مقاله ها
نویسنده : مریم فدایی
بازدید : 1457
در داستان زندگی و شرح احوالات بسیاری از هنرمندان این مرز و بوم كه به رشته تحریر در آمده،‌ گاهی به مطالبی بر می خوریم كه شاید بسیار پندآموز یا تاثر برانگیز و یا حتی شاید باور نكردنی و آمیخته با افسانه باشد . یكی از این احوالاتی كه بارها در بسیاری از تذكره ها آمده است، شرح زندگی و چگونگی مرگ مشهورترین كاتب دوره شاه عباس بزرگ صفوی یعنی میرعماد است. در این مقوله قصد داریم با بررسی بازخوانی مجدد این واقعه به رفع یك سری ابهاماتی كه شاید برای خوانندگانی چند بی تاثیر نباشد،‌ بپردازیم. در واقع تامل و تعمق در این بازبینی شاید بتواند افسانه بودن و یا حقیقت مرگ و اتهامات وارده به میرعماد الحسنی را در تاریخی كه نوشته اند،‌ روشن كند.
زمانی كه در این مسیر به مطالعه كتب بی شماری پرداختم، ‌كتاب شرح احوال میرعماد نوشته كریم زاده تبریزی چاپ لندن به دستم رسید. اظهارات مستند نویسنده مبنی بر نوع مرگ میرعماد و یا روایات منقول درباره او نظر مرا حتی نسبت به گذشته هم بیشتر دستخوش تغییر نمود،‌ این تاثیرپذیری به لحاظ قبول و یا رد نظر نویسنده كتاب نیست،‌ بلكه تاثیر عمیق تری نسبت به گذشته بر من خواننده باقی گذارد كه به خود اجازه هم تا مطالب آن را به نوعی دیگر تحلیل كنم و به نوعی به این پرسش ها پاسخ دهم كه آیا واقعا جریان قتل میرعماد در آخرین شب ماه رجب به دست مسگر قزوینی و به دستور شاه عباس حقیقت است؟ آیا میرعماد الحسنی با آن علو درجات معنوی و روحانی اش به خود اجازه می داد كه نامه های سراسر توهین و استهزا برای یك سلطان مقتدر به نام شاه عباس ارسال كند، بدون اینكه از عواقب ناهنجار آن وحشتی داشته باشد؟ در حالی كه در تاریخ مدون ما بارها از مرگ بسیاری از افراد نام برده شده كه مورد بی مهری قرار گرفته و مخفیانه به قتل رسیده اند و آیا میرعماد با تمام هنرمندی اش به لحاظ ابداع شیوه و سبك جدید در نگارش خط نستعلیق چگونه توانسته بدون هیچ پیش زمینه ای به دربار راه یابد و دامنه كینه توزی شاه و دل نگرانی میرعماد نسبت به شاه تا چه زمانی ادامه داشت و كلا نامه های شكواییه میر را چه كسانی به خود جرات می دادند تا به دست شاه برسانند والخ ... این موارد مشكوك را باید بعد از مطالعه دقیق بر شرح زندگی او از روی تذكره های متفاوت برداشت كرد. زیرا با تمام امتیازاتی كه برای میرعماد قایل هستند،‌ تذكره نویسان دوره صفوی و یا مورخان آن دوره مطالب كافی در این رابطه نگارش ننمودند و ما باید بیشتر مطالب مربوط به میرعماد را فقط از طریق تذكره نویسان عثمانی كه زمانی دشمنان این آب و خاك بودند و به لحاظ شیعه و سنی با صفویان اختلاف داشتند، نقل قول كنیم. در این میان هیچ كدام از مولفین هنری در تاریخ ایران تا قرن 13 ه.ق هم از خود نظری ارایه ندادند و بیشتر به بازگویی مطالب تذكره نویسان عثمانی پرداختند.
از مرگ میرعماد حدود چهار صد سال می گذرد و در این میان كاتبان بسیاری آمدند و رفتند اما هیچ كدام نتوانستند به قدرت قلم او پی ببرند. زیرا دقت او در تناسب حروف با توازن اسرارآمیزی همراه بود ما در این مقوله قصد تبرئه قاتلان میرعماد را نداریم بلكه آن چه جالب است این است كه تذكره نویسان ایرانی هم در شرح احوالات میرعماد هیچ گونه نظر تحقیقی از خود بروز ندادند و بیشتر به روایات عثمانیان بسنده كردند و همان نحوه مقتول شدن میر و نقل روایات تقریبا افسانه ای آنان برای آنها كفایت می كرد. در حالی كه اگر نظر موشكافانه و قدری با تعمق به این مساله داشته باشیم، به راحتی می توان با استفاده از اسناد و مدارك تاریخی و دیدن آثار خطی میرعماد و مطالعه متون موجود، به اصل مطلب پی برد و یا حتی قدری با ابهام به این مساله نگریست.
طبقه گفته مولفین ایرانی و عثمانی میرعماد الحسنی مشهورترین كاتب دوره صفوی معاصر با شاه عباس در تاریخ 981 ه.ق در شهر قزوین متولد و در همان شهر به آموزش خط پرداخت او در جوانی سفرهای متعددی به بلاد عثمانی، عراق، حجاز و حلب نمود و در سال 1007 ه.ق در خدمت فرهاد خان به كار كتابداری سركاری مشغول شد. اولین استاد او ملا محمد حسین تبریزی در تبریز بود. او در سال 1008 ه.ق بعداز مرگ فرهاد خان به دلیل معروفیت اصفهان در هنرپروری عریضه نوشته و درخواست فراتر ورود به دربار شاه عباس را مطرح كرد، به دلیل معروفیت و شهرت میر در ارایه شیوه جدید در نگارش خط نستعلیق شاگردان بسیاری به او رو كردند كه در مدت 16 سال اقامت در اصفهان آنها را تربیت كرد كه هر كدام در زمان خود اعجوبه خوشنویسی بودند، توجه و حمایت های اولیه شاه نسبت به میرعماد باعث ایجاد كدورت و دشمنی محسودان شد. و آنها باعث اختلاف فی مابین شاه و میر شدند. كناره گیری شاه نسبت به میر و كم لطفی او باعث افسردگی میر شد. او نامه های شكوائیه ای در قالب شعر برای شاه ارسال نمود كه مورد توجه قرار نگرفت. می گویند بعدها دامنه این كینه توزی شدت یافت و در نتیجه علیرضا عباسی كه رقیب میر بود، مورد توجه قرار گرفت. بنا به روایتی شاه شمعدان به دست در بالای دست او می ایستاد تا علیرضا نگارش كند. سرانجام میرعماد در تاریخ 1024 ه.ق به اتهام سنی بودن و به دستور شاه عباس به قتل رسید و در مسجد مقصود بیك اصفهان به خاك سپرده شد.
روایت است شاه به حدی نسبت به میر مستاصل شده بود كه یك بار برایاثبات ادعای بدگویان یك نسخه شاهنامه به میر سفارش كتابت نمود كه میر بعداز 1 سال آن را نیمه، ارسال كرد. این كار باعث تنفر بیشتر شاه شد. به طوری كه روایت می كنند در مجلسی فریاد بر آورد كسی نیست مرا از دست این سنی نجات دهد. پس از مرگ میر،‌جسد او به مدت چند روز روی زمین بود و كسی جرات خاكسپاری او را نداشت، در روایت دیگری نقل می كنند تا اینكه میرزا ابوتراب شاگرد برگزیده اش جسد او را به خاك سپرد. خبر مرگ میر باعث اندوه شاه شد. و دستور مجازات قاتل را صادر نمود و حتی به دستور شاه مراسم تشییع جنازه انجام گرفت و به امر شاه بر جسد او ركوع نمودند. در احوالی دیگر می گویند شاگردان و خانواده میرعماد از ترس شاه مخفی و یا به هند و عثمانی متواری شدند و عبدالرشید دیلمی شاگرد و خواهرزاده میر در خانه بماند و 1500 سطر را سیاه مشق نمود، آنچنان كه قواعد خط از یاد او برفت.
این مطالب از مدارك مسجل كتاب نسخه گلزار صواب به خط مولف آن و تحفه الخطاطین مستقیم زاده و میزان الخط حكاك زاده و سایر نسخ خطی و چاپی نقل شده است. زیرا در كتاب گلزار صواب تالیف ابراهیم الحسنی الحسینی القریشی المقری مشهور به نفس زاده در زمان سلطنت مرادخان بین سلطان احمد خانی ثانی 1039 - 1049 كه به نام او تالیف شده و حتی امضا مستقیم زاده هم در آن موجود است در آن راجع به اصل و نسب میرعماد هم اطلاعاتی داده و چگونگی مرگ او را هم طبق این روایات نقل نموده است.
تذكره نویسان ایرانی مانند میرزا سنگلاخ كه مدت زمان طولانی در عثمانی به سر می برد و عبدالمحمد خان ایرانی هم در تالیفات خود از آن سود برده اند. طبق گفته نفس زاده میرعماد پیرو طریقه نقشبندی بود و نسب و حنفی مذهب بوده است و دلیل مرگ او رافضی بودن اوست. زیرا اظهار شده، در شب قتل، فردی را به درب خانه او فرستادند تا نامه ای از سنی های عثمانی به دست او برسانند.
اگر بخواهیم طبق گفتار شرح احوالات مذكور به رد یا قبول آنها بپردازیم و اسنادی را ارایه كنیم،‌ بهترین آن آثار خطی میرعماد و تاریخ های ماندگار آن و مطالعه بر تاریخ هند و خطوط شاگردانش است. گفته شده كه بعد از مرگ میر شاگردانش مانند رشید از ترس شاه به روم و هند پناه بردند. در حالی كه مگر میر به سال 1024 ه.ق در اصفهان بود و اثری از رشید در دست است كه نوشته: «بنده شاه جهان عبدالرشید دیلمی سنه 1041 و ببلده اشرق مرقوم شد. بدارالسلطنه اصفهان تحریر پذیرفت.»‌ این قطعه خط از رشید محفوظ در كتابخانه كاخ گلستان موجود است كه در سال 1034در اصفهان نگارش شده است و نشان می دهد او بدون ترس از شاه در اصفهان كار خود را ادامه داده و حدود 30 سال بعد به دربار شاه جهان رفته است. البته نامه درخواست ورود او به دربار شاه تاریخ 1050 را دارد.
میرعماد بعد از قتل فرهاد خان در سال 1003 و 1004 عازم سفر به عثمانی و كشورهای دیگر شد و در همان زمان با هنرمندان عثمانی مراوده نمود، حتی در برخی از آثارش نام شهرهای فوق دیده می شود كه تذكره نویسان عثمانی مانند نفس زاده و مستقیم زاده هم به آن اشاره نموده اند. بنا به روایت منقول،‌ میرعماد بعد از قتل فرهاد خان از خراسان به قزوین آمد و پس از سال ها بنا به یك قطعه تاریخ داری در قزوین به كتابت مشغول بود. شاید یكی از دلایل عدم حضور در دربار یكی هم مساله آشنایی او با هنرمندان عثمانی باشد. زیرا ایام حساسی بود و شاه با عثمانیان در حال جنگ. تمام كسانی كه به این شكل مورد حسد قرار می گرفتند به آنها اتهام سنی بودن و با همكاری با عثمانیان را می زدند و به آن طریق هرگاه كوچكترین گزارشی از رقیبان آشكار می شد او را پیرو تسنن می كردند. پس عاقلانه بود كه میرعماد در همان زمان نگران حال و آینده خود باشد. زیرا می دانست هر فردی ولو از عزیزان هم اگر مورد غضب شاه قرار گیرد به قتل می رسد. اما به هر تقدیر استادی میرعماد و تبحر او در عالم خوشنویسی باعث شد تا برای خدمت به هنر عریضه نوشته و به شاه تقدیم نماید:
«خدایگانا مخفی نماند كه مقصد این كمینه دعاگو جز این نیست كه دیده الم را بكحل الجواهر عبار در گاه فلك اشتباه روشن بیند.»

طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 
شهریار قزوین
بالاخره افسانه بود ؟ نبود؟ منظور شما از نوشتن این مقاله مشخص نشد متاسفانه .نتیجه گیری کن حداقل

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود