مقاله ها
نویسنده : محمد الله اكبرى
بازدید : 373

  شمایل

نام شریفش محمد، كنیه‏اش ابوجعفر و لقبش باقر بود. از آن روى باقرنامیده شد، كه شكافنده علم، پرچمدار دانش و آشكار كننده گنجهاى نهان علوم ومعارف بود.


آن گرامى به پیامبر شباهت‏بسیار داشت، مردى بود، گندم گون، میانه بالا و میان‏باریك قوى هیكل و سنگین وزن، صورتى گرد داشت و ریشى سیاه، پوستش نرم و لطیف‏بود و صدایش نیكو، تابنده روى، پیوسته ابروى و پیچیده موى بود. چشمانى بزرگ،بینى كشیده، و دندانهایى درشت داشت، به گاه خنده دندانهایش چون در مى‏درخشید،قهقه نمى‏زد.


و چون خنده‏اش تمام مى‏شد مى‏فرمود: خدایا بر من خشمگین مشو، رخسارش را خالى‏زینت‏بخشیده بود، و بدنش خال قرمزى داشت و سرش به پائین متمایل بود، چون‏خشمگین مى‏شد، خشمگینانه به آسمان مى‏نگریست، چنانكه بیننده خشم را در چهره‏اش‏مى‏دید.


اوصاف
جانشین پدر بود و بزرگ علویان، در علم و تقوا، زهد و پارسایى‏بزرگى و آقایى سرآمد بنى‏هاشم بود، نامش در میان مردم مشهور بود و بزرگى‏اش دربین شیعه و سنى آشكار و دوست و دشمن به فضل و برترى‏اش معترف.در میان سران مذاهب و بزرگان فقها، علم و فضلش ضرب المثل بود.


مسلمانان در هر مساله‏اى در مى‏ماندند به گنجینه دانش وى روى مى‏آوردند.


دانشمندان بزرگ در نزد وى چون كودكى دانش‏آموز، در نزد معلم، بودند.


«جابر بن عبدالله انصارى‏» آخرین بازمانده یاران پیامبر، در مجلس درسش حاضرمى‏شد و علم مى‏آموخت. ارباب مذاهب و جویندگان دانش، پرسشهاى مشكل خود را ازحضرتش مى‏پرسیدند.


عبادت
همیشه به یاد خدا بود، در همه حال نام خدا بر لب داشت، نماز زیادمى‏خواند و چون سر از سجده بر مى‏داشت. سجده گاهش از اشك چشمش‏تر شده بود.


امام صادق فرمود:پدرم در مناجات شبانه‏اش مى‏گفت:«خدایا، فرمانم دادى نبردم،نهیم كردى، اطاعت نكردم، اكنون بنده‏ات، نزد تو آمده و عذرى ندارم‏».


آنگاه كه به سفر حج مى‏رفت، چون به حرم مى‏رسید، غسل مى‏كرد، كفشهایش را در دست‏مى‏گرفت و مسافتى را پیاده مى‏رفت. و چون وارد مسجد الحرام مى‏شد به كعبه نگاه‏مى‏كرد و با صداى بلند مى‏گریست، غلامش افلح مى‏گوید:با امام باقر حج گزاردم، چون‏وارد مسجدالحرام شد، به «بیت‏» نگاه كرد و گریست تا آنكه صدایش بلند شد،گفتم: «فدایت‏شوم، مردم به شما نگاه مى‏كنند، آهسته‏تر گریه كنید»،فرمود:«واى بر تو اى افلح، چرا گریه نكنم، شاید خداوند از رحمت‏به من نگاه‏كند، و فرداى قیامت‏بدین سبب، نزدش رستگار شوم‏». حتى در شب وفاتش، مناجات‏شبانه‏اش را ترك نكرد. چون غمگین مى‏شد، زنان و كودكان را جمع مى‏كرد، او دعامى‏كرد و آنها آمین مى‏گفتند.


مهابت و شجاعت
علم و تقوایش، زهد و پارسایى‏اش،چنان عظمت، جلالت و ابهتى به وى داده بود كه كسى نمى‏توانست او را سیر نگاه كند.


و دانشمندان بزرگ از جمله‏«حكم بن عتیبه‏» با همه عظمت و بزرگى‏اش، در نزد او،كودكى دانش‏آموز مى‏نمود، یكى از همراهان هشام بن عبدالملك خلیفه اموى، به هنگام‏حج، چون توجه و احترام مردم به آن حضرت را دید، تصمیم گرفت‏با طرح سوالى او راشرمنده كند، و چون به نزد آن گرامى رسید و چشمش به او افتاد، تنش لرزید، رنگش‏پرید و زبانش بند آمد. یا آنكه در میان مردم چون یكى از آنها بود، و ازمتواضع‏ترین مردم به شمار مى‏آمد، ولى در مقابل ستمكاران، شجاعانه مى‏ایستاد و ازحق و حقیقت دفاع مى‏كرد. آنگاه كه خلیفه اموى هشام بن عبدالملك، آن حضرت را به‏دمشق احضار كرده بود، در مجلسى كه تمام سران اموى گرد آمده بودند ابتدا هشام وسپس دیگر بزرگان بنى‏امیه آن حضرت را سرزنش كردند.


مردانه به پاخاست و از اسلام و اهل بیت پیامبر دفاع كرد، چنانكه هشام از سخن‏آن حضرت، كه امویان را غاصب حقوق اهل بیت معرفى مى‏كرد، به اندازه‏اى خشمگین شدكه فرمان داد امام را زندانى كنند. در مجلسى دیگر در نزد هشام در حالى كه دركنار او و بر تخت وى نشسته بود، در پاسخ هشام، حقانیت‏خانواده خود را اثبات‏كرد، هشام از پاسخ امام چنان به خشم آمد، كه صورتش سرخ شد و چشمانش برگشت.


رفتار با یاران و دیگر مردم
آن بزرگوار، یارانش را به همدردى و برادرى و نیزیارى مسلمانان سفارش مى‏كرد و مى‏فرمود: «دوست داشتنى‏ترین كارها نزد خدا این‏است كه مسلمانى، شكم مسلمانى را سیر كند، غمش را بزداید و دینش را ادا كند».


با همه مهربان بود. حتى با كسانى كه نسبت‏به او رفتار بدى داشتند، از بد كاران‏در مى‏گذشت، اگر نیمه شب مهمانى مى‏رسید با مهربانى در برویش باز مى‏كرد و در بازكردن بار و بنه‏اش به او كمك مى‏كرد، در تشییع جنازه مردم عادى شركت مى‏كرد،لغزشهاى یاران را نادیده مى‏گرفت و مى‏فرمود:«اصلاح امور زندگى و روش برخورد بامردم چون پیمانه پرى است كه دو سوم آن زیركى و یك سوم آن گذشت است‏».


از تحقیر مسلمانان نهى مى‏كرد و به غلامان و كنیزانش مى‏فرمود: «گدایان را گداننامید و آنها را با این نام نخوانید، بلكه آنان را به بهترین نامهایشان صدابزنید».


در امر اصلاح جامعه و جلوگیرى از فساد و تنبیه بدكاران، تلاش مى‏كرد آنگاه كه‏از دزدى افرادى آگاه شد، به غلامانش دستور داد. آنها را گرفتند و به والى مدینه‏تحویل دادند و اموال دزدیده شده را خود به صاحبان آنها برگرداند.


یاران و همراهان را غذا مى‏داد و چون كمى از آنان فاصله مى‏گرفت در برخورد مجددبا آنان چنان احوال پرسى مى‏كرد كه گویا مدتها است آنها را ندیده است.


آراستگى ظاهر
موى سرش تمیز و مرتب بود و مى‏فرمود:«هركس موى نگه مى‏دارد، آنرامرتب كند و فرق بگذارد» و به دو طرف سرشانه كند، ریش خود را كوتاه مى‏كرد و خطمى‏گرفت و موهاى دو طرف صورت و زیر چانه‏اش را مى‏سترد، حجامت مى‏كرد. دستها وناخنهایش را حنا مى‏گرفت. دندانهایش را كه سست‏شده بود، با طلا محكم كرده بودانگشترى در دست مى‏كرد، نقش انگشترى‏اش «العزه لله‏» بود.


غذا خوردن
غذا را با «بسم الله‏» آغاز و با «الحمد لله‏» ختم مى‏كرد، و آنچه‏را در اطراف سفره ریخته بود، اگر در خانه بود، بر مى‏داشت و اگر در بیابان بودبراى پرندگان وا مى‏نهاد.


میهمانى دادن
غذا دادن به مومنین بویژه شیعیان را بسیار مهم مى‏شمرد و به‏یاران خود سفارش مى‏كرد، كه دوستان و هم كیشان خود را میهمان كنند و غذا بدهندمى‏فرمود:«كمك به خانواده یك مسلمان و سیر كردن شكمشان و بى‏نیاز كردن آنها ازمردم، برایم از هفتاد حج‏بهتر است‏» به سیر كردن شكم خیلى اهمیت مى‏داد. و سیركردن یك نفر نزد وى از آزاد كردن یك بنده بهتر بود.


خانه‏اش منزلگاه شیعیان، مسلمانان، غریبان و رهگذران بود، میهمان زیاد به خانه‏مى‏برد. به میهمانان غذاى لذیذ مى‏داد، اجازه نمى‏داد میهمانش كارى انجام دهد.


تجارت و كار
یارانش را به كار و كسب تشویق مى‏كرد، از شغل آنها مى‏پرسید. اگربیكار بودند، سفارش اءكید مى‏كرد كه به كارى مشغول شوند و مى‏فرمود:«من كسى راكه كار و كاسبى را رها كرده و به پشت‏بخوابد و بگوید; خدایا روزیم ده، دشمن‏دارم‏» به یكى از یارانش كه بیكار بود فرمود:«مغازه‏اى بگیر، جلویش را جاروب‏كن و آب بپاش، بساطى در آن بگستر، چون چنین كنى وظیفه‏ات را انجام داده‏اى!» به‏یارانش سفارش مى‏كرد كه اگر آب یا زمینى را مى‏فروشند حتما با پول آن آب و زمین‏بخرند. آن گرامى تنها سفارش به كار نمى‏كرد، بلكه خود نیز به باغ و مزرعه خویش‏مى‏رفت و حتى در هواى گرم تابستان، عرق ریزان كار مى‏كرد. آن حضرت‏مى‏فرمود:«دنیا چه یاور خوبى براى طلب آخرت است‏» و غلامان خویش را به كارى وامى‏داشت‏بر آنها سخت نمى‏گرفت و آنها را در انجام كار آزاد مى‏گذاشت، اگر كارشان‏سنگین و مشكل بود خود نیز به آنها كمك مى‏كرد و مى‏فرمود:«هرگاه غلامان خود رابه كار مى‏گیرید، و كار بر آنان سخت است‏خودتان نیز با آنان كار كنید».


سخاوت و بخشش
امام باقر(ع) با آنكه درآمدش كم، خرجش بسیار و عیال وار بود، درعین حال بخشندگى‏اش بین خاص و عام آشكار و بزرگوارى‏اش - مشهور، و فضل و نیكى‏اش‏معروف بود، افراد زیادى به امید بهره‏مندى از جود و كرمش به سویش مى‏شتافتند وهیچ یك ناامید بر نمى‏گشتند. هركس به خانه‏اش وارد مى‏شد، از آنجا بیرون نمى‏رفت،مگر آنكه غذایش مى‏داد، لباس نیكویش مى‏پوشاند و مبلغى پول به او مى‏بخشید بخشش‏او به حدى بود كه مورد اعتراض نزدیكان قرار گرفت. آن حضرت یاور بیچارگان، یاردرماندگان و دستگیر در راه ماندگان بود.


هرگاه شیعیانش از شهرهاى دیگر به دیدارش مى‏رفتند. زاد و توشه راه، لباس وجایزه‏شان مى‏داد، و مى‏فرمود:«پیش از آنكه ملاقاتم كنید اینها برایتان آماده شده‏بود».


جایزه‏هایش بین پانصد تا هزار درهم بود. هم خود مى‏بخشید و هم به یاران وخویشانش سفارش مى‏كرد كه بخشنده باشند، در یك روز هشت هزار دینار به مستمندان‏مدینه بخشید و خانواده‏اى را كه یازده نفر بودند و همه غلام و كنیز بودند آزادكرد. به سبب بخششهایش نیازمندان زیادى به منزلش مراجعه مى‏كردند و آن حضرت به‏غلامان و كنیزانش سفارش مى‏كرد كه آنها را تحقیر نكنند و گدا ننامند بلكه آنان‏را به بهترین نامهایشان صدا بزنند. هر روز جمعه یك دینار صدقه مى‏داد ومى‏فرمود: «نیك و زشت و صدقه روز جمعه دو چندان مى‏شود» و نیز مى‏فرمود:«نیكى،فقر را مى‏زداید و بر عمر مى‏افزاید و از مرگ بد پیشگیرى مى‏كند». پیوسته یارانش‏را به همدرى و دستگیرى یكدیگر سفارش مى‏كرد و مى‏فرمود«چه بد برادرى است،برادرى كه چون غنى باشى همراهت‏باشد و چون فقیر شوى تو را تنها بگذارد». ومى‏فرمود: «برادرى آنگاه كامل است كه یكى از شما دست در جیب رفیقش كند و هرچه مى‏خواهد برگیرد».

 
 
 


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود