاستگذاری مناسب برای جلوگیری از گرایشهای ناخواسته است.
اقدام به پیشبینی كلان اقتصادی گردنده1 برای دوره پنجساله آینده میكند. هدف از این پیشبینیها ارایه تصویری هماهنگ از آینده و سیاستگذاری مناسب برای جلوگیری از گرایشهای ناخواسته است.
كره جنوبی
در كرهجنوبی، برنامهریزی در تبیین توسعه، نقشی مهم داشته است. هیأت برنامهریزی اقتصادی در سال 1961 تأسیس شد. در این سال دفتر بودجه و برنامهریزی عمومی كه به ترتیب در وزارت امور دارایی و وزارت ساختمان بودند، در هیأت برنامهریزی اقتصادی ادغام شدند و این وضع تا سال 1994 ادامه داشت.
نخستین برنامه توسعه اقتصادی كره در سال 1962 (1341 شمسی یعنی 14 سال بعد از برنامه اول ایران) برای دوره پنجساله 1966-1962 تهیه شد و از آن پس تا سال 1997 هفت برنامه دیگر تهیه شد و به اجرا درآمد. در نوامبر سال 1997 به دنبال تایلند و اندونزی، اقتصاد كره اعتماد جهانی را از دست داد و با بحران نقدینگی اسعار خارجی مواجه شد. تا پایان سال 1997 در برابر دلار، وون كرهای بیش از نیمی از ارزش خود را از دست داد و ذخایر ارزی كشور به حد خطرناكی كاهش یافت. در دسامبر سال 1997 كره قراردادی به مبلغ 58 میلیارد دلار با صندوق بینالمللی پول بست كه شامل وام از صندوق بینالمللی پول، بانك جهانی و بانك توسعه آسیایی بود.
با بحرانی كه گذشت تولید ناخالص داخلی كره در سال 1998 به قیمتهای واقعی 8/5 درصد كاهش یافت اما این وضع دیری نپایید و از سال 1999 به بعد اقتصاد كره دوباره رونق خود را با رشد بیش از 10 درصد از سر گرفت. از برنامه هفتم به بعد كره برنامه فراگیر، از نوع برنامههای پنجساله پیشین را كنار گذاشته است. با این حال در فوریه 1998 به طور مجدد هیأت برنامه و بودجه بازسازی شده، مأمور برنامهریزی و تدوین سیاستهای ملی شد كه این وضع تا ماه مه 1999 ادامه داشت. در 24 ماه مه 1999 با ادغام هیأت برنامه و بودجه و اداره بودجه، «وزارت برنامهریزی و بودجه» تشكیل شده است. وظایف این وزارتخانه عبارتاند از: تهیه برنامه و تدوین سیاستهای ملی، پیشبینی و مدیریت بودجه و رفرم بخش عمومی(دولت، شركتهای دولتی و سازمانهای وابسته به دولت.) در 4 فوریه 2002 دفتر «اعتبارات دولتی» كه رسالت آن تهیه سیاستهای اساسی در مورد مدیریت و نظارت بر هزینه اعتبارات دولتی بود، تأسیس شد.
پی نوشت:
-Revolving1