مقاله ها
نویسنده : رضا مصطفی زادگان
بازدید : 895
در گستره وسیعی از آسیای میانه و ایران به غیر از شوش، كه حفاری های گسترده ای در آن انجام گرفته است، آثار مربوط به گورهای دوره هخامنشی تا ساسانی به ندرت دیده شده است. برخی علت آن را، در رسوم و آداب تدفین مردگان در نزد زرتشتیان می دانند كه شكل معروف آن، همان قرار دادن اجساد در فضای باز برای از بین رفتن گوشت بدن مرده است. اجرای چنین مراسمی كه در آن از سوزاندن مردگان و یا خاكسپاری آنها خبری نبود، باعث شده است كه به غیر از بناها و برخی محل های مخصوص نگهداری استخوان اجساد مردگان، هیچ اثر و نشانه ای از اشیا و لوازم مورد استفاده آنها باقی نماند. باستان شناسی و منابع مكتوب موجود اعم از كتیبه ها و مشاهدات مورخین عهد باستان و سیاحان، واقعیت پیچیده ای در برابر چشمان ما گشوده است كه در آن به سختی می توان از بین آداب و رسوم آیین زرتشتی و برخی اعمال مذهبی كه توسط زرتشتیان و یا غیر زرتشتیان انجام می گرفت، آن دسته مراسمی را كه توسط افرادی اجرا می شد كه آنها را زرتشتی می دانند، یكی را انتخاب كرد: منظور افرادی هستند كه در دل امپراطوری ساسانی آیین زرتشت را دین رسمی كشور اعلام كردند.
بر این اساس در گام نخست، سوالات در خصوص زمان و مكان ظهور آیین زرتشت مطرح می شود: در امپراطوری ایران چه كسانی را زرتشتی می دانند و این آیین از چه مقطع زمانی در تاریخ امپراطوری ایران ظهور كرده است؟ دین زرتشت یكی از مذاهبی است كه در عصر كنونی برای بسیاری از مردم بیگانه و ناآشنا است. این آیین نام خود را از نام بنیانگذارش یعنی زرتشت كه آن را در زبان یونانی Zarathushtra می خوانند، برگرفته است؛ شخصیتی ناشناخته در تاریخ ادیان كه براساس حدس و گمان تنها می توان ظهور آن را در حدود سال 1000 قبل از میلاد در مناطق دور افتاده ای از شرق ایران نظیر سغد، بلخ و سیستان دانست. سروده های زرتشت را گات ها می نامند كه فاقد وجه تاریخی هستند. گات ها، مجموعه ای از متون مذهبی در زمینه شعایر و مناسك مذهبی هستند كه تا حدودی نیز همانند زبان اوستایی كه هزاران سال پس از انتقال شفاهی پیام زرتشت، آن را با این زبان مكتوب كردند، گنگ و نامفهوم است. اهورا مزدا، خدای بزرگ و دانا بر خدایان كهن ایران زمین یعنی میترا و آناهیتا برتری می یابد لیكن تعداد قابل توجهی از خدایان انتزاعی نیز گرد او حلقه زده اند. برخی عناصر جهانی و دنیوی نظیر آب، آتش، خاك و هوا نیز از عناصر مذهبی آن به شمار می روند. به همین علت، ویژگی چند خدایی آن را همچنان حفظ می كنند. یكی دیگر از ویژگی های آیین زرتشت، اصل دوگانگی است. زیرا براساس تعالیم مذهبی آن، دلیل خلقت جهان، آفرین عرصه نبرد برای درهم كوبیدن و از میان برداشتن قدرت شر با اعمال مخلوقات آیین نیكی است. تمامی مفهوم تاریخ بشری نیز در همین نكته نهفته است، تاریخی كه در زمان محدودی حیات می یابد؛ زمانی ابدی و نامحدود كه اهورامزدا در نكته مقابل زمان محدود الهه ها آن را تعیین می كند. مناسك مذهبی بر آب و آتش به عنوان دو عنصر مقدس متمركز می شد و كاهن ها و مغ ها در انجام مراسم از آنها استفاده می كردند و پیروان و مومنان زرتشتی به طور مطلق باید از آلوده كردن آنها به عنوان یكی از گناهان كبیره، اجتناب می كردند. مراسم مذهبی در عهد باستان در فضای باز و در دوره های بعد در آتشكده ها انجام می گرفت. در آتشكده، آتش مقدس را همواره روشن نگه می داشتند و مراسم رسمی را در كنار آن برگزار می كردند. ایمان به بهشت و جهنم، تعیین سرنوشت انسان پس از مرگ وی و بشریت در آخرالزمان، الزامات پرهیزگاری اخلاقی را در آنها بنا می نهاد.
بنابراین روشن است كه آیین زرتشت قرن ها قبل از ظهور هخامنشیان در عرصه سیاسی ایران، در مناطق شرقی و آسیای میانه رواج داشته است. لیكن اطلاعات كافی در مورد چگونگی گسترش، رشد و نشر آن در سایر سرزمین های امپراطوری و در میان ملل مغلوب و حتی در نزد خاندان سلطنتی كه اجساد مردگان خود را در آرامگاه های با شكوهی نظیر نقش رستم قرار می دادند، در دست نیست. اطلاعات دقیقی در مورد دین پادشاهان و اشراف و حتی مردم عادی زمان به قدرت رسیدن هخامنشیان و حتی قرن ها پس از آن نیز موجود نیست. در نهایت این سوال مطرح شده است هنگامی كه آیین زرتشت در قرن سوم میلادی به عنوان دین رسمی حكومت ایران اعلام شد، آیا چنین انتخابی، تحمیل یك عقیده و آیین بر مردم بود؟
متون مربوط به قوانین مذهبی زرتشت به شكلی كه امروزه همگان آن را می شناسیم، نخستین بار در عصر ساسانیان و بعدها در قرون نهم و دهم میلادی پس از احساس لزوم تدوین آن، به دلیل در اقلیت قرار گرفتن زرتشتیان در برابر مسلمانان به صورت مكتوب در آمده اند. پیام این نوشته ها چیست؟ از همان هنگام مرگ، باید جسد مرده را از خاك و انسان های زنده جدا ساخت. در ویددودات Videvdat (VI et VII) كه یكی از باب های اوستا است، دستورات مربوط به نحوه انجام مراسم تدفین مردگان به صورت گفت و گو بیان شده است: در بخشی از این گفت و گو كه توسط جی. دارمستتر J.Darmesteter ترجمه شده است، چنین می خوانیم: «ای خالق جهان جان و تن، ای خدای مقدس، تن مردگان را به كجا خواهیم برد؟ آن را بر كجا قرار خواهم داد؟»
اهورا مزدا چنین پاسخ می دهد: «ای زرتشت، در مرتفع ترین مكان، آنجا كه می دانی پرندگان گوشتخوار همیشه می آیند. در آنجا، پرستش كنندگان مزدا، تن مرده ها را از پاها و موها با مفتول های فلزی و سنگ و خاك رس محكم به زمین می بندند زیرا در غیر این صورت سگ ها و پرندگان گوشتخوار، استخوان ها را در آب و یا كشتزارها خواهند انداخت.»
«ای اهورا مزدا، استخوان مردگان را به كجا خواهم برد آنها را در كجا خواهم گذاشت؟»
اهورا مزدا چنین پاسخ می دهد: «برای آنها مكانی (استدان) می سازید كه از دست سگ و روباه و گرگ و از آب باران به دور باشند.»
چنانچه پرستش كنندگان مزدا، لوازم كافی در اختیار داشته باشند، آن مكان را از سنگ، گچ و خاك می سازند در غیر این صورت، اجساد مردگان را به طور عریان بر روی پارچه ای می خواباندند، بالشی زیر سر او می گذاشتند به گونه ای كه چشمان او به خورشید بنگرند. پس از تجزیه اعضا و جوارح بدن مردگان، استخوان ها را در محلی جمع می كردند كه جنس آن به طور مشخص تعیین نشده است. از مفاد سایر متون مذهبی چنین استنباط می شود كه آن دسته از استخوان های قسمت های مهم بدن انسان كه روح را در خود زندانی ساخته باید برای روز محشر نگهداری شوند. خاك سپاری مردگان، زمین و خاك را آلوده می سازند و گناه شرعی محسوب می شود و سوزاندن اجساد مردگان نیز عملی زشت و كراهت آور است.
واژه هایی كه برای نامگذاری برخی از اماكن مذهبی به كار می روند، مشكل هستند. دخمه: محل متلاشی شدن اجساد مردگان است كه مكانی آلوده به شمار می رود و از سوی دیگر مانع از انتشار و گسترش آلودگی در سایر مناطق می شود. به محض قرار گرفتن جسد مرده در دخمه، بلافاصله هر گونه رفت و آمد به آن محدود و درب آن بسته می شود. امروزه دخمه های پارسیان و زرتشتیان مقیم هند و زرتشتیان ایران را به عنوان برج خاموشان یا (Tours de silence) می نامند. دخمه ها در محلی مرتفع كه دسترسی به آن سخت است ساخته می شوند. در میان دخمه، سكویی وجود دارد كه به دو بخش تقسیم شده است: قسمت اول جهت قرار دادن اجساد مردگان و قسمت دوم برای جمع آوری استخوان های مرده كه گوشت آنها متلاشی شده و یا توسط حیوانات و پرندگان وحشی خورده شده است.
در مناطق آسیای مركزی، وجود بناهایی مشابه دخمه ها از عهد باستان مشاهده شده است. چنین مكان هایی كه صرفا برای متلاشی شدن جسد مردگان ساخته می شوند، می توانند فارغ از تجملات به صورت محوطه ای گرد و بسته و بسیار ساده، تنها برای این منظور ساخته شوند.
استدان (Ostodan) ظرف و یا مكانی است كه استخوان اجساد متلاشی شده را در آن جای می دهند. بیش از صدها نمونه از این استدان ها در مناطق آسیای مركزی شناسایی شده اند، در حالی كه تعداد آنها در ایران بسیار كم شمار است. قبل از كشفیات به عمل آمده در 1995 در بوشهر كه در طی آن تعدادی استدان به ابعاد 30×50 سانتی متر و ارتفاع 20 سانتی متر به دست آمد، تنها سه نمونه استدان در ایران شناسایی شده بود.
هیچ نشانه ای از آیین زرتشت در دشت خوزستان به چشم نمی خورد.
در خوزستان، آیین خاكسپاری مردگان براساس سنن كهن كه با سنن بین النهرین نیز شباهت هایی داشت، صورت می گرفت. در شوش و در عهد سلوكیه و پارت، صدها مورد از تدفین مردگان در گور یا در كوزه های استوانه ای برای كودكان مشاهده شده است كه در آن مردگان را بدون اشیای همراه آنها و یا با تعداد اندكی از اشیا قرار می دادند. در شهر صنعتگران و قبرستان باستانی شوش و شوشتر گلاك سرداب های دسته جمعی و گروهی یافت شده است كه بی شك گورهای خانوادگی بوده و تشابه بسیاری با گورهای عیلامی و هزاره دوم و اوایل هزاره اول (ق.م) دارند. این سرداب های زیرزمینی از خشت خام با سقف طاقدار ساخته شده بودند كه از طریق چاه ها یا پلكانی امكان دسترسی به آنها وجود داشت. اتاق آرامگاه مستطیلی شكل بوده كه در امتداد دیوارهای آن نیمكت هایی برای قرار دادن تابوت مردگان بزرگسال و كوزه های اجساد كودكان ساخته شده بود.
تابوت ها مربوط به آخرین مرده ها بودند و استخوان های مردگان قدیمی به صورت تلی در گوشه ای از سرداب جمع آوری می شدند. تنوع اشیایی كه در مراسم تدفین به كار می رفت، بسیار غنی بود كه شامل ده ها قطعه سرامیك، شیشه، جواهرات،ابزار، سلاح های فلزی و تعداد كمی سكه است. از همان آغاز عصر مسیحیت در شوش و شوشتر بنای جدیدی در سطح زمین احداث شد كه سقف آن طاقدار بود و در ساخت آن هر از گاهی از آجر استفاده شده است. در این بنا، مردگان را بیشتر همراه وسایل و اشیا شخصی در داخل تابوت و یا حتی بر روی زمین قرار می دادند.
آنچه كه عجیب به نظر می رسد این است كه تاریخ ساخت هیچ یك از سرداب ها به قبل از قرن سوم میلادی نمی رسد. می دانیم كه شوش اهمیت خود را در قرن چهارم میلادی از دست داده است ولی بخشی از سكنه شهر همچنان در آن سكونت داشتند. با این همه به طور تقریبی هیچ مقبره و بنایی به شكل بناهای مذهبی و آرامگانی زرتشتیان در آن بازسازی نشده.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود