بازدید : 319
تشكیل اجلاس بینالمللی زنان در نیویورك (پكن + 10)، این امكان را فراهم میكند تا با نگاهی گذرا به تحولات جهانی، فرصتها و زمینهها، و با نیم نگاهی به عملكرد نهادهای دولتی و غیردولتی، مسئولیتهای خویش را در شرایط كنونی بازشناسی كنیم. در قرون اخیر، توجه به مسائل زنان، عمدتاً از دو ناحیه مختلف و با اهداف متفاوت و گاه متضاد دنبال شده است؛ گروه اول، زنانی كه به این باور رسیده بودند كه در طول تاریخ، از جایگاهی فرو دست برخوردار بودهاند و باید مسیر حركت تاریخ را به سمت تحقق عزتمندی و رشد و اقتدار زنان، هدایت كنند و گروه دوم، نظام سرمایهداری كه با استفاده از فرصت، سعی در به خدمت گرفتن جنبش اجتماعی زنان در مسیر اهداف خود داشت. از آنجا كه اصول حاكم بر اندیشه انسان مدرن غربی (اومانیسم، سكولاریسم، فردگرایی، نسبیت گرایی و آزادی لیبرالی) كه بنمایه اندیشه زن غربی بود، اصول حاكم بر اندیشه سرمایهداری لیبرال نیز به حساب میآمد، هممسیری این دو جریان به راحتی میسور گردید و جنبش اجتماعی زنان در غرب كم و بیش در خدمت سیاستهای كاپیتالیستی قرار گرفت. زنان مبارز، بهویژه گروههای چپ، در دهههای اخیر نیز گرچه شعارهایی تند علیه جهانگردانی سرمایه و یكجانبهنگری سر میدهند، اما به دلیل نظم حاكم بر اندیشه آنان، نه تنها به مثابه حریفی با گارد باز در مقابل دشمناند كه پیوسته مورد هجوم واقع میشود، كه كودكی را میمانند كه در عین پرخاشگری، بالاخره دست در دست والدین خود خواهد نهاد و به همراهشان تا ناكجاآباد خواهد رفت. اكنون با گذشت نزدیك به دو قرن از آغاز جنبش زنان، بذرهایی كه به دست زنان طبقه متوسط دنیای جدید كاشته و با همت بورژوازی نوپا، جریانهای اجتماعی چپ در دهه 1960 و نهادهای بینالمللی آبیاری شد، به درختی پر بار تبدیل شده است كه بینندگان را به اعجاب وامیدارد؛ اما عصاره آن نه تنها شفا بخش نیست كه صفرا خواهد فزود. زن غربی كه شعار برابری حقوق، اشتغال، تحصیلات عالیه، مدیریت و مشاركت اجتماعی سر میداد، بالاخره به چشم خود دید كه در آستانه قرن بیست و یكم، زن، كه زمانی كنترل مصرف و مهمترین عامل انتقال ارزشهای اخلاقی به نسل آینده بود، به مهمترین عامل مصرفزدگی، توسعه حرص و انتقال ارزشهای لیبرالی گشته است و كشورهایی چون كانادا، آمریكا و كشورهای اسكاندیناوی كه از بالاترین شاخصهای رسمی مورد نظر سازمان ملل در وضعیت زنان برخوردارند، بار بحرانهای خانوادگی و اخلاقی بزرگی را بر دوش میكشند و جهان معاصر، شاهد وضعیتی چنان آشفته است كه در طول تاریخ حیات بشری، بیسابقه و یا كمنظیر بوده است. رشد منفی جمعیت به دلیل حاكمیت فرهنگ فردگرایانه در خانوادهها، جهش بیسابقه نرخ طلاق، بروز پدیده طلاقِ رضایتمندانه (بدون نیاز به تقصیر یكی از زوجین ر.ك: مكان ویلیامسن، «تأثیر تغییرات ساختاری دهههای 60 و 70 بر ساختار و خانواده در آمریكا» ، افزایش فرزندان نامشروع از یازده درصد در سال 1970 به 32 درصد در آستانه قرن جدید ر.ك: آدام بورسوا، افول اخلاقی آمریكا،به نقل از: مجله سیاحت غرب، ش 17، ص 17، به دلیل رواج فرهنگ «حق تسلط بر بدن از جمله شعارهای فمینیستی است كه در پیشنویس اسناد بینالمللی مطرح شده است. حق سقط جنین، كنترل موالید و اختیار رابطه جنسی رضایتمندانه، از مصادیق آن است. »، معضل «كودكان درهای قفل شده» ـ بچههایی كه به دلیل اشتغال مادران، روزانه ساعتها به تنهایی و بدون نظارت و مراقبت در خانه به سر میبرند مگان ویلیامسن، همان. ـ افزایش خانوادههای مادر سرپرست و فاقد پدر آمریكایی از نُه درصد در سال 1960 به بیست درصد در سال 1987 كه پنجاه درصد آنان زیر خط فقر هستند این آمار در مورد سیاهپوستان آمریكا، از 33 درصد در سال 1960 به 61 درصد در سال 1988 افزایش نشان میدهد؛ (ر.ك: همان. ، تأنیث فقر بهویژه در میان زنان مطلقه،ظهور نسل X(افرادی كه بین سالهای 1965 تا 1978 در سالهای اوجگیری موج دوم فمینیستی و افول خانواده سنتی متولد شده و دارای ویژگیهای منفی منحصر به فردی هستند) این نسل، به مشاركت سیاسی كم علاقهترند، تعهدات شهروندی را كمتر رعایت میكنند، معلومات عمومی آنان در امور اجتماعی بسیار پایین است. درآمد اقتصادی آنان از نسل گذشته كمتر است، به مادیگرایی و فردگرایی نسبت به پدر و مادرانشان در سن مشابه آنها تمایل بیشتری دارند و اعتماد اجتماعی در میان آنان تنزل یافته است. بر طبق یك نظریه، مهمترین عامل بروز چنین نسلی، فروپاشی خانواده سنتی است؛ ر.ك: تِد هالستید، سیاستی برای نسل «ایكس»؛ به نقل از: مجله، سیاحت غرب، ش 18، ص 59. بحران اجتماعی در قالب: رشد جرایم، اعتیاد به مواد مخدر، روند رو به افزایش مسئولیتناپذیری و بیبند و باری جنسی كه كارشناسان یكی از مهمترین عوامل آن را افول خانواده میدانند آدام بورسوا، همان، ص 7. ، رشد روزافزون خشونت علیه زنان در خانواده، محیط كار و محیط اجتماعی، به گونهای كه اداره سلامت و خدمات انسانىِ ایالات متحده، خشونت را اصلیترین مشكل زنان در دهه گذشته اعلام نموده است بر طبق این آمار، در هر دو دقیقه، یك زن در آمریكا مورد تجاوز قرار میگیرد، هر نُه ثانیه، یك زن صدمه جسمی و بدنی میبیند. سی درصد زنان مقتول در آمریكا به دست همسر، همسران پیشین و یا دوست پسرهایشان كشته میشوند؛ (ر.ك: گروه مد یا اسكوپ، زنان؛ قربانی خشونت رسانهها؛ به نقل از: مجله سیاحت غرب، ش 17، ص 60. ، افزایش بیرویه سقط جنین بهویژه سقطهایی كه صرفاً به دلیل فرار از مسئولیت مادری و یا رابطه نامشروع انجام میپذیرد و دهها معضل دیگر، نمایی از پوسیدگی پایههای تمدنی است كه بر انسان بسندگی و وحیزدایی استوار است و عقل را كنیز مطبخی شهوت میشمارد. امروزه شاهد موج بازنگری در میان دانشوران مغرب زمین هستیم كه از نقدهای مسئلهای و گزارهای آغاز شده و رفته رفته بنیانهای نظام فكری لیبرالیسم را نیز در بر میگیرد. با وجود این، نظام سلطه با استفاده از تمامی ابزارهای قدرت در عرصه بینالملل، در پی جهانی كردن ارزشهای مورد نظر خویش است و با انسانی و جهان شمول معرفی كردن آن، به هیچ فرهنگ، سنت و دینی اجازه نمیدهد جهانشمولی آموزههای لیبرال در موضوع زن و خانواده را مورد تردید قرار دهد. این ادیان و فرهنگها هستند كه باید با تجدید نظر و ارائه تصویر و تفسیری جدید خود را با تحولات تدبیر شده هماهنگ نمایند. ر.ك: جولی مرتوس، آموزش حقوق انسانی زنان و دختران (اقدام محلی، تغییر جهانی): این كتاب، به وضوح نمایانگر اهداف و برنامههای نظام سلطه در تعمیم فرهنگ لیبرالیستی و مقابله با فرهنگها و ادیان است. متأسفانه جنبش فمینیستی زنان، هم به دلیل نفوذها و هم به دلیل سادهلوحیها، همچنان نسخه اصلاحات را در مفاهیم، معاهدات، و اسناد و رویههایی میجوید كه خود، عامل ناكارآمدی، تحقیر و انحطاط زن امروز است و با وجود ادعای پیشتازی و میدانداری، از درك شنیدن تك ضربهایی كه در پی تبدیل شدن به آهنگی دلنشین و مطابق با فطرت زنانه در مخالفت با جریان حاكم بوده و مدعی نیاز به الگویی جدید در دفاع از زنان است، عاجز میباشد. فعالیتهای دولتی نظام در عرصه بینالملل پس از انقلاب، اولین تجربه بینالمللی زنان ما، حضور در كنفرانس جهانی زنان كپنهاك (1980) بود. در آستانه این اقدام، امام خمینی (ره) در ملاقات با بانوان شركت كننده نكاتی را به آنان گوشزد نمودند كه توجه به بازیگری قدرتهای بزرگ در عرصه بینالمللی و در تشكیل كنفرانسهای جهانی، ضرورت حضور فعال زنان ایرانی در چنین عرصههایی به منظور صدور پیام زنان انقلابی ایرانی و تبدیل فضای موجود به فضایی برای بیداری زنان جهان و تصحیح نگاه آنان به زن مسلمان ایرانی در مقابل تبلیغات مسموم دشمنان، از آن جمله بود. حضور بیست و پنج ساله زنان ایران، به ویژه نمایندگان دولتی، نكات مثبت و منفی متعددی را در كارنامه ما قرار داده است. حضور زن انقلابی كه نماینده تفكر اسلام سیاسی و پیام آور حجاب و عفاف و ضرورت حضور در صحنههای فعالیت با رعایت حریمها بود، پیامی نو و تأثیراتی شگرف برای دیگر زنان داشت، به گونهای كه حضور زنان ایرانی در كاخ الیزه، كاخ سرخ و مكانهای مشابه، تسخیر سنگرهای فتح ناشدنی به حساب میآمد. به علاوه، نمایندگان ما در دفاع از ارزشهای اخلاقی و اصرار بر انحصار روابط جنسی به كانون خانواده، هیچ گاه كوتاهی نكردهاند؛ بلكه تلاش بیوقفه آنان و مساعدت تیم كارشناسی دینی و علمی كشور در مواردی چون كنفرانس پكن، در مقابله با سقط جنین و آزارهای جنسی، قابل ستایش است كه البته این تلاشها هم اكنون نیز ادامه دارد. چانه زنیهای انجام شده در برخی موارد دیگر نیز، اقدامهایی اصول گرایانه و به جا بوده است. در عین حال باید به برخی ضعفها نیز اذعان نمود. در برخی مقاطع، سوءبرداشت از سخنان امام (ره) كه این مجامع را صحنه بازیگری قدرتهای بزرگ دانسته بودند، این توهم را ایجاد كرده بود كه حضور پررنگ و فعال در این مجامع، به معنای دست شستن از اصول است و به همین دلیل، نقش چندان فعالی در عرصه بینالمللی ایفا نمیكردند. این نگرش، عمدتاً به انزوای ایران میانجامید. در دهه اخیر اما این نگاه جای خود را به ضرورت حضور فعال داده است. اتخاذ هر تصمیمی در صحنههای جهانی، تمامی كشورها را تحت تأثیر قرار خواهد داد و كشورهایی كه به بهانه حفظ هویت خود، از حضور فعال در این صحنهها چشم بپوشند، در آینده مجبور به اتخاذ خط مشیهای تحمیلی خواهند شد. این نكته، توجیه مهم و قابل قبولی است؛ البته آنگاه كه نمایندگان یك كشور از دانش لازم در شناخت مسائل زنان و تفكیك مسائل واقعی و دارای اولویت از دیگر مسائل برخوردار باشند، ظرفیتها و محدودیتهای بینالمللی را بشناسند و با نگاهی مجموع نگر و كلان بتوانند حركتی هماهنگ را تدبیر و سازماندهی كنند. متأسفانه با وجود قابلیتهای نسبىِ جنسیتهای نمایندگی، نه سطح كارشناسیها در مباحث زنان چندان رضایت بخش بوده است و نه هماهنگیهای آن؛ به همین دلیل، نمایندگان ما كمتر به تردید در اصول و نظم فكری حاكم، پرداخته و منازعات ما را به مسائل موردی و جزیی تنزل دادهاند. مشكل اساسی ما با نظام لیبرال در مباحثی چون: ارزشمندی گزارهای اخلاقی، شخصیت زن، آزادی زن، خانواده، تفكیك یا تشابه نقشها و مسائلی از این دست بود كه سقط جنین و حق تسلط بر بدن، مصادیق جزیی آن به حساب میآیند به همین دلیل مشاهده میشود كه مشاجرات ما با دیگران، بیشتر مباحثات درون پارادایمی (با حفظ چارچوبهای حاكم) بوده است. نكته دوم اینكه نهادهای دولتی به پتانسیل سازمانهای غیر دولتی كه در مسیر اهداف نظام عمل میكنند، به توسعه، تقویت و هماهنگ سازی آنان كمتر بها دادهاند. با اندكی تأمل میتوان دریافت كه نهادهای مردمی در عرصه بینالملل میتوانند بسیاری زمینهها را برای حركت دولتها فراهم و یا بسیاری فشارها را كم كنند. موضوع اتحاد میان دولتهای اسلامی و سازمانهای اصول گرا به منظور ایجاد چالش در ادبیات حاكم هم، زمینهای نیمه هموار اما مهم بود كه غالباً نادیده انگاشته شده است. این دو نكته سبب شد كه حركت بینالمللی زنان ما در دهه اخیر، كم و بیش رنگ انفعال به خود بگیرد. بر این نكته باید افزود كه واقع بینی امام راحل (ره) در توجه به نقش قدرتهای سلطهگر در مجامع جهانی، در دهه اخیر به نوعی خوش بینی غفلتآمیز از سوی برخی نمایندگان ایران تبدیل شده است؛ چنانكه گاه از سر دلسوزی و نصیحت گفته میشود: «نباید همه چیز را سیاه دید.» واقعیت آن است كه این مجامع، صحنه بازیگری قدرت هاست و موقعیت ما در این عرصه آن است كه بازیگران قویتری باشیم و تا حد امكان قواعد بازی را به نفع خود تغییر دهیم، نه آنكه چنانكه گفته شده است: «برای ورود به عرصه بازی لازم است قواعد بازی را رعایت كرد». اگر منظور از قواعد بازی استفاده ارزشهای متعارف است، در چارچوب توجه به اصول، به آن پای بندیم، اما مشكل آنجاست كه جهان غرب بخواهد فرهنگ خود را قانون و نظم حاكم بر بازی قرار دهد. استفاده از لفظ «بازی»، مبنی بر نوعی تسامح است. این شكل، خود ناشی از نقصانی دیگر است. اصولاً این تفكر كه نمایندگان یك كشور ترسیم كننده موضع یك دولت در قبال مجامع بینالمللی باشند، مخاطرهآمیز است. نمایندگان ما باید سخنگوی ملتی باشند كه پیام خود را توسط كانون كارشناسی تنظیم و شفاف كرده باشد؛ چنین كانونی با مختصات علمی خاص خود، تا كنون شكل نگرفته است و تا آن زمان، انتظار شگفتی آفرینی از نمایندگان دولتی در عرصههای بینالمللی، خطاست. نظام سرمایهداری، زن و دین هماكنون نظام سلطه در حركت بینالمللی خود در عرصه زنان، در مقابل ادیان، سه هدف را دنبال میكند: 1 ـ سلب مرجعیت و تأثیرگذاری دین در اصلاح وضعیت زنان: در این خصوص، اجماعی نسبی در عرصه بینالملل شكل گرفته است، به گونهای كه كمتر دولتی خارج از گفتمان سكولاریستی غالب، تن به مباحثه و چانهزنی میدهد جولی مرتوس، همان، ص 32. 2 ـ قرار دادن ادیان به عنوان متهم ردیف اول در فرودستی و ستم علیه زنان: هماكنون علاوه بر آنكه پیشنویسهایی به اجلاسیههای بینالمللی از جمله اجلاس تایلند (2004) مبنی بر اینكه ادیان عامل ستم علیه زناناند، ارائه شده، متن آموزشی حقوق انسانی زنان و دختران كه از سوی یونیسف و یونیفم و با حمایت مالی «بنیاد صهیونیستی فورد» تنظیم شده است، به صراحت بیان میكند كه: «كلیه ادیان دارای ویژگیهای فرهنگی هستند كه در نتیجه آنها به زنان ستم میشود.» در سومین اجلاس بینالمللی وزیران فرهنگ كشورهای عضو یونسكو كه در شهریور ماه 1381 شمسی با موضوع میراث فرهنگی برگزار شد، نماینده ایران، گنجاندن عبارت «نقش دین در حفظ میراث فرهنگی كشورها» را در بیانه مطرح كرد، كه در ابتدا دبیر كل یونسكو، با درج پیشنهاد مذكور مشروط به تغییر واژه «دین» به «ایمان»، در بیانیه موافقت كرد، اما پس از مخالفت كشورهای غربی، این پیشنهاد را نیز پس گرفت؛ به نقل از: روزنامه ایران 2/7/81. 3 ـ به كارگیری استعداد ادیان در روند تحقق اهداف نظام مادی: در این نگاه، نه تنها ادیان به عنوان مستقل از صحنه رقابت حذف میشوند، بلكه با بازسازی مفاهیم و اصلاحات بنیادین، به ابزاری برای توسعه فرهنگ حاكم تبدیل میشوند. اصولاً جریان فمینیسم اسلامی در كشورهای مسلمان با چنین ایدهای مورد حمایت قرار گرفته است. چنانكه گفته شد، همخوانی بنیادهای فرهنگ غرب با ادبیات لیبرالیستی نظام سرمایهداری، دستیابی به نتیجه را برای آنان تسهیل مینمود. اما در كشورهای اسلامی، به دلیل تضاد فرهنگی، چنین نتایجی چندان در دسترس نبود. مفاهیمی چون: غیرت، عفاف، ستر، قناعت، دیگرگرایی و اخلاقمحوری، مانع اساسی نفوذ در جوامع اسلامی بود و جهان غرب كه از ابتدا به موضوع زن به عنوان یكی از مهمترین عوامل نفوذ در جوامع اسلامی و تحقق اهداف لیبرالی مینگریست، چالشی بزرگ پیش رو داشت؛ چنانكه «لرد كروم» در سال 1908 مینویسد: «ذات اسلام مبتنی بر عقبماندگی زن و تحجّر شریعت آن است و جهان اسلام با پیشرفت جوامع، باید مدرنیسمِ بدون اسلام را بپذیرد.» ر.ك: محمد علی تسخیری، غرب و خیزش اسلامی؛ به نقل از: اندیشه تقریب، ش 1، زمستان 83 ، ص 12. شاید به همین دلیل بود كه اصلاحات مورد نظر غرب در كشورهای اسلامی، در برخی مقاطع، به استعانت سر نیزه تحقق یافته است. ویژگی خاص جوامع اسلامی سبب شد تا اصلاحات مورد نظر غرب با آهستگی به پیش رود. تحقق انقلاب اسلامی و نفوذ موج اسلامگرایی در دهههای اخیر، مشكلات بنیادینی فراروی نظام سلطه گذاشت تا برای كنترل اصولگرایی اسلامی كه گاه به اسلام سیاسی یاد میشود، تدبیری بیندیشند. نسخه اصلاحات پیشنهادی مبتنی بر چند محور اساسی، از جمله اصلاح وضعیت زنان بود. در این اصلاحات، رفع حریمهای اخلاقی در روابط زن و مرد، رفع تمایزات و برقراری برابری (به معنای تشابه نقشها) و ایجاد تغییرات اساسی در روابط خانوادگی، از اهمیت بسیاری برخوردار بود. نظام سلطه جهانی برای جهانگردانی لیبرالیسم بهویژه در كشورهای اسلامی از چهار ابزار مهم سود جسته است: 1 ـ سازمان ملل متحد و نهادهای وابسته از جمله: یونیسف، یونسكو و صندوق جمعیت، 2 ـ بنیادهای بینالمللی از جمله: بنیاد فورد آمریكا، مؤسسه AID آمریكا و بنیاد توسعه هلند؛ 3 ـ دولتهای بزرگ و اتحادیه اروپایی؛ 4 ـ سازمانهای غیردولتی همسو. در این میان، سازمان ملل، نقش استانداردسازی، شاخصسازی و هدایتگری؛ بنیادهای بینالمللی، نقش حمایتگری و تخصیص اعتبار؛ دولتهای بزرگ، نقش عامل فشار برای الزام دولتها به رعایت شاخصهای جهانی شده و انجام اصلاحات مورد نظر، و سازمانهای غیردولتی، نقش كنشگران و پیاده نظام اصلاحات را ایفا میكنند. سیاست روشی نظام سلطه در حوزه زنان نیز بر محورهای زیر متكی است: 1 ـ ایجاد ادبیات و مفاهیم مشترك و قدر متیقّن از جمله: در موضوع آزادی، حقوق بشر، حقوق زنان و برابری: امروزه گفتمان غالب در حوزه زنان، گفتمان لیبرالیستی است و دولتها و NGOها كمتر در مفاهیم حاكم تردید میكنند و به خود اجازه نمیدهند خارج از نظم حاكم، سخن بگویند؛ از این رو چانه زنیهای متداول در بررسی پیش نویس اسناد بینالمللی نیز غالباً جزیی و درون پارادایمی است. 2 ـ اتخاذ سیاست گام به گام: در این روش، ابتدا كشورها را در مورد قدر متیقّنها به تنظیم برنامه مشترك دعوت مینمایند و سپس آنان را به همراهی كامل، تشویق و یا وادار میسازند. تنظیم كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان، سه دهه پس از اشاره به برابری زن و مرد در اعلامیه جهانی حقوق بشر، تشویق كشورها به پیوستن به این معاهده همراه با حق شرطهای مورد نظر و اعمال فشار برای پس گرفتن حق شرطها و اجرایی كردن كامل مفاد معاهده، نمونهای از روش گام به گام است. 3 ـ تمركز زدایی و اتكا به نیروهای منطقهای بهویژه در كشورهایی كه دولتها رغبت كمتری به همكاری نشان میدهند. 4 ـ ظرفیتسازی و توانمندسازی NGOها و ایجاد شبكه میان آنان. 5 ـ توجه خاص به جامعه نخبگان، بهویژه دانشگاهیان و روحانیان. 6 ـ نمادسازی و شخصیتپردازی در میان زنان كشورهای اسلامی به منظور ایجاد نقاط كانونی و مورد توجه جامعه زنان. 7 ـ استفاده از پتانسیل دولتها در حد امكان. 8 ـ جهتدهی به اطلاعات و ایجاد نظم مورد نظر در اطلاعرسانیها. برنامههای پیگیری شده در ایران از آنجا كه كشور ایران آغازگر موج بیداری اسلامی و میداندار طرح نظریه اسلام سیاسی و اصولگرایی میباشد، پیكان اصلاحات خاورمیانهای به سمت ایران نشانه رفته است. در یك تحلیل غربی، از آنجا كه ایران خود اشاعه دهنده اندیشه فوق بوده، كنترل بنیادگرایی اسلامی، منوط به آن است كه ایران خود شكست این نظریه را اعلام نماید. با آغاز عصر سازندگی و استفاده از مدلهای رایج توسعه در سازندگی كشور كه با پذیرش شاخصهای فرهنگی بینالمللی همراه بود، فضای طرح گفتمان غربىِ دفاع از حقوق زنان، بیش از پیش فراهم گردید و با حاكمیت اصلاحطلبان ـ گروهی كه اصلاحات را با تفسیر كم و بیش غربی آن در دستور كار قرار دادند ـ روند انعطافپذیری شدت یافت و سیاستگذاریها و برنامهریزیها وارد مرحلهای نو گردید. نمونههای زیر تنها بخشی از فعالیتهای انجام شده در سالیان اخیر است: 1 ـ تصویب الحاق ایران به كنوانسیون حقوق كودك و پیگیری اجرای مفاد آن: این معاهده در سال 1373 با قید «در چارچوب شرع» به تصویب رسید كه البته تا كنون هیچ نهادی مسئولیت بررسی موارد خلاف شرع آن را بر عهده نگرفته و نهادهای مختلف، به آموزش و اجرای مفاد آن بسنده كردهاند، بدون آنكه موارد خلاف شرع را تفكیك كنند. سن خروج از كودكی در معاهده مذكور، هجده سالگی است و تربیت و دفاع از حقوق كودكان، براساس مبانی لیبرالیستی تنظیم شده است. در این راستا، فعالیتهایی انجام شده است كه میتوان موارد زیر را برشمرد: آموزش مفاد كنوانسیون حقوق كودك به دانشآموزان با همكاری مشترك یونسكو و آموزش و پرورش، قرارداد 2/8 میلیون دلاری وزارت خارجه و یونیسف به منظور افزایش آگاهی درباره كنوانسیون حقوق كودك، برگزاری دورههای آموزشی كنوانسیون حقوق كودك برای قضات در شهرهای شیراز، اردبیل، تهران و اصفهان با همكاری وزارت خارجه و یونیسف ر.ك: وزارت امو خارجه، اولین گزارش اداری حقوق كودك در جمهوری اسلامی، 1383. ، تشكیل شوراها و تشكلهای دانشآموزی، مجلس و سازمان دانشآموزی و باشگاه حقوق در راستای اجرای مفاد كنوانسیون حقوق كودك ر.ك: اطلاعات، 18/4/80؛ به نقل از: وزیر آموزش و پرورش؛ سروش جوان، مرداد 13 ، تصویب طرح مقابله با كودكآزاری در مجلس ششم كه از سوی شورای نگهبان مخالف شرع شناخته شد، طبق این طرح، هرگونه آزار روحی و جسمی به افراد كمتر از هجده سال، حتی در مقابل جنایت، تجاوز به عنف و پخش مواد مخدر از سوی آنان، جرم تلقی میشد. اعلام عدم مجازات افراد زیر هجده سال از سوی رئیس دادگستری استان تهران ر.ك: مجله زنان، ش 117، ص 84. ، تأسیس انجمن كودكان ایرانی طرفدار سازمان ملل از طرف مركز عالی بینالمللی دانشگاه تهران و تنظیم برنامه پنج ساله كشوری بین دولت ایران و یونیسف (سال 79 تا 83) به منظور پیاده كردن مفاد كنوانسیون حقوق كودك همشهری 15/12/81 ؛ مجله اصلاح و تربیت، ش 71 ـ 72. 2 ـ پیگیری مفاد كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان: پس از اعلام تعهد مركز امور مشاركت زنان به پیگیری موضوع الحاق ایران به كنوانسیون فوق در گزارش خود به سازمان ملل، (1999) الحاق به این معاهده، در دولت و مجلس ششم به تصویب رسید، اما از سوی شورای نگهبان رد شد. با وجود عدم اعلام رسمی الحاق از سوی ایران، پیگیری مفاد این معاهده در دستور كار قرار گرفته است و برخی نهادها، خود را موظف به آموزش و اجرای مفاد آن میدانند. موارد زیر از جمله فعالیتهای انجام شده در این زمینه است: اجرای پروژه جنسیت از سوی مركز امور مشاركت و وزارت كار و امور اجتماعی. كه با شعار «جنسیت، كلیشه است» انجام میشود و مدیران میانی دولتی را موظف به آشنایی با استانداردهای بینالمللی درباره حقوق زنان به منظور مقابله با دیدگاه مبتنی بر تفكیك نقشها میسازد، ر.ك: زهرا داوری، «كار خانگی زنان را فرو دست میكند»؛ (كد مطلب 206). آموزش مفاد كنوانسیون حقوق به سازمانهای غیردولتی زنان. كه با همكاری وزارت كشور انجام میشود، نوروز، 19/1/81. برگزاری دورههای آموزشی حقوق به دختران در شهرهای مختلف كشور. با همكاری مركز امور مشاركت زنان و وزارت آموزش و پرورش كه در این دورهها، مفاد كنوانسیون حقوق كودك و كنوانسیون محو كلیه اشكال تبعیض علیه زنان گنجانده شده است ر.ك: همشهری 14/12/81 ؛ خراسان 18/1/81 ؛ شورای فرهنگی اجتماعی زنان، خبرنامه زنان، آبان 1380. ، تجدید نظر در كتابها و برنامههای درسی به منظور انطباق آن با نگرش مبتنی بر تشابه نقشها، خبرگزاری ایسنا، 18/5/83. گنجانده شدن عبارت «عدالت جنسیتی» در پیشنویس برنامه چهارم توسعه با تلاش مركز امور مشاركت زنان،**مفهوم عدالت جنسیتی در عرف بینالملل، تدوین برنامهها و راهكارهایی برای دستیابی به برابری جنسیتی (تشابه نقشها) است. قرارداد صدهزار دلاری برنامه عمران ملل متحد با مركز پژوهشهای مجلس ششم به منظور افزایش اطلاعات آنان**1 سازمان ملل متحد، ویژهنامه زنان در حركت، ص 45، دانشگاه تهران، بولتن مركز عالی بینالمللی، كارگاه آموزشی رفع خشونت علیه زنان. كه در این طرح، مقایسه قوانین داخلی با اسناد بینالمللی از جمله كنوانسیونها، به منظور اصلاح قوانین داخلی ملاحظه شده است و همكاری مشترك یونیسف و مركز امور مشاركت زنان به منظور بررسی موارد مغایرت و مطابقت قوانین داخلی با مقررات كنوانسیون. 1 همان، ص 34. 3 ـ اجرای طرحهای مقابله با خشونت علیه زنان: امروزه هیچ كس در نامطلوب بودن خشونت علیه زنان تردید نمیكند، اما آنچه سبب حساسیت موضوع میشود آن است كه در طرحهای مقابله با خشونت آموزههای دینی از جمله: تفاوتهای حقوقی زن و مرد، سرپرستی مرد در خانواده و موضوع تمكین جنسی، از عوامل اصلی خشونت تلقی شده و طرح چنین موضوعاتی بهانهای برای حمله به دین و گزارههای دینی نشده است؛ موضوعی كه همت اصلی نهادهای بینالمللی است. در این راستا، طرحهای متعددی با همكاری نهادهای دولتی و غیردولتی اجرا شده است؛ ازجمله: اعطای كمك 294 هزار دلاری سازمان ملل به مركز امور مشاركت زنان برای انجام طرح مبارزه با خشونت علیه زنان كه تلویحاً قوانین مدنی را از عوامل مهم خشونتزا معرفی میكند، موقعیت زنان را بسیار اسفبار نشان میدهد و خواهان موقعیت برابر زن و مرد و پذیرش فرهنگ فردگرایانه است، نتایج این تحقیق نشان میدهد كه شصت درصد زنان ایرانی در خانه كتك میخورند و بیش از 92 درصد آنان در خانه خود مورد تجاوز جنسی همسرشان قرار میگیرند. همان. تشكیل دورههای آموزشهای حقوقی با موضوع پیشگیری از خشونت علیه زنان و حمایت از قربانیان آن با همكاری مشترك صندوق جمعیت ملل متحد، یونیسف، مركز امور مشاركت زنان، وزارت بهداشت، مؤسسه مطالعات و تحقیقات زنان، سازمان دفاع از قربانیان خشونت و گروههای دیگر، همشهری، 14/6/81؛ ر.ك: زنان در حركت، ص 21. و مطرح شدن موضوع حقوق جنسی و حق تسلط زنان بر بدن از سوی برخی نویسندگان ونهادهای غیر دولتی به منظور مقابله با خشونت. موضوع حق كنترل بر بدن كه شامل: حق سقط جنین، معاشرت آزاد جنسی و... میشود، در كنفرانسهای بینالمللی مورد تأكید قرار گرفت و از سوی برخی نویسندگان و نهادهای غیردولتی در داخل كشور مطرح شد. ر.ك: مهرانگیز كار، خشونت علیه زنان؛ سایت تریبون فمینیستی ایران. 4 ـ آموزش بهداشت جنسی: مقابله با بیماری ایدز ضرورتی است كه تمامی نهادها را به سیاستگذاری و برنامهریزی مؤثر و مستمر فرا میخواند. این مسئله سبب شده است كه نهادها و آژانسهای بینالمللی به این بهانه، موضوع آموزشهای جنسی را به نوجوانان مطرح نمایند. كتاب «راهنمای آموزشی حقوق انسانی دختران و زنان»، تألیف یونیسف در عین آنكه ازدواج دختران قبل از هجده سالگی را به دلیل ایجاد محدودیت در حریم خلوت آنان مورد انتقاد قرار میدهد، دولتها را سرزنش میكند كه نیازهای نوجوانان را برای برقراری رابطه جنسی نادیده میگیرند و سپس آموزش بهداشت جنسی و قانونی كردن سقط جنین را پیشنهاد میدهد. ر.ك: جولی مرتوس، همان، ص 76. امروزه آموزش بهداشت جنسی در كشورهای مختلف، اعتراض نهادهای مذهبی و برخی دانشوران را برانگیخته است. كلیسای كاتولیك لهستان در مخالفت با این تصمیم دولت اعلام كرده است: این آموزشها، دغدغه برقراری ارتباط جنسی را در نوجوانان افزایش میدهد. «آدام بورسوا» نیز در این باره مینویسد: «در جامعه ما (ایالات متحده)، به جوانان و نوجوانان توصیه میكنند كه رابطه جنسی سالم (با استفاده از روشهای پیشگیرانه و بهداشتی) داشته باشند. امروزه در دبیرستانهای ما، آموزشی كه در مورد مسئولیتپذیری جنسی به جوانان میدهند، استفاده از ابزارهای پیشگیری از حاملگی و بیماری است. خود این امر، چراغ سبزی به جوانان است كه بیرون بروید و رابطه جنسی داشته باشید و این خود، نوعی تساهل است كه در نهایت، منجر به رواج بیبندوباری جنسی و مسئولیتناپذیری اخلاقی در میان جوانان میشود؛ حال آنكه ترویج مسئولیتپذیری جنسی از راه تبلیغ كفّ نفس، خویشتنداری و پرهیز از رابطههای این گونه، سادهتر و موفقتر است. ما باید این رویكرد را در میان جوانان خود ترویج كنیم كه داشتن رابطه جنسی پیش از ازدواج، غلط است و آنان را كه دست به چنین كاری میزنند، ملامت كنیم.» آدام بورسوا، همان، ص 9. هماكنون طرحهای مختلف آموزشی بهداشت جنسی در كشور ما دنبال میشود كه میتوان به موارد زیر اشاره نمود: طرح مشترك بهداشت باروری از سوی صندوق جمعیت ملل متحد و مركز امور مشاركت زنان، به گفته نماینده صندوق جمعیت، از اهداف طرح آن است كه اطلاعات و مراقبتهای مربوط به بهداشت باروری در اختیار نوجوانان قرار گیرد. ر.ك: ویژهنامه مقالات همایش توانمندسازی زنان با تأكید بر حقوق و بهداشت باروری، ص 19. همكاری وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت با صندوق جمیعت در برگزاری دورههای بهداشت باروری شورای فرهنگی اجتماعی زنان، همان، دی 1379. كه دانشآموزان مقطع راهنمایی و دبیرستان را در بر میگیرد، حیات نو، 22/9/80. نماینده وزارت بهداشت اعلام كرد: این آموزش برای آنكه حساسیت برانگیز نباشد، «سلامت بلوغ» نامیده شده است. از سوی دیگر، دكتر مصلحالدین، نماینده صندوق جمیعت ملل متحد اظهار میكند كه بهداشت باروری نو جوانان، از ملاحظاتِ دارای اولویت است. با توجه به زمینههای اجتماعی ـ فرهنگی غالب در هر كشور، هدف صندوق جمیعت آن است كه اطلاعات و مراقبتهای مربوط به بهداشت باروری در اختیار نوجوانان قرار گیرد تا بتوانند مسئولانه تصمیمگیری كنند. امضای پنج سند تفاهم میان صندوق جمعیت ملل متحد و وزارت بهداشت بین سالهای 2005 تا 2009 در زمینه بهداشت باروری كه بر اساس مفاد آن، صندوق جمعیت تلاش خواهد كرد معلمان مدارس و مشاوران بهداشتی را برای تعلیم دانشآموزان آموزش دهد. خراسان، 28/11/83. 5 ـ حمایتهای خاص از دانشگاهها در موضوع مطالعات زنان: تشكیل رشتههای مطالعات زنان در چند دانشگاه كشور از سال 1378 كه با انگیزه تعمیق و توسعه مطالعات فمینیستی تأسیس شده بود، زمینه تشكیل گروههای فمینیستی جدید و تمركز بیشتر را در فعالیتهای دانشگاهی به منظور زمینهسازی جنبش اجتماعی زنان فراهم نمود. هماكنون اصلاحاتی به منظور گنجاندن بیشتر مباحث فمینیستی و كم كردن مباحث اسلامی در این رشتهها، در دست انجام است. بخشی از حمایتهای خارجی از این حركت عبارتاند از: حمایت بلاعوض بانك جهانی از مركز مطالعات و تحقیقات زنان دانشگاه تهران به منظور تدوین برنامه توسعه با دیدگاه جنسیتی،انتخاب مركز مطالعات زنان دانشگاه تهران به عنوان واحد خاورمیانهای طرح ارتقای رشته مطالعات زنان در جهان از سوی دانشگاه كالیفرنیا، اعطای صد هزار دلار كمك بلاعوض به مركز مطالعات زنان دانشگاه تهران برای ایجاد شبكه ارتباطی زنان در ایران و كشورهای همسایه، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، همان، اسفند 82. موافقت با اعطای 341 هزار دلار برای اجرای طرحهای پژوهشی زنان دانشگاه تهران. فرهنگ آشتی، 17/6/82. 6 ـ حمایت از سازمانهای غیردولتی همسو: در این راستا، بنیادهای بینالمللی، علاوه بر كمكهای مالی، برخی NGOها را در سطوح بینالمللی به كار میگیرند و به آنان اعتبار میبخشند. برخی از برنامههای حمایتی آنان عبارتاند از: تشكیل اجلاس بینالمللی جنوب در تهران با حمایت مالی بنیاد هیفوس هلند. با شركت فمینیستهای سكولار و غیرمذهبی از كشورهای آسیایی كشور هلند به عنوان مركز صهیونیسم اروپایی شناخته میشود و اخیراً در ایران بسیار فعال شده است. اعطای كمك مالی سفارت هلند و اعزام شش نفر از اعضای NGOهای سكولار به كنفرانس زنان تایلند (1383) با پشتیبانی مالی بنیاد هیفوس، از جمله این اقدامات است. ، همكاری یونیسف در برگزاری كارگاه زنان و توسعه به منظور مدیریت سازمانهای غیردولتی زنان، همكاری صندوق جمعیت ملل متحد در برگزاری كارگاه جنسیت و برنامهریزی برای سازمانهای غیردولتی، برگزاری دوره شش ماهه آموزش 25 سازمان غیردولتی زنان در دانشگاه تهران با همكاری صندوق جمیعت ملل متحد سازمان ملل متحد، همان، ص 45. ، و حمایت برخی بنیادهای آلمان از جمله: بنیاد فردریش ایبرت و مؤسسه بینالمللی انفورماتیك اجتماعی آلمان، از توانمندسازی سازمانهای غیردولتی. برآیند تمامی فعالیتهای ذكر شده كه تنها بخشی از برنامههای نظام سلطه است، جهانی كردن استانداردهای حقوق بشر و حقوق زنان با مبانی الحادی و زمینهسازی برای پرورش نسلی جدید است؛ نسلی كه ارزشهای اخلاقی، پیوندهای خانوادگی و مفاهیم دینی را به هیچ انگارد؛ شاید نسلی شبیه به نسل X در آمریكا. به نظر میرسد دلیل توسعه روزافزون فعالیت نهادهای بینالمللی در ایران، به دلیل چند ضعف عمده در دستگاههای نظام است كه عبارتاند از: ضعف در نظریهپردازی، سیاستگذاری و برنامهریزی كه ناشی از ضعف كارشناسی و بینش فرهنگی است و نیز تسلط الگوهای توسعه غربی و نفوذ عناصر ضعیف و خودباخته در دستگاههای نظام كه اصولاً به استقلال فرهنگی نمیاندیشند. به سوی جنبش بیداری زنان هماكنون جریانی آرام و تدریجی اما رو به رشد و عمیق در حال شكلگیری است كه رفتهرفته دامنههای خود را به دورترین نقاط كشورهای اسلامی و حتی اروپا گسترش خواهد داد. میدانداران جنبش فمینیستی زنان كه گمان نمیكردند به جز رسوبات مردانه جامعه پدرسالار، مخالفی داشته باشند، پرچمی را در حال اهتزاز خواهند دید كه شعار دفاع از شخصیت و حقوق زنان را با ادبیاتی جدید و متفاوت با كلیشههای فمینیستی، اعلام میكند، ارزشهای اخلاقی و معنوی، دفاع از خانواده و مادری و مقابله با فردگرایی افراطی را محور اتحاد با زنان جهان قرار میدهد و زنان مسلمان را به احیای ارزشهای اسلامی فرا میخواند. سربازان این جبهه، بخشی از فعالان زن در كشورهای اسلامی، برخی نهادهای نو تأسیس زنان، كارشناسان و پژوهشگران و خواهران دانشجو و طلبه در كشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامیاند كه بازیابی هویت زن مسلمان را میجویند و رفته رفته خود را باز مییابند. جسارت گروهی از آنها در به چالش كشیدن مفاهیم و بنمایههای فرهنگ مسلط غرب، آیندهای روشن را نوید میبخشد. بیهوده نیست كه بنیادگرایی لیبرال، خطر به چالش كشیده شدن دستاوردهای فمینیستی زنان را از سوی دین باوران گوشزد نموده و وحدت اثربخش مسلمانان و مسیحیان را در كنفرانس پكن (1995)، در برابر كشورهای غربی، به عنوان یك نقطه عطف شناخته است. امروزه موضوع جنبش بیداری زنان، هم به عنوان یك واقعیت در حال تكوین و هم به عنوان یك ضرورت قابل توجه، پیش روی نظام اسلامی است و نظام وظیفه دارد با تحلیل جامع شرایط جدید و تخمین علمی شرایط آتی، مجموعه عوامل حكومتی و غیرحكومتی را به شكل مؤثر، هماهنگ و پویا در خدمت توسعه و بالندگی جنبش بیداری قرار دهد؛ این مهم نه به معنای مصادره دولتىِ یك حركت كه به معنای زمینهسازی و حمایت از شكلگیری و پویایی یك جریان است. زنان و سیاست بینالملل نظام اسلامی اگر پتانسیل نظام اسلامی را به «مجموعه ظرفیتهای داخلی و خارجی، اعم از حكومتی و غیرحكومتی كه در نسبتی هماهنگ با یكدیگر و تحت رهبری واحد در خدمت اهداف اسلامی نظام قرار میگیرند»، معنا كنیم، در این ظرفیتها ـ البته ناظر به موضوع زنان ـ نهادهای مرتبط با قوای سهگانه، صدا و سیما، سازمان ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهلبیت، مجمع تقریب بین مذاهب اسلامی، سازمان مدارس علمیه خارج كشور، سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، مركز جهانی علوم اسلامی، نهاد مرجعیت، سازمانهای غیردولتی معتقد به نظام و... جای میگیرند. حركت هدفمند، پرنشاط و هماهنگ این مجموعهها میتواند موجی خروشان در دفاع از زنان، دست كم در خاورمیانه اسلامی پدید آورد. اهداف حركت بینالمللی زنان در نظام اسلامی عبارتاند از: 1 ـ ترسیم و ترویج ادبیاتی جدید در دفاع از شخصیت و حقوق زنان براساس آموزههای وحیانی؛ 2 ـ روشنگری درباره جریان فمینیستی مدعی دفاع از زنان. 3 ـ سرپرستی و هدایت حركت دینی دفاع از حقوق زنان. 4 ـ تبیین و تقویت هویت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی زنان مسلمان. 5 ـ حمایت و هدایت جریانهای اخلاقی و خانوادهگرا. 6 ـ همگرایی بین ادیان ومذاهب الهی و تبیین و تحقق آرمانهای مشترك در موضوع زن و خانواده. 7 ـ تقویت نقش زنان مسلمان در تصمیمسازی و تصمیمگیریهای جهانی. 8 ـ كمك به حل مشكلات زنان، بهویژه زنان جهان اسلام. با وجود اهداف مشترك، لازم است سیاستهای دولت و نهادهای غیردولتی در دستیابی به اهداف فوق تا حدودی از هم متمایز گردد. چه بسا محدودیتها و زمینههای متفاوت، فرصتها و برنامهریزیهای متفاوتی را فراروی حكومت مینهد كه نتواند همانند نهادهای غیردولتی، جولان داشته باشند. از این رو لازم است تمامی نهادهای مرتبط، سیاستها و برنامههای كلان خود را در موضوع بینالملل زنان، تنظیم و هماهنگ نمایند. از آنجا كه فعالیتهای بینالمللی در موضوع زن و خانواده، هم شامل فعالیتهای علمی و تبلیغی میشود و هم برنامههای عملیاتی در محورهای توانمندسازی، شبكهسازی و هماهنگسازی را در برمی گیرد، از این رو لازم است اصول و سیاستهای محتوایی، روشی و سازمانىِ حاكم بر فعالیتها نیز تبیین گردند. این سیاستها عبارتاند از: 1 ـ تأكید بر هویت انسانی و ارزشمندی زن. 2 ـ تأكید بر تمایز نقشها (با تأكید بر مكمّلیت نقش زن و مرد). 3 ـ توجه به عدالت محوری و رعایت تناسبات حقوقی میان زن و مرد. 4 ـ تأكید بر عنصر عفاف و پوشیدگی. 5 ـ توجه به عنصر معنویت و اخلاق در اصلاح وضعیت زنان. 6 ـ توجه به نقش مادری زن. 7 ـ نفی شیءوارگی زنان. 8 ـ تأكید بر محوریت اخلاق در روابط زن و مرد. 9 ـ نفی همزیستی و روابط جنسی خارج از چارچوب ازدواج. 10 ـ تأكید بر شأن اجتماعی و سیاسی زنان، بهویژه در مقابله با جهانیسازی ارزشهای لیبرالیستی. 11 ـ تأكید بر جایگاه ویژه زن در كنترل اقتصاد خانواده و كم كردن وابستگی كشورهای اسلامی. 12 ـ توجه به نقش ویژه زنان در گسترش فرهنگ اسلامی و مقابله با تهاجم فرهنگ بیگانه. 13 ـ دفاع عقلانی از آموزههای دینی. 14 ـ به چالش كشیدن الگوهای نظام سرمایهداری در دفاع از زنان و نقد راهكارهای ارائه شده در اصلاح وضعیت زنان. 15 ـ معرفی لیبرالیسم به عنوان مهمترین عامل ستم علیه زنان در عصر جدید. آرمان سازیهای مقطعی و دراز مدت برای زنان جهان اسلام و انگیزش حساسیت آنان به منظور تحقق آرمانها. 17 ـ رویكرد آگاهانه و انتقادی به سیاست و برنامههای بینالمللی. 18 ـ توسعه مطالعات بینالمللی به منظور شناسایی مشكلات زنان جهان، زمینههای فعالیت و تأثیرگذاری آنان، شناسایی شخصیتها و گروههای تأثیرگذار و.... 19 ـ نخبهگرایی و توجه خاص به دانشوران و افراد تأثیرگذار. 20 ـ تبیین سیاست بینالملل نظام اسلامی و حوزه علمیه در موضوع زنان و اعلام موضع شفاف حوزه در مورد مسائل بسیار مهم جهانی و منطقهای. 21 ـ توسعه و تقویت پژوهشها در محورهای زیر: 21 ـ 1 ترسیم ادبیات دینی در دفاع از شخصیت و حقوق زن متناسب با عرصه بینالمللی. 21 ـ 2 ترسیم شاخصهای رشد و توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی زنان بر اساس الگوی دینی به منظور امكان سنجش موقعیت زنان در كشورهای مختلف. 21 ـ 3 بررسی مسائل و مشكلات اساسی زنان جهان اسلام. 21 ـ 4 بررسی ظرفیتها، امكانات، استعدادها و محدودیتهای جهان اسلام در حل مشكلات زنان. 21 ـ 5 بررسی راهكارهای اصلاح وضعیت زنان در كشورهای اسلامی. 21 ـ 6 شناسایی شخصیتهای توانمند و سازمانها و نمادهای مؤثر، به ویژه در جهان اسلام. 21 ـ 7 بررسی موانع فعالیت ثمربخش در عرصه بینالملل. 21 ـ 8 نقد و بررسی اسناد، معاهدات بینالمللی، رویههای موجود و عملكرد نهادهای بینالمللی. 22 ـ شناسایی استعدادهای مناسب برای فعالیتهای فردی و گروهی در عرصه بینالملل زنان و تشویق آنان به تشكیل سازمانهای غیردولتی بینالمللی. 23 ـ حمایت از تشكلهای دینی در قالب حمایتهای مالی، اعتباری و توانمندسازی آنان. 24 ـ تقویت ارتباط میان سازمانهای غیردولتی از جمله: از طرق تشكیل كنفرانسهای بینالمللی، اعزام افراد توانمند به كشورهای مختلف و ایجاد شبكه ارتباطی میان سازمانهای بینالمللی زنان در سطوح محلی، منطقهای و جهانی. 25 ـ كمك به توسعه تعامل میان دولت و سازمانهای غیردولتی به منظور تسریع در دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی. 26 ـ اهتمام خاص به مراكز ویژه كه با روابط بینالملل درگیر هستند؛ از جمله: مركز جهانی علوم اسلامی، سازمان مدارس خارج كشور، سازمان ارتباطات اسلامی، مجمع اهلبیت، مجمع تقریب بین مذاهب و سازمان گردشگری، به منظوراصلاح سیاستها، توسعه فعالیتها و هماهنگی در مسیر تحقق اهداف مورد نظر. 27 ـ توسعه ارتباط با نهادهای علمی و فرهنگی تأثیرگذار از جمله: الازهر و واتیكان. 28 ـ استفاده از پتانسیل سازمان كنفرانس اسلامی. 29 ـ معرفی توانمندی زنان مسلمان با استفاده از زبان هنر. 30 ـ استفاده بهینه و مؤثر از شیوههای جدید ارتباطی و تبادل اطلاعات. 31 ـ ایجاد تنوع در فعالیتهای اثباتی و نقد محور در عرصه بینالملل زنان. 32 ـ زمینه سازی انتشار معارف و مفاهیم دینی در موضوع زنان به زبانهای مختلف جهان. 33 ـ اطلاعرسانی بههنگام و گسترده به فرهیختگان، دانشگاهیان، حوزویان و نهادهای داخلی و بینالمللی در حوادث و مسائل مهم جهانی و منطقهای. 34 ـ نظارت بر عملكرد نهادهای بینالمللی در كشورهای اسلامی، به ویژه ایران. 35 ـ ایجاد جریان مستمر پاسخ به پرسشها در اشكال مختلف به منظور تقویت بنیه علمی زنان مسلمان و اصلاح نگرشها درباره آموزههای اسلامی. 36 ـ ارائه مستمر گزارشهای مفید از وضعیت زنان مسلمان با تأكید بر محورهای مهم به منظور اصلاح وضعیت زنان و تصحیح تفاوتها و پیش فرضهای غلط و تبلیغات منفی. 37. زمینه سازی تدوین سیاستهای تأسیس و حمایت از سازمانهای غیردولتی در نظام اسلامی. گرچه هیئت دولت لایحه تأسیس و حمایت از سازمانهای غیر دولتی را تنظیم كرده است، اما به دلیل اشكالات اساسی و مبانی حاكم بر آن، اصلاح و بازنگری آن ضروری مینماید. آنچه ذكر شد، پیش نویسی ناقص و نارساست كه تبدیل شدن آن به طرحی جامع، نیازمند مساعدت كارشناسان و نهادهای نظام اسلامی است؛ اما آنچه قبل از هرچیز لازم بهنظر میرسد، تشكیل گروه مطالعات استراتژیك زنان متشكل از نخبهترین زن پژوهان و كارشناسان است. وظیفه این گروه، تحلیل شرایط جهانی حال و آینده در موضوع زن و خانواده و تأثیر موضوعات مختلف دیگر از جمله: پدیده جهانی سازی بر وضعیت زن و خانواده تا دستیبای به الگوی نظری جامع، تدوین پیش نویس سیاستها و اهداف نظام اسلامی و چشم انداز برنامه عملی ملی زنان برای ارائه به نهادهای نظام و تحلیل جامع از عملكرد نهادهای دولتی و غیر دولتی به منظور اصلاح و بازنگری در سیاستهاست. این انتظار اگر به درستی بر آورده نشود، به اختلاف در سیاستها، برنامهها، استهلاك قوا و یأس منجر شده و نهادهای مختلف را به تدوین برنامهها و سیاستهای جزئی ترغیب خواهد نمود كه خود میتواند تنش زا و حساسیت آفرین باشد. به راستی چه نهاد یا نهادهایی صلاحیت عهده دارای این امر مهم و هدایت كلی اهداف و سیاستهای پیش گفته را دارا هستند؟
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی