بازدید : 169
چگونگی تسلیم شدن قدرتها این سوال - كه بسیاری میپرسند - در ابتدای سوالاتی كه حول محور ظهور حضرت مهدی (ع) به ذهن میآید مطرح میشود: حكومتها چگونه برای حضرت مهدی (ع) خاضع میگردند. آن حضرت چگونه بر دولتها و حكومتها پیروزی مییابند. موضع حكومتها و دول بزرگ در برابر حضرت مهدی (ع) چیست. این موضوع جداً حساس است و پاسخگوئی به آن مقداری شرح و تحلیل میخواهد، لذا گوئیم: حكومتها و دولتها از افرادی - كه هیات حاكمه باشند - تشكیل شدهاند و طبیعی است كه هر یك از انان امور را درك نموده و وقایع را میفهمد. حكومتها بر سلاحها و مهمات جنگی تكیه دارند و سلاحها در دست ارتش است، از كوچكترین سرباز تا بزرگترین فرمانده. حكومتها همچنین بر قوای مسلح مانند سربازان و یا نیروهای مردمی و یا نظام ارتشی متكی میباشند. این ابزاری است كه دولتها و حكومتها بر آنهاتكیه میكند و به آنها قدرتمند شده به كمك آنان با دشمنان میجنگند. حكومتها - اگر این ابزار با آنان همراه و مطیع آنان نباشند - چی میتوانند كرد! هیات حاكمه یا نظام حاكم - زمانی كه این قوا با آنهاهم فكر و هم عقیده نباشند - چه میكنند! حكومتها از سپاهیان خویش بیش از سپاهیان دشمن میهراسند، زیرا پیروزی بر دشمن به وسیله سپاهیان موجود در داخل و در اختیار دولت امكانپذیر است ولی پیروزی بر سپاه خودی - زمانی كه نافرمانی پیش گیرند - امكانپذیر نخواهد بود. حكومتها - هنگامی كه نیروهای مسلحشان انحراف و یا با آنان اختلاف فكری پیدا كنند - وسیلهای ندارند تا بتوانند در برابر آنها بایستند. آری، در اینجا تنها وسیله برای ایستادن مقابل ارتش متمرد، تكیه كردن بر مردم و یاری طلبیدن از آنهاست ولی این فعالیت نیز - زمانی كه مردم هم صدایشان را با ارتش یكی كرده همراه با آنان در برابر طبقه حاكم ظالم از جای برخیزند - بی ثمر خواهد ماند. قبلاً گفتیم كه رسول خدا (ص) خبر دادهاند كه حضرت مهدی (ع) قیام بر شمشیر میفرمایند. این سخنی است كه استهزاگران آن را وسیلهای برای هوچیگری یافتهاند و اینگونه مسخره میكنند و میگویند: كاربرد شمشیر در برابر سلاحهای كشندهای كه بر هر چیز بگذرد آن را به خاكتر تبدیل میكند چیست. سلاحهائی مانند بمبها و اقسام گوناگون نارنجكها و انواع متفاوت موشكهای نزدیك بُرد و دور بُرد و توپها و مسلسلها و تفنگها و تپانچهها و تانكها و زرهپوشها و دیگر وسائل رزمی خشكی و دریائی و هوائی كه برای قتل عام انسانها ساخته شدهاند. ارزش شمشیر و تاثیر آن در برابر این وسائل و ادَوات و وسائلی كه به سرعت هر چه تمامتر انسانها را نابود میكنند چه مقدار است.! برای پاسخگوئی این سوال مانعی ندارد كه مقدمهای را ذكر كنیم، شاید ضروری و مفید باشد: پیشتر آوردیم كه تعداد فراوانی از احادیث به فرود آمدن حضرت عیسی مسیح (ع) از آسمان صراحت دارند و ثابت گردیده است كه خدای تعالی پیامبر خود عیسی مسیح را به آسمان بالا برد. گواه این سخن این آیه قرآن است كه سخن كسانی را كه مدعی كشته شدن ایشانند رد میكند: و قولهم انا قتلنا المسیح عیسی بن مریم رسول الله. و ماقتلوه و ما صلبوه و لكن شبه لهم. و ان الذین اختلفوا فیه لفی شك منه. ما لهم به من علم الا اتباع الظن. و ما قتلوه یقیناً بل رفعه الله الیه و سخن آنان چنین بود: ما مسیح عیسی بن مریم، رسول خدا را كشتیم. او را نكشتند و به صلیب نكشیدند، بلكه مطلب بر انان مشتبه گردید و آنانكه در او اختلاف نمودند دربارهاش به شك افتادند. آنان را درباره او اطلاعی نیست جز آن كه از ظن خویش پیروی نمودند. به یقین او را نكشتند، بلكه خدا او را به سوی خود بالا برد. احادیث دربارهبالا رفتن حضرت عیسی بن مریم (ع) به آسمان زیادند و اینكه ان بزرگوار هم اكنون در آسمان زندهاند و روزی میخورند. از بالا رفتن ایشان بیش از هزار و نهصد سال میگذرد. پیشتر تعدادی از ان احادیث را ذكر نمودیم. آن احادیث تصریح مینمایند كه حضرت عیسی بن مریم (علیهما السلام) به هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) فرود آمده در نماز به حضرت صاحب الامر (ع) اقتدا خواهد كرد و با آن بزرگوار نماز خواهد گزارد. به حكمت بالغه و تدبیر بزرگ بیندیشید، مسیح را به آسمان بالا بُرد تا برای روزی بزرگ و هدفی ارزنده و عنایتی والا وی را ذخیره گرداند! فایده و حكمت فرود آمدن حضرت مسیح به زمین به هنگام ظهور حضرت مهدی (ع) چیست. چه وابستگی بین نزول حضرت مسیح و ظهور امام عصر (ع) وجود دارد. بین این دو حادثه چه مناسبتی موجود است. قبل از هر چیز...شایسته است كه فراموش ننمائیم تعداد مسیحیان در جهانِ امروز بیش از یك میلیارد نفر است. روساء دولتها و ملتهای اروپائی، همه و یا اكثر آنان، مسیحی هستند و نیز بیشتر زمامداران كشورهائی افریقائی و ملتهای آنان و دولتهای امریكائی شمالی و جنوبی. عقیده مسیحیان در مورد حضرت عیسی بن مریم (علیهما السلام) در قرآن مشهور و معروف است. خدای تعالی چنین میفرمایند: و قالت النصاری: المسیح ابن الله ترسایان گفتند: مسیح فرزند خداست. و میفرماید: و اذ قال الله: یا عیسی بن مریم! ءانت قلت للناس اتخذونی و امی الهین من دون الله قال: سبحانك! ما یكون لی ان اقول ما لیس لی بحق. ان كنت قلته فقد علمیته. تعلم ما فی نفسی و لا اعلم ما فی نفسك. انك انت علام الغیوب زمانی كه خدای تعالی فرمود: ای عیسی بن مریم، آیا تو به مردم گفتهای كه من و مادرم را دو خدا، جز خداوند عالم بدانید! عرض كرد: خدایا، تو منزهی! مرا نرسد كه چیزی را كه حق گفتنش را ندارم، بگویم. اگر آن را گفته بودم تو آن را میدانستی. تو آنچه را كه در نفس من است میدانی ولی من آنچه را كه تو میدانی نمیدانم. همانا تو داننده پنهانیها میباشی. خدای تعالی فرماید: لقد كفر الذین قالوا ان الله هو المسیح بن مریم آنكه گفتند: خدا، همان مسیح بن مریم است، كافر شدند. شاعر گوید: تعجب است كه نصاری درباره مسیح گفتند: خدا پدر اوست! سپس گفتند: فرزند خدا نیز خداست. آنگاه به نادانی به عبادت او پرداختند. در این زمان نشریاتی گمراه را مییابیم كه مبشران مسیحی منتشر و در آنها به چنین دروغی تصریح نمودهاند، چون: مسیح پروردگار، پروردگار مسیح، خدای نجات دهنده و مانند این كلمات كفرآمیز...به راستی ساحت قدس ربوبی از انچه كه آنان گویند بس مرتبهتر است! زمانی كه مسیحیان بشنوند كه عیسی بن مریم (ع) اقداء نموده است، آیا دولت یا ملتی مسیحی در دنیا باقی میماند كه با حضرت مهدی (ع) به پیكار برخیزد! هرگز... بلكه همه میبینند كه مسیحیان زیر پرچم حضرت بقیةالله (ارواحنا فداء) داخل گردیده دین اسلام را میپذیرند. ذیلا برخی از احادیثی را كه به این امر اشاره دارد ذكر مینمائیم: از حضرت باقر (ع) نقل شده كه در خبری طولانی چنین فرمودند: زمانی كه نزد او 000/10 مرد گرد آیند هیچ یهودی و نصرانی باقی نمیماند مگر انكه به وی ایمان اورده تصدیقش مینماید. این حدیث به صورت دیگری نیز نقل گردیده است: هنگامی كه نزد او 000/10 نفر جمع شوند، هیچ یهودی و نصرانی و هیچ كس كه غیر خدا را بپرستد باقی نمیماند، مگر آنكه به وی ایمان آورده تصدیقش كند. همه یك ملت خواهند شد، ملت اسلام. بر هر چه كه به جای خدای تعالی پرستیده شود آتشی از آسمان فرود آمده آن را خواهد سوزاند. از حضرت علی (ع) روایت شده كه فرمودند: زمانی كه سفیانی لشكری را برای جنگ با مهدی میفرستد و زمین در بیداء آنان را در خود فرو میبرد. این خبر به اهل شام میرسد. به والی خود گویند: مهدی قیام كرده است. با او بیعت كن و در اطاعتش درآی وگرنه ترا میكشیم. او كسی را برای اعلام بیعت به سوی مهدی میفرستد. مهدی حركت میكند تا در بیت المقدس فرود میاید. خزانهها به وی منتقل میشود. عرب و عجم و كافران حربی و روم و غیر آنان بدون جنگ و خونریزی در اطاعتش در میایند، تا جایی كه مسجدها در قسطنطنیه و نقاط دیگر ساخته میشوند... بنابراین...در این هنگام انواع سلاحها از استعمال خواهند ماند، زیرا به استفاده از آنها نخواهد بود. اما یهود... آنان نزد حضرت مهدی (ع) گرد آیند. آن حضرت برای آنان الواح تورات را - كه در برخی از كوهها مدفون است خارج خواهد فرمود. آنان نیز اوصاف و نشانههای امام را در آن الواح خواهند یافت. پس هیچ یهودی باقی نخواهد ماند مگر آنكه دین اسلام را میپذیرد. از حضرت امام باقر (ع) روایت گردیده كه فرمودند: مهدی اش نامیدهاند، چرا كه به امری پنهان هدایت شود و تورات و انجیل را از سرزمینی - كه به آن انطاكیه گویند. بیرون خواهد آورد. در برخی روایات آمده: وی را مهدی نامیدهاند، چون به اسفاری از تورات راهنمائی میشود. آنها را از كوههای شام بیرون میآورد و یهود را به آن اسفار میخواند. با دیدن آن كتابها، جمعیت فراوانی در حد 000/30 نفر تسلیم وی خواهند شد. در كتاب اسعاف الراغبین آمده است: مهدی تابوت سكینه را از غار انطاكیه و اسفار تورات را از كوههای شام بیرون آورده به وسیله آن اسفار با یهود به محاجه بر خواهد خاست. پس بسیاری از انان تسلیم وی خواهند شد. ظاهرا یهودانی كه بار اول داخل در اسلام خواهند شد 000/30 نفرند. آنگاه این دفعات مكرر می شود. در نتیجه هیچ یهودی باقی نخواهد ماند، مگر آنكه داخل در دین اسلام خواهد شد. این در مورد یهود و نصاری، اما سایر ادیان و ملل، واضح است كه این دگرگونی ناگهانی بزرگ - كه در دولتها و ملتها ایجاد میشود - اثری بزرگ در حكومتهای لامذهبی مانند چین و (كشورهای اتحاد سابق) شوروی و بسیاری از كشورهای شرق دور خواهد نهاد. آنها نمی توانند چنان حقیقتی را - كه مسیر زندگانی اهل عالم را دگرگون میسازد - انكار نمایند، خصوصاإ آنكه حضرت مهدی (ع) مبلغان و دعوت كنندگانی را به سوی آنان وجود ندارد - بخوانند. پس آن دولتها چارهای جز خضوع و گردن گذاشتن در برابر فرمانروای تازه قوی و مقتدر ندارند. در حدیثی كه گذشت، خواندیم كه هیچ غیر خداپرستی نخواهد ماند مگر انكه به حضرت مهدی (ع) ایمان خواهد اورد و تصدیقش خواهد نمود. اما شیعه - كه تعدادشان در دنیا از تعداد كل مسلمانان تخمین زده میشود - واضح است كه پیشتاز ملتها خواهند گردید كه در سایه حضرت مهدی (ع) گرد آمده زیر پرچمش جمع خواهند شد. به این ترتیب اسلام و مسلمانان در تمام سرزمینهای عالم سیادت خواهند یافت و ملتها و حكومتها گروه گروه در دین اسلام وارد میگرداند. آنچه گفتیم با این فرض است كه ظهور حضرت مهدی (ع) پیش از وقوع جنگ سوم جهانی - كه احتمالش زیاد است - انجام پذیرد، اما اگر (خدای ناخواسته) جنگ سوم جهانی اتفاق افتد و ظهور حضرت ولی عصر (ع) پس از انجا واقع شود، واقعاإ نمیتوان گفت چه تعدادی از بشر روی زمین باقی خواهد ماند! خصوصاإ آنكه مسلماإ در چنین جنگی وسائل مرگ زدائی مانند سلاحهای هستهای و بمبهای هیدروژنی و امثال آنها به كار خواهد رفت. معنی این سخن ان است كه اما (ع) پس از آنكه بیش از 60درصد اهل زمین هلاك شدند و افراد باقیمانده را نیز ترس و وحشت از پای درآورد و شبَح نابودی ناتوانشان ساخت و زندگانی به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل گردید، ظاهر میشوند. در آن هنگام است كه بشر از تمام تمدنهای ساختگی و همه تئوریهای نارسا و ناتوان، اعم از اقتصادی و اجتماعی و نظایر آن، خسته و نسبت به چنان زندگانی سیاهی - كه مرگ بر ان شرافت دارد - متنفر خواهد شد. در ان زمان همه مردم - از هر طبقه كه باشند - منتظر كسی نخواهد بود كه انان را از آن همه پریشانی و بدبختی و نظامها و قوانینی كه برای مردم جز زیان چیزی به همراه نیاورده است برهاند. مُصلحی را انتظار میبرند كه تمام مفاسد زندگانی را اصلاح نموده بر ان تعلیمات و نظامات - كه عصاره مغزهای جابران و ظغیانگران و ستمگران سنگدل است - چیره شود، حاكمانی كه شب و روز در این اندیشه بودهاند كه چگونه راههای تنفس را بر مردم تنگ و چگونه ریسمانهای بندگی و بردگی را بر انان محكمتر سازند و چگونه آزادیهائی را كه خدا به انان عنایت فرموده سلب كنند. در ان هنگام كه بشر دریابد كه به خاطر ضربههای و فشارهائی كه در تما صحنههای زندگی بر او وارد كردهاند، دیگر او را كرامتی نیست، كسی را انتظار میكشد كه به فریاد رسی امده او را از ان زندگانیِ سراپا تعب و رنج نجات بخشد. در این مورد سخنی از حضرت باقر (ع) روایت شده كه فرمودند: دولت ما آخرینِ دولتها خواهد بود. هیچ خانوادهای نخواهد ماند مگر انكه به حكومت رسند تا - وقتی كه شیوه ما را دیدند - نگویند: اگر ما حكومت مییاقتیم مانند اینان (یعنی امامان اهل البیت) رفتار مینمودیم و این سخن خدای عزوجل است كه: و العاقبة للمتقین: و سرانجام كار از آن پرهیزگاران است. وقتی كه امام مهدی (ع) ظاهر شود همگان برایش خاضع خواهند گردید و زمام امورشان را تسلیم وی خواهند نمود، به این امید كه رهائی انان به دست ان بزرگوار باشد. و نیز... ممكن است حضرت مهدی (ع) به طریق دیگر بر كره زمین و حكومتها و ملل سیطره یابند و احتمال دارد كه در مقابل سلاحهای كشنده آنان جنگ افزارهای كشندهتر و نابودكنندهتر به كار گیرند. چه مانعی دارد كه خدای تعالی به حضرت مهدی (ع) دانش ان دهد كه سلاحی مقابل تمام سلاحهائی كه حكومتها امروزه استفاده مینمایند به كار برند كه دارای اثری قویتر و شدیدتر و سریعتر باشد و تمام اسلحهای را كه دول بزرگ بر آنها تكیه میكنند به راحتی از كار بیندازد. در اینجا میتوان به صورتی وسیع در راههای مختلف پیكار حضرت مهدی (ع) بحث كرد ولی ما به خاطر رعایت اختصار در كتاب به همین مقدار اكتفا مینمائیم. آنچه در این زمینه بیان داشتیم از دید طبیعی و مادی بود. اگر بخواهیم كه بحث را با توجه به مسائل دینی و ماوراء طبیعی عنوان كنیم، باید بگوئیم كه در برابرمان افقهائی پهناور برای تصورات و احتمالات باز خواهد بود. از ان جمله، افكندن ترس در دلهای كفار و مشركان و زمامداران ستیزهگر با حضرت مهدی (ع) قرآن كریم به این حقیقت تصریح نموده و آن را از وسائل پیروزی رسول اكرم (ص) بر دولتها و گروههای ان زمان محسوب فرموده است، چنانكه در كتاب خدا میخوانیم: سنلقی فی قلوب الذین كفروا الرعب ما در دلهای كسانی كه كافر شدند، به زودی ترس خواهیم افكند. و قذف فی قلوبهم الرعب، فریقاإ تقتلون و تاءسرون فریقاإ در دلهای آنان ترس افكند، گروهی را كشتید و گروهی را اسیر كردید. فاتاهم الله من حیث لم یحتسبوا و قذف فی قلوبهم الرعب پس (حكم) خدا از جائی كه گمان نبردهاند بر آنان رسید و در دلهای آنان ترس افكند. رسول اكرم (ص) فرمودند: من با سپاه ترس - كه به مسافت یكماه پیشاپیش من در حركت است - یاری شدم. و نیز فرمودند: پنج چیز به من داده شده است...به وسیله ترس، یاری شدهام. پس از این...مانعی ندارد كه حضرت مهدی (ع) به وسیله ترس یاری شود، یعنی به وسیله افكنده شدن ترس در دلهای زمامداران صاحب قدرت و امكانات، چنانكه به این مطلب احادیث روایت است كه فرمودند: قائم ما، یاری شده با سپاه ترس است و تاییده شده به وسیله یاری. زمین برای وی درهم پیچیده میشود و تمام گنجینههایش را برای او آشكار خواهد كرد. خدای تعالی به دست او دینش را بر همه ادیان برتری بخشد، هر چند مشركان كراهت داشته باشند. و نیز حضرتش در تفسیر این آیه قران و كلام خدا كه فرمود: اتی امرالله فلا تستعجلوه امر خدای امد، پس دربارهاش شتاب نكنید. فرمودند: آن امر، امر ماست. خدای تعالی امر فرمود كه در آن شتاب نورزیم تا حضرت حق آن را با سه سپاه فرماید: فرشتگان، مومنان، ترس. حضرت باقر (ع) فرمودند: وقتی قائم آل محمد (ع) خروج كند، خدای متعال او را به وسیله فرشتگان نشاندار و فرشتگان صف بسته و فرشتگان فرود آمده و بزرگان از فرشتگان و مقربین آنان، یاری خواهد فرمود، جبرئیل در پیش رو و میكائیل از سمت راست او و اسرافیل سمت چپش. ترس یك ماه پیشتر از او و از پیش و بالا و پایین همراه وی و فرشتگان مقرب در برابر او هستند. حضرت صادق (ع) چنین فرمود: وقتی كه قائم قیام نماید، فرشتگان بدر فرود خواهند امد، كه پنج هزار نفرند. در این مورد میتوان تصور كرد و احتمال داد كه خدای متعال آنچه در اختیار پیامبران قرار داده در اختیار آن حضرت قرار میدهد، مانند: مسخر شدن باد - همانگونه كه آن را برای حضرت سلیمان بن داوود (علیهما السلام) مسخر فرمود - و به فرمان درآمدن نیروهای مختلف طبیعت، مثلاإ باد به اذن خدا همه كار انجام خواهد داد و طوفان - كه دارای تاثیراتی شدید در زمین و هوا و دریاهاست و از آن غافل نتوان گردید - و به همینگونه صاعقهها، كه به هیچ وجه نتوان به هیچ مقیاس تصوری و یا خیالی تاثیراتشان را سنجید. نتیجتاإ ممكن است كه حضرت مهدی (ع) بر همه نیروهای طبیعی به اذن خدا تسلط یافته به اجازت و خواست او در آنان تصرف نماید. با توجه به این احتمالات - كه زیاد دور از حقیقت نیست - مُشكلی در استیلاء حضرت مهدی (ع) بر جهان و مقابله با قدرتهای جهانی و از بین بردن تلاشها و كوشش هائی كه دشمنان حضرت خواهند نمود باقی نخواهد ماند. فایده شمشیر چیست. در این جا این سوال مطرح میشود: اگر حضرت مهدی (ع) از وسائلی كه در پیش گذشت بهره خواهند گرفت، فایده شمشیر چیست؟ و مقصود از احادیثی كه میگوید: حضرت با شمشیر قیام میكند، چیست؟ پاسخ آن است كه: برخی از دانشمندان در اینجا از كلمه شمشیر، قوت و قدرت برداشت كردهاند، زیرا شمشیر رمز قدرت است. به عبارت دیگر، معنی قیام به شمشیر آن است كه حضرت مهدی (ع) به مدارا و سازش با دشمنان و صبر بر آزارهای آنان مامور نیست، به عكسِ انچه جد بزرگوارشان رسول اكرم (ص) عمل میفرمودند، چرا كه پیامبر مكرم - در برخورد با آزارهائی كه دشمنان برای حضرتش فراهم میآوردند - مامور به صبر بودند. فرمانهای صبر را خدای تعالی امر میفرمود، این كه: فاصبر كما صبر اولوا العزم من الرسل همانگونه كه پیامبران اوالوالعزم صبر كردند، تو نیز صبر كن. و نیز این آیه: اصبر علی ما یقولون بر انچه آنان میگویند صبر نما. و آیات دیگری كه در این مورد آمده و حضرتش را ماءمور به صبر نموده ااست. حضرت مهدی (ع) به هنگام ظهور مامور به صبر نبوده نیازی نیز به صبر ندارد، زیرا آن بزرگوار اسلام صحیح را آورده آن را در تمام جهان پیاده خواهد فرمود و هر كه با اسلام مخالفت نماید و در برابر پیاده كردن این دین اسمانی حائل گردد سرنوشتش در قانون اسلامی روشن است. ممكن است بگوییم كه مقصود از شمشیر در اینجا معنی حقیقتی آن است، ابزار بُرنده معروف. و منظور این خواهد بود كه وسیلهای است برای مجازاتهای اسلامی و آنكس را كه باید كشته شود به وسیله شمشیر میكشند نه به وسیله گلوله و نه به دارآویختن - چرا كه دار، خفه كردن محسوب میشود، نه كشتن - و نه به وسیله صندلی الكتریكی و نه سم و نه مرگ زیر شكنجه و نه هیچ نوع از انواع شكنجههائی كه حكومتها در تمام جهان معمول داشته و میدارند. با شمشیر تنها گردن مُجرم را میزنند و فقط رگهای گردنش قطع میشود. رفتار رسول اكرم (ص) نیز چنین بود، به فرمان آن حضرت آن كس را كه باید كشته میشد شمشیر میزدند و گردن او را قطع میكردند. باری...پس از این نسبتا مختصر جایی برای مناقشه در این مساله باقی نمیماند.
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی