نویسنده : سهراب برازش
بازدید : 902
از چند دهه گذشته به این سو، توجه كشورهای غربی به ایران رو به افزایش بوده است. این توجه به خصوص بعد از وقوع انقلاب اسلامی دوچندان شده است؛ زیرا آنها متوجه شدهاند كه آنچه در ایران و نیز سایر كشورهای منطقه میگذرد، بر زندگی اقتصادی و اجتماعی آنها تأثیر زیادی دارد.
در كنار مسائل تاریخی، اجتماعی و سیاسی ـ كه مسلماً از اولویت بیشتری برخوردارند ـ گروهی از محققان و مترجمان بودهاند كه توجهشان را معطوف به ادبیات كردهاند. این محققان را میتوان به دو دسته تقسیم كرد: گروه اول آلمانی زبانهایی بودهاند كه به دلایل شغلی، و یا ازدواج با یك ایرانی سالهایی را در ایران گذراندهاند، و به زبان فارسی تسلط یافتهاند. از این گروه میتوان افرادی چون رودلف گلپكه، آنالیزه قهرمان، یوهان كرستیف بورگل، هربرت ملتزیگ و زیگرید لطفی را نام برد. گروه دوم پژوهشگران ایرانیای بودهاند كه بعد از تحصیل در آلمان یا به ایران بازگشتند و یا در همان دیار اقامت گزیدند. مانند تورج رهنما، فرامرز بهزاد و بزرگ علوی ـ كه در كنار نوشتن، گاه به ترجمه نیز میپرداخت.
تورج رهنما كه نقش مهمی در ترجمه ادبیات معاصر ایران به زبان آلمانی داشت، متولد اهواز است. او بعد از گذراندن دوران دبستان و دبیرستان در تهران، به آلمان رفت و در دانشگاه مونیخ در رشتههای ادبیات آلمانی و روان شناسی به تحصیل پرداخت. سپس به اتریش رفت و دو سال در آنجا به تدریس پرداخت. پس از بازگشت به ایران نیز در دانشگاه تهران به تدریس زبان و ادبیات آلمانی پرداخت و در سال 1382 بازنشسته شد.
دكتر رهنما مجموعاً هشت كتاب درباره ادبیات ایران در آلمان منتشر كرده است. البته او در ترجمه داستانهای كوتاه فارسی همكارانی نیز داشت، نظیر خانم دكتر آنالیزه قهرمان، خانم دكتر زیگرید لطفی و چند تن دیگر كه ترجمههای خود را در اختیارش میگذاشتند.
در سال 1981 دكتر رهنما سه اثر از آثار خود را منتشر كرد، اولین مجموعه داستان ٍ او در نفس اژدها نام دارد. عنوان اثر از شعر شفعیی كدكنی گرفته شده است: «این نه اگر معجزهست، پاسختان چیست؟/ در نفس اژدها چگونه شكفتهست/ این همه یاس سپید و نسترنِ سرخ؟» این مجموعه حاوی داستانهای كوتاهی از داستان نویسان معروف این است كه همه قبل از انقلاب نوشته شدهاند؛ در این كتاب از نویسندگانی نظیر سید محمد علی جمالزاده، صادق هدایت، بزرگ علوی، سیمین دانشور، بهرام صادقی، جلال آل احمد، صادق چوبك، هوشنگ گلشیری، امین فقیری و چند نویسنده دیگر، داستانهایی ترجمه شده است.
ادبیات داستانی و تعزّلی در ایران و ادبیات نمایشی در ایران عنوان دو كتاب دیگری است كه رهنما آن سال منتشر كرد.
سال 1983 رهنما دو كتاب دیگر را، با نامهای انتری كه لوطیاش مرده بود و چوب به دستهای ورزیل وارد بازار كتاب آلمان كرد. اولی مجموعه ده داستان از صادق چوبك است؛ داستانهایی نظیر پیراهن زرشكی، عدل، چرا دریا طوفانی شده بود؟ قالپاق دزد و همراه كه جزء بهترین داستانهای چوبك محسوب میشوند.
رهنما و مترجمانی كه با او همكاری كردهاند، تنها به انتقال محتوای داستانها نمیاندیشند؛ بلكه كوشیدهاند سبك نویسنده نیز در زبانِ مقصد حفظ شود. از این نظر میتوان این كتابها را از نظر امانت در سبك و زبان نویسنده و نیز از نظر كیفیت ترجمه جزء آثار خوبی شمرد كه به معرفی داستاننویسان معاصر ایرانی پرداختهاند.
كتاب «چوب به دستهای ورزیل» نیز ترجمه نمایشنامة غلامحسین ساعدی است. همینطور كتاب در باغ حاجی كه ترجمة ده داستان از سید محمد علی جمالزاده است. این مجموعه نیز شامل داستانهای معروف این نویسندة واقعگرا است. از جمله رجل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد دل ملاقربانعلی، كباب غاز. یك نكته مهم دیگر در مورد این آثار، مقدمه یا مؤخره جامعی است كه دكتر رهنما نوشته، و در آنها به فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ایران آن روزگار پرداخته، و نیز نویسنده اثر را به صورتی دقیق معرفی كرده است.
آثار دیگر تورج رهنما داستانهای مدرن فارسی و زنان در ایران نام دارند كه هر دو مجموعههایی هستند از داستانهای كوتاه از نویسندگانِ قبل از انقلاب: از جمالزاده و هدایت گرفته تا احمد محمود و محمود كیانوش، دكتر فرامرز بهزاد. نیز به همراه یوهان كرستیف بورگل و گتفرید هرمان، مجموعه پرحجمی از داستانهای معاصر فارسی را انتخاب و ترجمه كردهاند. این كتاب چهارصد صفحهای كه در سل 1978 منتشر شد. شامل داستانهای زیادی میباشد. از آن جملهاند: وسواس و قریب الوقوع از بهرام صادقی جشن فرخنده، گلدسته و فلك و خواهرم و عنكبوت از جلال آل احمد، پای گلدسته امام زاده شعیب و بیابانی از محمود دولت آبادی و آثاری از امین فقیری، عباس حكیم، جمال میرصادقی و دیگران.
اما از آثاری كه توسط آلمانی زبانهای ترجمه شده است میتوان به كارهای خانم دكتر زیگرید لطفی اشاره كرد. او رمانهای جای خالی سلوچ و كلیدر را توسط ناشر سوئیسی «اونیونزفرلاگ» منتشر كرد، و در كشورهای آلمانی زبان با استقبال خوبی هم مواجه شد. جای خالی سلوچ در سال 1991 منتشر شد. ترجمه كلیدر نیز، بعد از آن آغاز گشت و ظاهراً هنوز ترجمه و انتشار همه مجلدهای آن به پایان نرسیده است.
از آثار دیگری كه در سالهای دور، به آلمانی ترجمه شده است، میتوان به بوف كور هدایت، و چشمهایش علوی با ترجمه هربرت ملتزیك اشاره كرد كه هر دو در سال 1961 منتشر شدند. نیز باید از مجموعه استادان داستان معاصر ایران نام برد كه با ترجمه ردولف گلپكه در سال 1961 منتشر شدند. این مجموعه نیز آثاری از جمالزاده، هدایت، رسول پرویزی، بزرگ علوی و ... را در خود جای داده است.
در مجموع، آثاری كه از ادبیات معاصر ایران، به آلمانی ترجمه شده بسیار بیشتر از آن چیزی است كه در این گزارش آمده است. اما میتوان گفت كه آثار فوق شاخصترین آنها هستند.
واقعیت این است كه تاكنون توجه كمتری به ترجمه آثار داستانی بعد از انقلاب شده است. و انتظار میرود در سالهای آتی رویكرد به ترجمه آثار بعد از انقلاب، روند به رشدی پیدا كند، زیرا نشانههای آن در سالهای اخیر به خوبی قابل مشاهده بوده است. در نوشتن این گزارش كوتاه علاوه بر اصل آثار، از كتاب «برگ سبز» كه جنگی در بزرگداشت دكتر آنالیزه قهرمان است، و توسط تورج رهنما منتشر شده نیز استفاده شده است.
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی