هیچ عقلی سلیمی نمیتواند ضرورت انتقال تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه را نفی کند حتی کشورهای پیشرفته صنعتی نیز ترجیح میدهند و ناگزیرند که بخشی از تکنولوژیهای مورد نیاز خود را وارد نمایند. بر اساس برخی آمارها روزانه دو هزار قرار داد انتقال تكنولوژی در جهان منعقد گردد.
اما آیا ورود تکنولوژی خارجی نباید تحت شرایط خاصی انجام گیرد؟ ورود بیرویه تکنولوژی خارجی، به خصوص وقتی که زیرساختهای تکنولوژی یك كشور استوار نباشد، هیچ پیامدی جز انتخاب ضعیف تکنولوژی و تداوم وابستگی نخواهد داشت و هیچگاه منجر به توسعة درونزای تكنولوژی و مشاركت كشور در تولید جهانی تكنولوژی نخواهد شد.
مفهوم و تعاریف انتقال تکنولوژی
برداشت از مفهوم انتقال تکنولوژی متفاوت است. تکنولوژی به عنوان یک مقوله کلی، در ردیف اشیاء نیست که قابل جابجایی از نقطهای به نقطه دیگر باشد. پس چه برداشتی از انتقال تكنولوژی به واقع نزدیكتر است.
برخی در جهت پاسخ به این سؤال، انتقال تکنولوژی را به انتقال دانش تفسیر كردهاند. از نظرگاه این عده، دانش مرحلهای از دانستن است که از طریق مطالعه یا تجربه مستقیم بهدست میآید و قابل ذخیره است و به شکلهای گوناگونی عرضه میشود. اسناد کتبی حاوی دانش است، گفتگوی شفاهی گاهی سرشار از دانش است و بانکهای اطلاعاتی نیز انباره عظیمی از دانش هستند. از نظر این اندیشمندان، دانش به معنای دانستن (یعنی مطلع بودن) نیست؛ کسی که محتویات یک کتابچه فنی را از بردارد، شاید هرگز نتواند از دانستههای خود در مقام عمل استفاده کند، بلكه دانش به معنای توانایی استفاده از اطلاعات و آگاهیهاست. پس انتقال تکنولوژی از این دیدگاه، معادل انتقال دانش و توانایی استفاده از اطلاعات خواهد بود و وقتی محقق شده است كه گیرنده آن بتواند از تکنولوژی انتقالی در راستای نیازهای خود استفاده کند.
ذیلاً تعاریف دیگری از انتقال تکنولوژی را مرور میکنیم:
- انتقال تکنولوژی یعنی انتقال دانش فنی به فراخور شرایط بومی، همراه با جذب و اشاعة اثربخش آن در درون یک کشور و یا از کشوری به کشور دیگر.
- انتقال تکنولوژی یعنی صدور عوامل تکنولوژیک مشخص از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه، به گونهای که کشورهای در حال توسعه بتوانند تسهیلات تولیدی جدیدی را ایجاد کرده و به کار اندازند و یا اینکه تسهیلات موجود خود را گسترش دهند. (تعریف از انکتاد)
- انتقال تکنولوژی یعنی استفاده از یک تکنولوژی موجود در جایی که قبلاً از آن استفاده نشده است.
- انتقال تکنولوژی به طور کلی شامل انتقال توانایی کاربرد و همچنین تطبیق و تغییر و در بسیاری از موارد ایجاد نوآوری در محصول، فرایند و یا تجهیزات است.
- انتقال تکنولوژی فرآیندی است که طی آن، اطلاعات و پیشرفتهای یک سازمان بهصورتی در میآید که قابل استفاده برای سازمان دیگری باشد. این امر به معنای سازگار کردن یک تکنولوژی جدید با محیطی دیگر از طریق تغییر و به کارگیری خلاقانة آن است.
- و سرانجام، انتقال تکنولوژی یعنی مبادلة شایستگی و تفکری که در ورای آن قرار دارد، چه بهمنظور اعتلای شایستگیهای موجود و چه به منظور پشتیبانی از صنایع کشورهای رو به توسعه در امور طراحی و توسعة محصولات و فرآیندها.
از تعاریف فوق چنین برمیآید که گونههای مختلفی از انتقال تکنولوژی متصور است که هر کدام در شرایط خاصی بهکار میآیند و ارزش و ماهیت منحصر بهفردی دارند.
مدل کلی انتقال تکنولوژی
ساملی کاسکون نویسندة سرشناس درکتاب معروف خود مینویسد:
"فرآیند انتقال تکنولوژی در بردارندة ابعاد متعدد و بسیار پیچیدهای است که بعضی از آنها شاید متضاد با بعضی از ابعاد دیگر باشد. پیچیدگی این فرآیند، همراه با جاذبهای که دارد، مدلسازی آن را به امری ضروری تبدیل میکند. این مدل، نه تنها باید خود فرآیند انتقال را تشریح کند، بلکه باید موانع و دشواریهای موجود بر سر راه انتقال را نیز مشخص نماید. به هرحال، نمیتوان از بهترین و یگانهترین راه انتقال تکنولوژی صحبت کرد، زیرا اولاً تکنولوژی در خلاء عینیت پیدا نمیکند، بلکه در قالب محصول، فرایند و نیروی انسانی متبلور میشود. ثانیاً، تکنولوژی فقط از طریق مسیرهای سازمانی و سازوکارهای بسیار متنوع به جریان میافتد. بنابراین ارزشهای اجتماعی و فرهنگ به اجزای لاینفک تکنولوژی و انتقال آن تبدیل میشود. ثالثاً، مسیرهای جاری شدن تکنولوژی بسیار متنوع است و نمیتوان گفت که بهترین راه انتقال آن فلان مسیر است. از اینرو، وجود مدلی اثربخش برای انتقال تکنولوژی، بهمنظور یافتن راههای بهتر انتقال کامل دانشها و فرآیندهای نهفته در تکنولوژی بسیار اهمیت دارد."
روشهای انتقال تکنولوژی
تجربة کشورهای تازه صنعتی شده نشان میدهد که انواع مختلفی از روشهای انتقال مورد استفاده قرار گرفته است. در برخی از کشورها مانند کرة جنوبی، تایوان و هنگکنگ از "واردات کالاهای سرمایهای و ماشینالات صنعتی" بهعنوان مهمترین روش انتقال تکنولوژی در دهة 1980 یاد میشود. در حالی که در بسیاری از کشورهای جنوب شرقی نظیر چین، مالزی، سنگاپور و تایلند، "سرمایهگذاری مستقیم خارجی"، عمدهترین روش جهت انتقال تکنولوژی و مهارتهای فنی و مدیریت به این کشورها بوده است.
برخی از مهمترین روشهای اکتساب و انتقال تکنولوژی عبارتند از:
1. انتقال تکنولوژی از طریق سرمایهگذاری مستقیم خارجی (Foreign Direct Investment،)
سرمایهگذرای مستقیم خارجی بهعنوان یکی از مهمترین شیوههای انتقال تکنولوژی محسوب میشود. انتقال تکنولوژی توسط سرمایهگذاری مستقیم خارجی معمولاً زمانی به وقوع میپیوندد که یک یا چند شرکت خارجی در امر انتقال سرمایه، مهارت فنی، مدیریتی و بازاریابی در یک کشور خارجی از طریق شعباتش در آن کشور فعالیت مینمایند. قابل ذکر است که شرکتهای خارجی میتوانند تمام، حداکثر و یا حداقل مالکیت شعباتش را درکشور خارج عهدهدار شوند. از آنجائیکه منابع جهانی تکنولوژی عمدتاً در اختیار شرکتهای چندملیتی میباشد سرمایهگذاری مستقیم خارجی که توسط آنها انجام میگیرد نقش مهمی در جذب تکنولوژی به کشورهای در حال توسعه دارد.
در کل، سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر به کشورهایی جریان مییابد که خصوصیاتی نظیر نیروی کار ارزان و ماهر و وفور منابع طبیعی، داشته باشند. یکی از فوائد مهم سرمایهگذاری خارجی این است که معمولاً انتقال معلومات، دانش فنی جدید، مهارتهای مدیریتی و بازاریابی (به کشور گیرنده) را به همراه دارد. اگر چه انتقال تکنولوژی از طریق سرمایهگذرای مستقیم خارجی همواره مطرح بوده است ولی انتقادهایی نیز به این روش وارد شده است. از جملة این انتقادها میتوان به مواردی که در آن سرمایهگذار که معمولاً شرکتهای چندملیتی میباشند سعی در نفوذ هر چه بیشتر در بازار کشور گیرنده و استفاده از منابع خام و ارزان طبیعی و نیروی انسانی مینماید، اشاره نمود.
2. انتقال تکنولوژی از طریق سرمایهگذاری مشترک (Joint Venture)
از جمله روشهای متدوال دیگر انتقال تکنولوژی، سرمایهگذاری مشترک میباشد که به صورت یک همکاری و قرارداد مشترک بین شرکت محلی در کشور میزبان و طرف خارجی آن منعقد میگردد. تفاوت اصلی میان قراردادهای سرمایهگذاری مشترک و سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) در این است که در اولی هر دو طرف قرارداد در تصمیمگیری، کنترل و فوائد معامله سهیم میباشند و حال آنکه در دومی معمولاً سرمایهگذار، کنترل اصلی را در جریان انتقال برعهده دارد.
در این روش طرف دریافت کنندة تکنولوژی قادر است تا از تکنولوژیهایی بهرهبرداری نماید که به تنهایی توان استفاده و بهرهبرداری از آن را نداشته است. در نتیجه، هر قدر میزان و درجة همکاری و حضور طرفین قرارداد سرمایهگذاری مشترک در همة زمینهها نظیر تحقیق و توسعه، کنترل کیفیت و ترتیبات سازماندهی بیشتر باشد، درجة موفقیت آن نیز افزایش مییابد. همچنین، تمایل و تلاش مشترک طرفین قرارداد نیز در کاهش هزینهها و افزایش منافع حاصله از آن میتواند از عوامل موثر در موفقیت آن محسوب شود. از دیگر فوائد این قراردادها این است که موجب تحولی چشمگیر در ساختار صنایع و رفتار رقابتی میشود. اخیراً اهمیت قراردادهای سرمایهگذاری مشترک در مقایسه با سایر روشهای انتقال تکنولوژی به دلیل اینکه تعداد بیشماری از شرکتهای صنعتی که قبلاً فقط در بازار محلی (داخلی) فعالیت میکردند تمایل زیادی به رقابت در بازارهای بینالمللی پیدا کردند، افزایش یافته است. این قراردادها میتوانند به طور فزایندهای جهت توسعه صنایع جدید، احیاء صنایع بالغ، رشد و یا ارتقاء مزیت رقابتی شرکتهای صنعتی مفید واقع شوند. این روش بهعنوان یکی از کاراترین کانالهای انتقال تکنولوژی مطرح میشود. زیرا زمانی که عرضه کنندة خارجی تکنولوژی در منافع و ریسکهای پروژه سهیم باشد، بهطور مستقیم در جهت موفقیت آن تلاش مینماید.
با وجود مزایای گوناگون انتقال دانش فنی و مهارتهای مدیریتی توسط قراردادهای سرمایهگذاری مشترک، موقعی که اهداف عرضهکننده و دریافت کننده تکنولوژی با یکدیگر مغایرت داشته باشد، دستیابی به یک توافق همه جانبه و پایدار بسیار مشکل است. در كشور ما این روش جواب نداده است و موجب شده است ما بخشهای كم ارزش قرار دادها را انجام دهیم.
3. انتقال تکنولوژی از طریق قراردادهای لیسانس(Licensing Agreements)
قرارداد لیسانس به قراردادهایی اطلاق میشود که به وسیلة عرضه کننده لیسانس برای یک مدت معینی و در مقابل مبلغ مشخصی (که معمولاً به شکل Royality میباشد) به دریافت کنندة آن فروخته میشود. تفاوت اصلی میان قرارداد لیسانس و سرمایهگذاری مشترک در این است که در اولی سهم یکسانی از مشارکت بین طرفین قرارداد وجود
ندارد. عرضه کنندة لیسانس موافقت مینماید که تکنولوژی مورد نیاز را توسط سرمایهگذاری کامل دریافت کنندة تکنولوژی فراهم نماید. به علاوه، به طور کلی قرارداد از جمله منابع ارزانتر تکنولوژی محسوب میگردد و همچنین موجبات خوداتکائی تکنولوژیکی کشور دریافت کنندة تکنولوژی را فراهم مینماید. در کل کشورهایی که دارای قابلیتهای بیشتر و بهتر جذب تکنولوژی میباشند، بیشتر از این روش جهت انتقال فناوری استفاده مینمایند.
4. انتقال تکنولوژی از طریق قراردادهای کلید در دست
انتقال تکنولوژی و دانش فنی از طریق روش کلید در دست به قراردادهایی اطلاق میشود که عرضه کنندة تکنولوژی تعهد مینماید که کلیة عملیات مدیریتی فنی و خدمات مهندسی مورد نیاز برای برنامهریزی، ساخت و نصب پروژههای تکنیکی را در مقابل دریافت مبلغ مشخصی انجام دهد. به عبارت دیگر، در قرارداد کلید در دست عرضة کنندة تکنولوژی، مجموعة کاملی از تجهیزات فیزیکی و ابزار آلات به همراه نصب و راهاندازی آنان را برعهده میگیرد.
کشورهای در حال توسعه، معمولاً از این روش در مراحل اولیه توسعه صنعتی خود استفاده مینمایند. اگر چه انتقال تکنولوژی از این طریق ممکن است باعث تسریع در روند انتقال ماشینآلات و سختافزار به کشور گیرندة تکنولوژی شود، اما همانطور که تجربه بسیاری از کشورهای در حال توسعه نشان داده است، در بسیاری از مواردی که کشوری از این روش استفاده نموده فقط قادر به استفاده از ماشینآلات و آنهم بعضاً با کمکهای فنی عرضة کنندة آنها بوده و دانش فنی و معلومات لازم برای استفاده از آن ماشین آلات را اکتساب ننموده است. در نتیجه پس از مدتی و با قدیمی شدن تکنولوژی و ماشینآلات مورد استفاده، قدرت رقابت از این صنایع گرفته شده و مجبورند یا با صرف سرمایهگذاری کلان تکنولوژی جدیدی را جایگزین کنند و یا شاهد مرگ تدریجی صنعت باشند.
5. انتقال تکنولوژی از طریق واردات کالاهای سرمایهای و ماشینآلات
از طرق دیگر انتقال دانش فنی، وارد نمودن کالاهای سرمایهای و ماشینآلات میباشد که نقش مهمی در افزایش ساختار صنعتی و توانایی تکنولوژیکی کشور گیرندة تکنولوژی، ایفا مینماید. درجة موفقیت این روش انتقال تکنولوژی در توسعة توانایی محلی تکنولوژیکی در کشور گیرندة تکنولوژی، بستگی به سطح توسعة توانایی محلی تکنولوژیکی در کشور گیرندة تکنولوژی، بستگی به سطح توسعة صنعتی و درجة تخصصهای مدیریتی و فنی و ظرفیت جذب آن دارد. کشورهای تازه صنعتی شدة واقع در جنوب شرقی آسیا با اتخاذ سیاستهای مناسبی نظیر اجرای موثر راهبرد توسعه صادرات توانستند از طریق درآمدهای عاید از صادرات محصولات صنعتی خود جهت واردات ماشینآلات و کالاهای سرمایهای پشتوانة مالی مناسبی بدست آورند. برای مثال میتوان به کشور کرة جنوبی اشاره نمود که در دهة 80 بهطور گستردهای از این روش (واردات ماشینآلات و کالاهای سرمایهای) بهعنوان یکی از عمدهترین طرق انتقال تکنولوژی به کشورش استفاده نمود.
6. انتقال تکنولوژی از طریق قراردادهای بیع متقابل
در این روش، عرضه کننده تکنولوژی موافقت مینماید که امکانات تولیدی برای متقاضی فراهم نماید و در آینده از محصولات تولید شده وی به عنوان بازپرداخت اصل و سود سرمایهگذاری خود، خریداری نماید. معمولاً قرادادهای بیع متقابل نه تنها شامل ماشینآلات و وسایل میشوند بلکه همچنین شامل استفاده از دانش فنی و کمکهای فنی عرضهکننده تکنولوژی که برای تولید محصولات بکار برده میشود میگردد. مهمترین مشوق و انگیزه عرضه کنندة تکنولوژی در وارد شدن در قرارداد بیع متقابل، استفاده و بهرهبرداری از منابع طبیعی و انسانی ارزان در کشور دریافت کننده تکنولوژی میباشد. مهمترین انگیزه برای دریافت کنندة تکنولوژی، انتقال تکنولوژی صنعتی و بهرهبرداری حداکثر از منابع طبیعی و انسانی در کشورش میباشد.
7. انتقال تکنولوژی از طریق مهندسی معکوس
انتقال تکنولوژی از این طریق معمولاً به وسیلة خرید نمونههای ماشینآلات از خارج و پیاده نمودن و کپی نمودن از روی آن صورت میپذیرد؛ به خصوص آن ماشینآلاتی که از تکنولوژی سادهتری برخوردار میباشند. بهعبارت دیگر این روش ممکن است در صنایع با تکنولوژی پیشرفته مانند صنایع شیمیایی و دارویی کاربردی نداشته باشد. انتقال تکنولوژی از طریق مهندسی معکوس معمولاً زمانی انجام میپذیرد که شرکتهای چندملیتی و یا کشور عرضه کنندة تکنولوژی، از انتقال حق امتیاز تکنولوژیهای پیشرفته به کشورهای در حال توسعه امتناع ورزند. در این حالت، شرکت و یا کمپانی محلی در کشور دریافت کننده (در حال توسعه) تلاش مینماید که از روی محصول تولیدی اصلی، محصول مشابه آن را بسازد. انتقال تکنولوژی از این طریق در صنایعی که اجزاء ترکیبی آن به سادگی قابل دسترسی میباشند مانند صنایع کامپیوتر و نیمههادیها متدوالتر میباشد. باید خاطرنشان نمود که استفاده از این روش برای کشورهایی که از نظر تواناییهای درونزای تکنولوژیکی ضعیف میباشند بسیار مشکل بهنظر میرسد.
8. انتقال تکنولوژی از طریق قراردادهای کمکهای فنی و خدمات مهندسی
الف)کمکهای فنی
کمکهای فنی عموماً خدمات و اطلاعات فنی و مدیریتی (صنعتی) است که در تولید و ساخت محصول یا مواد، مورد نیاز باشد. معمولاً این خدمات از طرف واحدهای تولیدی که دارای تجارب لازم و کافی در این زمینه باشند ارائه میگردد.
در پروژة صنعتی و تولیدی کمکهای فنی عمدتاً شامل خدمات زیر است:
- کمک در انتخاب تکنولوژی و روش ساخت و آزمایش کارخانه
- تهیة صورت مشخصات فنی ماشینآلات و تجهیزات
- تهیة مشخصات محصول
- همکاری در مقایسه پیشنهادات خرید ماشینآلات
- همکاری در تهیه و خرید قطعات نیمساخت و لوازم و مواد کمکی
- همکاری در تهیه مشخصات مواد اولیه و منابع تأمین آنها
- خدمات در رابطه با انجام آزمایشات و تحقیقات مواد اولیه و محصول
- نظارت بر عملیات نصب و راهاندازی کارخانه
- خدمات و کمک در بالا بردن درجه استحصال آموزش افراد کشور انتقال گیرنده برای دوران بهرهبرداری
- خدمات در مورد تصحیح و تغییر روشهای تولیدی
- خدمات مدیریتی در حین راهاندازی و بهرهبرداری
ب) خدمات مهندسی
خدمات مهندسی به آن دسته از کارهای فنی اطلاق میگردد که در جهت ایجاد یک پروژه صنعتی و تولیدی بهکار آید معمولاً این خدمات توسط موسسات مهندسی باتجربه در امر موردنظر و یا فروشندگان ماشینآلات اصلی طرح، ارائه میشود.
خدمات مهندسی عمدتاً شامل کارهای فنی به شرح زیر میباشد:
- تهیة نقشه آرایش کارخانه
- طراحی تجهیزات و تاسیسات
- تهیة نقشههای اجرایی ساخت قطعات و لوازم و بعضی تجهیزات
- تهیه نقشههای نصب و دستورالعملهای مونتاژ
- تهیة نقشههای اجرایی ساختمانی
- پیمان عملیات اجرایی ساخت و نصب کارخانه
- آموزش افراد کشور انتقال گیرنده
9. انتقال تکنولوژی از طریق استخدام پرسنل علمی و فنی
در این بخش قبل از هر چیز باید گفت که قلب تکنولوژی، انسان است؛ انسانی که میتواند سختافزار و دانش فنی را به خوبی به کار گیرد و در یک روند تکاملی بخشی از نیازهای تکنولوژیک انسانها را برآورده نماید. تجربه نشان داده است که کشورهایی که توانستهاند سرمایههای انسانی خود را غنی کرده و بدرستی جهت دهند توانستهاند تمامی مولفههای تکنولوژی را فراهم کرده و به پیشرفت قابل توجهی برسند.
در سطوح توانمندی تکنولوژی هر چه از پایینترین سطح بهرهبرداری تا بالاترین سطح تحقیق و توسعه پیش میرویم، اتکاء به ماشین و سختافزار کمتر شده و اهمیت انسان بیشتر میشود.
روند تغییرات سختافزار هم نشان میدهد که درگذر زمان نقش سختافزار، اولاً یک نقش انعطافپذیر و ثانیاً یک نقش حاشیهای خواهد شد.
در روند تبدیل منابع طبیعی به محصولات نهایی نیز چنین روندی قابل ملاحظه است. هر چه به محصول نهایی نزدیک میشویم، نقش انسان پررنگتر شده و ارزش افزودة حاصل نیز بهطور صعودی افزایش مییابد.
مطالب فوق نشان میدهد در صورتی که حداقل آمادگی تکنولوژی در کشور یا بنگاه نیازمند تکنولوژی وجود داشته باشد، میتوان با استفاده از تجارب مهندسان و متخصصان توانمند در عرصه مورد نیاز، به تکنولوژی دست یافت. تحولات جهانی امکان استفاده از این روش را افزایش داده است. بهعنوان مثال پس از فروپاشی شوروری سابق حدود چهار میلیون متخصص و دانشمند برجسته با بحران بیکاری روبرو شدند که حاضر بودند با شرایطی مناسب در سایر کشورها از جمله ایران کار کنند.
در اروپا نیز چنین موقعیتهایی وجود دارد. از جمله روند روبهافزایش بیکاری در فرانسه و وجود افراد صاحب تجربه در کانون بازنشستگان آنها، زمینة مناسبی برای استفاده از متخصصین است. حتی در شرایط عادی نیز میتوان با به خدمت گرفتن مشاوران مناسب به فوتوفنهای نهفته در فرایند عرضة محصول دست یافت. برای استفاده از این روش آمادگی و انگیزه و علاقة متقاضی به کسب تکنولوژی ضروری است و با وجود این شرایط میتوان با هزینة بسیار پایینتری نسبت به سایر روشهای انتقال تکنولوژی، تکنولوژی را کسب نمود.
شیوههای مدرن انتقال تکنولوژی
بههمان نسبتی که تکنولوژی پیشرفت کرده است، الگوها و سازوکارهای تحقیقات و انتقال تکنولوژی نیز دستخوش تغییرات ریشهای شده است. برخی از این تغییرات به ماهیت علمی و تحقیقگرای تکنولوژیهای پیشرفته باز میگردد و برخی از آنها ناشی از ابتکار ملتهایی است که به گونهای آگاهانه و سازمان یافته به رقابت با کشورهای پیشرفتة صنعتی برخاستهاند و تصمیم دارند که در آینده به باشگاه سفیدپوستان ثروتمند بپیوندند.
توسعة تکنولوژیهای پیشرفته اطلاعات و ارتباطات، تاثیر بسیار محسوسی بر شیوههای انتقال تکنولوژی داشته است، به این معنا که ارتباطات غیررسمی سازمانهای مختلف و پرسنل علمی و فنی آنها را گسترش داده و بازار شیوههای غیرمستقیم انتقال تکنولوژی را بیش از پیش گرم کرده است.
علاوه بر این، صنایع رقابتجویی که نگران آیندة خود هستند، عمیقاً دریافتهاند که دیگر نباید در خانههایشان بنشینند و بیگانگان را به انتقال رسمی و پرهزینه تکنولوژی فراخوانند. آنان از تحلیل فرصتهای نوین آموختهاند که میتوانند و باید مرزهای حضور خود را در اقصی نقاط جهان بگسترانند و هر جا که ردپایی از علوم و تکنولوژی پیشرفته یافت میشود، حضوری آشکار یا پنهان داشته باشند و از طریق تماس مستقیم و نزدیک با موسسات و سازمانهای صنعتی پیشرفته درسهایی بیاموزند که هرگز با نشستن در خانه حاصل نمیشود. بههمین دلیل است که سیاستهای درونگرای تکنولوژی تدریجاً جای خود را به سیاستهای برونگرا میسپارند تا راه تحریک بینالمللی صنایع را هموار نمایند. مهمترین شیوههای انتقال تکنولوژی که اخیراً در چارچوب سیاستهای برونگرای تکنولوژی مورد توجه ملتهای تازه صنعتی شده آسیا قرار گرفته است و ژاپن از مدتها پیش از آنها استفاده کرده است، به شرح زیر میباشد:
1. آموزش فنی کارکنان در صنایع کشورهای پیشرفته
شرکتهای صنعتی کشورهای تازه صنعتی شده آسیا، کارکنان خود را بهگونهای منظم برای آموزش علمی به شرکتهای پیشرفته بیگانه اعزام میکنند. به این ترتیب، مهندسان و تکنسینهای اعزامی در معرض تکنولوژی، عملیات و تجربیات شرکتهای بیگانه قرار میگیرند و ضمن آن با شگردهای صنعتی، فنی و بازاریابی آنها نیز آشنا میشوند.
بهعنوان مثال در مطبوعات کرة جنوبی نمونههای زیادی از آموزش فنی در کشورهای خارجی به چاپ رسیده است که آخرین موج آنها به صنایع هوافضا مربوط میشود.
2. تاسیس شرکتهای تابعه در کشورهای صنعتی
ایجاد شرکتها و شعب تابعه برای فروش، تولید و بهخصوص تحقیق و توسعه در کشورهای بیگانه، یکی از استراتژیهای محوری شرکتهای فراملیتی است که به تازگی توسط کشورهای تازهصنعتیشدة آسیا نیز مورد تقلید قرار گرفته است. این نوع حضور در کشورهای دیگر باعث میشود که صنایع و مراکز تحقیقاتی خودی در معرض روندهای تکنولوژی کشورهای دیگر قرار گیرند و ضمناً از تخصصهای فنی موجود در آن کشورها با سهولت بیشتری استفاده کنند و ارمغانی برای کشور بههمراه آورند که نتیجة آن، سهم بیشتری از بازارهای جهانی میباشد. گزارشهای موجود حاکیست که برخی از شعب خارجی صنایع کشورهای تازه صنعتی شده، فعالیتهای گستردهای در زمینة جمعآوری انواع اطلاعات علمی و فنی دارند.
3. ایجاد مراکز تحقیقاتی در کشورهای صنعتی
بدیهیترین انگیزههای ایجاد مراکز تحقیقاتی در کشورهای صنعتی بیگانه عبارتند از:
ردگیری پیشرفتهای تکنولوژی در خارج از کشور
اکتساب محلی یا ایجاد تکنولوژیهای جدید با استفاده از امکانات و تسهیلات موجود در آن کشورها
این شیوه از دیرباز مورد توجه شرکتهای فراملیتی بوده و آنان طریق گسترش جهانی عناصر تولید، توسعة محصول و تحقیق در اطراف جهان، مخاطرات نوآوری صنعتی را کاهش میدهند. اکنون کشورهای تازه صنعتی شدة آسیا با استفاده از این شگرد میکوشند تا برکمبود ظرفیت تحقیقات بومی و نیروی انسانی پژوهشگر خود غلبه کنند.
بهعنوان مثال، بسیاری از مراکز تحقیقاتی که توسط دولت و یا شرکتهای بزرگ کرهای ایجاد شدهاند در کشورهای آمریکا و ژاپن فعالیت میکنند و بنابراین قادرند که هم تکنولوژیهای تازهتر را بدست آورند و هم دانشمندان مجرب محلی را استخدام نمایند. برخی دیگر از آنها در کشورهای چین و روسیه مستقر هستند و به شرکتهای خود کمک میکنند تا بازارهای سریعاً متحول این شرکتها را بهتر درک کرده و از مهارت پژوهشگران و طراحان سطح بالای آنها نیز بهره جویند. صنایع کرهای با استخدام ملیتهای خارجی در مراکز تحقیقات برون کشوری خود میکوشند به فعالیتهای تحقیقاتی خود صورتی جهانی ببخشند تا بتوانند دانش فنی مورد نیازشان را به سرعت کسب نمایند. هزینة تامین و ادارة این مراکز از محل تکنولوژیها و اطلاعاتی که دربارة بازارهای خارجی جمعآوری میشود، جبران میگردد.
4. ایجاد محافل و انجمنهای علمی و فنی بینالمللی
تشکیل این محافل که پایگاههایی برای تبادل آرا بین دانشمندان و تکنولوژیستهای کشورهای تازهصنعتیشده و کشورهای پیشرفته میباشند، به ویژه از طرف دولت کره بهعنوان یکی از استراتژیهای انتقال تکنولوژی پیشرفته تعقیب میشود. دانشمندان و تکنولوژیستهای خودی از طریق این محافل از پیشرفتهای علمی و فنی آگاه گردیده و بهترین منابع جهانی تکنولوژی را برای انتقال شناسایی میکنند. همانطور که میدانیم شناسایی این منابع یکی از الگوهای انتقال تکنولوژی است.
5. تاسیس مراکز آموزشی و تحقیقاتی" سطحبالا" در داخل کشور به سرپرستی دانشمندان و مؤسسات آموزشی و تحقیقاتی پیشرفته جهان
مراکز آموزشی و تحقیقاتی سطحبالا امروزه تعریف و ماموریتهای خاصی را دارند و امتیاز آنها صرفاً به کیفیت بالای آنها مربوط نمیشود. بلکه در این نوع مراکز تاکید اصلی بر ادغام آموزش و پژوهش و تربیت پژوهشگران در سطح دکترا و فوق دکترا است. کشورهای تازه صنعتی شدة آسیا با ایجاد این مراکز در کشور خود و با سرپرستی دانشمندان بینالمللی، فرصتهای مناسبی را از جهت کار با پژوهشگران سرشناس جهانی برای پژوهشگران خود فراهم میکنند. درکرة جنوبی، وزارت علوم و تکنولوژی مسئول ایجاد و توسعه اینگونه مراکز است. مزیت مهم مراکز مذکور این است که جذب دانشمندان درجة یک از کشورهای پیشرفته را تسهیل و جریان فرار مغزها را معکوس میکند. بهعنوان مثال، موسسه علوم وتکنولوژی کره موفق شده است که از طریق همکاری با یکی از مراکز پژوهشی سطحبالا، دوازده برندة جایزة نوبل را برای تدریس و هدایت فعالیتهای تحقیقاتی به کشور خود بکشاند!
6. تبادل آکادمیک از طریق دانشگاهها
امروزه دانشگاهها به یکی از بازیگران اصلی عرصة انتقال تکنولوژی پیشرفته تبدیل شدهاند. همکاری و مبادلات بین دانشگاهی اکنون بهعنوان یک سیاست موثر انتقال تکنولوژی در کشورهای مختلف جهان تعقیب میشود. نکتة مهم این است که بعضی از کشورهای تازه صنعتی شدة آسیا اخیراً به ایجاد موسسات مشترک صنعتی- آکادمیک با دانشگاههای صنعتی جهان دست زدهاند تا از این طریق به فعالیتهای تحقیقاتی مشترک در زمینة تکنولوژیهای پیشرفته بپردازند. بهعنوان مثال، گسترش این نوع همکاریها فیمابین شرکتهای کرهای و دانشگاههای خارجی موجب شده است تا آنان توانمندیهای صنعتی خود را بسیار سریعتر بهبود بخشند، زیرا در این مسیر میتوانند از اشخاص بسیار آموزش دیده و مجربی استفاده کنند که با موسسات تحقیقاتی مختلف ارتباط تخصصی دارند.
7. مشارکت صنایع داخلی با صنایع خارجی
این نوع مشارکتها از دیرباز منبع انتقال تکنولوژیهای پایهای به صنایع کشورهای تازه صنعتی شده بوده است. آمریکائیها در مورد کرهایها اذعان میکنند که آنان با خود پول، تجربة تولید و دسترسی به بازارهای جدید را بر سر میز مذاکره میآورند. شرکتهای خارجی نیز معمولاً تکنولوژی لازم را عرضه میکنند. پیمانهای فنی استراتژیک با سایر پیشگامان بازارهای جهانی به شرکتهای کرهای اجازه میدهد تا سریعتر در بازارهای جدید نفوذ کنند. بهعلاوه، این پیمانها طیف گستردهای از تکنولوژیهای پیشرفته را در اختیار آنان قرار میدهد.
8. همکاری استراتژیک
همکاری استراتژیک عبارت است از فرآیند تشخیص "شکاف" در تکنولوژیهای بومی با جستجو برای یافتن تکنولوژیهای پرکننده و سپس درگیر کردن صاحبان آن تکنولوژی در مشارکتی که نتیجة آن انتقال تکنولوژی به کشور باشد. کشورهای تازه صنعتی شدهای مثل کره، همانند کشورهای پیشرفتة صنعتی، اکنون در جستجوی مکملهای تکنولوژی بومی خود هستند و برای این منظور هر مشوقی را که لازم باشد فراهم میکنند تا صاحبان خارجی تکنولوژی را به این نوع همکاریها بکشانند.
9. ثبت اختراعات ارزان قیمت خارجی در کشور
کشورهای صنعتی از دیرباز بهعنوان مرکز ثبت اختراعات شناخته شدهاند و به این وسیله، اختراعات را به کشور خود میکشانند و آنها را به بهای نازلی خریداری میکنند.
با پایان جنگ سرد و بازشدن بازارهای روسیه، فرصت ویژهای برای صنایع بزرگ، که در جستجوی تحقیقات بنیادی و پروانههای ثبت اختراع ارزان قیمت بودهاند فراهم شده است. کرهایها با خرید پروانههای ثبت اختراع روسی از این فرصت به خوبی استفاده کردهاند و تا سال 1993 توانستند 365 پروانه را از روسها بخرند. آنان پروانههای ثبت اختراع مخترعان کشورهای دیگر را نیز میخرند.
10. تملک شرکتهای خارجی و یا خرید پارهای از سهام آنان
این شیوه که از شگردهای مرسوم دستیابی به تکنولوژیهای دیگران در کشورهای صنعتی است، اخیراً مورد توجه کشورهای تازه صنعتی شده نیز قرار گرفته است.
11. استخدام متخصصین و دانشمندان خارجی
شرکتهای بزرگ صنعتی، بهعنوان یکی از روشهای غیر مستقیم انتقال تکنولوژی، مایل به استخدام متخصصان بیگانه در عملیات خود هستند. اکنون این شیوه در کره نیز دنبال میشود و دولت اعلام کرده است که هزینههای استخدام کارکنان خارجی سطح بالا را تامین خواهد کرد. این هزینهها مشتمل است بر مشوقهای حقوقی برای کارکنان خارجی حائز شرایط و برجسته با نرخهایی بالاتر از استانداردهای حقوق و دستمزد جهانی.
12. ایجاد پایگاههای اطلاعاتی
کشورهای تازه صنعتی شده به خوبی دریافتهاند که پایگاههای اطلاعاتی قوی، منابعی ارزان و در عین حال بسیار عالی برای دستیابی به اطلاعات علمی و فنی هستند. بهعنوان مثال، سرمایهگذاری جدی دولت کره در این گونه پایگاهها، آن کشور را قادر ساخته است تا در مدت کوتاهی به انبوهی از اطلاعات علمی و فنی دست یابد.
نتیجهگیری
در کل میتوان چنین بحث نمود که نمیتوان برای همة موقعیتها و شرایط فقط به یک روش خاص انتقال تکنولوژی اتکا نمود، چرا که روشهای انتقال تکنولوژی برحسب نوع تکنولوژی مورد انتقال و شرایط به خصوص هر کدام متفاوت میباشد. درجه و میزان تاثیر و موفقیت هر یک از روشهای انتقال تکنولوژی همچنین بستگی به میزان توانائیهای جذب و درک دانش فنی انتقال گیرندة تکنولوژی دارد.
بنابراین میتوان چنین نتیجهگیری نمود که عوامل مهم تعیین کننده روش انتقال تکنولوژی به مقدار بسیاری شامل ترکیبی از تمایل انتقال دهندة تکنولوژی جهت عرضه تکنولوژی و دانش فنی و همچنین توانایی دریافت کنندة تکنولوژی جهت کسب و جذب تکنولوژی میباشد. اهمیت انتخاب روشهای انتقال تکنولوژی بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بر آن داشت که انواع مختلف روشهای اکتساب تکنولوژی را جهت انتخاب مناسبترین آنها آزمایش نمایند.
انتقال تکنولوژی پیشرفته و ورود به آخرین مرزهای تکنولوژی، مستلزم شیوههای مدرن انتقال تکنولوژی است که تقریباً از بسیاری جهات با شیوههای مرسوم انتقال تفاوت دارد. این امر به معنای منسوخ شدن شیوههای مرسوم انتقال تکنولوژی نیست، چه بسا که استفاده از این نوع شیوهها هنوز برای ما مناسب و مطلوب باشد. به هر حال سه جنبة مهم شیوههای جدید انتقال تکنولوژی عبارت است از:
1- تاکید کردن بر فعالیتهای تحقیقاتی برونکشوری برای جذب و انتقال تکنولوژی به داخل.
2- بهکارگیری متخصصان خارجی برای پرکردن خلأهای تکنولوژی بومی.
3- استفاده از هر سازوکار عملی برای شناسایی و ردگیری پیشرفتهای تکنولوژی در خارج از کشور.
همة این جنبهها براین حقیقت تاکید میکنند که تکنولوژیهای پیشرفته را نمیتوان مانند تکنولوژیهای سنتی خرید. زیرا این نوع تکنولوژیها شدیداً به عامل انسانی متخصص وابستهاند که معمولاً کشورهای رو به توسعه از کمبود آن رنج میبرند. . بهنظر میرسد که مناسبترین روش آن است که زمان و هزینة انتقال را به حداقل برساند و دسترسی به بازار، میزان جذب تکنولوژی و همراهی با تحولات آن را به حداکثر برساند.
ماخذ:
1. مبانی تکنولوژی و انتقال تکنولوژی از منظر سیاستگذاری برای توسعه تکنولوژی، به اهتمام مهندس عباس فلاح.
2. ضوابط، مقررات و روشهای مناسب انتقال تکنولوژی به کشور، دانشگاه علم و صنعت ایران، پایاننامه، علیرضا توکلی.
3. انتقال تکنولوژی در جهان سوم و ایران، ق- یوسفپور.
4. انتقال تکنولوژی، روشها و مراحل، گزارش تراز مطالعات مدیریت و بهرهوری ایران- وابسته به دانشگاه تربیت مدرس.