مقاله ها
نویسنده : دکتر محمدرضا حافظنیا
بازدید : 499

تاثیرات بحران کراچی بر امور داخلی پاکستان
بحران کراچی تاثیراتی بر امور داخلی پاکستان داشته و دارد که عبارتند از:

1- از حیث اقتصادی منجر به بروز تورم بیشتر می‏گردد، زیرا یکی از مراکز اصلی تولید کالای صنعتی و نیز ورود کالاهای خارجی، بندر کراچی است و تعطیل و اعتصاب در کراچی بر روی فعالیتهای اقتصادی، تولیدی و تجاری و پولی آن تاثیر منفی دارد. احتمالا یکی از عوامل عمده تورمهای اخیر پاکستان همین مساله باشد. همچنین ناامنی در کراچی منجر به حرکت و جا به جایی سرمایه‏ها و شرکتها در پاکستان می‏گردد و آنها به شهرهای امنتر و مهمتری چون لاهور و اسلام آباد نقل مکان می‏کنند و بر افزایش قیمت زمین و مسکن این شهرها تاثیر می‏گذارند.

2- تشدید ادعاهای استقلال طلبی توسط سایر گروههای قومی. پاکستان کشوری است که از ترکیب اقوام و گروهها جمعیتی همراه با تمایز سرزمینی و جغرافیایی تشکیل شده و عامل وحدت ملی را ایدئولوژی اسلامی تشکیل می‏دهد که پاکستان بر اساس آن به وجود آمده است. این عامل اساسی، خود به دلایل مختلف تضعیف می‏شود و فرقه‏گراییهای مذهبی که یکی از مشکلات بزرگ داخلی پاکستان است‏حاکی از این مساله است. گروههای قومی بلوچ، پشتون، سرائیکی، پنجابی و غیره وجود دارند و مساله کراچی می‏تواند بر طرح ادعاهای آنها اثر بگذارد کما این که شواهدی در این زمینه وجود دارد; یعنی به تشدید اختلافات قومی و طرح کسب اختیارات منطقه‏ای در حد ایالت نیز انجامیده است; مثلا آقای عبداللطیف آفریدی رئیس حزب قومی پشتونستان در مصاحبه‏ای با خبرنگاران گفته است که اگر ایالت‏سند تقسیم شود و دولت چنین حقی را به [M.Q.M ] بدهد سایر ملتها نیز چنین حقی را خواهند داشت که تقاضای ایالت مستقل بنمایند و پشتونها نیز دارای این حق هستند. (1) یا دکتر اسرار احمد، امیر انجمن اسلامی در کنفرانسی در کراچی اظهار داشت که تنها راه حل وضعیت فعلی کراچی این است که برای اردو زبانان ایالت جداگانه‏ای تشکیل شود. (2) همچنین آقای غلام سرور اعوان رئیس اتحادیه پنجابی و پشتون در یک کنفرانس مطبوعاتی اظهار داشت که پنجابیها و پشتونها باید در کابینه سند وارد شوند و کراچی باید بر اساس گروههای قومی تقسیم بندی شود. او معتقد بود که باید برای قتل چندین هزار پنجابی و پشتون علیه الطاف حسین پرونده تشکیل شود و ادعا کرد که حزب «ام.کیو.ام‏» در دست نیروهای ضدپاکستانی چون آمریکا و هند بازی می‏کند. (3)

3- بری شدن موقعیت جغرافیایی پاکستان: پاکستان با داشتن کراچی در ساحل اقیانوس هند به عنوان بزرگترین بندر خود، از موقعیت دریایی و بحری برخوردار است. در صورتی که اتفاقی برای کراچی بیفتد یقینا پاکستان موقعیت کنونی را از دست‏خواهد داد و دچار بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، امنیتی شدیدتری خواهد شد و این مساله برای پاکستان که از رقیب قدرتمندی چون هند برخوردار است گران تمام خواهد شد، زیرا باعث تضعیف قدرت ملی آن در مقابل هند می‏گردد.

بررسی نقش قدرتهای منطقه‏ای و جهانی در مساله کراچی
به دنبال بروز بحران در یک مکان جغرافیایی قاعدتا می‏بایست علت‏یا علل آن کشف گردد که آیا علت آن داخلی است‏یا خارجی یا هر دو.

در مورد بحران کراچی فرضیه‏های گوناگونی وجود دارد: فرضیه اول این که وضعیت اجتماعی و اقتصادی مهاجرین نسبت‏به سایر سکنه سند و وجود تبعیضات مورد ادعا و سیاسی شدن این جامعه در قالب حزب «ام.کیو.ام‏» و نوع رابطه دولت و حزب حاکم پاکستان با آن باعث‏بروز و تشدید بحران کراچی است. بر اساس این فرضیه تشدید تضاد بین حزب حاکم و حزب «ام.کیو.ام‏» می‏تواند به تشدید بحران کمک کند و بر عکس، تخفیف تضاد به تخفیف بحران کمک خواهد کرد. بعضی اعتقاد دارند که امکان حل بحران با حفظ چهارچوب تمامیت ارضی پاکستان و صرف نظر از رابطه دو حزب مزبور وجود دارد. وضعیت‏بحران در شرایط کنونی به گونه‏ای است که قابل مهار کردن به روشهای سیاسی است، زیرا هنوز احساس جدایی از پاکستان در بین توده مردم کراچی و مهاجرین ضعیف است و آنها خود را در قالب پاکستان می‏بینند. هر چند امکان تقویت احساس مزبور توسط نیروهای ضد پاکستانی وجود دارد. از سوی دیگر حزب «ام.کیو.ام‏» دارای روابط حسنه‏ای با سایر احزاب و تشکلهای پاکستان است نظیر اپوزسیون و جماعت اسلامی و شورای یک‏جهتی ملی و لذا جناحهایی در بین ملت پاکستان با آن روابط حسنه دارند و هنوز این حزب باب مذاکره با دولت پاکستان را نبسته است. ولی اگر از این فرصت استفاده نشود و به حل بحران کمک نگردد به نظر می‏رسد تشدید بحران را باعث‏خواهد شد و نیروهای خارجی از آن بهره‏برداری بیشتری خواهند کرد.

فرضیه دوم نقش آمریکا در این بحران است‏به این معنا که آمریکا در جستجوی پایگاهی در جنوب آسیا و در نزدیکی مرزهای قدرتهای منطقه‏ای نظیر هند و جمهوری اسلامی ایران است تا بتواند از آن به عنوان اهرم فشار و نیز پخش پدیده‏های فرهنگی و اقتصادی خود استفاده نماید. شایع است که بحران کراچی به منظور تشکیل یک منطقه آزاد نظیر سنگاپور یا هنگ کنگ دامن زده شده است. آمریکا در سال گذشته اعلام کرد که از تمامیت ارضی پاکستان دفاع می‏کند و طرحی برای جدا کردن کراچی از پاکستان به صورت یک شهر کشور نظیر هنگ کنگ را ندارد، مقام رسمی دولت آمریکا کراچی را در دروازه اقتصادی منطقه نام نهاد. (4)

یک سال بعد آمریکا اعلام داشت که ترور و ناامنی و کشتارهای خارج از سیستم قضایی و نیز اجحاف پلیس در کراچی وجود دارد و باید دولت پاکستان و حزب «ام.کیو.ام‏» با یکدیگر مذاکره کنند. (5) لحن کلام سخنگوی وزارت خارجه آمریکا و بیانیه صادره، تحکم‏آمیز بود و بیانگر این بود که آمریکا قصد ندارد از مواضع دولت پاکستان در قبال مساله کراچی همانند گذشته دفاع کند و دولت پاکستان نیز این موضعگیری را دخالت در امور داخلی پاکستان تلقی کرد و آن را نقض قوانین و مقررات بین‏المللی از سوی آمریکا دانست. (6)

البته حقیقت این است که بحران کراچی یک مساله داخلی پاکستان است و به دولت و مردم پاکستان و کراچی مربوط می‏شود و پرداختن آمریکا به آن توجیهی جز روح مداخله‏گرانه آمریکا در امور داخلی کشورها ندارد.

از این نکته نیز نباید غافل بود که آمریکا بدش نمی‏آید که هنگ کنگ دیگری در شمال اقیانوس هند ایجاد کند تا بتواند از آن به عنوان مرکز پخش فرهنگ غرب از طریق شبکه‏های رسانه‏ای برای جنوب، جنوب غرب آسیا و خاورمیانه و آسیای میانه و بخصوص علیه انقلاب اسلامی استفاده کند و نیز از استعداد اقتصادی و قدرت توزیع تجاری آن برای جهان سرمایه‏داری در منطقه جنوب، مرکز و غرب آسیا و شرق آفریقا بهره‏برداری نماید. و احتمالا از آن به عنوان اهرمی علیه جمهوری اسلامی ایران نیز استفاده کند.

آمریکا می‏تواند از مساله کراچی به عنوان یک اهرم فشار علیه دولت پاکستان نیز بهره‏برداری کند و با دادن قول حل بحران مزبور، دولت پاکستان را نسبت‏به تامین خواستهای خود متقاعد کند. نظیر فاصله گرفتن دولت پاکستان از جمهوری اسلامی ایران، مبارزه با بنیادگرایی اسلامی، بهره‏برداری از خاک پاکستان برای استفاده‏های نظامی و اطلاعاتی در خصوص ایران، هند، چین و آسیای میانه. از این رو احتمال دخالت آمریکا در تشدید بحران کراچی را نمی‏توان منتفی دانست.

فرضیه سوم نقش و دخالت هند در بحران کراچی است. هند پس از استقلال پاکستان با آن کشور مساله‏دار شد و اختلافات بین دو کشور اوج گرفت که منتهی به چند بار درگیری شدید نظامی گردید. هر دو کشور یکدیگر را متهم به دخالت در امور داخلی خود می‏کنند. مساله مهم مورد منازعه دو کشور در حال حاضر کشمیر است که خود نوع دیگری از بحران منطقه جنوب آسیاست.

به دنبال اوج‏گیری بحران در سال گذشته دولت پاکستان کنسولگری هند در کراچی را بست و از دیپلماتهای هندی خواست ظرف ده روز کشور را ترک کنند، دبیر وزارت خارجه پاکستان آقای نجم الدین شیخ اعلام کرد: «ما ناچار به اتخاذ چنین تصمیمی بوده‏ایم، زیرا مدارک روشن و تازه در خصوص درگیر بودن هند در امر برنامه‏ریزی، تحریک و اجرای عملیات تروریستی و نیز تبلیغ نارضایتی و تبلیغ علیه تمامیت ارضی و حاکمیت ملی پاکستان وجود دارد.» (7) همچنین اعلام شد که دولت قصد دارد علیه عوامل مرتبط با کنسولگری هند در کراچی اقدام کند و در بین این افراد چهره‏های روشنفکر و سیاسی نیز دیده می‏شوند. (8)

بعضی از شواهد بیانگر این است که هند نسبت‏به بحران کراچی بی‏علاقه نیست; به عنوان مثال تشدید بحران کراچی نه تنها بر پاکستان به عنوان رقیب هند فشار وارد می‏کند و آن را در مقابل هند تضعیف می‏نماید بلکه بخشی از تواناییهای پاکستان از آن گرفته می‏شود و قدرت دفاع و مقاومت در مقابل تجاوز ارتش هند را از دست می‏دهد.

پاکستان از طریق بندر کراچی دارای نیروی دریایی است که قادر است در مقابل نیروی دریایی هند از آن دفاع کند. تشدید بحران و احیانا جدایی کراچی دست پاکستان را از نیروی دریایی در مقابل هند کوتاه می‏کند.

بحران کراچی به هند کمک می‏کند تا از نتایج آن بهره بگیرد و منازعه فی‏مابین خود بر سر مساله کشمیر را حل کند; یعنی پاکستان به عنوان کشور مدعی هند بر سر مساله کشمیر، به دلیل تشدید بحران کراچی می‏تواند از مواضع و ادعاهای خود درباره کشمیر عقب‏نشینی کند و به عبارتی هند با تشدید بحران کراچی می‏تواند پاکستان را بر سر مساله کشمیر تحت فشار قرار دهد. تداوم بحران کشمیر و کراچی در دو سوی پاکستان و نیز تشدید فرقه گراییها در درون آن می‏تواند نهایتا به تضعیف قدرت ملی و اقتدار پاکستان بینجامد و سیاست‏خارجی آن را در مقابل هند منفعل نماید.

از آن جایی که هندیها از گذشته نسبت‏به مسایل ایالت‏سند علاقه‏مند بوده‏اند احتمال درگیربودن هند در بحران کراچی بعید به نظر نمی‏رسد، چرا که هند به پاکستان به عنوان دشمن نگاه می‏کند و از این که پاکستان را درگیر بحران کراچی ببیند خشنود خواهد بود. هند در گذشته از خود نشانه‏هایی مبنی بر علاقه به منطقه سند به جا گذاشته است که عبارتند از: 1- هند در قانون اساسی خود، که در سال 1950 تصویب شده است، زبان سندی را به عنوان زبان رسمی منطقه‏ای به رسمیت‏شناخته است در صورتی که مردم سندی در آن وجود ندارد. 2- شورویها پس از استقلال افغانستان، به دلیل حمایت پاکستان از مجاهدین افغانی، هند را برای ایجاد مساله در منطقه سند تشویق می‏نمودند. 3- در سال 1984 پس از کشته شدن خانم گاندی توسط سیکها، دولت هند مسؤولیت آن را به عهده پاکستان گذاشت که از سیکها حمایت می‏کند و راجیو گاندی پسر ایندرا گاندی به عنوان نخست‏وزیر گفت: انتقامش را از پاکستان خواهد گرفت و به ادارات اطلاعاتی دستور داد به هر شکل ممکن امنیت پاکستان را به هم بزنند و بیشتر متوجه سند باشند. 4- هند کنفرانس بین المللی سندی را سرپرستی کرده است. 5- رهبر حزب مخالف در هند آقای لعل کرشن ایدوانی سندی بوده و از استقلال و جدایی سند از پاکستان حمایت و جانبداری کرده آن را تشویق می‏نماید. 6 - جمعی از مهاجرین هندی ایالت‏سند و کراچی در جنگ 1965 هند و پاکستان، به هند بازگشتند و پس از آرامش مجدد به سند آمدند که این امر می‏تواند حاکی از وجود و تداوم روابط خاص آنان با داخل هندوستان باشد.

بررسی این فرضیه‏ها نشان می‏دهد که در تحلیل مساله باید تمامی عوامل مطروحه در فرضیه‏های مزبور را در بحران کراچی مورد ملاحظه قرار داد. منتها سهم و نقش و هدف هر یک تفاوت می‏کند; یعنی کشمکش بین حزب «ام.کیو.ام‏» و دولت پاکستان ضمن تداوم تضعیف قدرت ملی پاکستان، زمینه را برای خطر جدایی گزینی سرزمینی منطقه کراچی و مهاجرین هندی ساکن در سند فراهم می‏نماید. و اگر فرض بر این گرفته شود که عوامل خارجی (هند و آمریکا) نیز دخالتی در بحران ندارند نتیجه و ثمره این بحران و جدایی گزینی سرزمینی، به ضرر پاکستان و به نفع قدرتهای هند و آمریکا خواهد بود که می‏توانند در جهت اهداف خود از آن بهره‏برداری کنند.

در صورتی که بررسی فرضیه‏های دوم و سوم نشان می‏دهد که قدرتهای هند و آمریکا نمی‏توانند نسبت‏به مساله کراچی بی‏تفاوت یا بی‏نقش باشند چرا که هر یک از آنها می‏توانند به تشدید بحران و جلوگیری از مصالحه بین دولت پاکستان و «ام.کیو.ام‏» کمک کنند تا از قبل آن منافع آنها حاصل آید. نکته قابل ذکر این که، این سؤال وجود دارد که در رفتار آمریکا و هند نسبت‏به بحران کراچی تا چه اندازه هماهنگی و همسویی وجود دارد؟ گرچه پاسخ به این سؤال قدری مشکل است ولی می‏توان حدس زد که هر دو از توسعه بحران در کراچی منتفع می‏شوند ولی هدفهای آنان با یکدیگر تفاوت دارد و به همدیگر به عنوان رقیب نگاه می‏کنند و سعی بر جهت دادن به بحران به سمت‏خودشان دارند.

پی‏نوشت‏ها:

1) The news، 16 July 1995.

2) روزنامه نوای وقت، 14 اکتبر 1995.

2) The news، 21 Dec 1995. P.2

3) The news، 9 Dec 1994. P.12

4) The news، 13 Dec 1995.

5) روزنامه سلام، پنجشنبه 23 آذرماه 1374، ص‏1.

6) The news، 27 Dec 1994. P.1

7) The news، 28 Dec 1994. P.1

8) محمد اصغر علی از مرکز مطالعات جنوب آسیا، روزنامه نوای وقت، هشتم جولای 1995.
 


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود