زیبایی در اوج حریر خیال
کشف آثار باستانیِ به جای مانده از نیاکان بشر، از وجود صنایع دستی در زمانهای بسیار دور، حتی دوران انسانهای اولیه خبر میدهد. زمانی که به این آثار نظر میافکنی، با دنیایی کهن رو به رو میشوی که غبار تاریخ بر چهره تک تک آنان جای گرفته است. بخشی از آثار به جای مانده از انسانهای اولیه، شامل سفالینههایی است که از گِل پخته شده و تصاویر حیوانات به شکلی تخیلی بر روی آنها نقش بسته است. به راستی آیا هنرمند نقش آفرین، آن روز میدانست با دستانش چه گنجینهای را نقش میزند. آیا میدانست روزی هنرش، تجسمی از روزگارش برای آیندگان خواهد شد. بیستم خرداد ماه، سالروز جهانی صنایع دستی، بر هنرمندان و زحمت کشان عرصه هنر و صنعت مبارک باد.
روایتی پرشکوه از فرهنگ کشور
صنایع دستی، روایتگر صنعت و هنر نیاکان و بیانگر هنر و ذوق مردم هر کشور است و در روزگاران کهن، به عنوان صنعت تمامعیار عهد خویش حضور داشته است. صنایع دستی، سفیران فرهنگی یک قوم و قبیلهاند که هیچ گاه از گزارش پیام خود دست نمیکشند. صنایع دستی، تجلیگاه بخش قابل ملاحظهای از هنر وخلاقیت اقوامی است که با این صنایع سر و کار دارند. صنایع دستی، در گذشته، بیش و کم، روایتگر زیبایی و حقیقتی بوده که آدمی همواره در جست و جوی آن است. توجه به این صنعت در حال حاضر، نه تنها ما را با گذشته مردمان در هر منطقه پیوند میدهد، بلکه در حد مقدور میتواند ما را در همان جوّ و محیطی قرار دهد که انسانِ ماشین زده امروز از آن جدا مانده است.
صنایع دستی، تجلی ذوق ایرانی
هنرمند ایرانی، همواره با کار هنری اش، مقصودی را بیان داشته و رمز و رازی را آشکار ساخته است. او با پشتوانه فرهنگ غنی و سیراب از سرچشمه عرفان، با دست یافتن به مواد گوناگون، مهارت استادانه و احساس زیبایی و نبوغ خود را در بسیاری از دست ساختهها، به ویژه ظرفهای فلزی، سفالین، شیشهای و دست بافتها نشان داده است. در صنایع دستی ایران، ذوق هنری و بردباری و وسواس هنرمندان ایرانی، در ریزهکاری فنون هنری دیده میشود و آنها همیشه در این هنر پیشتاز بودهاند. به نحوی اسرارآمیز، در صنایع دستی ایران، تصویر یک زندگی نهفته است؛ یک زندگی با رنجها و شکلهای بسیار، همراه با شوق و زیبایی. به گفته مقام معظم رهبری، «صنایع دستی تنوعی که دارد، تجملی که دارد و ذوقی که در آن به کار رفته، زیبا و همه کس پسند است».
صنایع دستی، پیوند هنر و معنویت
ضربههای پی در پی چکش بر بدن بیروح آهن و نقشهای حکاکی شده بر روی آن، یا حرکات سریع دستان گلی سفالگر و خلق کوزههای مسی به نام اللّه، پیامبر و امامان معصوم علیهمالسلام ، گوشههایی از پیوند مبارک هنر و معنویت است. معنویت، همواره در قبای دین، مذهب، عبادت، نیایش و...، تعالیبخش روحهای جست و جوگر بشر بوده و هنر در مسیری متفاوت، ولی هم جهت با معنویت، سیراب کننده اندیشه و خیالات تشنه انسان است. در این نوع هنر، هنرمند میکوشد با الگوگیری از مضامین معنوی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، ادامه دهنده راهی باشد که خداوند از سوی پیامبران یا در کتابهای رهایی بخش، برای سعادت و خوشبختی انسان، پیش روی او قرار داده است.
الگوگیری از قرآن
قرآن کریم به عنوان مهمترین و آخرین کتاب سعادت بخش، از هنگام نزول و سپس کتابت آن به دست کاتبان، از مهمترین دست مایهها برای الگوگیری هنرمندان صنایع دستی در راه تعالی و نهادینه کردن هنر متعهد برای رستگاری نوع بشر بوده است. هنرمندان با این کار، سرسپردگی و کرنش انسان را در مقابل خالق یکتا در آثارشان به نمایش گذاشتهاند و کلمات الهی، برای نخستین بار به وسیله هنر در قلب انسانها نفوذ میکند.
صنایع دستی در قرآن
صنعت زرهبافی
صنایع دستی، از دیرباز به عنوان هنری سرگرم کننده و درآمدزا، جایگاه خاصی داشته است. به مرور زمان و با فکر و خلاقیت صنعت گران و هنرمندان، این حرفه پیشرفتهای زیادی را پشت سرگذاشت تا به این جایگاه والا رسید. این هنر،در بین بسیاری از پیامبران و امامان معصوم علیهمالسلام نیز رونق خاصی داشته است و میتوان گفت نخستین کسانی که به این هنر پرداختند، پیامبران بودهاند. به این هنر در قرآن نیز اشارههای زیادی شده است؛ چنان که خداوند در چند سوره، به فن زره سازی از سوی حضرت داوود علیهالسلام اشاره کرده است.
حضرت داوود علیهالسلام و زره بافی
حضرت داوود علیهالسلام ، یکی از پیامبرانی است که به فرمان الهی و به صورت اعجاز، میتوانست با نرم کردن و پیچ و تاب دادن آهن با نیروی دست، زره ببافد. خداوند در سوره سبأ، به این موضوع اشاره میکند و میفرماید: «و ما به او گفتیم زرههای کامل بساز و حلقههای آنها را به اندازه و متناسب کن». در واقع خداوند با این آیه، به داوود دستور میدهد سرمشقی از محکم کاری و دقت برای همه صنعت گران و کارگران با ایمان جهان باشد.
صنعت بافندگی در قرآن
صنعت بافندگی، از جمله صنعتهایی است که در زمان پیامبران معمول بوده است و خداوند در قرآن، از آن برای تشبیه و رساندن پیام آسمانی خود استفاده کرده است. بافندگی و بافتن به عنوان یک هنر، شغل و سرگرمی مناسب برای بانوان است؛ زیرا با روحیه آرامشطلب و آرام آنان تناسب دارد. پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله در این باره میفرماید: «کار مردان نیک، خیاطی، و کار زنان نیک، ریسندگی است».
هنر اسلامی
هنر اسلامی، جایگاه والایی در جهان هنر دارد و گروه بسیاری از علاقهمندان رابه سوی خود کشیده است. در تمامی هنرهای اسلامی، به نحوی روح عرفانی و جنبههای مذهبی متجلی است که همین امر باعث شگفتی صدچندان میشود. صنعتگران اروپایی، از دیرباز به هنر و صنعت اسلامی علاقهمند بودهاند، ولی به تازگی برای الهام گرفتن از هنرهای اسلامی و یادگیری روشهای مورد استفاده آن، تلاش بسیاری انجام دادهاند. همین شیفتگی و کنجکاوی در مورد هنرهای اسلامی، سبب شده است که بگویند: «صنایع دستی ایران، تبلوری است از اعتقادات، باورهای دینی، سنتها و آداب و رسوم، که مشابه و همسنگ آن در هیچ کجای این کره خاکی وجود ندارد».
انواع صنایع دستی
انواع صنایع دستی عبارتند از: فرش بافی، منجوق دوزی، منبّت کاری، خاتم کاری، فلزکاری، سوزن دوزی، شماره دوزی، گلدوزی، لحاف دوزی، چهل تکه دوزی، قلّاب بافی، حاشیه دوزی، سرامیک و سفال سازی، خیاطی، ریسندگی، عروسک سازی، شیشهکاری رنگی، نجاری، کوزه گری، گلیم بافی و جاجیم بافی.
صنایع دستی در آینه زمان
گزافه نیست اگر گفته شود صنایع دستی، عمری به قدمت عمر بشر دارد. سابقه صنایع دستی، به عصر حجر باز میگردد. در این دوره، ساخت ظروف و همچنین بعضی ابزار مصرفی در زندگی روزمره مانند نیزه و خنجر از سنگ برای صید و شکار حیوانات معمول شد. رفته رفته به علت پیشرفت فکری، دیگر مواد موجود در طبیعت مانند خاک رس، چوب، سنگ آهن، مس و سرانجام پشم و کرک حیوانات و الیاف گیاهی نیز مورد استفاده قرار گرفت؛ به طوریکه پیشینه ساخت اشیای سفالی و مسی، به بیش از چهار هزار سال پیش میرسد. دوره رنسانس در اروپا، در تکامل هنری صنایع دستی تأثیر انکارناپذیری به جا گذاشت و در نتیجه، افزون بر حفظ جنبههای مصرفی بسیاری از تولیدات دستی، موجب افزایش ارزش هنری و تزئینی آنها شد. ایران زمین نیز از هفت هزار سال پیش، بیرق هنر نیاکان خویش را به عنوان سند هویت ملی به رخ جهانیان کشیده است.
صنایع دستی و اشتغال
سفره رنگین صنایع دستی ایران، هماکنون دو میلیون و ششصد هزار نفر را به طور مستقیم، و حدود دوازده میلیون نفر دیگر را غیرمستقیم گرد خود آورده است. جالب اینکه بیش از هفتاد درصد از فعّالان صنایع دستی ایران را زنان تشکیل میدهند. از این رو، میتوان گفت زنان هنرمند ایرانی، بالاترین سهم را در تولید آثار صنایع دستی کشور بر عهده دارند.
جایگاه صنایع دستی در جامعه
صنایع دستی، از دیرباز عامل ایجاد اشتغال جنبی و درآمد بیشتر در مناطق روستایی و عشایری، و همچنین برای بعضی شهرنشینان بوده است. امروزه نیز به رغم گسترش محصولات صنعتی در همه کشورها، صنایع دستی نه تنها ارزش خود را از دست نداده است، بلکه هر روز بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. در کشور ما نیز صنایع دستی با اتکا به پشتوانه غنی فرهنگ ایران اسلامی، در سه دهه اخیر، به نحو چشمگیری گسترش یافته است؛ به گونهای که در زمینه سیاستگذاری و هدایت صنایع دستی، از ایران به عنوان یکی از کشورهای بسیار موفق در مجامع بین المللی یاد میشود.
صنایع دستی و اشتغال
بدون تردید یکی از دلایل مهم در توجیه جنبههای مثبت صنایع دستی، به اثرات آن در مبارزه با انواع بیکاری مربوط میشود. بیکاری، یکی از مسائل پیچیده کشورهای رو به رشد است که از افزایش سریع جمعیت سرچشمه میگیرد. در بین انواع بیکاری، شایعترین آن در کشورهای در حال توسعه، بیکاری پنهان است. به ویژه در آن دسته از کشورها که هنوز ساختار جامعه کشاورزی و روستایی به صورت سنتی و کهن باقی مانده است، بیکاری پنهان بیشتر به چشم میخورد. صنایع دستی با قابلیتها و خصوصیات ویژه خود، میتواند نقش مهمی در حل معضل بیکاری و ایجاد اشتغال برای بیکاران ایفا کند.
نقش صنایع دستی در بهداشت روان
اشتغال به هنرهای دستی، در بسیاری از بیماران روحی، سبب شده که آنان از یکنواختی، روزمرگی و فکر و خیالهای پوچی که بیشتر به بیماری شان دامن میزند، دست بکشند و با سرگرم شدن، روحیهای شاداب و سرزنده به دست آورند. در واقع لطافت بخشیِ این هنرها، موجب این کار میشود. لطافت، از معقولات درک کردنی است، نه وصف کردنی، و هیچ هنری همچون هنر صنایع دستی، نمیتواند عشق به خدا، وطن دوستی، حفظ ارزشهای اخلاقی، شور و شوق زندگی، و وارستگی و کمال انسان را انتقال دهد و تداوم بخشد. در حقیقت صنایع دستی، دمیدن روح زیبایی و طراوت به زندگی انسانهاست.
صنایع دستی ایران از نگاه آبرام پوپ
آبراهام پوپ، تاریخ نگار آمریکایی بر این باور است که: «صنایع دستی ایران، هنرمندانه خلق شده است و هر یک، پیامآور عقیدهها، سلیقهها، روشهای زندگی و شخصیت نیاکان مردم این کشور است. صنایع دستی، زبان گویا و روشن تاریخ، تمدن، هویت و هنر ایرانیان است».
صنایع دستی در آینه شعر
این رنج و هنر، دو عنصر خاموشند با صبر و صفا، کنار هم میجوشند
در کوره روزگار، چون پخت شدند آن گاه لباس عافیت میپوشند
چون نمد، در زندگی، پا خورده ام با تحمل، زخم دنیا خوردهام
گبّهام، بیرنگ، تا رنگم کنند ماهرانه رنگ زیبا خوردهام
خرسکم، فرش درشتی، زیرپا وعده امورز و فردا خوردهام
چرخه ریسندگی را، سر بزن من از این نقش عجب جا خوردهام
دست و ارزش در هنر زاینده شد لقمه نان، از خط خوانا خوردهام
بیستم خرداد و شعر مصطفی روی دست از پیر و برنا خوردهام
سید مصطفی کشفی
ای هنری مرد هنر آفرین
سایه خیر هنرت بر زمین
در مثل هستی که به حسن نظر
ریزد از انگشت تو چندین هنر
چوب به دست تو زبان باز کرد
رویش زیباتری آغاز کرد
اره مویی گرت افتد به دست
کار تو بر تخته، منبّت شده است
مرد قلمزن که هنر کار او
شهر پر از گرمی بازار او
هوشربا، پر ثمره و دلپذیر
کاشی و انگشتری و بادگیر
در هنر و صنعت، هم داستان
شهر تو و مشهد و یزد، اصفهان
خاک هنرپرور ایران زمین
بر تو و بر صنعت تو آفرین
محمدجواد محبت