بازدید : 877
پدیده معلولیت سابقهای به قدمت تاریخ بشری دارد. در سدههای اخیر آمار افراد معلول به علت رویدادهای مختلف مانند جنگ، انقلاب، حوادث غیرمترقبه نظیر سیل و زلزله، حوادث رانندگی، حوادث ناشی از كار و انواع بیماریها رشد قابل توجهی داشته است.
پژوهشی كه توسط دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انجام شد، نشان میدهد كه در ایران میزان شیوع معلولیتهای آشكار در كل جمعیت حدود 2 درصد برآورد شده است كه در سنین بالای 40 سال این رقم به بیش از 4 درصد میرسد.در همین مطالعه میزان عقبماندگی ذهنی آشكار در مردان 4/1 درصد و در زنان 9/0 درصد ذكر شده است. ضعف اندام 5/6 در هزار، فلج اندام 7/2 در هزار، اختلالات بینایی 7 در هزار، اختلالات شنوایی 3 در هزار و اختلالات گفتار و زبان 80 در هزار بوده است.
طی قرون گذشته عقاید تعصبآمیز و نگرش جامعه تا حد زیادی تعیین كننده كیفیت زندگی و سرنوشت افراد معلول بوده است. در مطالعات انجام شده و تجارب و شواهد به دست آمده واكنش جامعه در برابر معلولیت و معلولان به 5 مرحله گذر تقسیم شده است:
– دوران حذف و طرد معلولان از جامعه.
–دوران نگهداری در نوانخانهها در راستای دور نگهداشتن آنان از چشم دیگران.
– دوران مراقبت و نگهداری در مراكز شبانهروزی.
– مرحله تشویق و حمایت معلولان در راستای زندگی به همراه خانوادهها و میان جامعه.
– مرحله توانمندی به عنوان دسترسی معلولان به فرصتهای برابر.
روند افزایشی معلولان همانگونه كه ملاحظه میشود باعث تغییر نگرش جامعه، نسبت به آنان شده است به طوری كه بهرغم ناتوانیها و محدودیتهای آنان، شایستگی جسمی و ذهنی فراوانی از خود بروز دادهاند. بدین ترتیب جامعه جهانی با تشكیل گردهمایی نمایندگان دولتهای مختلف در سال 1977 و با ابتكار سازمان بهداشت جهانی )WHO( در آلماآتا، استراتژی بهداشت برای همه را با اولویت مراقبتهای بهداشتی اولیه مبتنی بر چهار بخش به شرح زیر طراحی و تصویب كرد:
- ارتقای بهداشت.
– پیشگیری.
– خدمات درمانی.
– توانبخشی.
همچنین دو اصل اساسی زیر بر چهار بخش عمده یادشده مبتنی شد:
1– اولویت بهبود نسبی شرایط برای گروه كثیری از مردم با ارایه خدمات قابل استاندارد.
2–تأمین خدمات مورد نیاز از طریق آموزش افراد غیرمتخصص و ارایه خدمات توسط آنان در سطح جامعه.
در این مرحله به منظور تحقق هدف كلی بهداشت برای همه در حوزه توانبخشی، راهبردی نوین تحت عنوان توانبخشی مبتنی بر جامعه )CBR(، طراحی و برای اجرا به كشورهای عضو پیشنهاد شد.
در این راهبرد تأكید بر مشاركت اعضای خانواده و جامعه از طریق آموزش مهارتهای ساده، ارایه خدمات در محیط طبیعی زندگی و فعال كردن ارایه خدمات به معلولان همراه با تشخیص و مداخله به موقع و نیز كاربرد تجهیزات ساده قابل ساخت و موجود در جامعه پیشنهاد شده است كه با وجود محدودیت منابع مالی و انسانی به خصوص در كشورهای درحال توسعه تعداد بیشتری از معلولان را تحت پوشش خدمات قرار خواهد داد.
در این برنامه افراد معلول، خانواده آنان، اعضای جامعه، بخش دولتی، بخش غیردولتی و متخصصان توانبخشی نقش اصلی را به عهده دارند.
همچنین در سال 1994 سازمان بهداشت جهانی )WHO( با همكاری سازمان بینالمللی كار و سازمان فرهنگی ملل متحد )UNESCO( تعریف زیر را از توانبخشی مبتنی بر جامعه ارایه كرده است:
«توانبخشی مبتنی بر جامعه، راهبردی است در درون برنامه توسعه جامعه برای اجرای برنامه توانبخشی، ایجاد تساوی فرصتها و الحاق اجتماعی تمام افرادی كه معلولیت دارند».
بر اساس این، توانبخشی مبتنی بر جامعه از طریق تلاش افراد معلول، خانوادههای آنان، افراد جامعه و خدمات مناسب و ویژه در بخشهای بهداشت، آموزش، حرفهآموزی و اجتماعی تحقق خواهد یافت.
اصول اساسی برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به شرح زیر است:
1–مساوات: تمام انسانها دارای ارزش و حقوق برابرند.
2–عدالت اجتماعی: خدمات و فرصتهای فراهم شده برای معلولان باید در اختیار تمام آنان قرار گیرد.
3–تلفیق و همآمیزی: برای حضور فعال در جامعه، امكاناتی نظیر مسكن، تغذیه مناسب، زندگی خانوادگی، آموزشهای لازم، امكانات تفریحی، دسترسی به خدمات عمومی، فرصتهای شغلی، فعالیتهای صنفی و مشاركتهای سیاسی باید در اختیار معلولان قرار گیرد.
4–همبستگی: مسؤولیت پرورش و رفع نیاز انسانها به عهده همه اعضای جامعه است. همبستگی منحصر به معلولان نیست و كار خیر نیز تلقی نمیشود، بلكه حق همه افراد است.
5–كرامت انسانی: كیفیت زندگی معلولان باید منجر به احترام و منتج به خودشكوفایی آنان شود.
5–كرامت انسانی: كیفیت زندگی معلولان باید منجر به احترام و منتج به خودشكوفایی آنان شود.
با توجه به اصول اساسی یادشده، برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه برای رسیدن به اهداف زیر تلاش میكند:
1–تغییر و تحول در نگرش و رفتار جامعه نسبت به معلولان.
2–دستیابی فرد معلول به حداكثر استقلال در جامعه.
3–انتقال اطلاعات مربوط به سلامت معلولان به جامعه.
4–تغییر موقعیت معلولان از مصرف كننده صرف خدمات به مشاركتكنندگان در برنامهریزی و اجرای برنامههای توانبخشی.
5–جایگزینی اطلاعات بالینی و توانبخشی تخصصی با مهارتهای خود اتكایی.
6–تدارك و توسعه خدمات بهداشتی مناسب معلولان در سطح جامعه.
7–انتقال اطلاعات مناسب به معلولان در جامعه.
8–گسترش خدمات توانبخشی مناسب.
بر اساس این، توانبخشی مبتنی بر جامعه روشی جامع و پاسخگو به نیازهای معلولان در تمام جهات و تلفیقی از سنت و فناوری همراه با كاهش فاصله خدمت به این گروه است.
در 30 سال گذشته برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه به تقریب در 100 كشور جهان ارایه شده و تجربه قابل توجهی درباره این رویكرد به دست آمده است. این برنامه به خصوص برای كشورهای در حال توسعه كه امكانات و منابع محدود دارند رویكردی مناسب به شمار میآید.
برنامه توانبخشی مبتنی بر جامعه در ایران
پس از تصویب اجرای طرح توانبخشی مبتنی بر جامعه، توسط سازمان بهداشت جهانی، این برنامه توسط سازمان بهزیستی كشور با مشاركت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و دانشگاههای علوم پزشكی و خدمات بهداشتی و درمانی در قسمتهای مختلفی از كشور به مورد اجرا گذاشته شد.
مراحل اجرای این طرح در بیش از یك دهه به شرح زیر بوده است:
مرحله اول: ترجمه متون آموزشی توانبخشی مبتنی بر جامعه و تطبیق آن با شرایط اجتماعی ایران.
مرحله دوم: آموزش و آزمون برای مجریان طرح.
مرحله سوم: اجرای طرح.
اجرای طرح در سال 1371 به صورت آزمایشی در دو نقطه روستایی استان سمنان با برگزاری دورههای آموزشی برای بهورزان و كارشناسان آغاز شد و پس از ارزیابی موفق آن گسترش یافت. به طوری كه در حال حاضر با فعالیت ستاد گسترش توانبخشی مبتنی بر جامعه در سازمان بهزیستی كشور حدود 1060 روستای كشور تحت پوشش اجرای طرح قرار گرفته و 84000 نفر از افراد كمتوان ساكن در مناطق روستایی از خدمات این طرح شامل آموزش در خانواده، آموزش در خارج از خانواده، ارجاع، تهیه وسایل كمك توانبخشی، اشتغال و كاریابی و حمایتهای اجتماعی بهرهمند شدهاند.
تنوع نیازهای افراد معلول ایجاب میكند تا نه تنها یك سازمان، بلكه تمام نهادها و سازمانهای موجود در جامعه خود را مسؤول ارایه خدمات به افراد معلول بدانند. از آنجا كه تأمین هدف نهایی توانبخشی كه رساندن افراد معلول به استقلال فردی است تنها از طریق یك سازمان میسر نمیشود، از این رو، برنامه طراحی شده علاوه بر استفاده از نظام P.H.C شبكه بهداشت و درمان روستایی، از ساختار دهیاریها در روستاها به عنوان شریك كاری مطمئن قابل بهرهبرداری است.
همچنین تشكیل كمیته تشكلهای معلولان و درگیر كردن آنان در ارایه خدمات اجتماعی در كنار سایر امكانات موجود نظیر مجتمعهای روستایی سازمان بهزیستی كشور، موفقیت این اقدام را نمایانتر خواهد كرد.
ابتكار دیگر برای تأمین هماهنگیهای بین بخشی در سطح استان و شهرستان، تشكیل شوراهای CBR استان و شهرستان است كه شامل نمایندگان سازمانهای مرتبط نظیر استانداری، دانشگاه علوم پزشكی و خدمات بهداشتی و درمانی، آموزش و پرورش كودكان استثنایی، نماینده سازمانهای مردم نهاد معلولان و نمایندگان سازمان بهزیستی كشور است.
در این طرح، بهورزان مستقر در خانههای بهداشت به عنوان توانیاران سلامت، ارایه كننده خدمات آموزشی در خانواده و ارجاع هستند و روستایاران مجتمعهای روستایی به همراه داوطلبان محلی به عنوان توانیاران اجتماعی، در ارایه خدمات و فعالیتهای اجتماعی در سطح روستاها ایفای نقش میكنند.
با تصویب قانون جامع حمایت از حقوق معلولان در سال 1383 توسط مجلس شورای اسلامیو مفاد بند «و» ماده 95 قانون برنامه چهارم توسعه مبنی بر امكان تأمین غذای سالم و كافی در راستای سبد مطلوب غذایی و تضمین خدمات بهداشتی، درمانی و توانبخشی رایگان و تأمین مسكن ارزان قیمت، همچنین حصول اطمینان از قرار گرفتن جمعیت كمتر از 18 سال، تحت پوشش آموزش عمومیرایگان برای خانوارهای واقع در سه دهك پایین درآمدی، از طریق جابهجایی و تخصیص كارآمد منابع یارانهها و همچنین مفاد بند «ح» و «ط» ماده 97 قانون برنامه چهارم توسعه مبنی بر ساماندهی و توانبخشی بیماران روانی مزمن و سالمندان و به منظور استقرار عدالت و ثبات اجتماعی و كاهش نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، امید میرود نیازهای جامعه معلولان كشور به خصوص در روستاها و مناطق محروم از طریق اجرا و تقویت برنامههای توانبخشی مبتنی بر جامعه و گسترش آن در كل كشور تأمین و فراهم شود.
* كارشناس دفتر امور رفاه اجتماعی
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی