چكیده مقاله :
ایا موضوع كیفیت دارای جنبه های اجتماعی است ؟ چه رابطه ای بین ایفای الزامات كیفیت و جوانب اجتماعی وجود دارد؟ ایا وسعت این مفهوم تا كجاست ؟ ایا محدودیتی دارد ؟ و بالاخره از مقوله ای كه امروزه به عنوان افق مهمی از مدیریت كیفیت مطرح است چه می فهمیم و در باره ان چه می دانیم ؟
الگو های مدیریت كیفیت و همچنین جوایز تعالی سازمانی همگی به اشكال مختلف از سازمانها می خواهند كه تعهدات خودشان را نسبت به جامعه ای كه در ان كار و زندگی می كنند و قرار است به ان خدمت نمایند مشخص كنند و به این تعهدات عمل نمایند . در شرایط جهانی شدن محیط كار و فعالیت ، پیوسته ضرورت این مقوله از مرزهای ملی و منطقه ای فراتر رفته و اهمیت و اثر ان بیشتر و بیشتر می گردد.
با تكامل و توسعه طبیعی مفهوم كیفیت طی دهه اخیر این اندیشه امروزه شكل گرفته است كه منطقا هدف نهائی از تلاش ها و كوشش های فراگیر در افزایش كیفیت كالاها و خدمات باید این باشد كه نسل حاضر جامعه را با شرایطی بهتر از انچه كه به او تحویل داده شده است به نسل اینده واگذار نماید. تداوم و پایداری تنها با این شرط مقبول و معقول است كه نسل حاضر دست اندر كار در فعالیت های تولیدی و خدماتی ، خواسته ها و نیازهای خود را به نحوی ایفا و تامین نماید كه توانائی ها و امكانات بالقوه نسل های اتی را برای زندگی انسانی و راحت تخریب وقربانی ننماید. در واقع تعالی سازمانی بدون توجه به این ضرورت های استراتژیك شعاری تو خالی و بی محتواست.
با الزامات جدید و خطیری كه در قرن بیست و یكم مطرح است ، عدم توجه به این موضوعات اساسی به موقعیت های بحرانی و خطرناك منجر می گردد كه اثرات نامطلوب و تخریبی ان روی افراد، سازمانها و جوامع اقتصادی برای همیشه ماندگا رخواهد شد. در این مقاله سعی می گردد با بررسی تعاریف كیفیت ، نشان داده شود كه كیفیت به معنی جامع كلمه در واقع حاوی مسئولیت های اجتماعی خطیر می باشد و در این راستا ملاحظه و توجه به منافع كلیه ذینفعان و از جمله ایندگان ضروری است. ابراز متدولوژی ، ابزار و فنون و راهكار های ایفای مسئولیت های اجتماعی سازمانها از موضوع این بررسی خارج است .
1- مقدمه :
" مسئولیت اجتماعی سازمان " چه مقوله ای ست؟ ایا ساز جدیدی است كه كوك شده تا دست اندركاران كسب و كار را در این محیط پیچیده و مشكل سرگرم نماید ؟ ایا ترفند جدیدی ، پس از ترفند های مختلف مربوط به مدیریت كیفیت و امواج داغ و هیاهو های پر سر و صدائی مانند شش سیگما است ؟ ایا تب جدیدی است كه عده ای براه انداخته اند تا به نان و نوائی برسند؟ و یا یك موضوع حیاتی است كه از ان گریزی نیست.
" مسئولیت اجتماعی سازمان " یك فلسفه و رویكرد نوین مدیریتی است توام با مجموعه ای از ابزار و فنون و تمهیدات كه موجب می گردد سازمانها به تعهدات اجتماعی خود به معنای وسیع كلمه پاسخگو باشند تا درنتیجه ان كسب و كارشان پایدار تر شده و از تداوم بیشتر برخوردار گردد. بدین ترتیب بحث بر توسعه دیدگاه و تحقق منافع دراز مدت سازمانهاست . رویكردی است برای سازماندهی فعالیت های سازمان تا جوانب اقتصادی ، زیست محیطی و اجتماعی به نحو توام و بخصوص مسئولانه رعایت شود. به تعبیری می توان گفت این رویكرد نوین در مقابل تك روی و فرد گرائی سازمانهاست در محیطی كه پیوسته ضرورت مشاركت و همكاری جمعی افزایش می یابد . بدین دلیل مقوله ای مرتبط و وابسته به كیفیت مدیریت و راهبری سازمان است. لذا در بررسی موضوع " مسئولیت اجتماعی سازمان " می توان پرسید سازمان با منافع خود چه كار می كند؟ ایا انرا در یك فرایند زایا و مولد برای تضمین و تداوم منافع اتی خود به كار می گیرد یا منافع حاصله كوتاه مدت را دریك دایره بسته به جریان می اندازد؟ چگونه سازمان منافع كلیه ذینفعان خود را با دید و نگرش بلند مدت طرح ریزی ، تضمین و تامین می نماید ؟
مسئولیت اجتماعی سازمان موضوعی با اهمیت جهانی است كه ابعاد و دامنه های ان بسیار بیشتر از مسئولیت ها و توانائی های مدیریت یك سازمان منفرد است. با این حال این مقوله مهم وقتی ایفا خواهد شد كه هر سازمان نقش خود را در این رابطه به درستی یافته و سهم خود را نسبت به ان ادا و ایفا نماید. علیرغم كلان بودن موضوع ، انتظار می رود هر سازمان اعم از تولیدی و خدماتی در انچه كه به ان دایره نفوذ گفته می شود ، عملكرد مسئولانه خود را نشان دهد.
ادامه در لینک ذیل ...