بازدید : 492
بحث فعالیت و حضور زنان ایرانی معاصر در اجتماع، گرچه پیش تأسیس مجلس شورای ملی، در مبارزات مشروطه خواهی با عضویت در انجمنهای مختلف مطرح بود و زنان عملاً وارد فعالیتهای سیاسی شده بودند، لكن از همان ابتدا با موجی از اعتراضات مخالفین مواجه گشتند. خواسته زنان ایرانی برای كسب حق رأی، هم زمان با گسترش جنبشهای استقلال طلبانه زنان در كشورهای دیگر صورت گرفت. در آن ایام، زنان در سطح جهان، با تأثیر از یكدیگر، راه تحول در وضیعت نابسامان خود را از طریق پارلمانها و تأثیر گذاشتن بر آن میدیدند. زنان ایران نیز از این قاعده مستثنا نبودند. آنان نیز برای گرفتن حق رأی، مجلس وقت را به طرق گوناگون تحت فشار قرار دادند كه از آن جمله میتوان به چاپ و انتشار مطالبی در نشریات نظیر «مجله زبان زنان» با مدیر مسئولی صدیقه دولت آبادی اشاره نمود. این طیف از جامعه برای جهت دادن به فعالیتهای خود، جمعیتها و سازمانهای مختلفی را نظیر: حزب زنان ایران، كانون بانوان، سازمان طرفدار اعلامیه حقوق بشر، جمعیت راه نو، شورای عالی زنان و سازمان زنان ایران، تشكیل دادند. آنچه پیش روست، به بستر شكلگیری، روند و رفتار، فعالیتها و انحلال سازمان زنان ایران میپردازد. «سازمان زنان ایران»، پیش از شكلگیری از سال 1337 شمسی تشكیلات خود را در سازمانی به نام «شورای عالی جمعیتهای زنان» شكل داد، اما به دنبال انتقادات شدید كه در مطبوعات علیه این سازمان به دلیل كم تحركی آن مطرح شد، شورای مذكور منحل گردید. سالنامه زنان ایران، نشریه سالانه سازمان زنان ایران، تهیه و تنظیم اِلواف ایران، ص 40. «منصور پیرنیا» در این باره مینویسد: «شش ماه قبل از انحلال آن، در جریان كنگره سالیانه شورای عالی جمعیتهای زنان، انتقادها و نارضایتیها در زمینه بیاثری شورا شروع شده بود و نشریات حامی حقوق زن آشكارا نوشتند: شورای عالی زنان در شكل و هیئت موجود، سازمانی نیست كه بتواند پناهگاه زن محروم ایرانی باشد و بنیان تز مترقی شاه را در مورد آزادی و تساوی حقوق زن و مرد تقویت كند و طرحهایی برای رفاه اجتماعی زن ارائه دهد. نشریات زنان به صراحت نوشتند كه جمعی از عناصر و اعضای تشكیل دهنده شورای عالی، خانمهای متشخّصی هستند كه سالهای سال بالا نشستهاند و به علت قدمت خود در رأس مناصب و مشاغل، كمكم[ حكم] متولّی باشی را پیدا كردهاند و دختران و زنان جوان و روشنفكر را به حریم شورا راه نمیدهند كه مبادا دایره نفوذ آنها محدود شود، و حال آنكه نهضت نوخاسته آزادی زن ایرانی، بیش از متولّی، به سرباز و پارتیزان نیاز داشت تا دور از محافظه كاری و حبّ و بغض شخصی، با جرئت توأم با تدبیر، سینه مشكلات و موانع را بشكافد و چرخ نهضت آزادی و تساوی حقوق زن را به جلو براند و محیط آلوده به تعصب و سوء تفاهمات موجود كه زندگی زن ایرانی را محصور كرده بود، راهی به سوی روشنایی و آزادی بگشاید». سالار زنان. بدین منظور تشكیل سازمان منسجمتر و وسیعتری لازم به نظر میرسید تا با شرایط و نیاز عصر متناسب باشد. لذا از طرف اشرف پهلوی هیئتی متشكل از شش نفر كارشناس به طور محرمانه مأمور مطالعه وضع تشكیلات «شورای عالی جمعیتهای زنان» شدند. هیئت تحقیق نیز گزارشی تهیه كرد و آن را در اختیار اشرف پهلوی قرار داد و او انحلال شورا را اعلام كرد. نوشین احمدی خراسانی، پروین اردلان خاطرات مهرانگیز منوچهریان (سناتور)، ص 428. در خلال فراهم شدن مقدمات تشكیل «سازمان زنان ایران»، افراد متنفّذ در شورای عالی جمعیتهای زنان (كه متشكل از 29 نفر زن بود) در پیامی اعلام كردند: شورای عالی زنان، خود را منحله نمیداند. آنها همچنین گروه شش نفری كمیسیون تحقیق را كه طراح سازمان زنان بودند، در جلسه خود راه ندادند. سخنگوی گروه مقاومت كننده شورا، خانم فرخرو پارسا كه معاونت وزارت آموزش و پرورش وقت را عهده دار بود، خبر انحلال شورای عالی جمعیتهای زنان را تكذیب كرد. او معتقد بود: شورای عالی به ثبت رسیده و انحلال یا هر گونه تغییر در آن، باید طبق اساسنامه و با تصویب دو سوم از اعضای شورا باشد. نیلوفر كسری، زنان ذی نفوذ در خاندان پهلوی، ص 126. این موضوع در پرونده ساواك نیز چنین آمده است: «سازمان زنان ایران بر خلاف آنچه تصور میشد، مورد تأیید افكار عمومی بانوان روشنفكر قرار نگرفته، به طوری كه از افرادی نظیر: خانم دكتر پارسای، خانم تربیت و خانم جهانبانی و چند نفر دیگر پرسش به عمل آمد، عموماً با نظر بدبینی به فعالیتهای كارگردانان این سازمان مینگرند و اغلب میگویند عدهای جوان هوسباز نظیر: دیبا و میر فخرایی كه اشخاص جلف و غیر قابل اعتماد از نظر اخلاقی هستند، به اتفاق خانم یوسفی كه در افكار عمومی بانوان بد نام است، كارگرانی این اجتماع را عهدهدار هستند و معلوم است اجتماعی كه در آن به جای بانوان فاضل و دانشگاهی افراد بی شخصیت كارگردانی آن را عهدهدار باشند، نمیتوانند از حمایت افكار عمومی برخوردار باشند. همچنین بانوان فرهنگی عقیده دارند فعالیت سازمان زنان ایران در چند روز اخیر كاملاً جنبه بچه بازی به خود گرفته و داری پایه و اساس محكمی نیست. در بین بانوان ایران، حس خودخواهی و مقام پرستی بیش از مردان وجود دارد و در چنین محیطی اگر در انتخاب افراد برای كادر رهبری جامعه زنان وقت نشود و عدهای ناشناخته و گمنام در سطح بالای این سازمان قرار گیرند، مورد بدگویی و مخالفت دیگران قرار خواهند گرفت.» فرخ رو پارسای، زنان دربار به روایت ساواك، ص 233. این كشمكش بین دو جناح به مدت یك ماه طول كشید تا اینكه اشرف پهلوی طی یك مصاحبه مطبوعاتی، موجودیت «سازمان زنان ایران» و انحلال «شورای عالی جمعیتهای زنان» را رسماً مطرح كرد. او در این مصاحبه، ضمن بیان اهداف اساسی سازمان زنان اعلام كرد تا انجام انتخابات مجمع عمومیِ «سازمان زنان ایران»، دبیر خانه شورای عالی جمعیتهای زنان به انجام وظایف خود ادامه خواهد داد. نیلوفر كسری، همان. بدین ترتیب «سازمان زنان ایران» با شعار كسب حق رأی برای زنان در انقلاب سفید 1342 رسماً فعالیت خود را به ریاست اشرف پهلوی و نایب رئیسی فریده دیبا (مادر فرح) آغاز كرد. نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان ص 503. با تشكیل اولین مجمع عمومی زنان در تاریخ 28 آبان ماه 1345 شمسی. «سازمان زنان ایران» عملاً موجودیت یافت. در این گردهمایی كه سه روز به طول انجامید، و شش هزار نفر از زنان ایرانی شركت داشتند، اشرف پهلوی درباره ساختار و عملكرد سازمان به سخنرانی پرداخت. در این اجتماع كه نمایندگان زنان اقشار مختلف جامعه حضور داشتند، از سوی اشرف پهلوی خانمها: پروین مؤید ثابتی، شمسی حكمت، مهوش صفی نیا، اختر معدل، فلورا طغرل، ایران اعلم و عزت معتمدی به عنوان اعضای هیئت مدیره، و خانمها فخرالسادات امین، هما افضل، فرزین فریدنی، پروین بوذری و هما روحی به عنوان اعضای انتصابی انتخاب شدند. سالنامه كشور ایران، س 22، 1345 شمسی، خواندنیها، ش 20، س 27، 1345 شمسی. در پایان این جلسه، قطعنامهای مشتمل بر چهارده ماده به تصویب رسید كه مفاد مهم آن عبارتاند از: همكاری مؤثر با كمیته ملی مبارزه با بی سوادی؛ تأسیس كلاسهای اَكابر برای اطفال لازم التعلیم بین هفت تا سیزده سال كه به عللی به مدارس راه نیافتهاند، اعزام مددكاران به روستاها كه در واقع ایجاد نوعی سپاه دانش و سپاه بحران زنان و دختران بود؛ آشنا كردن زنان با حقوق خانوادگی؛ خدمات رایگان به زنان در زمینه حقوقی به وسیله وكلای سازمان زنان؛ انتخاب دخترانی كه حق استفاده از بورس تحصیلی سازمان زنان را دارند. همچنین در این مجمع، حشمت یوسفی به عنوان اولین دبیر كل «سازمان زنان ایران» انتخاب گردید. نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان ص 488. اساسنامه سازمان زنان ایران در 101 ماده و 5 تبصره تنظیم گردید. بر طبق این اساسنامه، سازمان دارای پنج ركن بود: ریاست عالیه، نیابت ریاست عالیه، مجمع عمومی، شورای مركزی و دبیر خانه مركزی. همان. بر اساس اساسنامه مذكور، اهداف سازمان عبارتاند از: 1 ـ ترفیع مقام زن ایران؛ 2 ـ بسیج و استفاده هر چه بیشتر از زنان ایران برای به ثمر رساندن تحولات اجتماعی؛ 3 ـ هماهنگی و هدایت فعالیتهای جمعیتهای زنان؛ 4 ـ ارائه خط مشی در به ثمر رساندن مساعی قاطبه زنان كشور؛ 5 ـ ایجاد تفاهم و مناسبات متقابل بین زنان ایران و سازمانها و زنان كشورهای خارج. اساسنامه سازمان زنان ایران. سازمان زنان ایران در كنار این اهداف، بر حفظ و ارتقای مهمی كه «زنان» به عنوان همسر و مادر در خانواده بر عهده دارند، تأكید داشت. این سازمان، طبق گفته اعضای آن، یك سازمان غیر انتفاعی بود كه افراد به صورت داوطلبانه در آن فعالیت میكردند. واحدهای اصلی سازمانی آن، شاخههایی بود كه با عضویت حداقل سی زن تشكیل میشد. اعضای شاخه را افراد خانه دار و صاحبان مشاغل دولتی تشكیل میدادند و هر شاخه سازمان، نمایندگانی را به مجمع عمومی میفرستاد. نوشین احمدیخراسانی و پروین اردلان، همان، ص 489. اعضای سازمان زنان ایران عبارت بودند از: جمعیتهای زنان و اعضای آنان، اعضای مؤسس، اعضای انفرادی، اعضای شعبههای سازمان زنان ایران در شهرستانها، اعضای وابسته و اعضای افتخاری. اساسنامه سازمان زنان ایران. شرایط عضویت در سازمان بدین قرار بود: 1. تابعیت كشور ایران را داشته باشند؛ 2 ـ حداقل هجده سال داشته باشند؛ 3 ـ دارای حسن شهرت باشند؛ 4 ـ به جنحه و جنایتی كه موجب محرومیت از حقوق اجتماعی گردد، محكوم نشده باشند. جمعیتهای مختلف زنان ایران نیز در صورت دارا بودن شرایط منعقد شده در اساسنامه میتوانستند به عضویت سازمان در آیند. همان. عضویت اعضا به پیشنهاد دبیر كل و تصویب شورا انجام میگرفت، و دبیر را نیز ریاست عالیه سازمان تعیین میكرد. در ضمن زنان غیر ایرانی نیز، بر خلاف شورای عالی زنان، میتوانستند در سازمان فعالیت داشته باشند. اعضای افتخاری سازمان را زنانی تشكیل میدادند كه خدمات اجتماعی یا مالی برجستهای انجام داده بودند. همان. هر یك از اعضا سالانه مبلغ یكهزار ریال و هر جمعیت مبلغ سی ریال به عنوان حق عضویت به «سازمان زنان ایران» پرداخت میكردند. اعضای مؤسس، اعضای افتخاری و اعضای وابسته، از پرداخت حق عضویت معاف بودند. همان. همچنین «سازمان زنان ایران» دارای نُه كمیته بود كه عبارت بودند از كمیتههای حقوقی، روابط عمومی، زنان شاغل، بهداشتی، مطالعاتی، امور بین المللی، امور دختران دانشجو، جمعیتشناسی و عضویت، رفاه اجتماعی و خانواده. در این كمیتهها، زنان و مردان به طور داوطلب و افتخاری شركت داشتند. نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان، ص 490. این سازمان تلاش نمود شعبههایی را نیز در شهرستانها دایر كند؛ از جمله شهرهایی كه سازمان در آنجا شعباتی تأسیس نمود، عبارت بودند از: شیراز، اصفهان، اهواز، آبادان، خرمشهر و مسجد سلیمان. اساسنامه سازمان زنان ایران. هزینههای «سازمان زنان ایران» از طریق جمع آوری اعانه و كمكهای اهدا شده از سوی افراد و گروههای مختلف، مؤسسه چاپ افست (وابسته به سازمان شاهنشاهی) و خدمات اجتماعی تأمین میشد، علاوه بر این كمكها، «سازمان زنان ایران» از طریق دریافت «حق عضویت» اعضا، بخشی از هزینههای خود را تهیه میكرد. یكی از اقدامات این سازمان، ارتباط آن با كمیسیون مقام زن، وابسته به سازمان ملل بود كه در همین ارتباط در سال 1345 شمسی، اجلاس كمیسیون مقام زنِ سازمان ملل در تهران برگزار شد. «سازمان زنان ایران» میزبان این اجلاس بود و اشرف پهلوی ریاست آن را بر عهده داشت. او همچنین ریاست هیئت نمایندگی ایران را در نوزدهمین اجلاس كمیسیون مقام زن كه در ژنو برگزار شد، عهده دار بود. ر.ك: سخنان اشرف پهلوی، ج 2 ـ 1، به مناسبت سال روز بین المللی زن. همچنین در سال 1346 شمسی سازمان مذكور طرح حمایت خانواده را در مجلس وقت مطرح كرد كه به تصویب رسید و در همین راستا نیز سمیناری را با حضور گروهها و اقشار مختلف زنان برگزار نمود كه هدف از آن، بررسی نتایج اجرای قانون حمایت از خانواده بود. ر.ك: سازمان زنان ایران، سمینار بررسی نتایج قانون حمایت خانواده. در سال 1348 شمسی، مجمع عمومی «سازمان زنان ایران» در زمینه پیكار با بیسوادی، همكاری با وزارت بهداری در امر بهداشت و تنظیم خانواده، تشكیل كلاسهایی برای آموزش تغذیه و شغلهای مناسب برای زنان روستایی، تصمیماتی اتخاذ كرد. دایرة المعارف زن، دفتر مشاركت امور زنان. ارائه خدمات رفاهی، از دیگر اقدامات این سازمان بود كه ایجاد مهد كودك برای پرستاری از فرزندان خردسال، آموزش اصول بهداشت، مسائل حقوقی، مددكاری و كاریابی در مراكز با عنوان «مراكز رفاه خانواده» را شامل میشد. درباره چگونگی فعالیت و راه اندازی «مراكز رفاه» در این سازمان، چنین آمده است: «برای آنكه موجبات آگاه كردن زنان به حقوق و وظایف و مسئولیتهای خانوادگی، اجتماعی اقتصادی و سیاسی فراهم شود، نخست گروههای مورد نظر شناسایی شدند و سپس خدماتی كه موجب جلب ایشان به مراكز فعالیت سازمان بود، به گونهای جامع برنامه ریزی شد و آنگاه محلی برای ارائه خدمات و امكان دسترسی به گروههای فوق كه زمینه لازم را برای آگاه سازی فراهم میكند، ایجاد گردید. پس از اجرای طرحهای نمونهای مركز رفاه خانواده... در برنامه پنجم عمرانی كشور، طرح ایجاد مراكز مورد عمل قرار گرفت و سازمان برای نگاهداری و مراكز مزبور و انجام فعالیتهای مورد نظر، از كمك دولت در بودجه عمومی بهرهمند گردید. نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان، ص 492. تا سال 1354 شمسی، 349 شعبه و 120 مركز رفاه بهوجود آمده بود كه دوازه مركز آن در مناطق جنوبی تهران بر پا شد. مدرسه مددكاریِ اجتماعی سازمان كه كارمندان مراكز را برای سراسر كشور تربیت میكرد، در منطقه نازی آباد قرار داشت. زنان جوانی كه برای آموزش در این مدارس برگزیده شده بودند، پس از طی یك دوره آموزشی به شهرها و روستاهای خود باز میگشتند. مدت زمان دوره آموزشی در تهران كمتر از دو سال تعیین شده بود. لازم به ذكر است یكی از اشكالاتی كه این طرح داشت، شهری شدن سریع زنانی بود كه از روستا به قصد آموزش به تهران آمده بودند؛ بسیاری از آنها تصمیم به ادامه تحصیل و كار در تهران میگرفتند، در صورتی كه قرار بود از دانش خود در روستایی كه از آن آمده بودند، استفاده كنند. برای اطلاع بیشتر، ر.ك: سالنامه زنان ایران، نشریه سالانه سازمان زنان ایران، تهیه و تنظیم: اكواف ایران. در كنار مراكز رفاه، مراكزی هم با عنوان مركز پژوهشهای زنان در این سازمان وجود داشت كه مطالعه در مورد زنان را در لایحههای مختلف اجتماعی ـ اقتصادی در برنامه خود قرار داده بود. «سازمان زنان ایران» علاوه بر فعالیتهای پژوهشی، فعالیتهای انتشاراتی هم داشت؛ از جمله میتوان به انتشار كتابهای «زن و حقوق خانواده»، «منزلت زن در اجتماع عشایری»، «زن ایرانی از شالیزار تا وزارت»، «اشتغال زنان در موضعهای تصمیمگیری در بخشهای خصوصی» و... اشاره كرد. نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان. همچنین سازمان مزبور با تأسیس كمیتههای دائمیِ امور زنان در وزارتخانهها و سازمانهای دولتی همچون: وزارت آموزش و پرورش، وزارت كار و امور اجتماعی، وزارت دادگستری، وزارت بهداری و بهزیستی، وزارت كشاورزی، وزارت كشور، كمیته پیكار با بیسوادی و سازمان برنامه و بودجه، به تدریج نقش مؤثری در تصیمگیریهای كشور پیدا كرد. نیلوفر كسری، همان، ص 128 و 129. در این كمیتهها، علاوه بر نماینده سازمان زنان، دو تا پنج نماینده از وزارتخانهها یا سازمانهای مربوط نیز حضور داشتند نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان، همان، ص 502. و در همین راستا، سمینار یك روزهای هم در اسفند 1355 شمسی تشكیل گردید. كمیتههای دائمی امور زنان تحت سرپرستی وزیر یا رئیس سازمان دولتی قرار داشت و تا سال 1356 شمسی، این كمیته در ده وزارتخانه و سازمان تشكیل شده بود. همان. با توجه به اینكه «سازمان زنان ایران» طبق اساسنامه خود بر غیر سیاسی بودن آن تأكید كرده بود، لیكن فعالیتهای سیاسی نیز در آن صورت میگرفت. مهرانگیز منوچهریان در این باره میگوید: «در آغاز فعالیت سازمان زنان ایران، جمعی از زنان به فعالیتهای سیاسی و حزبی پرداختند و گروهی دیگر به كارهای اجتماعی و فرهنگی رغبت و علاقه نشان میدادند. در واقع این دو نوع فعالیت آن قدر از هم جدا افتاده بود كه فعالیت زنان را نمیشد در قالب واحدی شكل داد... در نتیجه آن عده [از ]زنان كه فعالیت سیاسی داشتند، شیوه و فعالیت تشكیلاتشان از فعالیت سازمان جدا بود و فعالیتهای سیاسی در چارچوب شوراهای زنان احزاب فعالِ آن زمان انجام میشد. زنانی هم كه در سازمان زنان فعال بودند، به حكم اساسنامه، آن قدر خود را غیر سیاسی میدانستند كه نمیتوانستند عمیقاً و واقعاً به جنبههای گوناگون مساوات بپردازند و این، سبب شد كه ایجاد نوعی دید و برداشت همه جانبه و سازنده از نقش زن در جامعه به تأخیر بیفتد...» همان، ص 502 و 503. مدتی بعد با تأسیس حزب رستاخیز در سال 1353 شمسی از سوی محمدرضا پهلوی، رویكرد سازمان زنان به مسائل سیاسی تغییر یافت. با توجه به خواسته محمدرضا پهلوی مبنی بر اینكه افراد غیر عضو این حزب باید از كشور خارج شوند، سازمان زنان وارد عرصه سیاست شد و به صورت یكی از اهرمهای آن حزب درآمد. در دی ماه 1354 شمسی، دبیر كل حزب رستاخیز پیشنهاد ایجاد كمیتهای را با همكاری سازمان زنان برای نظارت بر فعالیتهای زنان در سراسر كشور مطرح كرد. در اسفند 1356 شمسی هنگام برگزاری كنگره زنان، اشرف پهلوی در گزارش فعالیتهای سازمان، از همكاری بیشتر سازمان زنان با كانونهای حزب رستاخیز سخن گفت. در همین زمان، تشكیل كانونهای حزبی در برنامههای سازمان زنان نیز گنجانده شد. همان، ص 503. مدتی بعد در حدود 1381568 نفر زن عضو كانونهای مزبور شدند كه 126 زن در تهران، ریاست این كانونها را بر عهده داشتند. بر همین اساس، سازمان زنان اولین كنگره منطقهای خود را كه به مناسبت پنجاهمین سال سلطنت پهلوی تشكیل داده بود، با عنوان «مشاركت و آموزش سیاسی زنان» برگزار كرد. ر.ك: سخنان اشرف پهلوی، همان. این مسئله، نشان دهنده تضاد سازمان زنان با ادعای عدم وابستگیاش با فعالیتهای سیاسی بود. بدین ترتیب با حضور مهناز افخمی، دبیر كل سازمان زنان ایران در هیئت دولت به عنوان وزیر مشاور، و عضویت او در حزب رستاخیز، عملاً سازمان زنان وارد فعالیتهای سیاسی و دولتی شد. ر.ك: سالنامه كشور ایران، 1356. همچنین این سازمان در انتخابات دوره 24 مجلس شورای ملی، كاندیدهای زن نیز معرفی كرد. با گسترش فعالیتهای حزبی «سازمان زنان ایران» هرچند كه پایه گذاران آن بر عدم وابستگی سازمان به گروههای سیاسی و حزبی تأكید داشتند، سازمان را به یك نهاد وابسته تبدیل كردند، به طوری كه سازمانهای دولتی همواره در فعالیتهای آن دخالت داشتند تا اینكه دخالتهای مذكور به از هم پاشیدگی سازمان منجر شد. سرانجام در سال 1357 شمسی با پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان زنان ایران منحل گردید. دستاوردهای سازمان زنان در جهت دفاع و حمایت از حقوق و آزادی زنان به طور خلاصه به شرح ذیل میباشد: 1 ـ تصویب قانون حمایت خانواده و آیین نامههای اجرایی این قانون، حقوق تازه و بیسابقهای را در زمینه ازدواج، طلاق و سرپرستی اطفال و مانند آنها برای زنان بهوجود آورد. 2 ـ در نیمه نخستین دهه 1350 شمسی، شمار دختران دانشآموز از حدود هشتصد هزار نفر به دو برابر افزایش یافت و شمار دخترانی كه در آموزشگاههای حرفهای درس میخواندند، ده برابر و تعداد داوطلبان دانشگاهی، هفت برابر شد. 3 ـ در سال 1357 شمسی، حدود 33 درصد دانشجویان دانشگاههای ایران را زنان تشكیل میدادند. 4 ـ تكمیل طرح تدریس كلاسهای «مطالعاتی زنان» در دانشگاههای تهران، پهلوی (شیراز) و شهید بهشتی (ملی). 5. در زمینه اشتغال، در كارهای نیمه تخصصی، برای زنان امكانات آموزشی تازهای فراهم شد. به منظور حذف تبعیض و تضمین پرداخت حقوق مساوی در قبال كار مساوی، كلیه قوانین و مقررات مربوط مورد تجدید نظر قرار گرفت. قانون ایجاد مهد كودك و قوانینی در مورد كار نیمه وقت زنان و افزایش دوران مرخصی ایام بارداری با حفظ كلیه مزایا به حداكثر سه ماه قبل و چهار ماه پس از وضع حمل به تصویب رسید. برای حذف تبعیضهای موجود در زمینه مسكن، وام و مزایای شغلی دیگر، مقرارت تازهای وضع گردید. 6 ـ در سال 1356 شمسی، حدود دو میلیون نفر از نیروی كار ایران را زنان تشكیل میدادند و از میان آنان 190 هزار نفر در زمینههای دانشگاهی و تخصصی آموزش دیده بودند. 7 ـ در همین سال، بیش از 146 هزار نفر از كارمندان دولت زن بودند كه از میان آنان 666/1 نفر سمتهای مدیریتی داشتند. شمار استادان زن دانشگاه بیش از 1800 نفر بود. زنان در ارتش و نیروهای پلیس پذیرفته شده بودند و به عنوان قاضی، خلبان و مهندسی كار میكردند. رشته الهیات تنها رشته دانشگاهی بود كه زنان در آن راه نداشتند. 8 ـ در سال 1356 شمسی، 333 نفر به عضویت شوراهای محلی انتخاب شدند. در همین سال 22 زن به مجلس شورای ملی و دو زن به مجلس سنا راه یافتند. یك وزیر، سه معاون وزیر، یك فرماندار، یك سفیر و پنج شهر دار زن نیز در اداره امور كشور مشاركت داشتند. 9 ـ طرح و تصویب «برنامه ملی كار» كه پاسخی به اهداف دهه زن (1975 ـ 1985) سازمان ملل متحد بود و در جهت تحول و اصلاحات سیاسی و بهبود وضع زنان در جامعه انجام پذیرفت. فعالیتهای سازمان زنان ایران، آبان 48 تا آبان 49 و فروغ نیری تمیمی، نقش جنسیت در روند مدرنیته در ایران، برگرفته از سایت: iran omr200.
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی