مقاله ها
نویسنده : علی اصغر دشتی
بازدید : 497

 

اشاره:



«كیومرث‌ مرادی‌» از كارگردانان‌ جوان‌ این‌ چند سال‌ است‌ كه‌ در كنار نویسنده‌ی‌ گروه‌اش‌، نغمه‌ ثمینی‌، توانست‌ سه‌ نمایش‌ قابل‌ تأمل‌ را به‌ اجرا درآورد. نمایش‌ «خواب‌ در فنجان‌ خالی‌» آخرین‌ آن‌هاست‌ كه‌ در حال‌ حاضر در سالن‌ قشقایی‌ در حال‌ اجراست‌. گفت‌وگوی‌ ما با كیومرث‌ مرادی‌ را در پی‌ بخوانید.


نمایش‌ «خواب‌ در فنجان‌ خالی‌» همكاری‌ سوم‌ شما با خانم‌ نغمه‌ ثمینی‌، نویسنده‌، بعد از نمایش‌های‌ «افسون‌ معبد سوخته‌» و «رازها و دروغ‌ها»ست‌. آن‌چه‌ از روند این‌ سه‌ اجرا فهمیده‌ می‌شود، جست‌وجوی‌ یك‌ زبان‌ و در نهایت‌ بالندگی‌ست‌.
سوال‌ من‌ این‌ است‌: مسیر این‌ همكاری‌ میان‌ نویسنده‌ و كارگردان‌ و تركیب‌ متن‌ و اجرا در گروه‌ شما چگونه‌ طی‌ می‌شود؟

پروسه‌ی‌ كاری‌ كه‌ ما در گروه‌مان‌ انجام‌ می‌دهیم‌، شاید كمی‌ متفاوت‌ با پروسه‌ی‌ كاری‌ باشد كه‌ دیگر گروه‌ها انجام‌ می‌دهند. بعضی‌ كارگردان‌ها از نویسنده‌ای‌ درخواست‌ می‌كنند كه‌ اگر متن‌ آماده‌ای‌ دارد، به‌ آن‌ها بدهد. بعد آن‌ متن‌ را می‌گیرند، می‌خوانند و كار می‌كنند، اما پروسه‌ای‌ كه‌ من‌ در این‌ سه‌ سال‌، در همكاری‌ با خانم‌ ثمینی‌ تجربه‌ كرده‌ام‌، یك‌ همراهی‌ مطلق‌ است‌ و فكر می‌كنم‌ كه‌ همین‌ هم‌گام‌ بودن‌ باعث‌ بلوغ‌ من‌ و هم‌چنین‌ بلوغ‌ خانم‌ ثمینی‌ شده‌ است‌. ما از شروع‌ طرح‌ و در واقع‌ تفكر، با این‌كه‌ هر كدام‌ در زمینه‌ كار خود می‌اندیشیم‌، گام‌ به‌ گام‌ با هم‌ حركت‌ می‌كنیم‌.
حركت‌ نمایش‌نامه‌ و نمایش‌، خیلی‌ در همدیگر تنیده‌ شده‌اند، اما این‌ متن‌ خاص‌، به‌ دلیل‌ فضایی‌ كه‌ در دل‌ خود مخفی‌ دارد ــ یعنی‌ فضای‌ «جریان‌ سیال‌ ذهن‌» و آرام‌ آرام‌ لایه‌های‌ خود را نشان‌ می‌دهد، در ابتدا من‌ را با این‌ فضا درگیر كرد و در نهایت‌ به‌ یك‌ فكر تصویری‌ رساند. بنابراین‌ بخشی‌ از تكامل‌ كار در نمایش‌نامه‌ بود و بخشی‌ دیگر را من‌ به‌ عنوان‌ كارگردان‌ تكمیل‌ كردم‌. به‌ هر حال‌، این‌ رابطه‌ی‌ بین‌ نویسنده‌ و كارگردان‌ است‌. نمایش‌نامه‌ تعریفی‌ از فرم‌ و فضا به‌ من‌ می‌دهد كه‌ این‌ فضای‌ ذهنی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ تصویر و نمایشی‌ شدن‌، نیازمند یك‌ سری‌ فاكتورها و نشانه‌هاست‌. خود نشانه‌شناسی‌ در هنر تئاتر دارای‌ یك‌ تعریف‌ است‌ و شاخصه‌هایی‌ برای‌ خود دارد كه‌ تقسیم‌ می‌شود به‌ حركات‌، حس‌، بازی‌ و بازیگری‌، افكت‌ها، موسیقی‌، تصویر نمایشی‌، تحلیل‌ نمایشی‌، لباس‌، صحنه‌، رنگ‌، نور و... كه‌ من‌ همه‌ی‌ اینها را لحاظ‌ كرده‌ام‌.

در راستای‌ چیزی‌ كه‌ بیش‌ از همه‌ در این‌ نمایش‌ زمینه‌ساز و بازگوكننده‌ی‌ نمایش‌نامه‌ است‌، چینش‌ زمانی‌ یا بهتر بگویم‌ تركیب‌ زمان‌ست‌ و دو عنصری‌ كه‌ به‌ ارائه‌ی‌ این‌ تمهید، طبیعت‌ بخشیده‌، سایه‌ و صداست‌. درباره‌ی‌ سیر این‌ فرآیند بیش‌تر توضیح‌ دهید.

در نمایش‌نامه‌ نوشته‌ شده‌ است‌: فرامرز به‌ فرامرزخان‌ تبدیل‌ می‌شود، یا ماه‌ لیلی‌ جوان‌ می‌شود. این‌ تبدیل‌ شدن‌ها باید پروسه‌ای‌ را طی‌ كند. این‌ پروسه‌ بر اساس‌ تحلیل‌ متن‌ اتفاق‌ می‌افتد. جریان‌ سیال‌ ذهن‌ درون‌ متن‌، باید برای‌ تماشاگر تئاتر تصویر شود. بنابراین‌ وقتی‌ ما به‌ تعریف‌ آن‌ از نظر علمی‌ رجوع‌ می‌كنیم‌ و ساختارهای‌ این‌گونه‌ را در این‌ ادبیات‌ بررسی‌ می‌كنیم‌، به‌ این‌ نتیجه‌ می‌رسیم‌ كه‌ چقدر خوب‌ می‌شود از آن‌ در اجرا استفاده‌ كرد. مثالی‌ می‌زنم‌؛ در دو ــ سه‌ صحنه‌ی‌ اول‌ می‌بینیم‌ كه‌ همه‌ چیز بسیار واقعی‌ در حال‌ اتفاق‌ افتادن‌ است‌، به‌ دلیل‌ این‌كه‌ هنوز وارد آن‌ فضا نشده‌ایم‌. وقتی‌ داستانی‌ از ماركز می‌خوانیم‌، می‌بینیم‌ همه‌ چیز خیلی‌ راحت‌ و واقعی‌ در حال‌ پیش‌روی‌ است‌، ناگهان‌ سربلند می‌كنی‌ می‌بینی‌ جای‌ دیگری‌ هستی‌، وارد جریان‌ ذهن‌ شده‌ای‌، به‌ یك‌ موج‌ افتاده‌ای‌ كه‌ دارد تو را به‌ جای‌ دیگری‌ می‌برد، بدون‌ آن‌كه‌ خودت‌ متوجه‌ شوی‌. یعنی‌ آرام‌ آرام‌ نشانه‌های‌ خود را طرح‌ كرده‌ است‌؛ یا درهایی‌ كه‌ در فیلم‌ « Theothers » به‌ تدریج‌ باز می‌شوند، این‌ را به‌ تو می‌گویند كه‌ قرار است‌ این‌ فیلم‌ با فیلم‌های‌ دیگر تفاوت‌ داشته‌ باشد، قرار است‌ با یك‌ فضا درگیر شوی‌ كه‌ زمینه‌هایش‌ به‌ تدریج‌ چیده‌ می‌شود. بنابراین‌، این‌ نمایش‌نامه‌ هم‌، چون‌ دارای‌ یك‌ فضای‌ خاص‌ است‌، باید زمینه‌های‌ خود را تعریف‌ و تبیین‌ كند. در این‌ نمایش‌ هر گاه‌ قرار است‌ وارد ذهنیتات‌ شویم‌، سایه‌ای‌ را بر روی‌ پرده‌های‌ سفید دو اتاق‌ روبه‌روی‌ هم‌ می‌بینیم‌. این‌ پرده‌، یك‌ پرده‌ی‌ سفید است‌ و شاید نماینده‌ی‌ پرده‌ی‌ سفیدی‌ست‌ كه‌ در سینما وجود دارد و من‌ با این‌ ترفند آن‌ تصویر مجازی‌ را كه‌ بر روی‌ پرده‌ی‌ سفید سینما نمایش‌ داده‌ می‌شود، به‌ تصویر كشیده‌ام‌. حالا این‌ قرارداد به‌ كجا برمی‌گردد؟ به‌ همان‌ تحلیلی‌ كه‌ در ادامه‌ی‌ متن‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. بگذارید جور دیگری‌ بیان‌ كنم‌. نغمه‌ ثمینی‌ در گروه‌ ما، یك‌ مادر است‌، چیزی‌ را برای‌ ما می‌آفریند و به‌ دست‌ ما می‌دهد. ما این‌ طرح‌، نمایش‌نامه‌ یا بچه‌ را بزرگ‌ می‌كنیم‌. من‌ به‌ شخصه‌، مدام‌ به‌ فكر به‌ بلوغ‌ رساندن‌ این‌ بچه‌ام‌ و هر قدر این‌ بلوغ‌ كامل‌تر باشد، قطعاً آن‌ انسان‌ یا پدیده‌ رعناتر خواهد شد.

برخورد با زمان‌ در تئاتر كه‌ هنری‌ مطلقاً عینی‌ست‌، چگونه‌ رخ‌ می‌دهد؟
آیا در این‌ اجرا از ادبیات‌ و نوع‌ رویكرد ادبیات‌ به‌ زمان‌ سود جسته‌اید؟

ماتمام‌ سعی‌ خود را كرده‌ایم‌ كه‌ وام‌دار ادبیات‌ نباشیم‌ و آن‌ را تبدیل‌ به‌ یك‌ عنصر نمایشی‌ كنیم‌. یك‌ نگاه‌ دراماتیك‌ به‌ این‌ مقوله‌ داشته‌ایم‌. نمی‌دانم‌ چقدر موفق‌ بوده‌ایم‌، این‌ را شما باید تشخیص‌ دهید، ولی‌ استنباط‌ من‌ این‌ است‌ كه‌ تماشاگر با كار ارتباط‌ برقرار می‌كند، یعنی‌ این‌ مرز واقعیت‌ و خیال‌ را حس‌ می‌كند، من‌ معتقدم‌ كه‌ ادبیات‌ رئالیستی‌ تمام‌ حرف‌های‌ خود را زده‌ است‌. این‌ كاری‌ كه‌ ما الان‌ در حال‌ انجام‌ آنیم‌، برای‌ 30 ــ 20 سال‌ پیش‌ آمریكای‌ جنوبی‌ست‌. متأسفانه‌ یا خوش‌بختانه‌ ما تازه‌ به‌ آن‌ رسیده‌ایم‌، ولی‌ شاید بعد از آن‌ بتوانیم‌ به‌ ادبیات‌ پست‌ مدرن‌ و ادبیات‌ مینی‌مالیستی‌ بپردازیم‌.

اگر نظر مرا می‌خواهید، مطمئناً خواهم‌ گفت‌ كه‌ از دیدن‌ این‌ نمایش‌ لذت‌ بردم‌. از مشخصه‌های‌ یك‌ اثر خوب‌ این‌ است‌ كه‌ مخاطب‌ را به‌ فكر وادارد و برای‌ او سوال‌ ایجاد كند. نمایش‌ «خواب‌ در فنجان‌ خالی‌»، سوال‌های‌ متعددی‌ در ذهن‌ ایجاد می‌كند. یكی‌ از این‌ سوال‌ها برمی‌گردد به‌ جنس‌ موسیقی‌ این‌ نمایش‌.
این‌ موسیقی‌ها و تصنیف‌ها كه‌ این‌گونه‌ با تأكید تكرار می‌شوند، در صدد القای‌ چه‌ اتمسفری‌ هستند؟

علیرضا ساعتچیان‌ یك‌ آهنگ‌ساز خوب‌ اما ناشناخته‌ است‌. (از این‌ جهت‌ می‌گویم‌ خوب‌ كه‌ خیلی‌ خوب‌ متن‌ را تحلیل‌ می‌كند و بعد خود را با كارگردان‌ و گروه‌ هم‌گام‌ می‌كند). در تحلیل‌هایمان‌ با هم‌ راجع‌ به‌ این‌ مقوله‌ زیاد صحبت‌ كردیم‌ كه‌ ما ایرانی‌ها آدم‌های‌ نوستالژیكی‌ هستیم‌. اساساً گذشته‌ بازیم‌، یعنی‌ تأثیر هیچ‌ رنگ‌ و بو و حس‌ و نگاهی‌ را كه‌ در گذشته‌ اتفاق‌ افتاده‌، فراموش‌ نمی‌كنیم‌، به‌ همین‌ دلیل‌ آمدیم‌ موسیقی‌ها و تصنیف‌هایی‌ را انتخاب‌ كردیم‌ كه‌ حس‌ نوستالژیك‌ بالایی‌ را القا می‌كردند.

و ناگهان‌ می‌بینیم‌ یك‌ گرامافون‌ وسط‌ صحنه‌ ظاهر شده‌ و در ادامه‌ درمی‌یابیم‌ كه‌ آن‌ هم‌ قرار است‌ ما را در این‌ بازی‌ زمانی‌ و فهم‌ وضعیت‌ نوستالژیك‌ یاری‌ دهد. این‌ گرامافون‌ خاص‌، در كلیت‌ نمایش‌، كاركردی‌ گروتسك‌ وار می‌یابد. آیا من‌ درست‌ تشخیص‌ داده‌ام‌؟

بله‌، كاملاً. در ابتدا وحشت‌ ایجاد می‌كند و زمانی‌ كه‌ سوزن‌ گرامافون‌ گیر می‌كند، تبدیل‌ به‌ عنصری‌ گروتسك‌ می‌شود، یعنی‌ ما خواسته‌ایم‌ به‌ سمت‌ گروتسك‌ برویم‌ نه‌ به‌ سمت‌ كمدی‌. این‌ نمایش‌ سرشار از پیچیدگی‌ست‌ كه‌ با استفاده‌ از همین‌ ابزار و لحظه‌ها، كم‌ كم‌ و به‌ مرور، داستان‌ را جریان‌ می‌دهد و تأثیرات‌ خود را روی‌ مخاطب‌ می‌گذارد.

من‌ فكر می‌كنم‌ نشانه‌های‌ بصری‌ یا طراحی‌ صحنه‌ در این‌ نمایش‌، كاملاً در موازات‌ اثر پیش‌ رفته‌ است‌، هم‌ حضور كاركردی‌ دارد و هم‌ بعد معنایی‌ و فضاساز می‌یابد. كمی‌ هم‌ در این‌ باره‌ حرف‌ بزنیم‌.

من‌ جزء آن‌ دسته‌ كارگردان‌ها هستم‌ كه‌ تا زمانی‌ كه‌ طراح‌ صحنه‌ به‌ من‌ فضایی‌ را كه‌ قرار است‌ در آن‌ كار كنم‌ ندهد، طراح‌ لباس‌، رنگ‌ و مدل‌ لباس‌ بازیگرها را مشخص‌ نكند و من‌ تصویری‌ از فضای‌ كارم‌ نداشته‌ باشم‌، كار نمی‌كنم‌.
اولین‌ چیزی‌ كه‌ من‌ با پیام‌ فروتن‌، طراح‌ صحنه‌ی‌ خوب‌ این‌ كار، مطرح‌ كردم‌ این‌ بود كه‌ باید مكان‌ و فضایی‌ داشته‌ باشیم‌ كه‌ لوكیشن‌های‌ متعددی‌ به‌ من‌ بدهد، چون‌ باید تصاویر متعددی‌ را نشان‌ می‌دادم‌. این‌ مقوله‌ی‌ طراحی‌ صحنه‌ هم‌ در راستای‌ همان‌ تحلیل‌ متن‌ شكل‌ گرفت‌ و پیام‌ فروتن‌ با عناصری‌ چون‌ پله‌، اتاقك‌ها، رنگ‌ها و چینش‌ها این‌ بستر مناسب‌ را برای‌ اجرای‌ ما مهیا كرد. هر چیزی‌ در این‌ صحنه‌ قرار است‌ به‌ ما بگوید كه‌ چیزهای‌ دیگری‌ هم‌ وجود دارد

مثل‌ آن‌ تصاویر انتهای‌ صحنه‌ كه‌ هیچ‌ اشاره‌ای‌ به‌ آن‌ها نمی‌شود. اما در موازات‌ تكامل‌ داستان‌، به‌ نرمی‌ تكمیل‌ می‌شوند.

بله‌. در این‌ كلیت‌، تمام‌ عناصر ما را به‌ جایی‌ می‌برند، یا بهتر بگویم‌ فضایی‌ ایجاد می‌كنند تا هم‌گامی‌ فرم‌ و داستان‌ به‌خوبی‌ صورت‌ پذیرد. تكمیل‌ آن‌ تصاویر در انتهای‌ صحنه‌، به‌ داستان‌ ما صحه‌ می‌گذارد.
در آخر...

از شما و جریده‌تان‌ متشكرم‌.
 


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود