مقاله ها
نویسنده : دكتر حبیب الله طاهرى
بازدید : 325

مقدمه

انسان در طول تاریخ، هیچ گاه از اندیشه و رؤیاى «به زیستن‏» فارغ نبوده و نگاه او همواره براى یافتن آینده‏اى بهتر و سامان یافته‏تر، دوخته شده است.

با آن كه زورمداران و استضعاف گران، همیشه مخالفان رژیم خود را در هم مى‏كوبند، در بند مى‏كنند، به زندان مى‏اندازند، به خاك و خون مى‏كشند و مى‏خواهند از هر طریق ممكن موقعیت‏خویش را حفظ كنند; اما مستضعفان به امید رسیدن به روزى خوش - روزى كه به خواسته‏هاى مشروع خود برسند - زندگى را بر حاكمان ستمگر، سخت و تلخ ساخته و مسیر تاریخ را عوض كرده‏اند. سیاه پوست آمریكایى و آفریقایى قیام كرده حقوق خود را مى‏طلبند. مردم اندونزى، الجزایر و ایران بپا خواسته استعمار و استعمارگران را طرد مى‏كنند و به حیات آنها خاتمه مى‏دهند و فلسطینى‏ها به انتفاضه خود ادامه مى‏دهند.

 

آرزوى به زیستن و داشتن زندگى آرام، با زندگى بشر عجین بوده و در طول تاریخ، از آن جدا نشده است. او همواره، به فكر چنان روزى بوده و آنى از این اندیشه، جدا نشده است; گرچه هنوز در ایجاد چنان زندگى مطلوب و ایده آل خود، موفقیتى نداشته است.

 

رؤیاى مزبور در زندگى انسان، به گونه‏هاى مختلفى تبلور یافته و اندیشمندان هر عصرى، براى تعبیر شدن آن، چاره‏ها اندیشیده و آن را در قالب «مدینه فاضله‏» مطرح كرده‏اند كه در آن از نابسامانى و دغدغه‏هاى جوامع موجود، اثر و نشانى نباشد. از مدینه فاضله افلاطونى گرفته تا مدینه فاضله فارابى، و از مدینه فاضله كمونیست‏ها و سوسیالیست‏هاى تخیلى و بهشت موعود آنان، گرفته تا مدینه فاضله عصر روشنگرى و انسان‏مدارى ... آنها به خیال خود بشر را از قید و بند دین و آداب و تكالیف دینى آزاد نموده و انسان را محور همه چیز قرار داده‏اند و دین و مذهب انسانیت را پایه گذارى كرده‏اند.

 

اما «مدینه فاضله موعود» اسلام - كه در قرآن و روایات وعده تحقق آن داده شده - غیر از این مدینه‏هاى فاضله‏اى است كه دیگران مطرح كرده‏اند; زیرا ویژگى‏هاى مدینه فاضله اسلامى - كه در عصر حكومت‏حضرت مهدى (عج) تحقق پیدا خواهد كرد - به گونه‏اى است كه آن را از سایر مدینه‏هاى فاضله پیشنهادى دیگران، ممتاز مى‏سازد. در این مقاله نخست‏به آینده جهان از دیدگاه اسلام اشاره مى‏شود; سپس ویژگى‏هاى عصر ظهور و مدینه فاضله اسلام بیان مى‏گردد.

 

الف) آینده جهان در دیدگاه اسلام

اوضاع آشفته و اسفناك جهان، مردم را به وحشت انداخته و جنگ‏هاى سرد و گرم، مسابقه تسلیحاتى، صف آرایى قدرتمندان و... جهانیان را خسته و فرسوده كرده است. تولید و تكثیر سلاح‏هاى جنگى، نسل بشر را تهدید به نابودى مى‏كند، و خودسرى و طغیان غارت‏گران بین المللى، ملل عقب نگاه داشته شده را از تمام شؤون زندگى ساقط ساخته است.

 

محرومیت روز افزون طبقه ضعیف، استمداد گرسنگان جهان و گسترش فقر و بى‏كارى، وجدان‏هاى زنده و دل‏هاى حساس را پریشان نموده است. تنزل اخلاق انسان‏ها، بى‏رغبتى نسبت‏به امور دینى، روى گردانى از قوانین الهى، افراط در مادى‏گرى و رونق یافتن مظاهر فساد و شهوت پرستى، روشن‏بینان و آگاهان جهان را مضطرب كرده است.

 

این اوضاع خیرخواهان، عاقبت اندیشان و اصلاح طلبان را سرگردان نموده و زنگ سقوط انسانیت در گوش آنان طنین انداخته است و آنان را نسبت‏به اوضاع آینده جهان بدبین كرده است. آنان از عواقب وخیم و سرنوشت‏خطرناك آن به خود مى‏لرزند و از حل مشكل جهان اظهار عجز مى‏كنند.

 

در این میان مسلمانان آگاه - به ویژه شیعیان - از یاس و نومیدى دورى گزیده و به عاقبت و سرنوشت‏بشر خوشبین‏اند. آنان در انتظار روز موعود اسلام و مدینه فاضله آن، روز شمارى مى‏كنند و عاقبت كار را از آن مردم نیك كردار مى‏دانند. ایشان معتقداند كه از قوانین موضوعه و سازمان‏هاى پر زرق و برق بین المللى، كارى ساخته نیست. آن مدینه فاضله و عصر درخشانى كه در آن بشر به سعادت و كمال لایق خویش مى‏رسد. حاكمیت در آن زمان، از آن امام معصوم است كه از خطا، اشتباه و غرض ورزى منزه و پاك است. این همان روزى است كه قرآن كریم و روایات اهل بیت علیهم السلام، بشریت را مامور به انتظار چنان روزى نموده و دستور ایجاد زمینه و آمادگى از هر جهت را به بشریت داده‏اند. این عقیده نشات گرفته از آیات قرآن و روایات متواتر قطعى از طریق اهل بیت علیهم السلام است.

 

انتظار در آیات و روایات: (1)

آیات:

1. «قال موسى لقومه استعینوا بالله، واصبروا ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبة للمتقین; (2) موسى به قوم خود گفت: از خدا یارى بخواهید و شكیبایى كنید، به تحقیق كه زمین از آن خدا است; به هر كس از بندگانش بخواهد منتقل مى‏فرماید و حسن عاقبت از آن پرهیزكاران است‏» .

 

2. «واورثنا القوم الذین كانوا یستضعفون مشارق الارض ومغاربها التى باركنا فیها وتمت كلمة ربك الحسنى على بنى اسرائیل بما صبروا ودمرنا ما كان یصنع فرعون وقومه وما كانوا یعرشون; (3) و میراث دادیم به قومى كه ضعیف شمرده شده بودند خاورهاى زمین و باخترهاى آن را كه مبارك گردانیده بودیم، و تمام گردید كلمه و وعده نیكوى پروردگار تو بر بنى اسرائیل به سبب آن كه صبر كردند، و ویران ساختیم آنچه را فرعون و قومش مى‏ساختند و آنچه را كه افراشته بودند» .

 

3. «بل نقذف بالحق على الباطل فیدمغه فاذا هو زاهق; (4) بلكه حق را به شدت بر باطل افكنیم، پس حق باطل را در هم مى‏شكند، آن گاه از میان مى‏رود.»

 

4. «یریدون لیطفؤا نور الله بافواههم والله متم نوره ولو كره الكافرون (5) ; مى‏خواهند نور خدا را با دهانشان خاموش سازند و خداوند تمام كننده نور خویش است هر چند كافران را خوش نیاید» .

 

5. «ولقد كتبنا فى الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادى الصالحون; (6) همانا در زبور پس از ذكر (تورات)، نگاشتیم كه زمین را بندگان شایسته به ارث مى‏برند» .

 

6. «ونرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثین; (7) ما اراده كردیم كه بر آنان كه در زمین استضعاف شدند، منت گذاریم و آنان را پیشواى مردم و وارث زمین و ملك و جاه گردانیم‏» .

 

7. «ولقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلین انهم لهم المنصورون وان جندنا لهم الغالبون; (8) همانا عهد ما درباره بندگانى كه به رسالت فرستادیم، سبقت گرفته است كه البته آنها بر كافران فتح و پیروزى یابند و قطعا سپاهیان ما غالب‏اند» .

 

8. «ویرید الله ان یحق الحق بكلماته ویقطع دابر الكافرین; (9) و خداوند مى‏خواست كه صدق سخنان حق را ثابت گردانیده و ریشه كافران را از بیخ بن بركند» .

 

9. «وعد الله الذین آمنوا منكم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض; (10) خداوند وعده فرموده به كسانى از شما كه ایمان آورده و نیكوكار گردد [به این كه] در زمین خلافت دهد» .

 

10. «فان حزب الله هم الغالبون; (11) همانا حزب خدا پیروز است.»

 

11. «هوالذى ارسل رسوله بالهدى ودین الحق لیظهره على الدین كله; (12) او است‏خدا كه رسول خود را با دین حق به هدایت‏خلق فرستاد تا بر همه ادیان عالم او را تسلط و برترى دهد.»

 

روایات:

1. حضرت على علیه السلام فرمود: لتعطفن الدنیا علینا بعد شماسها عطف الضروس على ولدها وتلى عقیب ذالك ونرید ان نمن على الذین استضعفوا فى الارض; (13) دنیا پس از چموشى - همچون شترى كه از دادن شیر به دوشنده‏اش خوددارى مى‏كند و براى بچه‏اش نگه مى‏دارد - به ما روى مى‏آورد...

 

[سپس حضرت آیه شریفه را قرائت كرد]» .

 

2. «قال رسول الله صلى الله علیه و آله وسلم لو لم یبق من الدهر الا یوم، لبعث الله رجلا من اهل بیتى یملاها عدلا كما ملئت جورا; (14) رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود: اگر باقى نماند از روزگار مگر یك روز، البته خداوند بر مى‏انگیزد مردى از اهل بیت مرا كه زمین را از عدل پر كند، همچنان كه از ستم پر شده باشد» .

 

3. «قال الصادق علیه السلام: ان لنا دولة یجی‏ء الله بها اذا شاء، ثم قال: من سر ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر ولیعمل بالورع ومحاسن الاخلاق وهو منتظر; (15) امام صادق علیه السلام فرمود: البته براى ما دولتى است كه وقتى خداوند خواست، آن را مى‏آورد. هر كس شاد مى‏شود كه از اصحاب قائم باشد باید منتظر باشد و باید كار به پارسایى و اخلاق نیك كند و چنین كسى منتظر است‏» .

 

روایات در این رابطه بسیار است كه نیاز به نقل همه آنها نیست.

 

طبق این آیات و روایات خداوند، وعده تشكیل حكومت واحد جهانى، بسط و غلبه دین اسلام بر كلیه ادیان، زمامدارى صالحان و شایستگان پیروزى حزب الله و غلبه لشكریان خدا بر جنود شیطان را داده است. البته این وعده تا كنون محقق نشده است و در روایات نیز، گفته شده كه این موضوع در عصر ظهور مهدى علیه السلام واقع خواهد شد. از این رو شیعه و آگاهان از اهل سنت، به چنان روزى معتقد شده و انتظار آن را مى‏كشند و كلام رسول خدا (افضل العبادة انتظار الفرج) (16) را مربوط به آن عصر و انتظار آن مدینه فاضله مى‏دانند.

 

بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت، آینده جهان، روشن و امید بخش است; هرچند كه امروزه تیره و تاریك مى‏باشد. از این رو ما به امید روزى نشسته‏ایم كه حاكمیت در آن، مخصوص ولى معصوم خدا و قوانین جارى در آن، مبتنى بر احكام الهى باشد، عدل و علم گسترش یافته و برادرى و برابرى در جامعه حاكم گردد. ظلم، ستم، جهل، تیرگى، كینه توزى و خون‏ریزى در آن ریشه كن گردد و از اختلافات و وجود طبقات برتر و فروتر و استكبار و استضعاف در آن، خبرى نباشد.

 

ب) ویژگى‏هاى عصر ظهور (مدینه فاضله اسلامى)

مدینه فاضله اسلامى - كه در عصر ظهور به دست مهدى آل محمد صلى الله علیه و آله وسلم بنا مى‏شود - ویژگى‏ها و خصایصى دارد كه آن را از سایر مدینه‏هاى بیان شده، ممتاز و جدا مى‏سازد; كه در ذیل به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:

 

1. حاكم در عصر ظهور

پیشرفت‏ها در عصر ظهور، معلول عواملى است كه یكى از آنها وجود رهبرى معصوم، پاك و منزه از هر نوع عیب و نقص (از قبیل احساسات حیوانى، خشم، غضب بى‏جا، شهوت، كبر و غرور و خودخواهى) است. او فقط وابسته به خدا است و به همه ملت‏ها، جمعیت‏ها و نژادها، با چشم مهربانى و برابرى نگاه مى‏كند و فرقى بین اقوام و قبایل قائل نیست. بین سیاه و سفید، آسیایى و آمریكایى و اروپایى و آفریقایى فرقى نمى‏گذارد و به همه با دید یكسان مى‏نگرد; در حالى كه رهبران دیگر دنیا چنین نیستند، و عالى‏ترین همت آنان، استثمار دیگران و هضم یك جامعه در جامعه قوى‏تر و كوشش براى یك ملت است. آنها مى‏خواهند ملتى را فداى ملت دیگر كنند و ذخایر طبیعى ملت ضعیف را به نفع ملت‏خود تصاحب نمایند.

 

اما رهبران الهى چون وابسته به جمعیت‏خاصى نبوده و خود را وابسته به خدایى مى‏دانند كه خالق و رازق همه است، هدفشان آسایش عمومى، آزادى گسترده و تشكیل یك سازمان عالى الهى است كه در سایه آن، بشر مانند افراد یك خانواده زندگى كنند و سفید و سیاه باهم برادر و برابر باشند.

 

آرى سرانجام اداره امور جهان، در كف با كفایت صالح‏ترین افراد بشر قرار خواهد گرفت و به بركت وجود آن حاكم معصوم الهى، بشریت از آسیب ظلم و ستم نجات یافته، از ترس فقر، پریشانى، ناامنى‏هاى گوناگون و بى عدالتى‏ها آزاد خواهد شد. اینك كه عالم به سوى یك آینده درخشان، تكامل روحانى و عقلانى، نظام مستحكم دینى و الهى، عصر صلح و صفا و برادرى و همكارى، پیش مى‏رود. ما نیز به امید آن عصر نورانى، با نشاط فراوان و دلى زنده پا برجا ایستاده و انجام وظیفه مى‏كنیم و تنها آرزوى ما، زندگى در پناه حكومت آن راد مرد عالم بشریت‏حضرت مهدى (عج) است.

 

2. حكومت در عصر ظهور

حكومتى كه در مدینه فاضله اسلامى و در عصر حاكمیت امام مهدى (عج) مستقر خواهد شد، در تمام جهات با حكومت‏هاى موجود در عالم فرق دارد. حاكم، نوع حكومت، قوانین و نظامات جارى در آن، هیچ شباهتى با حكومت‏هاى موجود در عالم ندارد: نوع حكومتش، الهى و بر مبناى ایمان به خداى یگانه و توحید خالص است و هدفش متحد كردن جماعت‏ها و ملت‏ها، برداشتن دیوارهاى امتیازات و اعتبارات بیهوده، برقرار كردن توحید كلمه، ایجاد همكارى و ارتباط بین مردم است. حاكم آن نیز امام معصوم، احیا كننده شریعت نبوى و مجرى قوانین اسلامى و دستورات الهى است. اسلام مى‏خواهد تمام اختلافات و جدایى‏ها را كه به نام‏هاى گوناگون پدید آمده، به وسیله عقیده توحیدى، از میان بردارد. تمامى اختلافات نژادى، طبقاتى، ملى، وطنى، جغرافیایى، مسلكى، حزبى و زبانى باید از میان برود و سبب امتیاز، افتخار و اعتبار نباشد و حتى در آن حكومت، اختلاف دینى هم باید كنار گذاشته شود و همه، در زیر پرچم اسلام تسلیم فرمان خدا باشند. این همان حكومت واحد جهانى است كه كره زمین با یك حاكم، یك نوع حكومت و با یك شیوه و روش عادلانه اداره مى‏شود. اسلام براى بشر چنین حكومتى را پیش بینى كرده و در حدودى كه وظیفه تشریع است، مقدمات آن را فراهم ساخته و عملى شدن آن را موكول به آماده شدن زمینه كامل آن كرده است. اساسا حفظ یك انسان كامل به عنوان ولى الله الاعظم و نگه‏دارى آن در پشت پرده غیبت، براى تشكیل چنان حكومت واحد جهانى است; زیرا تشكیل چنان حكومتى، از عهده انسان‏هاى عادى خارج است.

 

3. عدل در عصر ظهور

در اسلام، مساله عدل، از روز نخست در تمام زمینه‏ها مورد توجه و عنایت‏بوده است; از بعد عقیدتى و دینى گرفته تا بعد فقهى و اجتماعى، از قرآن و سنت‏بر مى‏آید كه عدل و مظاهر آن، پسندیده و موجب خشنودى حضرت حق است; اما قدر و منزلت آن، به علت گستردگى و اقامه آن در سطح وسیع اجتماعى است; یعنى، مردم آن قدر به رشد معنوى و كمال روحى نایل گردند كه تمام افراد یا حداقل اكثر آنان، خواهان عدل باشند و خود عملا آن را به اجرا گذارند.

 

پیامبران الهى، در ماموریت آسمانى خود، خواهان اقامه عدل در جهان و در بین همه انسان‏ها بوده‏اند و مى‏خواستند مردم را طورى تربیت كنند كه آنان خود قسط و عدل را به پا دارند; نه آن كه به زور و قدرت حاكم به عدالت تن دهند. قرآن كریم مى‏فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات وانزلنا معهم الكتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط‏» . (17)

 

از این آیه استفاده مى‏شود كه پیامبران مى‏خواستند، مردم را طورى تربیت كنند تا خود، قیام به قسط نمایند و عدل را بر پا دارند; لذا فرمود: «لیقوم الناس بالقسط‏» و نفرمود: «لیقیموا الناس بالقسط‏» تا معنایش این باشد كه پیامبران به عنوان حاكم عادل، مانند سایر زمامداران عادل، مردم را با نیروى نظامى و انتظامى و قدرت‏هاى اجرایى، به رعایت عدل وا دارند; زیرا فرق است‏بین این كه حاكمى خود عادل باشد و بخواهد در حكومت او عدل اجرا شود و به كسى ستم نگردد و بین آن كه مردم در جامعه، از نظر كمالات و درك عقلانى به جایى برسند كه خود اقامه عدل نمایند و بفهمند كه عدل برتر از ظلم است و در آنان كششى نسبت‏به ظلم نباشد.

 

به هر حال در اسلام و تعالیم الهى، عدل از جایگاه رفیعى برخوردار است تا جایى كه همه انسان‏ها مامور شده‏اند در تمام زمینه‏هاى زندگى خود - در اصول و فروع، در نظام اجتماعى و اقتصادى، سیاسى و نظامى، در گفتار و كردار و... عدالت را مراعات كنند:

 

«اعدلوا هو اقرب للتقوى; (18) عدالت ورزید كه عدالت‏به تقوا نزدیك‏تر است‏» .

 

و «اذا قلتم فاعدلوا; (19) وقتى سخن گفتید به عدالت‏سخن گویید» .

 

و «ان الله یامر بالعدل و الاحسان; (20) خداى متعال به عدل و احسان امر مى‏كند» .

 

و «و لا یجرمنكم شنان قوم على ان لا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى; (21) ...» .

 

رسول اكرم صلى الله علیه و آله فرموده است:

 

«من لم یحمد عدلا و لم یذم جورا فقد بارز الله تعالى بالمحاربة; (22) هر كس عدل را تمجید نكند و از جور و بیداد مذمت ننماید، به جنگ با خداى تعالى برخاسته است‏» .

 

آیات و روایات درباره شرافت، عظمت و اهمیت «عدالت‏» به قدرى زیاد است كه از گنجایش این نوشتار خارج است.

 

بنابراین كلمه عدل، واژه غریبى نیست; اما حقیقتى قریب هم نیست. بشر در طول تاریخ زندگى خود، همواره منتظر بوده كه روزى، این خواب تعبیر شود و عدل در جوامع بشرى حاكم گردد. انسان‏هاى بسیارى نیز با اندیشه عدل و عدالت‏خواهى، به فكر تعبیر این رؤیاى شیرین بشرى بر آمده و تلاش بسیار كرده‏اند; اما تلاش آنان در بیشتر موارد كم ثمر یا بى‏ثمر مانده و عدالت در معناى حقیقى آن، همچنان در عالم رؤیا باقى مانده است. وه چقدر سخت است تعبیر نشدن این رؤیاى شیرین و دلپذیر! رؤیایى كه تمامى اجزاى وجود انسان، در طول تاریخ، با آن عجین بوده و نگاه پر انتظار او، در تعبیر آن خسته و كم سو گشته است.

 

با همه این احوال، هیچ گاه آرزوى تعبیر شدن این رؤیا، در اعماق دل و جان انسان‏ها به یاس و ناامیدى تبدیل نشده است; اما هر چه بر شماره اوراق تاریخ افزون مى‏گردد، از شماره انتظار ما كاسته مى‏شود و این همان چراغ امیدى است كه قرن‏ها در دل انسان‏ها، به عشق آمدن آن منجى، روشن و فروزان است. به عشق او كه نامش «عدل‏» است:

 

«السلام على العدل المشتهر» و «اللهم صل على ولى امرك القائم المؤمل و العدل المنتظر» . (23)

 

دو چیز از شاخصه‏هاى اصلى حكومت او است:

 

1. حكومت واحد جهانى كه تنها او است كه چنین حكومتى را ایجاد مى‏كند.

 

2. عدل جهانى كه تنها در جامعه‏اى كه او تشكیل مى‏دهد و خود در راس آن قرار مى‏گیرد، عدل با تمام ابعادش گسترده مى‏شود. همان گونه كه حكومت او جهانى است، عدل او نیز گسترده و جهانى است و در روایات، این شاخصه از سایر شاخصه‏هاى دیگر كومت‏حضرت مهدى (عج)، بارزتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

 

«یملا الله الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا» .

 

رسول خدا در حدیثى فرمود: «ابشركم بالمهدى یبعث فى امتى على اختلاف من الناس و زلازل فیملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما، یرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض...; (24)

 

مژده مى‏دهم شما را به مهدى كه او در امت من، به هنگام اختلاف و سختى‏ها بر انگیخته مى‏شود. پس زمین را پر از قسط و عدل مى‏سازد; همان طورى كه از جور و ستم پر شده باشد. ساكنان آسمان و زمین از او راضى مى‏شوند و...» .

 

بنابراین در مدینه فاضله اسلامى و در عصر ظهور آن منجى عالم، عمدتا از عدل و قسط سخن به میان مى‏آید. دامنه عدالت او تا اقصى نقاط منازل و زوایاى ناپیداى جامعه، گسترده مى‏شود. عدالت همانند گرما و سرما در درون خانه‏هاى مردمان نفوذ مى‏كند و مامن و مسكن وجود آنان را سامان مى‏بخشد. (25)

 

در حكومت آن حضرت هیچ ویژگى به اندازه «عدل و قسط‏» ، برجستگى و روشنى ندارد و مردم آن حضرت را عمدتا از عدل او مى‏شناسند و الآن نیز آنچه در اولین لحظه از نام مبارك او در ذهن خطور مى‏كند، عدل او است.

 

4. علم در عصر ظهور

عصر ظهور، زمان گسترش و شكوفایى علم و دانایى است، و مدینه فاضله اسلامى، شهر علم و دانش است. با آمدن منجى عالم، همان گونه كه ظلم و بیداد جاى خود را به عدل و دادگرى مى‏سپارد، و نابسامانى‏هاى اجتماعى به سامان مى‏گراید; جهل و نادانى نیز جاى خود را به علم و دانایى مى‏دهد و جهان از نور عقل و دانش آكنده مى‏شود. علوم و دانش‏هایى كه در طول اعصار و قرون در پشت پرده‏ها مكنون مانده بود، ابراز مى‏گردد و مرز دانایى و یادگیرى تا سراپرده منازل و اعماق وجود تك تك انسان‏ها، گسترش مى‏یابد.

 

امام صادق علیه السلام در این باره فرموده است:

 

«العلم سبعة وعشرون حرفا فجمیع ما جائت‏به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتى الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرین حرفا فبثها فى الناس و ضم الیها الحرفین حتى یبثها سبعة و عشرین حرفا; (26)

 

علم و دانش 27 حرف است و 27 شعبه و شاخه دارد. تمام آنچه پیامبران الهى براى مردم آوردند، دو حرف بیش نبود و مردم تا كنون جز آن دو حرف را نشناخته‏اند. اما هنگامى كه قائم ما قیام كند. 25 حرف و شاخه و شعبه دیگر را آشكار و در میان مردم منتشر مى‏سازد و دو حرف دیگر را با آن ضمیمه مى‏كند تا 27 حرف كامل و منتشر گردد» .

 

این حدیث‏به روشنى، جهش فوق العاده علمى عصر انقلاب مهدى (عج) را مشخص مى‏سازد; یعنى، تحول و پیشرفتى به میزان بیش از دوازده برابر، نسبت‏به تمامى علوم و دانش‏هایى كه در عصر همه پیامبران راستین به بشریت اعطا شده است، پیش مى‏آید و درهاى تمامى رشته‏ها و شاخه‏هاى علوم مفید و سازنده، به روى انسان‏ها گشوده مى‏شود و راهى را كه بشر طى هزاران سال پیموده، به میزان بیش از دوازده برابر آن در اندك زمانى پیموده مى‏شود.

 

حضرت امام باقر علیه السلام نیز فرموده است:

 

«اذا قام قائمنا وضع الله یده على رؤوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت‏بها احلامهم; (27)

 

هنگامى كه قائم ما قیام كند، خداوند دست محبتش را به سر بندگان مى‏گذارد و عقول آنها را با آن كامل و افكارشان را پرورش داده تكمیل مى‏كند» .

 

بدین ترتیب، در پرتو ارشاد و هدایت‏حضرت مهدى (عج) و در زیر دست عنایت او، مغزها در مسیر كمال به حركت در مى‏آید و اندیشه‏ها شكوفا مى‏شوند. كوته بینى‏ها، تنگ‏نظرى‏ها و افكار پست و پلید - كه سرچشمه بسیارى از تضادها و برخوردهاى خشونت‏آمیز اجتماعى است - ، برطرف مى‏گردد. مردمى بلند نظر، با افكارى باز و سینه‏هایى گشاده و همتى والا و بینشى وسیع، پرورش مى‏یابند، لذا هر 27 حرف علم پیاده مى‏شود.

 

5. ارتباطات در عصر ظهور

در عصر ظهور، به جهت جهش علمى و پیشرفت فن آورى و صنعت، وسایل ارتباطات و اطلاعات آن قدر پیشرفته خواهد بود كه دنیا را همچون كف دست نشان مى‏دهد و براى آگاهى به اقصى نقاط كشور، نیازى به وسایل و ابزار ارتباطى امروزى نیست. از این رو حكومت مركزى، نسبت‏به كل عالم - كه تحت‏حكومت واحد او هستند - تسلط كامل دارد و به موقع و بدون فوت وقت، وارد عمل شده، مشكل را حل مى‏كند و هرگونه توطئه و فساد را در نطفه خفه مى‏سازد. بین امام مهدى (عج) و مردم، نامه رسانى وجود ندارد و مردم در هر نقطه‏اى از كره زمین، امام را مشاهده مى‏كنند و امام با آنان سخن مى‏گوید. این مساله، اختصاص به امام و رعیت ندارد; بلكه مردم عادى نیز با همدیگر سخن مى‏گویند و همدیگر را مشاهده مى‏كنند، در حالى كه یكى در مشرق عالم و دیگرى در مغرب آن است.

 

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

 

«ان قائمنا اذا قام مد الله لشیعتنا فى اسماعهم و ابصارهم حتى لا یكون بینهم و بین القائم علیه السلام برید، یكلمهم فیسمعون، و ینظرون الیه و هو فى مكانه; (28)

 

هنگامى كه قائم ما قیام كند، خداوند آن چنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت مى‏كند كه میان آنان و آن حضرت (رهبر و پیشوایان) نامه رسان نخواهد بود، با آنها سخن مى‏گوید و آنان سخنش را مى‏شنوند و او را مى‏بینند; در حالى كه او در مكان خویش است [و مردم در نقاط دیگر جهان]» .

 

وسایل انتقال صدا و تصویر، به طور همگانى، ساده و آسان در اختیار همه پیروان او قرار مى‏گیرد; آن چنان كه چیزى به نام اداره پست در آن عصر، چیز زایدى به حساب مى‏آید و مسائل جارى آن حكومت، بدون نیاز به كاغذ بازى، حل و فصل مى‏شود; زیرا همه دستورها و برنامه‏ها با سیستم «شهود و حضور» ابلاغ و اجرا مى‏شود.

 

امام صادق علیه السلام، در گفتار دیگرى این حقیقت را به طور بارزى تكمیل فرموده است:

 

«ان المؤمن فى زمان القائم و هو بالمشرق لیرى اخاه الذى فى المغرب وكذا الذى فى المغرب یرى اخاه الذى بالمشرق; (29)

 

مؤمن در زمان حضرت مهدى (عج) در حالى كه در مشرق است‏برادر خود را در مغرب مى‏بیند و همچنین كسى كه در مغرب است، برادرش را در مشرق مشاهده مى‏كند» .

 

بنابراین ارتباط مستقیم نه تنها در سطح حكومت; بلكه در میان عموم نیز عملى مى‏شود. در این زمان پیوندهاى ظاهرى، جسمانى و معنوى دل‏ها را استحكام مى‏بخشد، به گونه‏اى كه جهان به راستى به شكل یك خانه و مردمش همچون اهل یك خانواده در مى‏آیند.

 

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

 

«اذا تناهت الامور الى صاحب هذا الامر رفع الله تبارك وتعالى له كل منخفض من الارض وخفض له كل مرتفع حتى تكون الدنیا عنده بمنزلة راحته فایكم لو كانت فى راحته شعرة لم یبصرها; (30)

 

وقتى كارها به صاحب اصلى ولایت [حضرت مهدى علیه السلام] برسد، خداوند هر نقطه فرورفته‏اى از زمین را براى او مرتفع و هر نقطه مرتفعى را پایین مى‏برد. آن چنان كه تمام دنیا نزد او به منزله كف دستش خواهد بود. كدام یك از شماها اگر در كف دستش مویى باشد، آن را نمى‏بیند؟»

 

طبق این حدیث در عصر ظهور، یك سیستم نیرومند و مجهز، براى انتقال تصویرها به وجود خواهد آمد كه شاید تصور آن امروزه براى ما مشكل باشد. تمام جهان به منزله كف دست‏خواهد شد و پستى و بلندى‏هاى زمین، مانع از رؤیت موجودات روى زمین نخواهد بود. البته بدون یك چنین سلطه اطلاعاتى و ارتباطى بر تمام كره زمین، حكومت واحد جهانى و صلح، امنیت و عدالت‏به طور همه جانبه، امكان‏پذیر نخواهد بود. براى اداره چنان حكومتى، امكانات زیادى لازم است كه خداوند آنها را در اختیار او و تشكیلاتش قرار مى‏دهد.

 

امام باقر علیه السلام نیز فرموده است:

 

«انما سمى المهدى لانه یهدى الى امر خفى حتى انه یبعث الى رجل لا یعلم الناس له ذنب فیقتله حتى ان احدكم یتكلم فى بیته فیخاف ان یشهد علیه الجدار; (31)

 

حضرت مهدى (عج) از این جهت مهدى نامیده شده است كه به امور مخفى و پنهان هدایت مى‏شود، تا آن جا كه گاه او به سراغ كسى مى‏فرستد كه مردم او را بى‏گناه دانسته و به قتل مى‏رساند [زیرا از گناه نهانى او همانند قتل نفس كه موجب قصاص است آگاه است] و تا آن جا كه برخى از مردم هنگامى كه درون خانه خود سخن مى‏گویند، مى‏ترسند دیوار بر ضد آنها شهادت دهد» .

 

این حدیث نیز گواه آن است كه در آن عصر، نیكان و پاكان در نهایت آزادى به سر مى‏برند; خلافكاران چنان تحت كنترل‏اند كه ممكن است امواج صوتى آنان، با وسایل پیشرفته‏اى از دیوار خانه‏هایشان باز گرفته شود و به هنگام لزوم، مى‏توان فهمید كه آنها در درون خانه چه گفته‏اند؟ !

 

گفتنى است كه این پیشرفت‏هاى عظیم، محصول تكامل علمى عصر بعد از ظهور است، نه اعجاز; زیرا زندگى بشر در این عالم، باید مطابق سنت‏هاى طبیعى باشد; نه اعجازى كه امرى استثنایى و براى موارد ضرورى و فوق العاده است، آن هم در مسیر اثبات حقانیت دعوت نبوت یا امامت.

 

6. رفاه و آسایش در عصر ظهور

مدینه فاضله اسلامى، در حقیقت آرمان شهر آسایش و رفاه همگانى است. رفاه و تنعم به گونه‏اى خواهد بود كه دیگر نیازمندى در سطح جامعه یافت نمى‏شود; چون توزیع عادلانه منابع و ثروت جایى براى فقر و طبقه ضعیف باقى نمى‏گذارد. در آن جامعه، مانند جوامع كنونى عمل نمى‏شود كه بیش از هشتاد درصد ثروت، در دست كمتر از بیست درصد و بیست درصد آن در دست هشتاد درصد مردم باشد و در نتیجه طبقه مرفه و فقیر پیدا شود.

 

به علاوه در آن عصر، به جهت اجراى عدالت، نه آسمان از ریزش بركات خود بر مردم دریغ مى‏ورزد و نه زمین امساك مى‏كند; بلكه هرچه دارند در اختیار بشر قرار مى‏دهند. از این رو در شهر عدالت كه حقوق انسان‏ها محور توجه و برنامه ریزى است، بالطبع بذر این توجه، محصولى چون رفاه و برخوردارى همگانى از موهبت‏هاى الهى را در پى خواهد داشت. این موضوع در روایات اهل بیت علیهم السلام به خوبى تبیین شده است:

 

«انه یبلغ سلطانه المشرق والمغرب وتظهر له الكنوز ولایبقى فى الارض خراب الا یعمره; (32)

 

حكومت او شرق و غرب جهان را فرا مى‏گیرد و گنج‏هاى زمین براى او ظاهر مى‏شود و در سرتاسر جهان جاى ویرانى باقى نخواهد ماند; مگر این كه آن را آباد خواهد ساخت‏» .

 

امام صادق علیه السلام فرمود: «اذا قام القائم حكم بالعدل وارتفع فى ایامه الجور وآمنت‏به السبل واخرجت الارض بركاتها ورد كل حق الى اهله... و حكم بین الناس بحكم داود وحكم محمد صلى الله علیه و آله وسلم فحینئذ تظهر الارض كنوزها وتبدى بركاتها ولایجد الرجل منكم یومئذ موضعا لصدقته ولا لبره لشمول الغنى جمیع المؤمنین...; (33)

 

وقتى كه قائم قیام كند، حكومت را براساس عدالت قرار مى‏دهد و ظلم و جور در دوران او برچیده مى‏شود و جاده‏ها در پرتو وجودش، امن و امان مى‏گردد، و زمین بركاتش را خارج مى‏سازد و هر حقى به صاحبش مى‏رسد، و در میان مردم، همانند داود و محمد صلى الله علیه و آله حكم و داورى مى‏كند. در این هنگام زمین گنج‏هایش را آشكار مى‏سازد و بركات خود را ظاهر مى‏كند و كسى موردى را براى انفاق و صدقه و كمك مالى نمى‏یابد; زیرا همه مؤمنان بى نیاز و غنى خواهند شد...» .

 

بیان ظاهر شدن بركات زمین و خارج شدن گنج‏ها، نشان مى‏دهد كه هم مساله زراعت و كشاورزى به اوج ترقى خود مى‏رسد و هم تمام منابع زیر زمینى، كشف و مورد استفاده قرار مى‏گیرد. در آمد سرانه افراد، آن قدر بالا مى‏رود كه در هیچ جامعه‏اى، فقیرى پیدا نمى‏شود و همه به سر حد بى نیازى و خود كفایى مى‏رسند.

 

امام على علیه السلام فرمود: «یزرع الانسان مدا، یخرج له سبعماة مد كما قال الله تعالى كمثل حبة انبتت‏سبع سنابل فى كل سنبلة ماة حبة والله یضاعف لمن یشاء; (34) [در عصر حضرت مهدى] انسان یك مد مى‏كارد و هفتصد مد برداشت مى‏كند، چنان كه مضمون آیه شریفه قرآن است‏» .

 

رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:

 

و یخرج له الارض افلاذ كبدها ویحثوالمال حثوا ولایعده عدا; (35)

 

زمین در آن عصر قطعات كبد خود را براى او بیرون مى‏فرستد و او ثروت بدون شماره و محاسبه در میان مردم پخش مى‏كند.»

 

رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم فرمود:

 

«ابشركم بالمهدى یملا الارض قسطا كما ملئت جورا وظلما، یرضى عنه سكان السماء والارض یقسم المال صحاحا فقال رجل ما معنى صحاحا؟ قال: بالتسویة بین الناس، ویملا قلوب امة محمد غنى ویسعهم عدله حتى یامر منادیا ینادى یقول: من له بالمال حاجة فلایقوم من الناس الا رجل واحد ثم یامر له بالمال فیاخذ ثم یندم ویرد; (36)

 

شما را به ظهور حضرت مهدى علیه السلام بشارت مى‏دهم كه زمین را پر از عدالت مى‏كند، همان گونه كه پر از جور و ستم شده است. ساكنان آسمانها و زمین از او راضى مى‏شوند و اموال و ثروت‏ها را به طور صحیح تقسیم مى‏كند. شخصى پرسید تقسیم صحیح ثروت چیست؟ فرمود: به طور مساوى در میان مردم تقسیم شود و دل‏هاى پیروان محمد را پر از بى نیازى كند و عدالتش همه را فراگیرد، تا آن جا كه دستور دهد كسى با صداى بلند صدا زند كه هر كس نیاز مالى دارد، برخیزد. هیچ كس جز یك نفر بر نمى‏خیرد، سپس امام دستور مى‏دهد مال قابل ملاحظه‏اى به او بدهند; اما او به زودى پشیمان مى‏شود كه چرا آزمند و حریص بوده است و مال را بر مى‏گرداند» .

 

7. سفر به فضا در عصر ظهور

در عصر ظهور، به جهت وسایل فوق مدرنى كه در اختیار مردم قرار مى‏گیرد، سفر به فضا و كرات بالا، همانند سفرهاى زمینى امرى عادى خواهد شد. البته روایات این باب، سفر به آسمان‏ها را براى خود آن حضرت مى‏دانند; لكن ظاهرا وضع آن زمان، به گونه‏اى خواهد بود كه سفر به آسمان‏ها همانند سفر از قاره‏اى به قاره دیگر در عصر ما بوده و امكانات سفر به فضا، در اختیار همه قرار خواهد گرفت; یعنى، زندگى بر روى زمین در آن مدینه فاضله، وارد مرحله جدیدى خواهد شد كه به طور كلى با وضعیت گذشته فرق دارد. همان گونه كه امروزه بشر به پیشرفت‏هایى در صنایع و نرم‏افزار ست‏یافته كه اگر در گذشته گفته مى‏شد، پذیرش آن تنها از طریق اعجاز مورد قبول واقع مى‏شد. از این رو پیشرفت‏هاى آن عصر براى مردم امروز ما، به آسانى قابل قبول نیست و عده‏اى هم آن را از باب اعجاز حضرت مهدى (عج) قبول مى‏كنند.

 

امام باقر علیه السلام در همین رابطه مى‏فرماید:

 

«ذخر لصاحبكم الصعب، قلت: وما الصعب؟ قال ما كان من سحاب فیه رعد وصاعقة او برق، فصاحبكم یركبه، اما انه سیركب السحاب ویرقى فى الاسباب اسباب السماوات السبع و الارضین السبع; (37)

 

براى صاحب و سرور شما حضرت مهدى علیه السلام آن وسیله سركش ذخیره شده است. راوى مى‏گوید: گفتم: منظور از وسیله سركش چیست؟ امام فرمود: ابرى است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه یا برق است. او بر این وسیله سوار مى‏شود، آگاه باشید او به زودى بر ابرها سوار مى‏شود و به آسمان‏ها و زمین‏هاى هفتگانه صعود مى‏كند» .

 

مسلما منظور از ابر، این ابر معمولى نیست; چون ابرهاى معمولى وسیله‏اى نیستند كه بتوان با آنها سفر فضایى كرد; زیرا آنها در جو زمین در حركت‏اند و با زمین فاصله چندانى ندارند و نمى‏توانند از آن بالاتر روند. پس منظور وسیله فوق العاده سریعى است كه در آسمان، به صورت توده‏اى فشرده از ابر به نظر مى‏رسد و غرشى همانند رعد و قدرت و شدتى همچون صاعقه دارد. به هنگام حركت، دل آسمان را با نیروى فوق العاده خود، مى‏شكافد و به پیش مى‏رود و مى‏تواند تا هر نقطه‏اى از آسمان حركت كند.

 

بدین ترتیب، آن وسیله‏اى فوق مدرن بوده و شبیه آن در وسایل كنونى وجود ندارد و از تصور ما بیرون است.

 

8. امنیت و سلامت در عصر ظهور

از جمله نیازهاى اساسى بشر - كه در هرم نیازهاى وى جایگاه ویژه‏اى دارد - امنیت است. این نیاز در ابعاد مختلف تجلى مى‏یابد: امنیت اخلاقى، اقتصادى، حقوقى، اجتماعى، خانوادگى و... از روایات ظهور استفاده مى‏شود، كه مدینه فاضله اسلامى، شهر امن و سلام است; آن هم در معناى واقعى و در تمامى ابعاد آن.

 

قرآن كریم به انسان‏ها و مؤمنان مستضعف، وعده چنین شهر امن و سلامت را داده و فرموده است: «زندگى شما پس از خوف تبدیل به امن مى‏گردد» ; ولى تا كنون چنین امنیتى براى بشر در عالم تحقق پیدا نكرده است. و ائمه اطهار علیهم السلام در تفسیر این آیه فرموده‏اند: منظور، عصر ظهور حضرت مهدى آل محمد است.

 

قرآن مى‏فرماید:

 

«وعد الله الذین آمنوا منكم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فى الارض كما استخلف الذین من قبلهم و یمكنن لهم دینهم الذى ارتضى لهم، و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا... » . (38)

 

در این آیه، سه وعده صریح به مؤمنان وارسته داده شده است:

 

استخلاف در زمین; یعنى، حكومت در زمین به عنوان نمایندگى از خدا، (حكومت‏حق و عدل) ;

 

تمكین دین; یعنى، نفوذ معنوى و حكومت قوانین الهى بر تمامى عرصه‏هاى زندگى;

 

تبدیل خوف به امنیت; یعنى، بر طرف شدن تمامى عوامل ترس و ناامنى و جایگزین شدن امنیت كامل و آرامش در همه روى زمین.

 

امام زین العابدین علیه السلام فرموده است:

 

«هم و الله شیعتنا اهل البیت‏یفعل الله ذلك بهم على یدى رجل منا و هو مهدى هذه الامة; (39) این گروه به خدا قسم همان پیروان ما هستند كه خداوند به وسیله مردى از خاندان ما، این موضوع را تحقق مى‏بخشد و او مهدى این امت است‏» .

 

امام صادق علیه السلام نیز فرمود:

 

«نزلت فى القائم و اصحابه...» ; (40) این آیه در شان قائم آل محمد و اصحاب او نازل شده است‏» .

 

از این رو، مى‏گوییم مدینه فاضله عصر ظهور، همان مدینه امن و سلامت مورد وعده آیه یاد شده است.

 

9. تربیت در عصر ظهور

بشر در چندین قرن اخیر، براى آسایش تن، هر چه فرمول اقتصادى و سیاسى و هر چه امكانات علمى و تكنیكى در اختیار داشته، به استخدام در آورده است تا شاید بتواند آسایش این جهانى انسان را بدو باز گرداند. حال آن كه او، پس از این همه تلاش، هیچ گونه آرامشى در خود نمى‏یابد. جهان را تنگ و تاریك و سرد مى‏بیند و در آن احساس حقارت و پوچى مى‏كند و این حالت‏به اعتقاد منتقدان درون این نظام (انسان محورى و انسان‏مدارى)، جز به نابودى انسان نمى‏انجامد.

 

اما در مدینه فاضله اسلامى، تنها سخن از آسایش تن و وفور ثروت و رفاه مادى نیست; بلكه در تصویر مهندسان این مدینه فاضله، انسان موجودى است داراى ابعاد مختلف كه تكامل و رشد او در گرو رشد متوازن تمامى آن ابعاد است. مدینه فاضله و بهشت زمینى موعود، تحقق نمى‏یابد; مگر آن كه بارقه‏اى از آسمان در آن حلول كند. تربیت و پرورش روح انسان‏ها و توجه به اخلاق و فضایل معنوى - كه از اساسى‏ترین برنامه‏هاى ظهور است - در همین راستا معنا مى‏یابد. مدینه فاضله در عین این كه شهر عدالت است، شهر رفاه، امنیت، تربیت، سجایا و فضایل انسانى نیز هست. در آن محیط، انسان‏هاى صالح تربیت مى‏یابند تا جامعه‏اى آرمانى و صالح بنا نهند. انسان‏ها علاوه بر دستیابى به غناى مالى، از غناى قلبى و روحى نیز بهره‏مند خواهند شد و در كنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اكمال اخلاق و فضیلت‏هاى انسانى نیز راه خواهند یافت. كینه‏هاى اخلاقى از قلب‏ها ریشه كن مى‏گردد. دروغ، تزویر و نامردمى، در روابط اجتماعى، جاى خود را به یك رویى و یك رنگى مى‏بخشد. در واقع، در چنین بسترى رفاه و عدالت و امنیت نیز معنا پیدا مى‏كند و حقیقت‏خویش را باز مى‏یابد. جز با این نگرش همه جانبه به انسان و در كنار هم چیدن اجزاى حقیقى او نمى‏توان به تعبیر رؤیاى همیشگى انسان در تاسیس مدینه فاضله انسانى دست‏یافت. (41)

 

به هر حال ویژگى‏هاى آن مدینه فاضله، بیش از آن است كه در یك مقال بگنجد; ولى به جهت پرهیز از اطاله كلام، بیان سایر ویژگى‏هاى آن به وقت دیگرى موكول مى‏شود


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود