مقاله ها
نویسنده : محمد رضایی
بازدید : 262
بوئینگ737 هواپیمایی فلای ایر تركیه به محض این كه از فرودگاه مهرآباد پرید یكی از مهمانداران به مسافران خیر مقدم كه گفت، بلافاصله تاكید كرد تا چند لحظه دیگر فرمی در اختیار همه مسافران قرار می گیرد كه اگر هر كس از تكمیل آن خودداری كند و یا به هر دلیلی آن را پر نكند در فرودگاه استانبول به او اجازه ورود داده نخواهد شد. آنهایی كه اندكی زبان انگلیسی می فهمیدند متوجه شدند كه فرم مورد اشاره مربوط به بیماری سارس است و همه باید ضمن درج اسم و مشخصات گذرنامه ای خود، آدرس و تلفن هتل محل اقامتشان در تركیه را نیز در فرم ثبت كنند و به این پرسش ها هم پاسخ دهید: «آخرین كشوری كه مسافرت كردند كجا بود و آخرین بیماری كه گرفتند چه طور؟»
چند دقیقه ای كه گذشت دو نفر از زنان مهماندار مشغول پخش فرم بین مسافران ایرانی خود شدند، همانا كه برخی شان به آنكارا، برخی به استانبول و بعضی به آنتالیا می رفتند و دیگرانی به هر سه شهر، فرم كه پخش شد، هواپیما دیگر حال و هوای واقعی پرواز و سكوت همیشگی مختص به خود را نداشت. همه با بغل دستی خودشان مشغول شور و مشورت بودند و آنها كه زبان انگلیسی نمی دانستند مانده بودند كه اگر نتوانند پر كنند با اجازه ورود به فرودگاه استانبول چه كنند. آنهایی هم كه دست و پا شكسته از انگلیسی سر در می آوردند مشغول پر كردن فرم های خود و كمك به دیگران شدند. سر و صدا و پچ پچ تمام هواپیما را پر كرده بود و البته ترك های زرنگ هم حسابی وقت داشتند كه به این زودی ها پذیرایی نكنند! خلاصه جلسه امتحان معركه ای به پا كرده بودند در آغاز پرواز.
تقریبا یك ساعتی طول كشید تا همهمه مسافران تمام شود. حالا ساعت 5/1 بعدازظهر بود و همه منتظر شدند تا ببینند هواپیمایی تركیه كه دل ما برای خریدن بوئینگ های دست دومش لك زده چگونه پذیرایی خواهد كرد. همان هواپیمایی كه چندی پیش برای مالكیت چهار فروند لكنته اش پول كلانی دادیم كه حتی یكی از آنها مقدار ساعت پرواز مجازش را نیز تمام كرده بود و حسابی هنگامی كه حامل برخی مسئولین بود در آسمان ایران تپق زد و نهایتا بر بخت خود لگد.
به هر ترتیب از رفت و آمد و اینور و آنور رفتن بیش از حد مهمانداران پیدا بود كه قرار است پذیرایی شروع شود. سر و كله وسایل پذیرایی شان كه پیدا شد معلوم شد كه ترك ها نه كم كه حسابی زرنگ اند و از آب كره می گیرند. نوشابه خانواده و آب میوه های لیتری به همراه ساندویچ سرد نه چندان خوشمزه كالباس، «همه» ناهار بود. اگر نوشابه می خواستی و یا آب میوه، لیوانی یك بار مصرف در اختیارت می گذاشتند، دستت را دراز می كردی و برایت یك لیوان نوشابه داغ 5/2 لیتری كه معلوم نبود آخرین باری كه رنگ یخچال را دیده بود در استانبول بود یا تهران، تحویلت می دادند و برای خوردن آب میوه نیز همین طور و این «تمام» یك پرواز ترك بود. حال نوع برخاستن و نشستن اش بماند كه همان جا درود فرستادم بر هواپیماهای وطنی و خلبان هایش.
اما این همه داستان نبود، پروازی كه قرار بود بعد از دو ساعت و نیم در استانبول بنشیند مثل مینی بوس های بین راهی، مسافر آنكارا هم گرفته بود و در آنكارا نزدیك به نصف مسافران خود را پیاده كرد.
آنكارا اما از فراز آسمان زیبا و دیدنی بود. می شود گفت تقریبا شباهتی به تهران خودمان نداشت.
از برج های 20 طبقه در كوچه های شش متری، ساختمان های متراكم با رنگ های دلبخواه و جور واجور خبری نبود. تا جایی كه چشم كار می كرد ساختمان هایی بود با سقف سفالی قرمز رنگ. و همگون، با قد و قواره یكسان و غیره متراكم. بالاخره یك ساعت در آنكارا را معطل شدیم و هواپیما مجددا پرید تا این بار مسافران استانبول را به مقصد برساند. 45 دقیقه كه گذشت در استانبول بودیم. استانبول هم از فراز آسمان چیز شبیه آنكارا بود ساختان های هم قد و هم رنگ و با رعایت استانداردهای شهری. با خودم گفتم بی دلیل نیست كه مسئولین عالی رتبه این كشور همه پیش از كسب مقام طراز اولی، در سبد مسئولیت هایشان كرسی شهرداری یكی از این شهرها را بر عهده داشتند. به یاد حزب عدالت و توسعه افتادم، حزبی كه حال حزب حاكم است و كلیددار دولت و پارلمان تركیه، تا چندی پیش كاملا ناشناخته بود و از طریق ورود به شوراهای شهر و روستا قد برافراشت و پس از آن كه در اداره شهر وی میلیونی استانبول به موفقیت های ارزنده ای دست یافت به بزرگ ترین كرسی های سیاسی كشور نیز نایل آمد و حتی تا جایی پیش رفت كه دبیر كل شان «رجب طیب اردوغان» كه پیش تر شهردار استانبول بود، ردای نخست وزیری بر تن كشید. اینها را داشتم در ذهنم مرور می كردم كه مهماندار اعلام كرد تا دقایقی بعد به زمین خواهیم نشست. در فرودگاه شیك و خیره كننده آتاترك هواپیمای ما همراه با یك هواپیمای شركت سوخت هانزا با هم به زمین نشستند. سالن فرودگاه پر بود از مسافرین خارجی. كسانی كه قیافه شان چیزی جز توریست را نشان نمی داد. نیم ساعت طول كشید تا از گیت خروجی بیرون بیاییم. تابلوی پرواز از ورود لحظه به لحظه پرواز های خارجی خبر می داد و وقتی هر پروازی می نشست، مشخص بود كه هواپیما كیپ تا كیپ مسافر زده و جالب این كه در هیچ یك از پروازهای خارجی كه به زمین می نشست از شهروندان ترك به عنوان مسافر خبری نبود، آنها، همه كسانی بودند كه از كشورهای مختلف آمده بودند تا شهر تاریخی قسطنطیه كه حال هفتاد سال است نام استانبول را یدك می كشد ببینند. شهری كه بر اساس تحقیقات و آمار شهربانی اش به لحاظ جرایمی چون جنایت، كیف قاپی و سرقت خودرو و ضرب و جرح «بسیار ناامن» توصیف شده و سالانه 400 نفر در آن به قتل می رسند و بیش از 150 زن و دختر از خانه های خود فرار می كنند. اما این آمارها هیچ كدام مانع از ورود جهانگردان به استانبول، بزرگ ترین شهر تركیه، و دیگر شهرهای این كشور 70 میلیونی نیست. گردشگری منبع اصلی و درآمد ارزی تركیه است كه تنها در سال گذشته 13 میلیون نفر از سراسر جهان از آن دیدار كردند و 11 میلیارد دلار عاید این كشور كردند. جالب این كه از این تعداد نیم میلیون نفر ایرانی بودند و بیشترشان هم از استانبول دیدن كردند. استانبول شهری سمبولیك، پر جذبه و برای یك توریست جامع همه زیبایی ها و جاذبه هاست. دریا، جزیره، آثار باستانی و تاریخی و مساجد فوق العاده دیدنی به شهر چنان ابهتی داده است كه كمتر توریستی، ناراضی از آن بیرون خواهد آمد و وقتی مطابق آخرین تحقیقات، هر توریست راضی باعث جذب 8 توریست دیگر می شود با یك حساب سرانگشتی می توان فهمید این كشور و این شهر در سال های آینده با چه ترافیكی از جهانگردان رو به رو خواهند شد. استانبول، شهری كه پیش تر پایتخت خلفای عثمانی بود محصور گنبد و گلدسته های بسیار مجلل و رفیع است هم از این روست كه به آن شهر هزار مسجد هم می گویند. گفته می شود 2500 مسجد در این شهر بنا شده است كه مسجد سلطان احمد و مسجد ایاصوفیه با معماری فوق العاده با شكوه، سقف بسیار زیبا و محراب شگفت انگیز یكی از آنهاست. وارد مسجد كه می شوی پر است از گردشگران خارجی كه در صف طولانی منتظران به مسجد بی تابی می كنند. به احترام قداست مسجد دو نفر از كاركنان مسجد ابتدای در ورودی آن ایستادند و به همه كسانی كه قصد ورود آن را دارند یك عدد پلاستیك و به همه زنان یك پارچه روانداز برای كامل شدن حجاب می دهند و آن وقت به آنها اجازه بازدید از مسجد داده می شود. معماری این دو مسجد كه توریست در آن موج می زند آن چنان خیره كننده و فوق العاده است كه به قلم نیاید. اگر برای دیدن مسجد سلطان احمد از توریست ها ورودیه نمی گیرند و گردشگر صف كشیده است، در دیگر جاها همچون مسجد ایاصوفیه و موزه توپكاپی كه برای هر نفر 12 یورو باید پرداخت شود نیز صف های طویل كشیده شده است.
كاخ سلطان معروف به موزه توپكاپی كه هم اكنون به موزه تبدیل شده و گنجینه های امپراطور عثمانی و آثاری از پیامبر اسلام را در خود جای داده است یكی از دیدنی ترین مراكز توریستی این شهر است. مجموعه ای بسیار دیدنی كه یك نامه از پیامبر اسلام و چند تار موی ایشان به همراه آثار و اشیا عتیقه باستانی در آن نگهداری می شود. در ساختمانی كه آثار پیامبر اسلام در آن وجود دارد شدیدا توسط پاسداران موزه محافظت می شود و عكس برداری و فیلم برداری از آن نیز ممنوع است و این تنها نقطه از این شهر عظیم و دیدنی است كه چندین تابلوی عسك برداری ممنوع به همراه پاسداران میراث فرهنگی از آن مراقبت می كردند و گردشگران خارجی را از فیلمبرداری و تصویربرداری به شدت منع می كردند. این بخش همان قسمت از موزه توپكاپی بود كه به خاطر تراكم بیش از حد جمعیت ناخودآگاه توجه هر تازه واردی را به خود جلب می كرد تا از این ازدحام در گوشه غربی موزه سر در بیاورند. در گوشه دیگر موزه هم آثاری از ادبیات كهن و نقاشی های نقاشان قدیم ایران نگهداری می شود، نقاشی هایی از دوره مكتب بغداد، ایلخانیان، تیموریان تا صفویان و نكته جالب این كه بر سردر اصلی موزه مشهور توپكاپی این ادبیات حك شده است:
                                           
شاهنشه عالی نسب سلطان ممدوح الحسب فرمانده روم و عرب، خان احمد كشورگشا
عدل و كرامت منبعی، شمس ولایت مطلعی در كاهنگ هر مصرعی شهبال سیمرغ و هما
دقیقا یك روز كامل صرف می شود تا یك گردشگر از همه بخش های این موزه دیدن كند. به یاد توصیه یكی از مسافرین پروازمان افتادم كه به زن و شوهری كه قصد داشتند سه روز از هفت روز اقامت خود در تركیه را در استانبول و چهار روز را در آنتالیا سپری كنند اصرار می كرد چنین كاری نكنند و تاكید می كرد قطعا سه روز اقامت در استانبول به هیچ نمی ارزد. روز چهارم بود كه این جملات را در ذهنم مرور می كردم در حالی كه هنوز جزایر، بازار سنتی بزرگ استانبول كه بزرگ ترین بازار خاور میانه است را ندیده بودم و زمانی كه پس از هفت روز می بایست بر می گشتم هنوز خیلی جاها برای دیدن مانده بود. دانشگاه استانبول كه 550 سال پیش تاسیس شده و از میان 29 دانشگاه دولتی تركیه، قدیمی ترین دانشگاه آن محسوب می شود، كتابخانه معروف استانبول كه از شهرت خاصی برخوردار است و برای دیدن آن نیاز به هماهنگی خاصی دارد و همین طور مركز آرشیوهای بین المللی استانبول كه اسناد و مدارك دولت عثمانی در آن بایگانی شده است.
شاید به همین خاطر بود كه به هنگام بازدید از هر نقطه ای از این شهر جملات آن مرد مسافر را مرور می كردم: «جزایر استانبول نصف این شهرند و هر كس كه جزایرش را نبیند انگار نصف استانبول را ندیده است.» رفتن به جزیره نیز حكایتی دیگر بود روزی كه قرار شد به جزیره برویم لیدر تورمان را در لابی هتل دیدم؛ هتلی 6 طبقه كه سه طبقه آن را توریست های ایرانی پر كرده بودند. از او خواستم راهنمایی ام كند و بهترین راه را برای رفتن به جزایر نشانم دهد. او فارغ التحصیل رشته پزشكی از یكی از مشهورترین دانشگاه های ایران بود و به زبان تركی استانبولی تسلط كامل داشت و از سر ناچاری ترجیح داد فعالیتش را به عنوان لیدر تور نه طبابت در تركیه پی گیرد. ظاهرا كه كار و بارش حسابی گرفته بود. چون وقتی عزمم را برای رفتن به جزیره شنید، گفت: «فردا سه نفر از مسافرین همین هتل را می خواهم به جزیره ببرم شما هم بیایید.» از هزینه اش كه پرسیدم، سرم سوت كشید: «نفری 45 دلار» آن هم برای رفتن به محلی داخل استانبول. به چنین هزینه ای تن ندادم و چنین شد كه تنها با 10 دلار جزیره را هم دیدم. خروسخوان صبح فردا بیدار شدم و به اتفاق همراهانم تاكسی هتل را كرایه كردیم و با 6 میلیون لیر (3500 تومان) به كنار ساحل رفتیم و از آنجا با 1500 تومان (برای هر نفر) سوار كشتی شدیم و پس از یك ساعت و نیم در میان آب های دریای زیبای مرمره از سه جزیره گذشتیم و به جزیره چهارم كه آخرین و بزرگ ترین آن است رسیدیم. حالا دیگر در محاصره آب بودیم، گرم بود و شرجی، بدتر از شمال خودمان. جزیره ای فوق العاده جذاب و محل استراحت و اقامتگاه آخر هفته متمولین ترك با ویلاهای مجلل و فوق العاده لوكس كه در كنار برخی از آنها قایق های شخصی تندرو پارك شده بود. ثروتمندان استانبول، آخر هفته برای خلاصی از شهر سوار قایق هایشان می شوند و در این گوشه دنج و آرام كه جز درشكه خبری از هیچ وسیله نقلیه دیگری نیست به استراحت می پردازند. آنهایی هم كه قدرت خرید وسایل نقلیه شخصی ندارند سوار همان كشتی هایی می شوند كه توریست ها با آن رفت و آمد می كنند. آدم در این جزیره صدای قلبش را هم می شوند از مغازه ها و آدم های شیك جزیره كه بگذریم از مظاهر مدرنیته هیچ خبری نیست. شاید هم از این روست كه به یكباره فكر می كنی یك قرن به عقب برگشتی و این همان قسطنطنیه است، صدای پا و شیهه اسب چنان ذهن را به عقب می برد كه گویی عقربه زمان قرن هاست از كار افتاده است. بعد از گشت و گذار كامل، با همان كشتی از جزیره بر می گردیم و مجددا برای رفتن به هتل تاكسی كرایه می كنیم و جالب این كه اكثر رانندگان تاكسی این شهر دست و پا شكسته هم كه شده انگلیسی می فهمند و چون اغلب مسافرانشان خارجی هستند از قیمت ارز در هر ساعت از روز باخبرند. این را وقتی فهمیدم كه چندین بار به هنگام بازگشت به هتل «لیر ترك» همراه نداشتم و هنگامی كه اسكناس 5 یورویی و یا 10 دلاری به آنها دادم ماشین حساب را در آوردند و همچون یك صراف حرفه ای، كرایه شان را به لیر حساب كردند و مابقی پولم را برگرداندند بدون هیچ حرف و حدیثی. نمی دانم چرا ناخودآگاه به یاد یكی از دوستانم افتادم كه می گفت یكی از مشكلات توریست ها در استانبول این است كه مردمش انگلیسی نمی دانند، این را به یكی از همراهانم كه گفتم او ده سال قبل نیز استانبول را دیده بود، می گفت: «این شهر طی ده سال زیر و رو شده است.» هم شهرسازی و محیط شهری اش و هم سبك زندگی مردمش. ظاهرا باید هم چنین باشد بی علت نیست كه می گویند توریست خون به رگ های اقتصاد می ریزد و در میان صنایع متعدد، سوگلی صنعت هاست و تركیه در بیخ گوش ما چه لذتی كه از این خوان گسترده نمی برد. در حالی كه ما سالیانه به دشواری كمتر از 500 هزار گردشگر خارجی جذب می كنیم، با آن كه جز ده كشور اول دارای جاذبه های توریستی هستیم، تركیه آن چنان درآمدی از این راه كسب كرده كه باورنكردنی است. جالب است بدانیم تنها در ماه اوت جاری 80 هزار توریست ایرانی به تركیه سفر كردند كه نسبت به همین ماه در سال گذشته نزدیك به 60 درصد افزایش نشان می دهد. علاوه بر این در حالی كه در كل سال گذشته فقط 360 هزار گردشگر عرب از تركیه دیدن كردند تنها در شش ماه نخست امسال 325 هزار نفر از كشورهای عربی به تركیه رفتند و آمارها همچنان از روند افزایشی ورود توریست به این كشور حكایت می كند. كشوری كه با گسترش بحران مالی در آغاز هزاره سوم با رشد اقتصادی منفی نسبتا شدیدی رو به رو شد و طبق جدیدترین آمار رسمی دارای نرخ بیكاری 11 درصدی به همراه 2 میلیون بیكار است و حدود هفت میلیون نفر از ساكنان آن روزانه فقط با 2 دلار سپری می كنند. اما با این همه قطعا وقتی در كنار چنین آمارهای نگران كننده ای، مقامات این كشور هر روز روی میز كارشان چرتكه به دست می گیرند و حساب و كتاب توریست را به دست می آورند جان می گیرند.
آخرین آمارها با وجود این بحران ها حكایت دارد كه در سه ماه سوم سال 2003 نسبت به همین دوره در سال 2002 مجموع هزینه ها و درآمدهای حاصل از جهانگردان خارجی 21 درصد افزایش داشته است. این را در آخرین روز سفرم وقتی برای گشت و گذار به حوالی میدان تكسیم رفتم به چشم دیدم. میدان تكسیم اصلی ترین میدان این شهر و مشهورترین مركز خرید استانبول است و پر است از جهانگردانی كه به بازار رونق اساسی بخشیدند. بازاری به طور دو كیلومتر كه دو طرف آن پر است از بوتیك های لوكس و جورواجور و موج توریست هایی كه حسابی مشغول خریدند و البته ترك های با هوش نیامدند مثل برخی از شهرداران یكی از بزرگ ترین و دیدنی ترین كشور خاورمیانه بافت تاریخی و باستانی شان را به هم بریزند و از وسطش اتوبان رد كنند، آنها با حفظ آثار كهن این بازار، تراموایی كوچك در وسطش راه انداختند كه هر چند دقیقه بدون اشغال فضای نه چندان زیادی از دل بازار می گذرد و مسافران را خیلی راحت و بی دردسر جا به جا می كند. قطعا خیلی فكر كردند تا مبادا مثل شهردار یكی از شهرهای كویر مركزی یك كشور زیبای خاورمیانه با لودر به جان خشت زبان بسته بیفتند و قسم بخورد كه هر جا آثار عظیم تمدن كهن است و مرده ریگ پدرانشان له اش كنند و ككشان هم نگزد.
باری، به هنگام بازگشت، همچنان داخل هواپیما منتظر بودم تا لااقل مهماندار ترك باز هم بگوید فرمی را تا چند دقیقه دیگر در اختیار شما خواهیم گذاشت كه مربوط به بیماری سارس است و هر كس پر نكند به او اجازه ورود به فرودگاه مهرآباد تهران داده نخواهد شد. خیلی منتظر شدم تا این كه مهماندار گفت «لطفا كمربندهایتان را ببندید تا دقایقی دیگر در فرودگاه مهرآباد تهران به زمین خواهیم نشست.» چند دقیقه گذشت، صدای باز شدن چرخ های هواپیما به گوش رسید، حالا دیگر در ایران بودیم اما هیچ كس به هیچ كس تاكید نكرد فرمی در اختیار شما خواهیم گذاشت كه اگر هر كس ...

طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود