مقاله ها
نویسنده : بیجال تریودى
مترجم : شهاب شعرى مقدم
بازدید : 389
[ 01 Sep 2006 ]   
 
تعلیق حیات

خلاصه مقاله
سوخت و ساز سلول هاى بدن جانوران نیازمند وجود اكسیژن است. به همین دلیل هم اگر به این جانوران اكسیژن نرسد مى میرند. اما برخى از جانوران قادرند نیاز بدن خود به اكسیژن را كاهش داده و یا حتى آن را براى مدتى متوقف كنند. در این حالت آنها از وضعیت حیات عادى به حالتى اسرارآمیز به نام حیات معلق- كه نه شبیه مرگ است و نه زندگى - فرو مى روند.
هم اكنون دانشمندان با تحقیق بر روى این قابلیت ناشناخته جانوران، در تلاش براى القاى چنین حالتى در انسان هستند. برخى از این دانشمندان، پا را از این هم فراتر گذاشته و معتقدند كه انسان نیز به طور بالقوه توانایى تعلیق حیات را در خود دارد.

در آزمایشگاهى در شهر بوستون، دكتر «حسن علم» به بدن سرد و بى حركت خوكى كه روبه روى او بر روى یك میز فولادى قرار گرفته خیره شده است. تپش قلب این جانور متوقف شده، خون بدنش تخلیه شده، در مغزش هیچ گونه فعالیت الكتریكى مشاهده نمى شود و بافت هاى بدنش نیز هیچ اكسیژنى مصرف نمى كنند. اكنون حدود دو ساعت و نیم است كه جانور در این حالت قرار دارد. با دیدن این صحنه حتماً فكر مى كنید كه این جانور مرده است اما در اشتباه هستید چرا كه همان گونه كه دكتر «علم» اشاره دارد مى توان آن را دوباره زنده كرد! او كلیدى را فشار مى دهد و خون گرم شروع به پمپ شدن به داخل بدن جانور كرده و دماى بدنش را به تدریج بالا مى برد. وقتى دماى بدن خوك به حدود 25درجه سانتیگراد مى رسد قلبش به طور خود به خود شروع به حركت كرده و جانور دوباره به زندگى برمى گردد.
«علم» كه یك جراح متخصص سوانح و حوادث مرگبار در بیمارستان عمومى ماساچوست واقع در شهر بوستون است اكنون در حال تحقیق بر روى تكنیك جدیدى است كه به وسیله آن مى توان مجروحانى را كه در لبه مرگ قرار گرفته اند در وضعیتى اسرارآمیز به نام «حیات معلق» قرار داد. بدین ترتیب پزشكان قادر خواهند بود تا جسم شخص مجروح را ساعت ها در این وضعیت گرگ و میش میان زندگى و مرگ نگاه داشته و پس از ترمیم جراحات وارده، او را دوباره زنده كنند. در آینده این روش خواهد توانست جان مجروحان حاصل از شلیك گلوله و یا حوادث و تصادفات جاده اى و سایر سوانح مرگبار را - كه میزان خونریزى در آنها بسیار بالاست - از مرگ حتمى نجات دهد. «علم» یكى از چند محققى است كه بر روى وضعیت حیات معلق تحقیق مى كنند. این دانشمندان معتقدند كه با خارج كردن كامل اكسیژن از ارگانیسم ها مى توان قابلیت نهفته اى را كه در بدن براى قرار گرفتن در وضعیت حیات معلق وجود دارد بیدار كرد. اگرچه اكنون روش هاى بالینى مختلفى براى بیهوشى عمومى وجود دارد اما این روش ها فقط فعالیت مغز را به حالت تعلیق درمى آورند. اما «علم» و دیگر محققان اكنون مشغول مطالعه بر روى روش هایى هستند كه قادر خواهند بود كل بدن را به حالت تعلیق درآورند. البته جزئیات سازوكارى كه مى تواند حیات را در جانوران به حالت تعلیق درآورد هنوز ناشناخته است اما به هرحال دانشمندان نسبت به یك مسئله مطمئن هستند: به تعلیق درآوردن حیات، كارى شدنى است.
آزمایشى كه «علم» بر روى خوك ها انجام مى دهد به این ترتیب است: او ابتدا جانور را بیهوش مى كند تا از درد احتمالى حاصل از آزمایش بكاهد. سپس بطن جانور را شكاف داده و یكى از سرخرگ ها و سیاهرگ هاى اصلى را قطع مى كند. (این كار به شیوه اى انجام مى شود كه میزان و نحوه خونریزى ایجاد شده بتواند خونریزى حاصل از برخورد چندین گلوله به سینه و شكم یك انسان را شبیه سازى كند.) خونریزى حاصل از این آزمایش بسیار شدید و سریع خواهد بود - چیزى در حدود 50 درصد - به طورى كه بدن جانور به سرعت در وضعیت شوك شدید قرار مى گیرد. در این زمان دكتر «علم» تمامى خون بدن خوك را بیرون كشیده و ذخیره مى كند سپس نوعى مایع مخصوص نگاهدارنده اعضاى بدن را كه تا دماى 2درجه سانتیگراد سرد شده است به درون سیستم گردش خون خوك پمپ مى كند. (این مایع مغذى كه حاوى رادیكال هاى آزاد براى جلوگیرى از فساد بافت هاى بدن نیز هست به طور معمول براى نگاهدارى اعضاى پیوندى در آزمایشگاه ها مورد استفاده قرار مى گیرد.) بدین ترتیب مایع مزبور جانشین خون شده و دماى بدن جانور را از درون خنك مى كند. با گذشت 20دقیقه، دماى بدن خوك از 37درجه به 10درجه سانتیگراد كاهش مى یابد. «علم» جانور را به مدت 90دقیقه در این وضعیت حیات معلق نگاه مى دارد. او در این مدت، زمان لازم را براى ترمیم رگ هاى پاره شده در اختیار خواهد داشت. پس از آن وى خون ذخیره شده را گرم كرده و مجدداً وارد سیستم گردش خون جانور مى كند و بدین ترتیب خوك دوباره زنده مى شود.
درواقع سرد كردن بدن، عاملى است كه مى تواند با كلیدى ترین خطرى كه مجروحان با میزان خون ریزى شدید را تهدید مى كند مقابله كند. داستان از این قرار است كه خون، مستمراً اكسیژن را به اعضاى بدن مى رساند. به همین دلیل هم كند شدن جریان خون به واسطه خونریزى شدید یا سكته قلبى، بدن را دچار شوك خواهد كرد (به عنوان مثال عضوى نظیر مغز، بدون وجود اكسیژن در ظرف مدت تنها 5 دقیقه مى میرد.) اما چنین به نظر مى رسد كه به كمك سرد كردن دماى بدن، نیاز آن به اكسیژن كاهش یافته و بدین ترتیب مى توان از مرگ آن جلوگیرى كرد. درواقع اكنون مشخص شده است كه به ازاى هر 10درجه سانتیگراد كاهش دماى بدن، نرخ متابولیكى آن به نصف كاهش خواهد یافت.
همین امر ممكن است بتواند علت نجات معجزه آساى «آنا باگنهولم» (Anna Bagenholm) را از مرگ حتمى توضیح دهد. او زمانى كه مشغول اسكى كردن در منطقه اى كوهستانى در شمال نروژ بود به ناگهان در رودخانه اى یخ زده فرو رفت و در زیر یخ ها گیر افتاد. بنابر گزارشى كه در شماره ژانویه 2000نشریه پزشكى لانست (Lancet) چاپ انگلستان منتشر شده بود، دوستان «باگنهولم» پس از 80دقیقه موفق شدند او را از زیر یخ ها بیرون بكشند. در آن زمان دماى بدن «باگنهولم» به 7/13درجه سانتیگراد كاهش یافته و از نظر علائم بالینى مرده محسوب مى شد. ماموران امداد و نجات بلافاصله او را با هلى كوپتر به بیمارستان رساندند. در آنجا پزشكان خون بدن «باگنهولم» را به طور كامل تخلیه كرده و پس از گرم كردن مجدداً آن را به داخل بدنش پمپ كردند. اگرچه «باگنهولم» 60روز را تحت مراقبت هاى ویژه پزشكى سپرى كرد اما نهایتاً به طور كامل بهبود یافت. البته «آنا باگنهولم» بسیار خوش شانس بود چرا كه تنها 30درصد اشخاصى كه دماى مركزى بدن شان به شكلى كنترل نشده به زیر 28درجه سانتیگراد كاهش مى یابد، زنده مى مانند.
اما سرد كردن بدن به شیوه اى كنترل شده یكى از روش هاى شناخته شده براى جلوگیرى از تخریب بافت ها محسوب مى شود. درواقع در دهه 1960بود كه «پیتر سافار» (Peter Safar) -یكى از پیشگامان عرصه جراحى قلب - در دانشكده پزشكى دانشگاه پیتسبورگ آمریكا براى نخستین بار اعلام كرد كه سرد كردن بدن پس از ایست قلبى مى تواند از صدمه خوردن به مغز جلوگیرى كند. امروزه پایین آوردن دماى بدن تا حدود 18درجه سانتیگراد و به مدت 45دقیقه، به روشى متداول در عمل جراحى باى پس قلب تبدیل شده است. اما در آزمایش دكتر «علم»، براى آن كه خوك ها از شوك حاصل از خونریزى شدید جان سالم به دربرند لازم است دماى بدن شان را از این حد هم پایین تر آورد و آن را به حدود 10 درجه سانتیگراد رساند. از آنجایى كه اثرات جانبى این میزان كاهش دماى بدن هنوز براى بشر شناخته شده نیست بنابراین «علم» هنوز نمى تواند این روش را بر روى انسان ها پیاده كند. اما او به این نتیجه رسیده كه به هر حال نمى توان دما را چندان از این حد پایین تر آورد چرا كه از حدود 5درجه سانتیگراد به پایین، سلول ها شروع به ازهم گسیختن مى كنند. «علم» تاكنون آزمایش خود را بر روى خوك ها بیش از 200بار تكرار كرده است و در 90درصد مواقع، زنده كردن مجدد جانور با موفقیت صورت گرفته است. در ضمن در مواردى كه خوك ها بدون ایجاد جراحت به حالت حیات معلق برده شده بودند تقریباً همگى بدون وجود آثار جانبى منفى دوباره به حالت عادى برگردانده شده اند. البته «علم» معتقد است كه هرچند اكنون انجام این روش بر روى انسان به لحاظ تكنیكى میسر است اما فعلاً براى انجام چنین كارى زود است چرا كه هنوز سئوالات بسیارى در مورد وضعیت حیات معلق وجود دارد كه باید بدان پاسخ داده شود. به عنوان مثال، «علم» هنوز نمى داند كه خوك ها را حداكثر تا چه مدت مى توان در این وضعیت نگاه داشت چه رسد به انسان ها. اما او معتقد است كه این زمان براى انسان ها احتمالاً چیزى در حدود 3ساعت خواهد بود.
اما «برت گیرویر» ((Brett Giroir كه یكى از مدیران ارشد موسسه تحقیقات دفاعى آمریكا (DARPA) است به این زمان 3ساعته بسنده نكرده و امیدوار است كه با كمك روش هاى دیگرى براى تعلیق حیات بتوان زمان طلایى 60دقیقه اى فعلى را كه اكنون به عنوان حداكثر زمان ممكن براى نجات سربازانى كه دچار خونریزى شدید شده اند در نظر گرفته مى شود - به حدود 6ساعت افزایش داد. اما باید توجه داشت كه در یك منطقه جنگى، پیاده سازى روش هایى نظیر روش علم براى تعلیق حیات، روش هاى چندان مناسبى نخواهند بود. علت این امر را گیرویر به خوبى توضیح مى دهد. او مى گوید: «در میدان جنگ، كامیون هاى پر از یخ براى سرد كردن دماى بدن مجروحان وجود ندارد. ما در میادین جنگ به روش هایى نیاز داریم كه حداكثر به یك سرنگ 50میلى لیترى احتیاج داشته باشند.» همین دلیل بود كه سبب شد تا «مارك راث» (Mark Roth)، زیست شناس سلولى مركز تحقیقات سرطان سیاتل در واشینگتن به دنبال روش دیگرى براى به تعلیق درآوردن حیات بگردد كه نیازى به سرد كردن بدن نداشته باشد. «راث» معتقد است كه در آینده اى نزدیك، پزشكان و سربازان در عرصه نبرد، كپسول هاى گازى كوچكى در اختیار خواهند داشت كه از طریق یك ماسك قادر خواهند بود مجروحان را به حالت حیات معلق ببرند بدون آن كه نیازى به استفاده از سیستم هاى سردكننده بزرگ و سنگین باشد. «راث» از پنج سال پیش تحقیقات خود را براى تعلیق حیات در ارگانیسم ها و موجودات زنده آغاز نموده است. او از قبل مى دانست كه نوعى از كرم ها به نام كرم نخسانه و نیز مگس هاى سركه قادرند 24ساعت را بدون اكسیژن و در حالت حیات معلق سپرى كرده و پس از این مدت در صورت قرار گرفتن مجدد در معرض هواى آزاد، رشد و نمو خود را دوباره از سر بگیرند. از آن جالب تر نوعى میگوى دریایى است كه مى تواند چهار سال تمام را بدون اكسیژن در حالت حیات معلق باقى بماند و پس از آن بدون هیچ مشكلى دوباره به حیات بازگردد. «راث» كه از توانمندى این موجودات براى فشردن كلید توقف حیات در خود به شگفت آمده بود تصمیم گرفت همین روش را بر روى جنین ماهى هاى گورخرى آزمایش كند. او یك جنین ماهى را در محفظه اى كاملاً بسته كه حاوى یك سیستم مولد هیدروژن و یك كاتالیزور براى تبدیل تمامى اكسیژن موجود در محفظه به آب بود قرار داد. این كار براى آن بود كه اكسیژن موجود در جنین، از طریق پوسته نازك آن تخلیه شده و پس از ورود به محفظه و تركیب شدن با هیدروژن به آب تبدیل شود. با شروع آزمایش، همین كه میزان اكسیژن در جنین كاهش یافت، تقسیم سلول هاى جنین و رشد آن متوقف شده و قلب جنین نیز از تپش باز ایستاد. اما هنگامى كه «راث» پس از گذشت 24ساعت مجدداً اكسیژن را وارد محفظه كرد، زندگى و رشد ماهى دوباره - و پس از یك وقفه یك روزه - از سر گرفته شد.
در آزمایش دیگرى كه بر روى كرم هاى كوچك میكروسكوپى صورت گرفت «راث» سعى كرد تا با استفاده از گاز منوكسیدكربن از اكسیژن گیرى كرم ها جلوگیرى كند. بدون وجود اكسیژن، سلول ها قادر به تولید آدنوزین ترى فسفات (ATP) - كه انرژى لازم براى انقباض عضلات و تمامى فعالیت هاى بدنى دیگر را تامین مى كند - نخواهند بود. همین امر منجر به كند شدن متابولیسم (سوخت و ساز) سلولى كرم ها شده و نتیجتاً آنها خود را در وضعیت حیات معلق قرار مى دادند.
اما استفاده از گاز منوكسیدكربن، روش مناسبى براى تعلیق حیات در انسان نخواهد بود. علت این امر آن است كه منوكسیدكربن آنچنان محكم به هموگلوبین - یعنى همان مولكولى در خون كه وظیفه حمل و نقل اكسیژن را بر عهده دارد - مى چسبد كه به هوش آوردن مجدد بیمار را با دشوارى مواجه خواهد ساخت. بنابراین براى تعلیق حیات در انسان استفاده از گاز سولفید هیدروژن - یعنى همان گاز سمى كه توسط تخم مرغ گندیده حاصل مى شود - گزینه مناسب ترى است. سولفید هیدروژن ضمن آن كه از رسیدن اكسیژن به سلول ها جلوگیرى مى كند اما با شدت كمترى به هموگلوبین چسبیده و جدا كردن آن راحت تر خواهد بود.
براى آزمایش اثر این گاز، «راث» یك موش را در محفظه اى شیشه اى قرار داده و سپس آن را در معرض مخلوطى از گازها شامل سولفید هیدروژن قرار داد. ظرف مدت تنها پنج دقیقه از شروع آزمایش، متابولیسم بدن موش شروع به كم شدن كرد به طورى كه نیاز بدن جانور به اكسیژن تا 50درصد حالت عادى كاهش یافت و میزان دى اكسیدكربن حاصل از سوخت و ساز بدن نیز 60درصد كمتر شد. هنگامى كه 6ساعت از شروع آزمایش گذشته بود، میزان سوخت و ساز بدن جانور به 10درصد میزان عادى خود رسیده بود. در این حالت نرخ تنفس موش از 10نفس در دقیقه هم كمتر شده بود (درحالى كه نرخ تنفس عادى آن 120نفس در دقیقه بود.) دماى بدن جانور نیز از دماى طبیعى 37درجه سانتیگراد به 15درجه سانتیگراد كاهش یافته بود. آرى، موش در حالت حیات معلق قرار گرفته بود. 4 ساعت پس از آن كه «راث» دریچه هاى ورود هواى آزاد به محفظه را باز كرد موش دوباره به حالت حیات عادى خود بازگشت. البته وضعیت حیات معلق، وضعیتى طبیعى در موش ها - و البته انسان ها - محسوب نمى شود اما «راث» معتقد است كه ایجاد این وضعیت در چنین موجوداتى نیز مى تواند به روالى كاملاً سهل و عادى بدل شود. او هم اكنون مشغول انجام آزمایش بر روى جانوران بزرگ تر است و در صورت موفقیت آمیز بودن این آزمایشات قصد دارد آن را بر روى انسان نیز به كار بگیرد.
اما آیا مى توان انسان را بدون ایجاد عوارض و پیامدهاى منفى فیزیولوژیك و ذهنى به حالت حیات معلق برد؟ «راث» و «علم» معتقدند كه چنین كارى شدنى است. هر دوى این محققان در تحقیقات خود، مجموعه آزمون هاى رفتارى مشخصى را بر روى حیوانات تحت آزمایش انجام داده اند. در این میان، دكتر «علم» به طور ویژه آزمون هایى را براى ارزیابى سطح عملكرد ذهنى خوك ها به انجام رسانده است و نتایج این آزمون ها هیچ گونه تفاوتى را مابین عملكرد ذهنى خوك هایى كه به حالت حیات معلق برده شده بودند با سایر خوك ها نشان نداده است. در ضمن او نمونه هایى از مغز خوك هاى تحت آزمایش را نیز در زیر میكروسكوپ مورد بررسى قرار داده و هیچ اثرى از صدمه و تخریب سلولى مشاهده نكرده است. این در حالى است كه تمامى خوك هایى كه بدون سرد كردن بدن (و قرار گرفتن در وضعیت تعلیق حیات) تحت عمل جراحى قرار گرفته بودند از بین مى رفتند و بررسى نمونه مغزى آنها در زیر میكروسكوپ نیز حاكى از تخریب شدید نرون ها و سایر سلول هاى مغزى بود.
• افزایش مدت تعلیق
روش هایى نظیر روش «علم» و «راث» همگى حالت حیات معلق را صرفاً براى مدتى نسبتاً كوتاه ایجاد مى كنند. اما براى طولانى تر شدن این زمان چه باید كرد؟ محققان پاسخ این پرسش را در زندگى شگفت انگیز حیوانات جست وجو مى كنند. در طبیعت، موش خرماهاى كوهى و سنجاب هاى زمینى قادرند با كاهش شدید دماى بدن و جریان خون خود، روزها و حتى هفته ها را در وضعیت حیات معلق سپرى كنند بدون آن كه مغزشان دچار كمترین صدمه اى شود. این درحالیست كه در صورت وقوع چنین تغییرات فیزیولوژیكى در انسان، نتیجه حاصل عموماً مرگبار خواهد بود. به عنوان مثال، جراحت حاصل از برخورد گلوله با بدن انسان، جریان خون و نتیجتاً میزان اكسیژن رسانى به اندام ها را به سرعت كاهش مى دهد. اما در این حالت سلول هاى بدن انسان همچنان به فعالیت شدید متابولیكى عادى خود ادامه داده و در نتیجه تقاضاى بدن براى جذب اكسیژن همچنان بالا خواهد ماند. این عدم توازن میان اكسیژن مورد نیاز و اكسیژن قابل دسترس سلول ها سبب افزایش تولید رادیكال هاى آزاد توسط سلول ها شده و همین امر منجر به تخریب آنها خواهد شد. اما در نقطه مقابل، جانورانى قرار دارند كه توانایى تعلیق حیات در خود را دارند. این جانوران به شیوه اى كاملاً دقیق و حساب شده، متابولیسم و دماى بدن خود را به طور خود به خود كاهش مى دهند تا نیازمندى بدنشان به اكسیژن را با میزان كاهش سطح اكسیژن قابل دسترس براى سلول ها (به علت كاهش جریان خون) هماهنگ كرده و بدین ترتیب از تخریب سلولى بدن خود جلوگیرى كنند.
هم اكنون «هانا كرى» (Hannah Carey)، فیزیولوژیست دانشكده پزشكى دانشگاه ویسكانسین در حال تحقیق بر روى سنجاب هاى زمینى است. این سنجاب ها قادرند تنها ظرف چند ساعت، خود را از حالت عادى به حالت حیات معلق برده و دوره زمستان خوابى خود را در این حالت سپرى كنند. اغلب زمستان خواب ها - و از جمله سنجاب هاى زمینى - تمامى مدت زمستان را یكسره نمى خوابند بلكه طى این فصل، دوره هایى تناوبى را به صورت یك در میان طى مى كنند كه شامل یك دوره كوتاه چند ساعته در وضعیت عادى و یك دوره چند روزه یا چند هفته اى در وضعیت حیات معلق خواهد بود. در دوره حیات معلق، سطح متابولیكى، جریان خون، دما و میزان نیازمندى بدن جانور به اكسیژن به شدت كاهش مى یابد.
• راز سنجاب ها
سنجاب هاى «هانا كرى» در دماى 4 درجه سانتیگراد و در یك اتاق سرد كه در نزدیكى آزمایشگاه او واقع است به حالت حیات معلق فرو مى روند. در این حالت سطح متابولیكى بدن آنها به 2 تا 4درصد سطح عادى خود مى رسد. ضربان قلبشان هم از 200تا 300ضربان در دقیقه به تنها 3تا 5ضربان در دقیقه كاهش مى یابد. سرعت تنفس نیز از 100تا 200نفس در دقیقه به تنها 4 تا6 نفس در دقیقه مى رسد. «كرى» معتقد است كه همین سیستم فیزیولوژیك بدن سنجاب ها - كه از طریق تعلیق حیات در طول مدت زمستان خوابى، دوام آنها را تضمین مى كند - در صورت بروز جراحت و خونریزى شدید در آنها نیز مى تواند فعال شده و جانور را از مرگ حتمى نجات دهد. مطالعات اولیه وى نیز چنین اندیشه اى را تایید مى كند. در آزمایشى پنج سنجاب زمینى و شش موش صحرایى به گونه اى مجروح شدند كه 60درصد خون بدنشان به واسطه خونریزى از دست رفت (این میزان خونریزى معادل سطح خونریزى منجر به مرگ در جبهه هاى جنگ است.) دماى بدن و فشار خون موش هاى صحرایى تحت آزمایش به سرعت كاهش یافت به طورى كه همگى آنها حداكثر ظرف مدت یك ساعت مردند. اما در مقابل، سنجاب ها فشار خون خود را به گونه اى متعادل كردند كه توانستند مابین 4 تا 10ساعت زنده بمانند. همان طور كه «كرى» مى گوید، شوك حاصل از خونریزى شدید سبب شد كه سنجاب ها خود را در حالت حیات معلق قرار داده و بدین ترتیب توانستند چندین ساعت همچنان دوام بیاورند.
«كرى» معتقد است كه كلید این توانمندى را باید در ژن هاى این سنجاب ها جست وجو كرد. بنابر نظر «كرى»، چنانچه بتوان مشخص كرد كه طى دوره حیات معلق این جانوران، كدام ژن ها فعال و كدام یك غیرفعال هستند آنگاه سرنخ هاى لازم براى القاى چنین حالتى در انسان نیز به دست خواهد آمد. البته هم اكنون نیز سرنخ هایى از عوامل دخیل در تعلیق حیات شناسایى شده اند اما این سرنخ ها هنوز بسیار مبهم و پیچیده هستند. به عنوان مثال اكنون مشخص شده است كه در طول دوره زمستان خوابى، عواملى نظیر سطح آنتى اكسیدان ها در بدن، عملكرد مولكول هاى محافظ پروتئین ها (مولكول هایى كه از پروتئین ها در برابر تنش هاى مختلف محافظت مى كنند) و نیز عملكرد پروتئین هایى كه بر روى زمان لخته شدن خون موثرند دچار تغییر مى شوند. اكنون «ماتیو آندروز» (Matthew Andrews) در دانشگاه مینه سوتا نیز به مطالعه نحوه فعال و غیرفعال شدن ژن هاى مرتبط با تعلیق حیات در سنجاب هاى زمینى مشغول است اما مطالعات وى منحصر و متمركز بر ژن هاى مرتبط با عملكرد دو عضو مغز و قلب در این جانوران است. نكته شگفت انگیز آن است كه قلب این سنجاب ها حتى زمانى كه دماى بدن آنها به نقطه انجماد آب (صفر درجه سانتیگراد) مى رسد نیز همچنان به تپش خود ادامه مى دهد. همان طور كه آندروز هم اذعان دارد، وقوع چنین پدیده اى در یك جانور پستاندار، واقعاً خارق العاده است. او تاكنون موفق به شناسایى 48 ژن شده كه در عملكرد قلب سنجاب هاى زمینى طى مدت تعلیق حیات نقش ایفا مى كنند. 37 ژن از این 48 ژن طى دوره فعالیت عادى سنجاب ها فعال تر هستند و 11عدد دیگر در طول زمان هاى حیات معلق فعالیت بیشترى از خود نشان مى دهند.
«آندروز» امیدوار است كه با كمك پروتئین هایى كه در پدیده تعلیق حیات سنجاب ها نقش ایفا مى كنند بتوان به طرحى اساسى براى تعلیق حیات در انسان دست یافت. در همین راستا گام مهم دیگرى نیز در سال 2004 توسط گروهى از دانشمندان به رهبرى «كاترین داسمن» (Kathrin Dausmann) از دانشگاه فیلیپس آلمان برداشته شد. این دانشمندان كشف كردند كه میمون هاى لمور ماداگاسكار نیز توانمندى تعلیق حیات خود را دارند و این اولین نمونه شناخته شده تعلیق حیات در نخستى ها بود. «هانا كرى» در این باره مى گوید: «این میمون ها به لحاظ ساختار ژنتیكى نسبت به سایر جاندارانى كه تاكنون امكان تعلیق حیات در آنها شناسایى شده بود به انسان ها شبیه ترند.» وى در ادامه مى گوید: «به نظر من چنین ژن هایى در انسان ها هم وجود دارد و ما نیز به طور بالقوه توانمندى تعلیق حیات را در خود داریم اما تاكنون به روش مناسبى از این توانایى بالقوه خود استفاده نكرده ایم.» بنابراین با ادامه تحقیقات اخیر شاید به زودى انسان نیز به توانمندى تعلیق حیات در خود دست یابد، حالتى اسرارآمیز در مرز میان حیات و مرگ.
NewScientist، 21Jan.2006


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود