مقاله ها
نویسنده : زهرا شجاعی مشاور رییس جمهور و رییس مركز امور مشاركت زنان
بازدید : 461

 

قانون اساسی به مثابه مادری است كه سایر قوانین از آن زاده شده و در دامن جامعه رشد و نمو كرده ، به تكامل میرسند . این سند گرانسنگ ملی به عنوان میثاِنامه استوار و مقدس بین مردم و حاكمیت ، اصول و موازین حاكم بر روابط مردم با یكدیگر و مردم با حكومت و نهادهای سیاسی و نیز حقوِ و تكالیف متقابل آنان را بیان میدارد .
اساساً توجه به برابری و مساوات همگان در برابر قانون و ورود مباحث مربوط به « زنان » در قوانین اساسی دنیا چندان بیسابقه نیست و مطالعه تطبیقی این قوانین حاكی از آن است كه بسیاری از كشورها به این امر اهتمام جدی داشتهاند ، از جمله :
ـ بند ?? از قانون اساسی جدید ژاپن ( ???? ) پیشبینی میكند كه « همه مردم در برابر قانون یكسان هستند و هیچ تبعیضی نباید از نظر سیاسی ، اقتصادی و روابط اجتماعی به واسطه نژاد ، كیش ، جنسیت و موقعیت اجتماعی و جایگاه خانوادگی اعمال شود » . همچنین بند ?? « تبعیض جنسی در مورد رای دادن و انتخاب شدن « را محكوم كرده و بند ?? « برابری جنسیتی را در زندگی خانوادگی » مطرح میسازد .
ـ اصل ?? قانون اساسی چین اشعار میدارد : « زنان در كلیه شئون زندگی سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی از جمله زندگی خانوادگی از حقوِ مساوی با مردان برخوردارند . دولت با حمایت از حقوِ و منافع زنان از اصل « دستمزد یكسان برای كار یكسان » پیروی كرده ، به آنان آموزشهای لازم را میدهد و از میان آنان ، كادر فنی لازم را انتخاب میكند » . اصل ?? بیان میدارد : « همه شهروندان چینی كه به ?? سالگی رسیدهاند صرف نظر از وضعیت قومی ، نژادی ، جنسی ، شخصی ، پیشینه خانوادگی ، عقاید مذهبی ، آموزشی ، وضعیت مالكیت و طول مدت اقامت از حق رای و شركت در انتخابات برخوردارند ، به استثنای افرادی كه طبق قانون از حقوِ سیاسی محروم گشتهاند » .
ـ در قانون اساسی تایلند ، برابری زن و مرد و داشتن حق رای در انتخابات و مشاركت زن در امور سیاسی مملكتی پیشبینی شده است .
ـ طبق اصلاحیه قانون اساسی آمریكا ( ???? ) و پس از پایان جنگ جهانی اول و شرایط خاص اجتماعی آمریكا در آن زمان ، زنان كه در ردیف بردگان از حق انتخاب محروم بودند توانستند در تعیین سرنوشت سیاسی خویش مشاركت كنند » .
ـ قانون اساسی هند از سال ???? به اجرا درآمد و بازتاب تحولات و اصلاحات درون جامعه از نیمه قرن نوزدهم و خواستههای زنان برای بهبود و توسعه وضعیت زنان بود . اصول مختلف این قانون به حقوِ زنان میپردازد . برای مثال ، بند ? اصل ?? تحت عنوان « حقوِ اساسی » اعلام میدارد كه « هیچ نكتهای در این اصل نباید باعث جلوگیری از صدور قوانین برای بهبود وضعیت زنان و كودكان گردد » . همچنین بند ? اصول ?? تضمین میكند كه برابری و تساوی فرصتها برای همه شهروندان از مسائل مربوط به استخدام یا نامزد شدن برای هر سمتی در دستگاههای دولتی برقرار خواهد بود . بند ? اصل ?? تبعیضات را درباره استخدام در پستهای دولتی به سبب مذهب ، نژاد ، طبقه ، جنسیت ، اجداد ، محل تولد یا سكونت منع میكند و بخش چهارم قانون اساسی ( اصول ?? تا ?? ) مربوط است به دستورالعملهای اصولی برای سیاستهای دولت . برخی از این دستورالعملهای اصولی مختص زنان است و برخی دیگر غیرمستقیم و به طور ضمنی به زنان مربوط میشود .
ـ قانون اساسی استرالیا زن و مرد را برابر و مساوی میشناسد و لذا اصول و مواد خاصی برای زنان پیشبینی نشده است .
ـ در قانون اساسی تركیه ، اصل بر تساوی زن و مرد در برابر قانون است . بر این اساس هیچ گونه اختلافی از حیث نوع كار و پرداخت دستمزد در بخش دولتی نباید اعمال شود .
ـ در یك جمعبندی كلی به ویژه از قوانین اساسی كشورهای عربی میتوان گفت كه قانون اساسی كشوری مانند مصر ضمن آن كه بر نقشهای سنتی زن در مقام مادر و همسر تاكید كرده ، امكان مشاركت سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی آنان را تضمین میكند ، مشروط بر آن كه با شرع اسلام مغایر نباشد . این امر در ارتقای نقش زنان در خاورمیانه تاثیری جدی داشته و مصر را در صحنه جهان عرب برجسته كرده است . البته در نوع نگرش قوانین اساسی كشورهای عربی نسبت به زنان ، تعارضات واقعی وجود دارد و تلاش مصریان برای ارائه توصیفی مترقی كه اساس تفكر اسلامی عربها قرار گیرد ، با شكست مواجه شده است .
به طور كلی برای بررسی جایگاه زن در قانون اساسی ج . ا . ا توجه به سه محورِ دستاوردها ، كاستیها ( نارساییها ) و راهكارها ضروری است :

? . دستاوردها
در بحث از دستاوردهای قانون اساسی ج . ا . ا به مقدمه ، اصول خاصه زنان و برخی اصول عمومی قانون اساسی اشاره میشود :

الف ) مقدمه قانون اساسی
در این مقدمه كه بیانگر اهداف و آرمانهای بلند قانون اساسی است ، مبحثی ویژه و جداگانه تحت عنوان « زن در قانون اساسی » آورده شده است . هر چند كه قبل از آن در بحث از « طلیعه نهضت » به خون صدها « زن » و مرد جوان و با ایمان كه انقلاب اسلامی ایران را تداوم بخشید ، اشاره شده است ، اما اختصاص قسمتی از مقدمه به موضوع زنان ، حكایت از میزان توجه و عنایت نظام و قانون اساسی به موضوع و اهمیت آن دارد . در این خصوص چند نكته حائز اهمیت است :
الف ) « استیفای حقوِ زنان در ایجاد بنیانهای اجتماعی اسلامی به دلیل ستم بیشتری كه تاكنون از نظام طاغوتی متحمل شدهاند ، بیشتر خواهد بود » .
ب ) « فراهم كردن امكانات برای نیل به تشكیل خانوادهای كه زمینهساز اصلی حركت تكاملی و رشد یابنده انسان باشد ، از وظایف حكومت اسلامی است » .
ج ) « زنان ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسانهای مكتبی ، پیشاهنگ و خود همرزم مردان در میدانهای فعال حیات خواهند بود » .
پر واضح است موارد فوِالذكر ، از جمله اهداف و آرمانهای بلند قانون اساسی درباب موضوع « زن » است كه باید در طی سالها ، شرایط و زمینههای لازم برای تحقق و عملیاتی شدن آن فراهم میگردید .
نگاهی به گذشته زنان در جامعه ایران ، دلیل توجه خاص قانون اساسی را به خانواده و مقام زن آشكار میسازد ، گذشتهای مشحون از بیعدالتی نسبت به زنان و تعدی و تجاوز به حقوِ مسلم و طبیعی آنان و تنزل روزافزون مقام و منزلت والای انسانی آنها . از اینرو قانون اساسی سعی كرده تا با خارج كردن زن از حالت « شیء » و یا « ابزار كار » در خدمت اشاعه مصرفزدگی و استثمار ، وی را به عنصری فعال و مسوولیتپذیر و برخوردار از ارزش و كرامتی والا تبدیل كند .

ب ) اصول خاصه زنان
از میان اصول قانون اساسی ، اصل ?? و ?? به طور ویژه و صراحتاً زنان را مورد خطاب و توجه قرار داده است . طبق اصل ?? : « همه افراد ملت اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوِ انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند » .
اصل ?? نیز « دولت را موظف كرده حقوِ زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین كند و امور زیر را انجام دهد :
? . ایجاد زمینههای مساعد برای شخصیت زن و احیای حقوِ مادی و معنوی او .
? . حمایت از مادران بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از كودكان بیسرپرست .
? . ایجاد دادگاه صالح برای حفظ كیان و بقای خانواده .
? . ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بیسرپرست .
? . اعطای قیمومت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی . »
همچنین در بند ?? اصل سوم كه اهداف جمهوری اسلامی را بیان میدارد ، آمده است :
ـ « تامین حقوِ همه جانبه افراد اعم از زن و مرد و ایجاد امنیت قضائی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون » .

ج ) اصول عمومی
صرفنظر از این مطلب كه اصولاً قانون اساسی برای عموم مردم ـ اعم از زن و مرد ـ نوشته شده است ، اما اشاره به برخی اصول بنا به دلایلی كه بعداً ذكر خواهد شد ، ضروری به نظر میرسد . این اصول عمدتاً تكالیفی را برای دولت در قبال عموم مردم مقرر داشتهاند ، از جمله :
ـ الزام به این كه همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط باید در جهت آسان كردن تشكیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوِ و اخلاِ اسلامی باشد ( اصل دهم ) .
ـ رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی ( بند ? اصل ? ) .
ـ اصول مندرج در فصل سوم تحت عنوان « حقوِ ملت » نیز نكاتی را به شرح زیر بیان میكند :
ـ مردم ایران از هر قوم و قبیله كه باشند از حقوِ مساوی برخوردارند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود ( اصل ?? ) .
ـ تامین آزادی انتخاب شغل مناسب ( اصل ?? ) .
ـ هیچ كس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد ( اصل ?? ) .
ـ تابیعت كشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت كند ، مگر به درخواست خود او یا در صورتی كه به تابعیت كشور دیگری در آید ( اصل ?? ) .
ـ تنظیم برنامه اقتصادی كشور به صورتی كه شكل و محتوا و ساعات كار چنان باشد كه هر فرد علاوه بر تلاش شغلی فرصت و توان كافی برای خودسازی معنوی ، سیاسی و اجتماعی و شركت فعال در رهبری كشور و افزایش مهارت و ابتكار را داشته باشد ( بند ? اصل ?? ) .
ـ رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی كه واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد ( اصل ??? ) .

? . كاستیها و نارساییها
حضرت امام ( قدس سره ) در پیشنهاد بازنگری قانون اساسی ( ?/?/?? ) بیان داشتهاند : « قانون اساسی با این كه دارای نقاط قوت بسیار خوب و جاودانه است ، دارای نقایص و اشكالاتی است كه در تدوین و تصویب آن به علت جوّ ملتهب ابتدای پیروزی انقلاب و عدم شناخت دقیق معضلات اجرایی جامعه كمتر به آن توجه شده است . . . و رفع نقایص آن یك ضرورت اجتنابناپذیر جامعه اسلامی و انقلاب ما است و چه بسا تاخیر در آن موجب آفات و عواقب تلخی برای كشور و انقلاب گردد » .
در خصوص موضوع زنان نیز علیرغم دستاوردها و ابتكارات قانون اساسی ، كاستیها و نارساییهایی به چشم میخورد كه یا ناشی از خلائی است كه در متن قانون وجود دارد و یا ناشی از به كار بردن مفاهیم و واژههایی است كه موجبات برداشتها و تعابیر مختلف و بعضاً متضاد را فراهم میكند ، از جمله :
الف ) هر چند اصل ?? قانون اساسی « مردم ایران را از هر قوم و قبیله كه باشند از حقوِ مساوی برخوردار میداند و رنگ و نژاد و زبان و مانند اینها را سبب امتیاز ندانسته است » ، اما این اصل به این سوال كه آیا میتوان كسی را براساس « جنسیت » از حقوِ مساوی محروم كرد یا نه و آن را ملاك امتیاز و برتری جنسی بر جنس دیگری و فروتری جنسی از جنس دیگر دانست ، پاسخی نمیگوید . شاید بتوان ادعا كرد كه عمومیت این اصل هم شامل مرد و هم شامل زن است و با جنبه تمثیلی بخشیدن به آن ، لفظ « و مانند اینها » را میتوان مسامحتاً شامل « جنسیت » نیز به حساب آورد ، اما عدم اشاره صریح به مقوله « جنسیت » و طفره رفتن از ذكر آن ، راه را بر انواع و اقسام سوء تعابیر و تفاسیر ، سوء استفاده باز گذارده است .
ب ) از سوی دیگر بلافاصله در اصل ?? زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار گرفته و از همه حقوِ انسانی ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردار دانسته شدهاند .
در نگاه اول شاید به نظر برسد كه قانونگزار در این اصل ، خلاء و كاستی اصل ?? را كه بیان كردند ، به نوعی جبران كرده ، اما با كمی دقت معلوم میگردد كه « حمایت یكسان از زن و مرد در برابر قانون » زمانی معنای واقعی خود را مییابد كه قوانین عادی و موضوعه ، تبعیضآمیز و ناعادلانه نبوده ، زن و مرد را از حقوقی مساوی برخوردار كرده باشند . در غیر این صورت ، حمایت یكسان ، خود نوعی تبعیض و ظلم به حساب میآید ، چرا كه بین « حمایت یكسان در برابر قانون » با « برخورداری از حقوِ یكسان در برابر قانون » تفاوت آشكاری وجود دارد .
از سوی دیگر اگر از عبارت « رعایت موازین اسلام » كه تشخیص آن در اصل ? قانون اساسی به عهده فقهای شورای نگهبان گذارده شده است ، تفسیری مضیق به عمل آید و موازین اسلامی صرفاً مساوی با فقه اسلامی و تبعیت از یك نظر فقهی و یك فتوا قلمداد گردد ، نه تنها زنان را برخوردار از همه حقوِ انسانی مذكور در اصل ?? نمیكند ، بلكه به عنوان یك مانع ، محرومیت آنان را از بسیاری از حقوِ به دنبال دارد . بنابراین تفسیر موسع از « موازین اسلامی » و « شریعت » و آن را اعم از عمومات قرآنی ، اخلاقیات ، اصول عقاید و فقه قلمداد كردن و نیز عنایت جدی به مقتضیات زمان و مكان ( بر اساس بند ? اصل ? ) و مصالح و منافع نظام و همگامی اصلاحات فقهی با تحولات جامعه و دنیا ، میتواند نقش مهمی در اعتلا و رشد حقوِ انسانی زنان داشته باشد .
ج ) همچنین طبق اصل ??? قانون اساسی ، یكی از شرایط نامزدی ریاست جمهوری « رجل سیاسی » بودن است كه اگر معنای لغوی آن در نظر گرفته شود ، موهم نوعی نابرابری در پذیرش مسوولیت و مدیریت اجرایی جامعه است . این نكته قابل توجه است كه این قید نسبت به رهبری ، نمایندگان مجلس ، نمایندگان مجلس خبرگان ، فقها و حقوقدانان شورای نگهبان ، ریاست قوه قضائیه ، وزرا و معاونین رییس جمهور و . . . به كار نرفته است . آیا میتوان گفت كه در همه این موارد به علت مسلمّ بودن ، این شرط نادیده انگاشته شده است و یا اهمیت و اعتبار ریاست جمهوری حتی از رهبری نظام نیز بالاتر است كه چنین قیدی برای آن آورده شده است ؟
به هر حال ، امروزه تفسیر رایج و مشهور از این واژه ، معنای عرفی آن است كه شخصیت سیاسیِ سرشناس و كارامد و . . . ـ اعم از زن و مرد ـ را به ذهن متبادر میكند . وجود اسامی زنان راوی احادیث در كتب رجالی دلیلی بر این مدعا است و استنادات مربوط به رد صلاحیت زنانی كه نامزدی خود را برای انتخابات اخیر ریاست جمهوری اعلام كرده بودند ، كه نه به دلیل جنسیت بلكه به دلایل دیگری واجد صلاحیت برای نامزدی ریاست جمهوری تشخیص داده نشدند ، دلیل دیگری بر این مدعا محسوب میشود ، اما معلوم نیست كه همواره و در همه حال چنین تفسیری از این واژه به عمل آید ؛ ضمن آن كه در سایر مناصب نیز كه چنین قیدی آورده نشده علیرغم آن كه هیچ منع قانونی وجود ندارد ، شاهد اعمال سلایق رجالی ! هستیم كه به نوعی « تبعیض در عمل » ـ « نه تبعیض به موجب قانون » ـ در آن به چشم میخورد ، چه رسد به این منصب كه مقید به قیدی دو پهلو و مجمل و تفسیر بردار نیز شده است .
اگر واقعاً و در اصل ، منظور واضعان قانون اساسی ، استعمال این واژه در معنای عرفی و مصطلح آن و از باب تغلیب بوده ـ همان گونه كه از مذاكرات مجلس خبرگان قانون اساسی برمیآید ـ چه الزام و ضرورتی آنان را وادار به استعمال این واژه كرده است ؟ آیا غیر از اشاره به « جوّ ملتهب ابتدای پیروزی انقلاب و عدم شناخت دقیق معضلات اجرایی جامعه » ، حضرت امام ( ره ) بدان اشاره فرمودند ، میتوان به مطلب دیگری هم استناد كرد ؟ شاید بتوان ادعا كرد كه واضعان قانون اساسی در آن دوره سعی در تامین نظر كسانی داشتهاند كه عدم صلاحیت زن برای زمامداری را از بدیهیات فقه اسلامی میدانستهاند و بر همین اساس ، تصدی این مقام از سوی زن و واگذار كردن این جایگاه از سوی جامعه به زن را نامشروع میدانسته و میدانند و این تدبیر را به كار بستهاند ، همین امر ، امروزه در حق اساسی مشاركت سیاسی زنان محدودیت ایجاد كرده است . به طور كلی زبانی كه در قانون اساسی به كار میرود ، باید به نحوی باشد كه از استعمال هرگونه اصطلاح یا واژهای كه القاكننده اندیشه برتری مردان است پرهیز شود و متونی مثل قانون اساسی باید از وجود هرگونه بیانی كه بیانگر كلیشههای جنسیتی است ، عاری باشند ، چرا كه قانونگزاران اساسی یك كشور نقش تعیینكنندهای در این زمینه ایفا و الگویی را برای سایر موارد ارائه میكنند .

? . راهكارها
به منظور اجرای دقیق و صحیح قانون اساسی و اجرا و تحقق اهداف ، آرمانها و مضامین بلند آن در جامعه ـ صرفنظر از كاستیها و نارساییهایی كه به آن اشاره شد ـ توجه به موارد زیر ضروری به نظر میرسد . لازم به ذكر است كه پرداختن دقیق و جدی به موضوع و استخراج و ارائه راهكارهای اساسی برای برون رفت از وضعیت موجود ، مستلزم تشكیل گروههای تخصصی و كارشناسی و برپایی نشستهای مشورتی و تخصصی است .
الف ) فراهم كردن زمینه اجرای اصول معطل و بر جای مانده قانون اساسی كه هم حقوِ عامه ( ملت ) را تامین كند و هم حقوِ خاصه زنان را . بررسی و تبیین وضعیت موجود حاكی از آن است كه بسیاری از دستاوردهای قانون اساسی كه در نوع خود منحصر به فرد است ، آن گونه كه مد نظر واضعان آن و نیز مردمی كه به آن رای دادهاند بوده ، در عمل اجرا نشده است و قوانین و مقررات عادی وضع شده و اقدامات و برنامهریزیهای به عمل آمده كافی به نظر نمیرسد . لذا باید مجموعهای دیگر از خط مشیها ، برنامهها و تداركات كمّی و كیفی عمیق در نظر گرفته شود ، از جمله :
ـ « استیفای بیشتر حقوِ زنان ، به دلیل ستم بیشتری كه متحمل شدهاند » هنوز به وضعیت و نتیجه مطلوب نرسیده است .
ـ امكانات لازم برای « نیل به تشكیل خانوادهای كه زمینهساز اصل حركت تكاملی و رشدیابنده انسان باشد » ، فراهم نشده و از سوی دیگر « آسان كردن تشكیل خانواده ، پاسداری از قداست آن و تنظیم روابط خانوادگی بر پایه حقوِ و اخلاِ اسلامی » ، ( موضوع اصل ?? ) هنوز به طور كامل محقق نشده و بعضاً نیز خطمشیها و برنامهریزیها بر خلاف این مسیر بوده است . ظواهر امر نشان میدهد كه نهاد خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه هنوز جایگاه واقعی خود را در جامعه اسلامی پیدا نكرده و به طور كلی معلوم نیست كدام دستگاه و سازمان در جمهوری اسلامی متولّی این امر است ؟ رشد آمار طلاِ ، فرار دختران ، پایین آمدن سن بزهكاری نوجوانان ، بالا رفتن سن ازدواج ، افزایش خشونتهای خانگی علیه زنان ، ازدواج گریزی جوانان و . . . موید این مطلب است .
ـ هنوز « مشاركت زنان در میدانهای فعال حیات به عنوان پیشاهنگ و همرزم مردان ، و « تعیین سرنوشت سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه » ـ مورد نظر مقدمه و بند ? اصل سوم ـ با وضعیت مطلوب و آرمانی قانون اساسی فاصله دارد .
ـ به نظر میرسد « زمینههای لازم و مساعد برای رشد شخصیت زن » به طور كامل ایجاد نشده ، « و حقوِ مادی و معنوی او » كاملاً احیا نگردیده است . هر چند در این سالها تلاشهای در خور تحسینی صورت گرفته ، اما واقعیت آن است كه این تلاشها همگام و متناسب با اقتضائات و نیازها نبوده و هنوز موانعی جدی در راه احیا و احقاِ حقوِ مادی و معنوی زنان وجود دارد و استمرار اقدامات اولیه در این زمینه میتواند راهگشا باشد . از جمله در خصوص احیای حقوِ مادی زنان ، مواردی چون : از حالت قراردادی خارج كردن رژیم دارایی مشترك زن و مرد ، حذف شروط فعلی مربوط به دریافت اجرتالمثل ، و اصلاح و بازنگری قوانین مربوط به میراث زوجه از زوج پیشنهاد میشود .
ـ هنوز هدف « رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امكانات عادلانه برای همه در تمام زمینههای مادی و معنوی » ( بند ? اصل سوم ) تامین نشده است . ضمن آن كه استعمال صفت « ناروا » برای تبعیض در این بند این سوال را پیش میآورد كه آیا تبعیض « روا » هم وجود دارد و آیا اساساً تبعیض ـ با آن بار منفی كه دارد ـ میتواند « روا » باشد ؟ و یا این كه باید گفت منظور واضعان قانون اساسی این بار نیز استعمال این واژه در غیر از معنای لغوی آن بوده است !
ـ دولت به تكلیف خود در اصل ?? به طور كامل عمل نكرده « و همگان را از تامین اجتماعی فراگیر و كارامد برخوردار نساخته » و « خدمات و حمایتهای مالی مربوطه » را ارائه نداده است كه به نظر میرسد با تصویب نظام جامع تامین اجتماعی و نیز اجرای درست آن ، این مهم به سرانجام برسد . همچنین است عدم اجرای كامل اصل ?? كه به داشتن مسكن متناسب نیاز هر فرد اشاره دارد .
ـ به نظر میرسد مجتمعهای قضائی خانواده كه در شهرستانها نیز در حد ضرورت و نیاز تشكیل نشدهاند ، هدف قانون اساسی را در « حفظ كیان و بقای خانواده » تامین نمیكنند و با توجه به آن كه این مجتمعها از نظر صلاحیت رسیدگی به دعاوی نیز جامعیت ندارند ، لذا بازنگری و تحول در ساختار ، صلاحیت ، به كارگیری قضات كارآزموده و مجرب و نیز مشاوران ، كارشناسان ، متخصصان روانشناس و جامعهشناس و . . . در آن ضروری است .
ـ همچنین « بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بیسرپرست » ـ كه قانون اساسی با به كارگیری لفظ اخیر این گونه زنان را پیشاپیش ناتوان از اداره و سرپرستی خود و خانواده به حساب آورده است ـ تاكنون ایجاد نشده است . هر چند تلاشهایی از سوی مركز امور مشاركت زنان برای تصویب و اجرای بیمه زنان خانهدار در جریان است كه در یكساله اخیر نیز اجرای آزمایشی آن آغاز شده است ، اما تداوم و استمرار آن نیازمند عزم و همتی جدی است تا به صورتی فراگیر و كارامد و از همه مهمتر به صورتی عاجل در حل مشكلات و معضلات این گونه زنان موثر واقع شود . قطعاً عدم اقدام به موقع در این خصوص تبعات و عواقب ناخوشایندی را دامنگیر كل جامعه خواهد كرد كه نشانههایی از آن به وضوح قابل رویت است .
ب ) یكی دیگر از راهكارهای پیشنهادی ، تجدید نظر و تغییر قوانین عادی و مقرراتی است كه مغایر با اصول ، اهداف و آرمانهای قانون اساسی هستند و از آن جا كه در تعارض بین قانون اساسی و قانون عادی ، قانون اساسی مقدم است ، لذا موارد زیر پیشنهاد میگردد :
ـ طبق اصل ?? قانون اساسی « هیچ كس نمیتواند اعمال حق خود را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد » كه به نظر میرسد برخی از حقوِ و اختیارات وسیعی كه برای مردان در چارچوب خانواده در قانون مدنی در نظر گرفته شده است با این اصل مغایر است ؛ از جمله اختیار مطلق مرد در طلاِ زن ( ماده ???? قانون مدنی ) ، كه هر چند اخیراً تلاشهایی به منظور تغییر لحن و بیان این ماده صورت گرفته است و در عمل نیز واقعاً به شكل مصرح در ماده فوِالذكر عمل نمیشود و زنان نیز چنین حقی به شرطها و شروطها دارند ، اما از آن جا كه این اِعمال حق مردان بعضاً موجب اضرار به زنان و . . . میگردد ، لازم است به منظور هماهنگی و انطباِ با قانون اساسی این گونه موارد اصلاح گردند .
ـ طبق اصل ??? قانون اساسی « تابعیت كشور ایران حق مسلّم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت كند ، مگر به درخواست خود او یا در صورتی كه به تابعیت كشور دیگری درآید » ؛ اما مضمون ماده ??? قانون مدنی اشاره دارد كه « زن ایرانی در صورت ازدواج با تبعه خارجی و تحمیل تابعیت همسر خارجی به وی به موجب قانون متبوع همسر ، تابعیت ایرانی خود را از دست میدهد » . ضرورت تغییر و تجدید نظر در این گونه مواد ، به دلیل مغایرت با قانون اساسی و نیز عوارض و تبعات ناشی از آن كه بعد از انقلاب در پی مهاجرت افاغنه به ایران و بازگشت معاودین عراقی ، مادران ایرانی و فرزندان آنها را كه متولد از پدر خارجی هستند ، با مسائل لاینحل مواجه كرده است ، احساس میشود .
ـ اصل ?? قانون اساسی اشاره به آزادی افراد در انتخاب شغل مناسب دارد كه به نظر میرسد با ماده ???? قانون مدنی كه « به شوهر اختیار داده است زن خود را از حرفه یا صنعتی كه منافع مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع كند » ، مغایرت داشته باشد . هر چند بعضاً در محاكم به ماده ?? قانون حمایت خانواده ـ كه هنوز صراحتاً نسخ نشده است ـ در این رابطه استناد و به زن نیز این حق داده میشود كه از دادگاه منع شوهر به اشتغال خاصی را تقاضا كند ، اما دادن این حق و اختیار به مرد در قانون مدنی به صورت یكطرفه و آن هم به تشیخص خود او ، جای سوال دارد .
ـ بند ? اصل ?? قانون اساسی مقرر میدارد : « تنظیم برنامه اقتصادی كشور به صورتی كه شكل و محتوا و ساعات كار چنان باشد كه هر فرد علاوه بر تلاش شغلی ، فرصت و توان كافی برای خودسازی معنوی ، سیاسی و اجتماعی و شركت فعال در رهبری كشور و افزایش مهارت و ابتكار را داشته باشد » . به نظر میرسد اشتغال تمام وقت بانوان و ساعات كار غیرقابل انعطاف و غیرشناور آنان و موظف بودن آنان به انجام ?? ساعت كار هفتگی ( مشابه و مساوی با مردان ) چندان تناسب و همخوانی با این اصل نداشته باشد و نتیجه آن میشود كه زنان شاغل با نوعی ناهماهنگی و پارادوكس در انجام مسوولیتهای خانوادگی ـ به عنوان محور و مدار خانواده ـ و فعالیتهای اجتماعی مواجه شده ، سرگردان و سردرگم فشار مضاعفی را تحمل میكنند و در عین حال فرصت و توان هرگونه خودسازی معنوی و افزایش مهارت و ابتكار را نیز از دست میدهند . حل این پارادوكس ـ كه از دغدغههای مهم ریاست محترم جمهوری نیز محسوب میشود ـ و ایجاد هماهنگی در ایفای نقشهای خانوادگی و فعالیتهای اجتماعی زنان شاغل امروزه ضرورتی انكارناپذیر به شمار میرود .
ـ برخلاف بند ? اصل ?? قانون اساسی كه ملاك قیمومت مادر را صرفاً شایستگی او قرار داده است ، ماده ?? قانون امور حبسی و مواد ???? و ???? قانون مدنی ، به طور كلی ازدواج مجدد مادر را قرینهای بر عدم شایستگی او میدانند ، در حالی كه همان طور كه صرف عدم ازدواج دلیل بر شایستگی نیست ، ازدواج مادر نیز دلیلی بر عدم شایستگی او محسوب نمیشود ، لذا در این گونه موارد به نظر میرسد باید موضوع به تشخیص دادگاه واگذار شود و از صدور حكم كلی و یكسان برای تمامی موارد پرهیز گردد .
در پایان امیدوار است كه مجموعه حاكمیت نظام با فراهم آوردن امكانات ، تدابیر و برنامهریزیهای مناسب و بالاخص ابزارهای قانونی مورد نیاز برای حركت زنان در مسیر مطلوب اسلام ـ كه مورد تاكید مقام معظم رهبری نیز هست ـ و درك عمیق شرایط حساس اجتماعی و سیاسی جامعه و جهان و از همه مهمتر لحاظ پیام و جوهره اصلی دین ، چهرهای مقبول از اسلام و احكام اسلامی به جهانیان ارائه كنند .
بدیهی است بهرهبردارای از تمامی ظرفیتهای فقه پویای شیعه كه ادعای جهانشمولی و جاودانگی دارد ، از طریق ایجاد مجمعی از فقهای جوان ، خوش فكر ، آگاه به زمان و اصول گرا برای استفاده از این ظرفیتها و ارائه پاسخهای مناسب به سوالات و نیازهای متعددی كه در عرصه مشاركت سیاسی ـ اجتماعی زنان و استیفای حقوِ همه جانبه آنان در اثر تحولات سریع و چشمگیر زمان و شتاب تاثیرات اجتماعی و فرهنگی آن در جامعه امروزه ما به وجود آمده است ، میتواند ما را به هدف خود نزدیكتر كند تا بنا به فرموده حضرت امام ( قدس سره ) : « خدای ناكرده اسلام در پیچ و خمهای اقتصادی ، اجتماعی ، نظامی و سیاسی ، متهم به عدم قدرت اداره جهان نگردد » ، و به اعتقاد ما مترقی بودن و متعالی بودن احكام و قوانین اسلام بخصوص برای زنان به همه جهانیان اثبات گردد


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود