اشاره:
صحنه: خارجی ـ روز ـ دریاچهای در سرزمین روسیه
فضایی مهآلود، یك كامیون در حال عبور است. بعد میایستد. چرخهای كامیون در میان یخ و برف بیهوده میچرخند. سرنشینان آن پیاده میشوند و با تدبیری كامیون را به حركت درمیآورند، كامیون در این افق حركت میكند. گفتار متن توضیح میدهد: «این كامیون در حال عبور از یك فاجعه است. این مكان سطح دریاچهای یخ زده است و قطر یخ شاید بیش از چند سانتیمتر نیست.» تصاویر بعدی دنیای میان لایههای یخ دریاچه را به ما نشان میدهد. چند دانشمند در حال كار كردن با دستگاهی هستند كه مخصوص اندازهگیری نوعی اشعه است و نام آن اشعه را اولین بار است كه میشنوم و قبل از آن در كتابهای فیزیك و... هرگز نام این اشعه را نشنیدهام. برنامه ادامه مییابد...
صحنه: داخلی ــ یك سالن سینما در آمریكا
درون یك سالن سینما جمعی مرد، زن، كودك و نوجوان دیده میشوند. آنها با اشتیاق به تصاویر فضایی از كرهی زمین نگاه میكنند. تصاویر از درون ماهوارهای كه بر گرد زمین میچرخد ضبط شده است. در تصاویر بعدی، تهیهكنندهی همان برنامه با ماهواره در ارتباط است و به آنها فرمان میدهد تا تصاویری از شمال آفریقا و قسمتی از خاورمیانه را ضبط كنند و لحظهای بعد فیلمبردار دوربین نسبتا بزرگ 35 میلیمتری را كه در حالت بیوزنی و معلق در میان ماهواره است، كنترل میكند و به فیلمبرداری میپردازد. در میان فضای ماهواره یك دوربین عكاسی نیز معلق است... و تصاویر دیگری از گردش ماهواره به دور زمین... سرزمینها دیده میشوند. اقیانوسها و دریاها به اندازهی لكهای آبیرنگ و سرزمینهای تخت و بیجنب و جوش بی آنكه هیچ موجود زندهای به چشم آید. چند نفر از سرنشینان ماهواره دربارهی عبورشان از روی قارهها صحبت میكنند و تصاویر، عینا آنها را نشان میدهند.
صحنه: خارجی ـ روز ـ بیشهای در آفریقا
تصویری از افق و بیشهزار، گلهای گاو وحشی میگذرند، در همان حوالی چند شیر و تولههایشان در سایهی درختی لم دادهاند. یكی از شیرها به سوی گاوی تك افتاده هجوم میبرد. صدای نفسنفس شیر شنیده میشود، لایهای از غبار بیشهزار را میپوشاند.
صحنه: خارجی ـ داخلی. روز ـ معبدی در تبت
گروهی از مردم مشغول آماده شدن جهت شركت در یك مراسم مذهبی هستند
صحنه:
تصاویر مستند گاه آنچنان شرایطی را فراهم میسازند كه ما خویش را در میان آن حاضر مییابیم و گاه زمان و مكان واقعی خودمان را هم از یاد میبریم و درگیر مطالعهای لذتبخش میشویم. بیشك هر یك از ما انبوهی از اینگونه تصاویر را در خاطر خود انباشتهایم، تصاویری از دنیاهای دور و خارج از دسترس، اما آنچنان در فراروی، كه ما را دربر میگیرد و خود جزئی از همان دورترها میشویم.
انتخاب و اطلاق لفظ مستند به بخشی از محصولات دنیای تصویر، به حق از شایستهترین دستهبندیهاست و ما را به انتخابی بدون واسطه با واقعیات عینی راهنمایی میكند. دنیای مستند با اندكی تفاوت خود گونهای است از حضورات و نگاه كردن و نگاهی كه به باوری میانجامد، باور كردن واقعیتی كه در برابر دیدگان ماست. اما زبان سینما در دنیای مستند نهفقط نشان دادن رویدادی واقعی است، بلكه گویش و بیانی است كه در آن با تكیه بر تصویر، عوامل بصری، صدا و حركت، روایتی از واقعیت را ارائه میدهد كه باوركردنی است، بی آنكه ساخته و پرداختهی ذهن و تخیل و تكنیك باشد. واقعیتی كه میتوان با آن مواجه شد و آنرا در دسترس یافت.
و پس از آن... بیان سینمای مستند میتواند اطلاعات بسیار دقیق و گستردهای را در كوتاهترین زمان ممكن در اختیار مخاطب قرار دهد، با توجه به این نكته كه لفظ مستند ناخودآگاه مخاطب را به قیاس فرامیخواند، همانند سند و نشانهای انكارناپذیر از یك واقعیت یا رویداد واقعی.
مخاطب بهراحتی ذهن و توجه خود را به موضوعی علمی، اجتماعی و... معطوف نمیكند، مگر آنكه گویش و بیان سینمای مستند بتواند در او انگیزه و رغبتی ایجاد نماید. مخاطب معمولا به موضوعی بكر و نو علاقه نشان میدهد و این نكته شاید دلیل توجه او باشد. به عبارتی، جذابیت موضوع، ابتداییترین انگیزه و توجه را فراهم میسازد. موضوع دیگر میتواند سادهترین چیزی باشد كه به ذهنمان میرسد، مثلا گوشهای از سرزمینی كه مخاطب هرگز ندیده است... شاید قطب شمال، شاید ایستادن در دهانهی یك آتشفشان و شاید درون بافت عضوی از بدن و شاید هم.... باید این احساس نیز در بیننده به وجود آید كه یك واقعیت را پیش روی دارد، البته نه خود او بلكه چشمانی نافذتر از چشمان خودش و تدبیری برتر برای نزدیك شدن به موضوع...؛
راوی واقعیت كیست؟
آیا راوی میتواند تجربهی جدیدی از مشاهده را در اختیار او قرار دهد، آیا او مجهز به ابزاری بهتر برای دیدن هست؟ و... همه و همه موجب میشود تا مخاطب به سفری در مشاهده تن دردهد و به دنبال مؤلف، واقعیتها را به گونهای دیگر ببیند، نه آنگونه كه قبلا خود دیده است... و بیآنكه مشقتی در دریافت آگاهی داشته باشد، با رغبت و لذت آگاه شود، سفری كه موجب پیدایش خود است.
انتخاب و اطلاق لفظ مستند به بخشی از محصولات دنیای تصویر، به حق از شایستهترین دستهبندیهاست و ما را به انتخابی بدون واسطه با واقعیات عینی راهنمایی میكند.