اخبار
منبع : fun4all.blogsky.com




واژه های مشترک سرخپوستان و ایرانیان بهرگونه نخستین پادشاه اینکا لقب فرمانروا و پادشاه روکا را داشته و از عجایب آنکه واژه سینکی یاسونکی ایلامی(خوارزمی) بمعنی پادشاه sinkiاست ...

کتابی به نام داستانها یی از اینکا ها اثر لامبرت فاراژ ترجمه اردشیر نیکپور به تاریخ 53 قرار دارد که مرابه نوشتن این مقاله بر انگیخت.

.(peru)سرزمین پرو در غرب آمریکای جنوبی قرار دارد

و خاستگاه تمدنهای و فرهنگ های گوناگونی بوده است رابطه این فرهنگ ها با هم و نیز فرهنگ مردم کشور های دیگر جهان مطلب درخور مطالعه و شیرینی است سرخ پوستان پرو و از جمله قوم kechua (کچوآ) قرنها بلکه هزاران سال در این کشور زندگی نموده اند با این حال در قرن سیزدهم میلادی اینکا ها یعنی فرمانروایان و شاهان قوم کچوآ که نام آن بی شباهت به نام قوم کوچ نیست (اگر چه حمل به تصادف شود و ریشه دو نام متفاوت باشد) به سراسر پرو تسلط یافته و کم کم بر مناطق دیگری از امریکای جنوبی سلطه یافتند .

اینکا ها پوست سفید تری نسبت به بومیان دیگر سرزمین پرو داشتند و خود را از نژاد خورشید می شمردند آنها اعتقاد داشتند که در زمانهای آخر گروهی با پوست سفید از شرق خواهند آمد و منطقه را به صلح و آبادی و آسایش خواهند رساند

(عقیده ای که متاسفانه برعکس از آب در آمد یعنی آمدن سفیدان همراه بود با قتل و غارت سرخ پوستان آمریکای شمالی)

ولی همین اعتقاد باعث شد که فرانسیسکو پیزارو سردار بی رحم اسپانیایی برتمدن پیشرفته اینکاها بتازد و برای به دست آوردن طلا پادشاهان اینکا را اعدام کند و مردم این سامان را به دست تیغ و یا بردگی بسپارد .

pizarro

بهرگونه نخستین پادشاه اینکا لقب (سینکی روکا) یعنی فرمانروا و پادشاه روکا را داشته و از عجایب آنکه واژه سینکی(یاد آور فارسی باستان سونکه) همان واژه یاسونکی ایلامی(خوارزمی) بمعنی پادشاه sinkiاست هنوز در کردی به شاه به دو واژه سان و کی گفته می شود اما دلایل نگارنده در رابطه فرهنگی مدم پرو و اران خیلی بیش از این است .

مدت زمانی طولانی است که آشکار شده اولین کاشف قاره آمریکا نبوده اصولا واژه کاشف در اینجا لغتی استعماری است زیرا قاره آمریکا پیش از آمدن کریستف کلمب پر از آدمیزاد بوده و این آدمها مانند ما حیات و عقل و هوش داشتند

christophe colomb

میان انسان سرخ پوست( 1)و سفید و زرد فرقی نبوده و نست اگر تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به هر دلیل در آمریکای آن دوران دیرتر و کند تر صورت گرفته دلایل ویژه خود را داراست چنانچه اینشتن و فون براون و پاستور هم در شرایط قبیله آپاچی به دنیا می آمدند اینشتین و پاستور و فون براون مشهور نمی شدند به هر حال تحولات اجتماعی علل پیچیده ای دارد و حتی مفاهیم پرعمق از جهاتی دهن پرکن همانند روابط دیالکتیک اقتصادی نمی توانند مساله را به سادگی تعبیر کنند انسان سرخ پوست مثل همه انسانها محاسن و ارزشها و نیز معایبی دارد و نباید مورد توهین و تبعیض قرار بگیرد حالا می خواهد هر تبار و خاستگاهی داشته باشد به هرگونه پیش از کریستف کلمب انسانهای دیگر ی از قاره های آسیا و آفریقا و اروپا و شاید اقیانوسیه به آمریکا گام نهاده اند حداقل اسکیموها را در دوسوی تنگه برینگ می یابیم و می دانیم دانشمندان از مهاجرت انسانها از آسیا از راه برینگ به آمریکا سخن گفته اند اسکیموها حداقل قرن ها بر کریستف کلمب مقدم بوده اند کتابی نیز به زبان انگلیسی چاپ شده که از کشف آمریکا بوسیله اقوام وایکینگ (اسکاندیناو) سخن می گوید اما میزان پیشرفت این اقوام در قاره آمریکا نامعلوم است. به راستی هم اگر اسلحه آتشین و تفنگ نبود سفید پوستان دوره کریستف کلمب و پیزارو به سادگی نمی توانستند برقاره آمریکا مسلط شوند

آیا انسان از قاره آسیا به آمریکا مهاجرت کرده و یا اساسا انسان بومی آمریکا هم وجود داشته و قضیه خیلی روشن نیست اسکلت های چند هزار ساله قدیمی در قاره آمریکا یافت شده که شاید انسان از آمریکا به آسیا آمده و یا بلعکس و با سابد چند نوع انسان وجود داشته که باهم در آمیخته اند به یاد این حدیث شریف می افتم که از امام جعفر صادق پرسیدند قبل از آدم چه بوده او فرمود باز هم آدم لذا نتیجه گرفتند که خداوند عالم ها وانسانها ی فراوانی دارد. دوره حضرت آدم شاید دوره هموساپین باشد و پیش از آنهم آدمهای دیگر مثل آدم نئاندرتال بوده اند

در یک افسانه پرویی اینکا شاه پرو به سفری دور و دراز می رود و در برگشت انسانهای سیاه پوستی را که زبان بیگانه و پوست سیاه و موی وز کرده داشتند به سرزمین خود می آورد مردم سرخ پوست به پوست آنها دست می زنند تا مطمئن شوند که رنگ نمی دهد.

آنها زبان هم را نمی فهمند روشن است که به احتمال قوی این مردم می بایستی اهالی آفریقا باشند نشانه واضح اینان دیگر تصادفی نیست و جای انکار باقی نمی گذارد. در مقالات و کتابهای ترجه شده ای به فارسی از کشف الواح فینیقی در آمریکای جنوبی و نیز کشف لوحه های زرین بنی اسرائیل در آمریکای شمالی مطالبی به دست

آمده است. قوم مورمون در آمریکای شمالی مدعی می شوند که رهبر روحانی آنها بر اثر اشاره یک فرشته به محل دفن الواح طلایی بنی اسرائیل مهاجر به آمریکا پی می برد و سپس این الواح را به انگلیسی ترجمه می کند.

کتاب مورمون داستان مهاجرت و زندگی این قبایل است. اگرچه من مورمون نیستم و به عقاید مورمون ها هم گرایش ندارم اما می پندارم که این داستان نباید کاملا جعلی و بی اصالت باشد. به هر حال دور نیست در گذشته های دور کشتی های مسافر بری بر اثر طغیان امواج منحرف و گروهی از اهالی فنیقی یا یهودی را به اینسوی جهان آورده باشد الواح و یادگاری آنها بعد ها به دست زاهد و کشیشی افتاد و سرآغاز یک نهضت مذهبی در قاره آمریکا شد که امروز میلیونها هواخواه و هوادار دارد

در کتاب وان دنیکن اشاره ای به نزدیکی زبان ترکان (چواش) و یکی از زبانهای سرخ پوستان آمریکا دیده می شود من خود در واژه و ine مادر ate (پدر همچنین واژه میسی سی پی misisipi چنانچه در نشریه رود ها از انتشارات یونسکو آمده به معنی آب بزرگ است که misi برابر بزرگ یاد آور واژه اوستایی maz ماز ایلامی maxماخ یا ماه سومری max ماخ پلهوی مه و مز ارمنی متس می باشد واژه sipi (آب (یاد آور فارسی خارزمی سوپ (آب) ترکی بدینرو این شباهت ها از موج مهاجرت آسیایان پرده بر می دارند در بعضی کتاب های تاریخ تمدن نگاره ای از مهاجرت انسان از آفریقا به آسیا و اروپا و آمریکا دیده می شود.

در ذهن خود به شباهت قابل توجه زیگورات ایلامی و معابد پرو اندیشیدم نگاره های نقوش سرخ پوستان را با کارهای سفالی و نقوش ایلامی از نو سنجیدم و از همه جالب تر نگاره صلیب و صلیب شکسته را در یکی زا شماره های مجله چیستا چاپ شده و هماهنگی شگفت انگیزی میان آثار ایلام و بین النهرین و سرخ پوستان نشان می داد البته شباهت این نقوش را از خیلی قبل متوجه شده بودم این بار بیشتر به اندیشه فرو رفتم .

پیش از کتاب دانستنی ها از اینکاها کتاب دیگر در باره اقوام پرو پیش از اینکا به زبان انگلیسی دیده بودم در میان آن قوم نیز نزدیکی برخی از واژگان با زبانهای خارجی وزبانهای دیگر ایرانی یافتم که چون نیاز به مقاله مستقل و مستدل دارد آنرا به بعد موکول می کنم گمان می کنم مطالب جالبی باشد به عنوان مثال ایزد خورشیدnahuatel که به نام ایزد nahunte یا nahintiشباهت دارد

اما بر میگردیم به کتاب داستانهایی از اینکا ها بنا به داستانهای این کتاب کلمه سین کی یا سین چی sinchi که در کتاب به گونه سینکی آمده به معنی فرمانرواست دیدیم در زبال ایلامی sunki یا sinkiبه معنی فرمانروا و پادشاه است و در زبان کردی سان به معنی شاه و کی نیز به معنی پادشاه است چنانچه سان لهاک (اردو سونکه) بروایت هردوت یعنی هوادار و طرفدار شاه است و قرائن معدد دیگر در زبان ایرانی در همان کتاب mammam لقب زن و الهه مادر است برای مثال نام مانکو کاپاک و زنش مامادوکلوهو آکو و نیز نام الهه دریا ماماکوچا mama kocha و غیره اینکه و اژه فارسی مام و ماما را یادآوری می کند و با سومری ایلامیnana الهه مادر و amma (مادر) نیز شباهت دارد

در همین زبان زنی به نام ira مادر خورشید و ماه هر دو و در حقیقت مادر شاهان اینکا فرزند خورشید است . به یاد آوریم که ira مشابه ایران است و ایران به معنای آفتاب هم آمده arina هیتی= آرو ارمنی = آریامن و ارجمن سانسکریت= ایرج برهان قاطع و همگی به معنی آفتاب و نیز واژه های iran نام زن و iranu مرد ایلامی توجه شود

شباهت ira و ایراج و ایران و ایرانا و ایرانو معلومست شاهان ایلامی و سومری لقبin پادشاه را داشتند و اینکا اصلا به معنی فرمانروا و شاه است و شباهت in و inca روشن است که در زبان (آراتا) در دوران ایران که شاخه ای به احتمال قوی از ایلامی بوده نیز واژه مانندی دیده می شود

در میان اسامی بزرگان پرو نامهایی مثل cachi کاکی یا کاچی ملاحضه می شود که یاد آور نام کاکی سردار مازندرانی پس از اسلام و کاکی نام ایلامی است نام مائینا mania دختر سرخ پوست مانند نامهای menua میتانی اورارتو (مینا) و (مینو) فارسیman ایلامی سومری و بابلی و غیره می باشد واژه quilla (کوئیلا) یا (کوئی یا)به معنی ماه به واژه فارسی kuka (برهان قاطع) که به احتمال قوی تبار ایلامی کاسی دارد kaki ایلامی کاسی بمعنی آسمان ستاره و شاید ماه شباهت دارد

پرستش یا ستایش خورشید مشابه به آداب ایرانیان باستان و نام فرزندان خورشید (برشاهان) لقبی که مصریان به شاهان خود و نیز کمبوجیه دادند و شباهتهای علامت صلیب و صلیب شکسته و نیز نقوش ایلامی و سومری و سرخ پوستان و شباهت زیگورات چغازنبیل و معابد سرخ پوستان جای این حرف را بیشر باز می کند واژه huasi پرستش گاه و خانه عینا مانند hos لری و هوش دزفولی شوشتری hoivse انگلیسی و اژگان مشابه دانمارکی و انگلیسی و ریشه husi ایلامی است

بعلاوه جالب است که نشان ایزدی و شاهی در همان کتاب napa است یادآور واژه ایلامی nap بمعنی خدا و ایزد تابناک (ماه) و نیز برخی القاب شاهی دیده می شود نام ملکه napirasu آیا تصادفی است؟

مسلما خیر اتفاقا واژه nzp ایرانی خالص است در فارسی بگونه نپیnopi ایزدی آمده و در اوستا و سانسکریت ریشه های مشابهی دارد از همه مهمتر شباهت دستور زبان ایلامی با دستور زبان سرخ پوستان پرو به علت کیفیت التقایی و بعضی مشخصات دیگر است

یکی از خدایان پرو ماماشیشا mama shisha نام داشته که یادآور کلمه شوش است گرچه شیشا به الهه عرق ذرت گفته میشود اما از کجا معلوم این نام همان نام شوش یا شیش که تحول (او) و (ای) که همیشه در زبال ایلامی دیده می شود نباشد که این بار بخاطر برکت ذرت بر الهه ذرت اطلاق شده باشد واگر این شگفت انگیز نیست و تصادفی و یا نادرست قلمداد شود نام ilapa که بر کوه آند اتلاق شده و شباهت آن با elipi نام قوم ایلامی کوهستانی جای توجه دارد

در کتاب آمده که کوه آند به خاطر اقامت خدایان اساطیری نام آنها را داشته و از جمله به خاطر اقامت خدای خورشید inti لقب inti ilapa را گرفته inti را می توان کوتاه شده ناهیتی nahunte واژه ایلامی خورشید باشد هم در فارسی و هم در ایلامی با حذف نوه غنه بگونه ناهید nahiti در آمده است که مانند خورشید تابناک است

در ایران هم بعضی مناطق کوهستانی با حرف اول شروع می شوند مانند الوند، البرز، الموت که این ال را هر گونه تعبیر کنیم حتی محرف hara اوستایی بدانیم باز به ilapa پرویی نزدیک است و elipi به آن شباهت دارد … و نیز لقب (توپاک) یکی از شاهان اینکا به لقب tept یا tepi ایلامی نزدیک است اصطلاح پاشا کوتک(لقب شاه اینکا و به معنی رهاننده کشور) به واژگان ایلامی کوتیک لقب پادشاهان ونیز patisi پادشاه یاشا در فارسی سومری، ترکی و فارسی شباهت دارد آیا همه اینها تصادفی و خواب و خیال است؟ مسلما خیر

در ستست سرخ پوستان از نژاد زرد به شمار می روند اما به گمان من سرخ پوستان امریکایی جنوبی بیشتر دورگه هستند تا زرد کامل زیرا حالت صورت آنها خیلی به چینی و ژاپنی شبیه نیست بالاخره ما قیافه مردم پرو (مثلا تیم فوتبال پرو و بعضی از پزشکان انجا) را لا اقل دیده ایم بیشتر این مردم تبار سرخ پوستی یا دورگه سفید و سرخ دارند آثار نژاد زرد کمتر از یک دو رگه معمولی در آنها دیده می شود

از همه مهمتر بنا به افسانه ها اینکا ها اصلا پوست سفید داشته و نژاد دیگری به شمار می رفته اند ظاهرا محققان قبول کرده اند که اینکا ها (شاهان پرو) سفید پوست بوده اند و یکی از آنها آمدن انسان سفید از شرق را خبر داده که به همان دلیل در برابر پیزارو مقاومت نکردند و بشادی به استقبال او رفتند او هم نامردی نکرد و جنایت را بحد اعلا رسانید و برای طلا آدمکشی ها کرد تا نشان دهد سفید پوستان نژاد برتر هستند شاید آدمکش تر باشند بهر گونه به گمان من نشانه های مهاجرت مردم آسیا و اروپا و آفریقا در میان سرخ پوستان وجود دارد و به گمان من بخشی از تبار و نژاد شاهان اینکا و نیز سرداران آنها cachi یادآور نام کاشی و کاسی و کاشن در شمال ایلام و کاشان و کاس (نام قوم کاسی) و نیز نام ira جده قوم ایرانی و ممزوجی از فارس و ایلامی و کاسی بوده است که البته به مرور آنها تبار اولیه را از یاد برده و به مردمی دیگر بدل شده اند.

منبع ایران توریسم

دعاهای سرخپوستان را اینجا بخوانید.

شرح مختصری از سرخپوستان(رئیس جوزف) را خوندش رو خالی از لطف نمیدونم.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی



جدیدترین اخبار

نام : *

پیغام : *

 
سیستم تعمیر و نگهداری بهبود - PM