مقاله ها
نویسنده : علیرضا صالحی
بازدید : 772

 
اشاره :
بدون شك اگر دانش‌آموختگان رشته كامپیوتر و حتی رشته‌های فنی كه چند واحدی كامپیوتر گذرانده‌اند، دارای حافظه‌ای جمعی باشند و خاطراتی مشترك داشته باشند، نام دكتر لطفعلی بخشی، قسمتی از آن حافظه جمعی است. كتاب مبانی كامپیوتر با آن جلد ساده دو رنگ و زبان ساده، برای بسیاری از كسانی كه در سال‌های دور و نزدیك با كامپیوتر در واحدهای آكادمیك سروكاری داشته‌اند، نوعی نوستالژی محسوب می‌شود. كسانی كه با كامپیوتر به‌طور جدی‌تر مأنوس بوده‌اند و سروكاری با انجمن انفورماتیك ایران داشته‌اند نیز عضو شماره یك انجمن را می‌شناسند. ورود كامپیوتر در ایران كه اكنون به نیم‌قرن رسیده است، تاریخ و آبرویی دارد و قطعاً دكتر بخشی جایگاه والایی در آن دارد. گفت‌وگوی گرم و بدون تكلف با ایشان ضمن آن‌كه افتخاری برای بنده بوده است، شیرینی یك صمیمت را نیز در خود دارد. و دیگر این‌كه در این گفت‌وگو بیشتر شنونده بودم تا گوینده، پس تنظیم آن نیز حالتی روایی دارد.

 

 
گام‌‌های نخست
در كشور ما معمولاً خیلی از كارها برنامه‌ریزی شده نیستند و خیلی از موارد برحسب اتفاق برسرراه افراد قرار می‌گیرند. ورود بنده به حوزه كامپیوتر هم از این قاعده مستثنی نبوده است. سال 1343 بنده در رشته اقتصاد وارد دانشگاه تهران شدم. در همان زمان دانشجویی یعنی سال 1345 شنیدم كه مركز آمار عده‌ای از دانشجویان را برای جمع‌آوری آمار سرشماری عمومی سال 1345، استخدام می‌كند. من هم مراجعه كردم و پس از انجام آزمون كوچكی پذیرفته شدم و به عنوان آمارگیر فعالیتم را آغاز ‌كردم. بعد از جمع‌آوری آمار، مركز آمار در مرحله بعدی عده‌ای از همان افراد را انتخاب كرد تا در امر كدگذاری دستی پرسش‌نامه‌ها كمك كنند كه بنده هم در  بین آن‌ها بودم. به این ترتیب من كارمند قراردادی مركز آمار شدم و به‌طور جدی‌تر با مقوله آمار و كدگذاری آشنا شدم. روش كار در آن زمان این‌گونه بود كه پس از پایان یافتن كدگذاری، فرم‌ها برای پانچ می‌رفتند و سپس به كامپیوتر سپرده می‌شدند برای استخراج اطلاعات. من تا آن زمان اطلاعی از كاركرد كامپیوتر نداشتم فقط می‌دانستم كه در مركز آمار، كامپیوتر وجود دارد. در مرحله بعدی، مركز آمار اعلام كرد كه از جمع افرادی كه مشغول كدگذاری فرم‌ها هستند یعنی مجموعه‌ای حدوداً یكصدنفری، با برگزاری آزمون هوش، عده‌ای را برای برنامه‌نویسی كامپیوتر انتخاب خواهد كرد. از میان آن جمع، چهار نفر انتخاب شدیم كه برای آموزش برنامه‌نویسی به شركت IBM (در آن زمان) رفتیم. دوستان دیگرم آقایان غلامرضا یوسفیان،  محمودرضا جهانی و میرمحمود مینوبخش بودند.

 
لطفعلی بخشی - متولد شهریور 1326 در تهران - كسب مدرك كارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران در سال 1347 و كارشناسی ارشد همان رشته از دانشگاه تهران در سال 1350. وی در سال 1379 مدرك دكترای اقتصاد را از دانشگاه پونای هندوستان اخذ نموده است .
 
اولین تجربه آموزش برنامه‌نویسی ما بسیار ناخوشایند بود. زیرا مربی ما تسلط چندانی بر موضوع نداشت، خود ما هم هیچ اطلاعی  از كامپیوتر نداشتیم، در نتیجه در یك فضای خالی، از چیزی صحبت می‌كردیم كه هیچكدام به درستی از آن خبر نداشتیم. پس از سپری شدن این دوره كه فكر می‌كنم یكی از سخت‌ترین دوره‌های آموزشی خودم تاكنون بوده است، دكتر مودت آمدند و به ما زبان برنامه‌نویسی فرترن درس دادند. كلاس‌‌های ایشان بسیارخوب و مفید بود و چیزهای بسیاری آموختیم. این اتفاقات در  حدود سال 46 روی دادند. ولی نكته این بود كه ما هنوز كامپیوتر ندیده بودیم و فقط تصوری داشتیم كه دستگاهی وجود دارد كه چنین و چنان می‌كند. بعد از ایشان هم مدرس دیگری داشتیم كه ایشان هم تسلط چندانی به موضوع نداشتند و فقط از روی منوآل‌های كامپیوترها چیزهایی به ما می‌گفتند. به هر حال پس از طی شدن این دوره‌ها، ما به مركز آمار بازگشتیم و آماده كار شدیم. بعد از این دوره ما برای نخستین بار موفق شدیم كه یك كامپیوتر واقعی را ببینیم ولی امكان كار با آن را نداشتیم. با بازگشت ما به مركز آمار، مخالفت‌هایی با پذیرش افراد جدید در قسمت برنامه‌نویسی بروز كرد و ما نتوانستیم كه در قسمت برنامه‌نویسی كامپیوتر مستقر شویم.
نتیجه این شد كه رییس ما، در آن زمان آقای دكتر بهشتی (ایشان هم‌ اكنون رییس كنفدراسیون صنایع ایران هستند) در اتاق خودش ما را مستقر كرد. اما كماكان چون كامپیوتر در اختیار واحد دیگری بود، به ما نه كار می‌دادند و نه وقت استفاده از كامپیوتر. در همان زمان، از افغانستان به مركز آمار برای دادن سفارش كار مراجعه كردند. آن‌ها مجموعه اطلاعاتی داشتند تحت عنوان بودجه خانوار افغانستان كه پرسش‌نامه‌هایی بود در حدود هفتاد صفحه كه مملو از اطلاعات مختلف و گاهی غیرمرتبط با یكدیگر از شهر كابل بود. این اطلاعات به علت غیرمنسجم بودن، كاربرد زیادی نداشت و كسی نمی‌پذیرفت كه روی آن‌ها كار آماری انجام دهد. آقای دكتر بهشتی برای این‌كه ما هم كاری داشته باشیم، این پروژه را قبول كردند و به ما سپردند. در واقع در همین پروژه ما یاد گرفتیم كه ضمن برنامه‌نویسی، سیستم هم طراحی كنیم. اما نداشتن فرصت استفاده از كامپیوتر كماكان پابرجا بود و كارهایمان پیش نمی‌رفت. در همین اوضاع و احوال بود كه آقای بهشتی پیشنهادی به ما داد كه به نظرم تا حد زیادی سرنوشت و آینده كاری ما را تغییر داد. ایشان پیشنهاد كردند كه از مركز كامپیوتر برای شب‌ها تقاضای وقت بكنیم. مثلاً ساعت 11 تا 12 شب یا 12 تا یك شب. به این طریق موفق شدیم كه كارهایمان را روی كامپیوتر اجرا كنیم. ولی نكته بسیارمهم این قضیه آنجا بود كه ما معمولاً با اپراتور كامپیوتر توافق می‌كردیم و گاهی تا 6 صبح از كامپیوتر استفاده می‌كردیم. یعنی فرصتی طلایی داشتیم كه بتوانیم بدون دغدغه و به‌طور مستقیم با كامپیوتر كار كنیم، جواب بگیریم، غلط‌گیری كنیم و مجدداً به كامپیوتر بدهیم. همان شب بیداری‌ها به گروه چهار نفره ما كمك كرد كه چیزهای بسیار زیادی از كامپیوتر و برنامه‌نویسی یاد بگیریم و با كمك دیكشنری، منوال‌ها و آزمون‌ و خطا به جلو می‌رفتیم. كم‌كم در بین جامعه برنامه‌نویسان كه در آن زمان شاید پنجاه نفر هم نبودند، گروه چهار نفره ما شهرتی كسب كرده بود و همه این‌ها به لحاظ همان كار كردن‌های شبانه و ارتباط بی‌واسطه با كامپیوتر بود.
بد نیست پرانتزی هم اینجا باز كنم. سیستم‌های سخت‌افزاری آن موقع، IBM 1401 بودند. بعد از آن نخستین كامپیوترهای نسل سوم آمدند كه 360  IBM بودند با 32k حافظه. دستگاه‌هایی كه به نظر ما در آن زمان فوق‌العاده بودند، با امكانات بسیار زیاد و توانایی‌های شگفت‌آور. به هر ترتیب ما برنامه‌هایی به زبان COBOL می‌نوشتیم و با كارت پانچ آن‌ها را اجرا می‌كردیم.

دوران سربازی
بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه در سال 47، باید به خدمت سربازی می‌رفتیم. مركز كامپیوتر ارتش تقاضا كرد كه به آن‌جا برویم و ما هم به مركز كامپیوتر ستاد كل ارتش رفتیم. آنجا هم یك 360 IBM بود. همان كار و تلاش شبانه‌روزی را در آن‌جا هم ادامه دادیم و سیستم حقوق و دستمزد ارتش را تغییر دادیم و به یك سیستم جامع تبدیل نمودیم. خروجی سیستم، سراسری نمودن حقوق ارتش بود. حالا بماند كه همین كار چقدر به زیان بعضی‌ها تمام شد زیرا مغایرت‌ها و اشكالات بسیار زیادی آشكار شدند كه تا قبل از این به صورت دستی امكان كشف آن‌ها وجود نداشت.
پس از پایان دوران خدمت سربازی، ارتش ما را با حقوقی تقریباً پنج برابر حقوق عادی به استخدام خود گرفت كه حدود دو سال این روند ادامه یافت. اما كار در محیط نظامی را تحمل نكردیم و از آنجا بیرون آمدیم.

خدمات دولتی
 
اولین كامپیوتر نسل سوم IBM 360 بودند با حافظه 32k كه از نظر ما شاهكار مهندسی محسوب می شوند.
 
پس از آن به وزارت كشاورزی رفتم و به عنوان معاونت خدمات ماشینی مشغول به كار شدم. سپس به دانشگاه آزاد ایران رفتم كه دانشگاهی تازه تأسیس بود. این دانشگاه برمبنای آموزش از راه دور پایه‌گذاری شده بود. آن موقع عموماً وضعیت استخدام كسانی كه در حوزه كامپیوتر كار می‌كردند بسیار خوب بود و احترام زیادی نیز داشتند. بنده بعد  از دو سال به مدیریت كامپیوتر دانشگاه منصوب شدم. در آن موقع ما تنها دانشگاهی بودیم كه مستقل از سازمان سنجش، كنكور برگزار كردیم و اسامی قبولی را هم خودمان اعلام كردیم. همین كارها ما را به این سو برد كه از هزینه‌هایی كه برای كامپیوترها انجام می‌دهیم استفاده بهینه‌تری بنمایم. این موضوع مقارن شد با ورود شركت‌های DEC و Data General به ایران. شركت دیتا جنرال پیشنهاد فروش كامپیوتر را به ما داد. ما هم پس از بررسی به این نتیجه رسیدیم كه سنت شكنی بكنیم. یعنی تا آن زمان رسم بر آن بود كه كامپیوترهای IBM را عموماً با هزینه‌های بسیار بالا مثلاً 300 هزار تومان در ماه اجاره می‌كردند. حالا ما می‌خواستیم كامپیوتری را غیر از IBM خریداری نماییم. در آن زمان با معادل كرایه یك سال IBM، یك سیستم كامپیوتری برای خودمان خریدیم. سرانجام 300 Eclips C را تهیه كردیم و ماهی 15 هزارتومان فقط برای تعمیر و نگهداری آن پرداخت می‌كردیم. همین كامپیوتر تمامی امور اداری و مالی ما را انجام می‌داد. در همان زمان شایعاتی بروز كرده بود كه اختلاس‌هایی در سازمان‌‌هایی كه از كامپیوتر استفاده می‌كنند، صورت گرفته است. در پی آن یك گروه كارشناسی ویژه به بازرسی و بررسی عملكرد همه مراكز كامپیوتری پرداخت. نتیجه جالب توجه آن گزارش این بود كه مركز كامپیوتر دانشگاه آزاد ایران را به عنوان برترین مركز كامپیوتری در كل كشور شناختند و به دیگران توصیه كردند كه از روش‌های آن مركز استفاده نمایند و آن را مورد توجه قرار دهند.

كتاب مبانی كامپیوتر
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تعطیلی دانشگاه‌ها، دیدم كه بهترین فرصت برای نوشتن كتابی برای دانشجویان كامپیوتر همین زمان است. یعنی خاطره همان اولین كلاس كامپیوتر كه داشتیم و برای من واقعاً بسیار مشكل بود، باعث شد كه سعی كنم مبانی كامپیوتر را به ساده‌ترین بیان و شیواترین زبان بگویم به نحوی كه تا حد ممكن برای خوانندگان ملموس باشد. ماجرای چاپ آن كتاب هم خودش داستانی دارد. در آن موقع به چند ناشر مراجعه كردم كه با سردی آن‌ها مواجه شدم. نتیجه این شد كه تصمیم گرفتم خودم كتاب را چاپ و توزیع كنم. خلاصه كتاب را با سه هزار نسخه منتشر كردم، هر چند كه خیلی‌ها گفتند كه فروش نمی‌رود و زیان سنگینی در پی دارد. در هر صورت كتاب چاپ شد و همه را آوردم در منزلم چیدم و كم‌كم شروع كردم به توزیع. جالب است بدانید كه همه نسخه‌های كتاب طی كمتر از دو ماه به فروش رفت. چاپ دوم را منتشر كردم و آن‌ها هم در همان مدت به انتها رسید. رسیدم به چاپ سوم كه تصمیم گرفتم با انجام اصلاحاتی آن را دوباره چاپ كنم. چاپ سوم را 5 هزار نسخه منتشر كردم كه آن هم به سرعت به پایان رسید. بعد به بحران كاغذ رسیدیم و امكان انتشار مستقل كتاب وجود نداشت. در نتیجه با جهاددانشگاهی صحبت كردم و از چاپ چهارم به بعد از آن طریق منتشر شد كه كتاب توسط آن‌ها در تیراژ 20 هزار نسخه به چاپ می‌رسید و این روند تا چاپ دهم ادامه یافت. ولی خوب چون مباحث PC در آن آورده نشده بود، دیگر در همان زمان متوقف شد. فكر می‌كنم این كتاب ضمن آن‌كه از جمله اولین كتاب‌های كامپیوتری ایران بود، از جمله پرفروش‌ترین كتاب‌های كامپیوتری ایران نیز بوده است.

سفر به هند
 
چقدر خوب است كه بتوانیم در این پنجاه سال دوم، سندی را برای توسعه IT در كشور
 تهیه نماییم.
 
در حدود سال‌های 76-1375 تصمیم به اخذ مدرك دكترا گرفتم. از دانشگاه‌های انگلستان و چند دانشگاه اروپایی و از جمله دانشگاه پونای هندوستان پذیرش گرفتم و نهایتاً تصمیم گرفتم به هند بروم. به‌خصوص كه شنیده بودم خیلی روی كامپیوتر و IT فعالیت كرده‌اند. جالب است بدانید كه هندی‌ها خصلت‌های جالبی دارند كه یكی از آن‌ها یاد ندادن دانسته‌هایشان است! بارها می‌شد كه من به شركت‌ها مراجعه می‌كردم و پیشنهاد می‌كردم كه حاضرم به رایگان كار كنم تا چیزی بیاموزم اما قبول نمی‌كردند. برای همین یك شركت نرم‌افزاری در هند ثبت كردم تا از طریق استخدام افراد، چیزهایی یاد بگیرم. در هر حال سفر به هند و كسب دكتری تجربه خیلی جالب و متفاوتی برای من بود. جالب است بدانید كه مركز كامپیوتری كه در دانشگاه پونا قرار داشت، سوپر كامپیوترهای ارتش هند را سفارش می‌گرفت و می‌ساخت و حتی مدعی بود كه سریع‌ترین ابركامپیوتر جهان را هم ساخته‌است.
در هر حال سفر به هند باعث استفاده از اینترنت، آشنایی با سایت‌ها و راه‌اندازی تعدادی وب سایت هم شد. در هند می‌دیدم كه شركت‌های كوچك هم حتی یك سایت دارند ولی ما در این زمینه عقب هستیم. همین مساله باعث شد كه كار روی سایت را هم آغاز كنم. ا‌كنون سایت www.irancement.com را عملیاتی و فعال دارم كه مرجعی برای صنعت سیمان شده است. سایت صنعت فولا‌د را هم راه اندازی كرده‌ام.

انجمن انفورماتیك ایران
از سال 1355 من و عده‌ای از دوستان دیگر تلاش كردیم كه انجمنی را تحت عنوان <انجمن كارشناسان كامپیوتر ایران> راه‌اندازی كنیم. این تلاش‌ها بعد به تشكیل هیأت مؤسس منجر شد و قرار شد كه از لغت انفورماتیك به عنوان واژه‌ای عام‌تر استفاده كنیم. همان‌طور كه می‌دانید انفورماتیك همانIT امروزی است ولیكن فرانسوی‌ها ابتدا آن را به كار گرفتند. در هر حال در اوایل سال 1357 هیأت مدیره موقت انجمن را تشكیل دادیم. بعد از ثبت انجمن، نشریه گزارش كامپیوتر را به تعداد 300 نسخه كپی می‌كردیم و به صورت دستی یا پستی و توسط اعضای هیأت مدیره انجمن به دست اعضا می‌رساندیم! انتشار نشریه، برنامه بازدید علمی و سخنرانی‌های علمی در برنامه‌های كاری انجمن بود و جذب اعضاء. اگر به وب سایت انجمن روی نشانی www.isi.org.ir مراجعه كنید، سابقه هیأت مدیره و كارهای انجام‌شده اولیه وجود دارد. البته قبل از ثبت رسمی انجمن، در سال 1355 اولین سمینار آموزش از راه‌دور را برگزار كردیم و در همان موقع با دانشگاه ایلی‌نویز، ارتباطی آن‌لاین را برقرار كردیم و اولین گام‌ها را برداشتیم. خلاصه انجمن با فعالیت‌های بسیار زیاد اعضای اصلی و حمایت اعضای دیگر به عنوان قدیمی‌ترین انجمن علمی در زمینه كامپیوتر فعالیت نموده است. حتماً در جریان هستید كه اكنون سخنرانی‌های مستمر ماهانه داریم و نشریه گزارش كامپیوتر را هم منتشر می‌كنیم و وب سایتی هم داریم كه مشغول اطلاع‌رسانی است.

روز ملی فناوری اطلاعات
با توجه به عده زیاد علاقمندان به انفورماتیك، افراد بسیار زیاد و متخصصی كه در انجمن فعالیت دارند و نقش بسیار مهمی كه IT در همه شئون زندگی حال حاضر جامعه دارد، پیشنهاد برگزاری روز ملی IT یا روز IT را در انجمن مطرح كردم كه مورد تصویب قرار گرفت. هنوز برنامه برپایی آن مشخص نیست اما كارهای زیادی انجام داده‌ایم كه امیدواریم در فرصت مناسب آن را برگزار كنیم. برای این روز برنامه تجلیل از پیشگامان IT را داریم كه مبنا را بر آن گذاشته‌ایم كه كسانی كه از سال 1347 به قبل در حوزه IT بوده‌اند و هنوز هم در همین حوزه مشغول به فعالیت هستند را به عنوان پیشگامان IT در ایران معرفی نماییم. انجام این كارها مناسبت خوبی هم دارد. و آن 50 سالگی كامپیوتر در ایران است. این مقدمه را از این بابت گفتم كه به این طریق می‌توانیم توجه عمومی جامعه را به IT  بیش از پیش جلب كنیم. برنامه‌های مفصل‌تر آن طبیعتاً بعداً به‌طور عمومی اعلام خواهد شد. ولی 50 سالگی كامپیوتر در ایران می‌تواند نقطه عطفی برای تدوین یك استراتژی بلندمدت در IT باشد. امیدوارم كه نگاه كنیم به پنجاه‌ سال قبلی و با توجه به آن‌چه كه قبلاً داشته‌ایم برای حركت رو به جلو استراتژی یا برنامه راهبردی بلندمدت داشته باشیم. لا‌زم به یادآوری است كه كامپیوترها یعنی ماشین‌های محاسب IBM بین سال‌های 3-1332 از طریق وزارت نفت وارد كشور شدند كه به لحاظ پیشرو بودن شركت نفت از جنبه تكنیكی، نیاز به استفاده از آن‌ها احساس می‌شد. حالا پس از این نیم قرن، تقریباً جایی نیست كه كامپیوتر در آن وجود نداشته باشد، چقدر خوب است كه با چشمانی باز برای آینده IT در كشور برنامه‌ریزی كنیم و حداقل یك سند  استراتژی IT برای ده سال آینده تدوین نماییم. 
 


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود