نویسنده : دکتر محمدرضا خاکی
بازدید : 855
متن زیر چكیده می باشد، برای دریافت متن كامل مقاله بر روی فایل مقاله كلیك كنید
بسیاری از نظریهپردازان، تئاتر قرن بیستم را تئاتر كارگردانان میدانند. در این قرن است كه جایگاه و پایگاه نظریههای اجرایی از اهمیت ویژهای برخوردار میگردد و جایگاه عناصر اصلی خلاقیتهای تئاتری (متن، بازیگر، كارگردان، دكور، طراح صحنه و لباس و ...) از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. یكی از پرجاذبهترین این بحثها، به جایگاه و نقش بازیگر توجه داردزیرا در اجرای تئاتر بازیگر تنها عنصر واقعا زنده است و به همین دلیل بیش از سایر عناصر اجرا در همزمان كردن موضوع نمایش نقش دارد؛ بازیگر به وسیله بدن و بیان،و ریتم و حركتی كه در صحنه می آفریند جهان نقش خود و احساس تماشاگران را در هم می آمیزد، یگانهمی كند و جهانی سرشار از تخیل و باور می آفریند . موضوع كار بازیگر، امروزه آنچنان گسترشی یافته كه دارای روشها و مكتبهای گوناگون گردیده و به بحثی كلاسیك تبدیل شده است. با توجه به آن كه قرن نوزدهم میلادی، دورهی شكلگیری و توسعهی تئاتر به مفهوم جدید آن است، و از آن رو كه بازشناسی اهمیت نقش بازیگر در تئاتر، اساساً، ریشه در رویكردهای نظری تئاتر قرن نوزدهم دارد، در مقالهی حاضر كوشش شده است تا بهمنظور بازنمایی این رویكردها، به بررسی وضعیت بازیگران در اواخر قرن نوزدهم پرداخته و تأثیر و انعكاس نظریههای كارگردانان اواخر قرن نوزدهم در اندیشه و افكار كارگردانان قرن بیستم را، خصوصاً در مورد جایگاه و كار بازیگر در تئاتر، مطرح نماییم.
طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی