شهر کراچی که امروزه به صورت مکانی ناآرام درآمده استبزرگترین و پرجمعیتترین شهر پاکستان است که پس از استقلال پاکستان وضعیت ناامنی و درگیریهای محلی کنونی را تا به حال به خود ندیده است، البته در گذشته، ناامنیهای مختصر و محدودی وجود داشته است ولی هیچگاه در سطح گسترده کنونی نبوده است.
کراچی از موقعیتساحلی برخوردار است و در شمال اقیانوس هند به عنوان تنها بندر فعال پاکستان، این کشور را به تمام نقاط دنیا پیوند میدهد. کراچی برای پاکستان موقعیت استراتژیک دارد، زیرا گلوگاه ارتباطی پاکستان با دنیا را تشکیل میدهد.از حیث تجاری به صورت کانون بزرگ مبادله در پاکستان درآمده و مجرای ورود و صدور کالا و مواد بین پاکستان و سایر نقاط جهان است. از نظر تجارت داخلی نیز به صورت مرکز تجاری بزرگی درآمده و تجارتخانهها و شرکتهای تجاری مادر در این شهر مستقر بوده و امر توزیع کالا و مواد وارداتی و نیز تجمیع کالاهای صادراتی پاکستان را به عهده دارند. از نظر مالی مرکز عمده پول و بانک پاکستان است و بانکهای بزرگ و شرکتهای بیمه به دنبال نقش اقتصادی و تجاری کراچی در آن تاسیس شدهاند و ارتباط پولی پاکستان را نیز با سایر کشورها برقرار میکنند. از جنبه ارتباطی نیز از طریق دریا و آبهای آزاد تنها مکانی است که پاکستان را به کل جهان ارتباط میدهد و از حیثشبکه هوایی ارتباط نیز، کراچی نه تنها به صورت مرکز ثقل خطوط هوایی پاکستان با کل جهان درآمده استبلکه به عنوان مرکز ترانزیت وانتقال مسافر و بار بین قارههای اروپا و آفریقا و غرب آسیا با جنوب و جنوب شرق و شرق آسیا و نیز اقیانوسیه عمل میکند. کراچی این وظیفه را با داشتن فرودگاه بزرگ و مدرن قائد اعظم انجام میدهد و به نظر میرسد کراچی از این حیث دومین یا سومین مرکز ارتباط هوایی قاره آسیاست.
از حیثسیاسی، کراچی مرکز ایالتسند با جمعیتی حدود سی میلیون نفر دومین ایالت پاکستان شناخته میشود و در گذشته و پس از استقلال پاکستان، به عنوان پایتخت کشور جدیدالتاسیس برگزیده شد. همچنین این شهر در سرنوشتسیاسی پاکستان نقش مهمی را ایفا کرده و میکند. وجود مرکزیتحزب مردم (حزب حاکم کنونی) به عنوان یکی از بزرگترین احزاب سیاسی پاکستان، وجود دفتر مرکزی روزنامه «جنگ» به عنوان بزرگترین روزنامه اردو زبان پاکستان و انگلیسی زبان نیوز (تیراژ روزنامه جنگ حدود هشتصد هزار نسخه در روز است)، وجود دانشگاه کراچی و مؤسسات علمی و تحقیقاتی و نظایر آنها وقعیتبرجستهای به این شهر داده است که میتواند در سرنوشت پاکستان نقش مهمی داشته باشد. تعدادی از شخصیتهای تراز اول پاکستان مانند مرحوم محمد علی جناح رهبر استقلال پاکستان، ذوالفقار علی بوتو رئیس جمهور و نخستوزیر فقید، لیاقت علیخان نخستوزیر، پس از اسقلال پاکستان، محمدخان جونیجو و خانم بینظیر بوتو نخست وزیران پاکستان، از کراچی و یالتسند هستند.
در آسیای میانه نقش جدیدی نیز برای کراچی متصور است وآن ارتباط دادن کشورهای آسیای میانه و افغانستان با سایر نقاط جهان است، زیرا محور کویته - کراچی و کویته - قندهار و هرات نزدیکترین محور برای برقراری ارتباط بین کشورهای آسیای میانه و افغانستان با اقیانوس هند است.
کراچی به دلیل موقعیت جغرافیایی و ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی و ارتباطی از خصلت جمعیتپذیری بالایی برخوردار شده است و رشد طبیعی جمعیت و نیز مهاجرت به شهر کراچی بسیار زیاد بوده است. از مناطق مختلف ایالتسند و نیز از کشور هندوستان، پس از استقلال و جدایی دو کشور، موج میلیونی مهاجران به این شهر سرازیر شده است. جمعیت کراچی در سال 1941 (قبل از استقلال) 440000 نفر و در سال 1951 (بعد از استقلال) 100000/1 نفر و در سال 1961 برابر با 912598/1 نفر بوده است. (1)
امروزه برابر محاسبات انجام شده جمعیت کراچی حدود ده میلیون نفر است. (2) این رشد جمعیتی باعث گسترش دامنه مسائل اجتماعی بویژه فقر و درگیریهای مختلف محلی شده و به شکلگیریهای گروههای اجتماعی در آن شهر کمک نموده است. ترکیب قومی جمعیت کراچی را اقوام سندی، مهاجرین هندی M.Q.M ، پنجابی، بلوچی، پشتون، ایرانی، و غیره تشکیل میدهد. سندیها و مهاجرین هندی اکثریت قابل توجه جمعیت کراچی هستند.
شهر کراچی در سال 1839 توسط دولت استعمارگر انگلیس تصرف شد و بلافاصله برای بهرهبرداریهای استعماری، تاسیسات و تسهیلات بندری آن گسترش یافت و در سال 1861 با احداث خط آهن، این بندر مهم به سایر نقاط پاکستان بویژه لاهور ارتباط داده شد. این بندر در جنگهای جهانی اول و دوم شدیدا مورد استفاده قرار گرفت و از اهمیت زیادی برخوردار شد و در طول جنگ جهانی دوم به عنوان بندرگاه مهم تعمیر کشتیها درآمد و حدود یکهزار کشتی در آن تعمیر شد. (3) امروزه نیز مرکز اصلی نیروی دریایی پاکستان در کراچی قرار دارد.
کراچی همچنین به عنوان شهر بزرگ صنعتی در پاکستان شناخته میشود و صنایع بزرگی چون ماشینسازی، کشتیسازی، نساجی، آهن و فولاد، غذایی، شیمیایی، داروسازی سیمانسازی، پالایشگاه و غیره در این شهر مستقر است.
مجموع ویژگیهای جغرافیایی کراچی که بیان شد مؤید موقعیت و نقش این شهر و اهمیتبرجسته آن در سرنوشت پاکستان است و ذکر آنها بدین سبب بود که خوانندگان عزیز با اهمیت و جایگاه این شهر مهم آشنا شوند تا امکان درک علت اصلی بروز بحران در آن; به سادگی فراهم آید. چون اساسا رابطهای وجود دارد بین اهمیتیک مکان یا موقعیت جغرافیایی و درجه آرامش و ثبات آن با در نظر داشتن میزان قدرت ملی یک کشور در صحنه بینالمللی. یعنی اگر یک مکان و موقعیت جغرافیایی دارای اهمیت و اعتبار بالایی بوده و دولت دارنده آن از رقبای قدرتمندی برخوردار باشد و قدرت ملی آن به گونهای باشد که نتواند از فرایندهای مربوط در صحنه روابط بینالمللی به نفع خود بهره ببرد، احتمال بروز بحران و ایجاد وضعیت در مکان مورد بحث افزایش مییابد.
ماهیتبحران
گفته شد در ترکیب قومی جمعیت کراچی، دو قوم سندی و مهاجرین هندی، اکثریتبالایی دارند. سندیها سکنه بومی منطقه را تشکیل میدهند که به همراه پنجابیها و بلوچها و پشتونها و ایرانیها و سایر اقوام خود را پاکستانی دانسته و تعلق سرزمینی به پاکستان به عنوان بخش مسلماننشین شبه قاره، قبل از استقلال را دارند. ولی مهاجرین هندی که بخشی از بدنه جامعه مسلمان شبه قاره را قبل از استقلال پاکستان تشکیل میدادند، پس از استقلال و جدایی دو کشور هند و پاکستان از یکدیگر به ناچار به منطقه سند مهاجرت نمودند تا در کنار برادران و خواهران مسلمان خود قرار داشته باشند. این مسلمانان که امروزه نام مهاجر بر آنها نهاده شده است در واقع جزیی از پیکره مسلمانان شبه قاره بودند که از بخشهای دارای اکثریت مسلمان (پاکستان کنونی و بنگلادش) جدا افتاده بودند و در اعماق شبه قاره و در مناطقی که هندوها اکثریت داشتند زندگی میکردند.
به دنبال بروز جنگهای استقلال شبهقاره از استعمار انگلیس، و تلاشهای مشترکی که مسلمانان و هندوان انجام میدادند مساله استقلال و جدایی مسلمانان و هندوان از یکدیگر مطرح شد و افکار و اندیشههای کسانی مانند مرحوم علامه اقبال و سپس محمد علی جناح باعث طرح اندیشه ایجاد کشور مستقل برای مناطق مسلماننشین شرق و غرب شبه قاره گردید. این امر به بروز درگیری و جدایی گزینی قومی و دینی بین مسلمانان و هندوان منجر شد که با قتل و غارت و تجاوز و بیرحمیها و جابه جایی جمعیتها و مهاجرتهای گسترده طرفین همراه بود. مسلمانان شبه قاره که در اقلیتبودند برای نجات از کشته شدن خود در پی تهاجم و بیرحمیهای هندوان به مناطق مسلماننشین جدا شده هجوم آوردند و بدین ترتیب اولین جریان مهاجرتی گسترده مسلمانان شبه قاره به دنبال استقلال پاکستان در سال 1947م، انجام پذیرفت. مهاجرین عمدتا به مناطق پنجاب و سند روی آوردند.
به نظر میرسد مهاجرین پنجابی زبان منطقه پنجاب به دلیل پیوستگی و مشابهت فرهنگی و اجتماعی طرفین مرز پاکستان و هند، همدیگر را جذب نموده و کمتر به شکلگیری دو جامعه متمایز مسلمان منجر گردید ولی در منطقه سند به دلیل وجود عارضه جغرافیایی صحرا و تفاوت فرهنگی و اجتماعی بین مسلمانان منطقه سند و منطقه غرب هندوستان کنونی و نیز حجم بالای مهاجرت، دو جامعه نسبتا متمایز و در کنار یکدیگر شکل گرفتند که امروزه منجر به ایجاد تعارضات فرهنگی، قومی و اجتماعی گردیده است. همچنین به نظر میرسد که سکنه بومی ایالتسند که مهماندار چند میلیون مهاجر بودند به مهاجرین به عنوان مهمان نگاه میکردند و مهمانان نیز که از کثرت برخوردار بوده و حدود پنجاه درصد جمعیت ایالتسند و نیز شهر کراچی را تشکیل میدهند و در خود واجد اقشار گوناگون از بیسواد تا تحصیل کرده دانشگاهی بودند، احساس میکردند که به آنها به عنوان شهروند پاکستانی کمتر توجه میشود.
بر این اساس جامعه مهاجرین برای طرح مسایل و مشکلات خود و به عبارتی دفاع از حقوق اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جمعیت چند میلیونی مهاجر، تدریجا متشکل گردید و آرمان سیاسی برای خود قائل شد و بدینترتیب نهضت قومی مهاجر (M.Q.M)Mohajir Qaumi Movement تشکیل گردید و رهبر کنونی آن آقای الطاف حسین است که در لندن اقامت دارد.
نهضت قومی مهاجر که امروزه قویترین و پرنفوذترین حزب اقلیتهای قومی در پاکستان است (4) اقدام به طرح خواستهای خود نمود و در دستگاه قانون گذاری پاکستان جایگاه ویژهای به خود اختصاص داد. این نهضت تحت عنوان قوم مهاجر، در انتخابات سال 1988 تعداد سیزده نماینده در مجلس ملی و 25 نماینده در مجلس ایالتی سند را به خود اختصاص داد (5) و در انتخابات سال 1990، نمایندگان مجلس ملی آن به پانزده نفر و نمایندگان مجلس ایالتی سند به 28 نفر افزایش داده شد. (6)
وجه مشخصه عمده مهاجرین گویش آنهابه اردو است و این گروه حتی شامل افرادی که از پنجاب شرقی مهاجرت کرده و یا از بنگلادش کنونی به منطقه سند و کراچی آمدهاند میشود. این مشخصه آنها را از بومیان سندی زبان و پنجابیها و سایر اقوام مشخص میکند. این مشخصه بعد از مشخصه مهاجر بودن از ایالتهای هندونشین به ایالتسند قرار دارد.
الطاف حسین رهبر حزب M.Q.M ] »در اظهاراتش راجع به انگیزه و تاریخچه تشکیل این حزب میگوید:
«پس از ایثار و قربانی چند ساله برای تشکیل پاکستان و ادامه حیات آن، در سال 1977م، متوجه شدم، جان و مال مهاجرین در پاکستان ارزشی ندارد. در ابعاد مختلف جامعه و در دوایر دولتی و غیر دولتی، ثبت نام و سهمیهها در دانشکدهها و دانشگاهها و نیز در صحنههای سیاسی برای مهاجرین ایثارگر اعتبار زیادی وجود ندارد. یعنی مهاجرین مردمی درجه سه تلقی میشوند. از این رو اعتقاد پیدا کردم که تا زمانی که مهاجرین مثل سایر ملیتها انجمن یا سازمان خاص خود را نداشته باشند هیچ کس از آنها حمایت نخواهد کرد. لذا دستبه کار تجمیع مهاجرین تحتیک عنوان و آرمان زدم تا بدین وسیله علیه بیعدالتی فریاد کنیم.» (7)
او میگوید: «اولین اقدام ما تشکیل انجمن دانشجویی« M.Q.M »بود که با برخوردهای شدید حزب اسلامی دانشجویان و سایر گروهها روبه رو شدیم و ما را از دانشگاه بیرون کردند و بالاخره پس از هشتسال تلاش و تحمل بیمهریهای زیاد از سوی سایر احزاب سیاسی و مسؤولین امور، اولین گردهمایی مهاجرین در روز 8 اوت 1986 در کراچی برگزار شد و صدها هزار نفر از مهاجرین در آن شرکت نمودند و دومین گردهمایی در 31 اکتبر 1986 در دومین شهر ایالتسند یعنی حیدرآباد تشکیل گردید که در آن نیز صدها هزار نفر شرکت نمودند. پس از این حوادث مرا دستگیر و زندانی نمودند و در 24 فوریه 1987 آزاد گردیدم که مورد استقبال شدید مهاجرین و حتی مردم سند قرار گرفتم. چون حزب ما از مستضعفین دفاع میکرد.» (8)
از این زمان بود که احزاب سیاسی و دولت، نگاهی دیگر به M.Q.M ] »داشته و قدرت آن را مشاهده نمودند و این حزب شروع به طرح تقاضاها و درخواستهای خود نمود و توانست در مجالس قانونگذاری ملی و ایالتی، کرسیهای قابل توجهی را به دست آورد.
فلسفه اصلی شکلگیری نیروی سیاسی M.Q.M ] »در ایالتسند و کراچی، اعتراض علیه بیمهریها یا کممهریها و تبعیضات اجتماعی و اقتصادی بین مهاجرین و سایر سکنه منطقه و نیز ادعای احقاق حقوق مهاجرین است. مصادیقی که این حزب بر روی آن انگشت گذاشته و خواستار توجه به آن میباشد عبارتند از:
1- جلوگیری از حضور افراد غیر سندی و غیر مهاجر که از ایالتهای دیگر میآیند و نیز افاغنه و سایر افراد خارجی، و خودداری دولت از صدور کارت شناسایی و سایر اوراق رسمی که مجوزی برای اشتغال به کار و نیز کسب موقعیت در دستگاه دولتبرای آنان میگردد، زیرا این امر به پیدایش تضییقات شغلی و اقتصادی برای سکنه بومی و مهاجرین منطقه میانجامد.
2- دولت پاکستان باید برای حل مشکل مسلمانان آواره بنگلادش چاره اندیشی کرده و یا آنها را به پاکستان بیاورد همانطور که برای افاغنه انجام میدهد.
3- به افاغنه اجازه خروج از ایالتسرحد به سایر ایالتها داده نشود تا باعث فشار تقاضای کار بر ایالتسند نیز نشود همچنین آنها نباید اجازه تجارت و خرید و فروش ملک داشته باشند.
4- شرایط استخدام در پلیس و ارتش برای پنجابیها و مهاجرین باید تفاوت کند، زیرا پنجابیها با توجه به ویژگیهای جسمی بیشتر از مهاجرین شانس ورود به ارتش و پلیس را دارند.
5- شرایط صدور پروانه سلاح برای مهاجرین آسانتر شود و به افراد خارج از ایالت پروانه داده نشود.
6- پستهای کلیدی و حساس در اختیار پنجابیها و پشتونها قرار دارد و حضور مهاجرین نسبتبه سایر اقوام در ادارات دولتی و شبکه حمل و نقل، بیمارستانها، فرودگاه و ... کمتر است و باید این تبعیض برطرف شود.
7- دولتبه افراد غیر سندی نباید سند جایزه یا زمین اهدا نماید.
8- افراد غیر سندی و خارج از ایالت، حق رای دادن نداشته باشند.
9- مهاجرین را متهم به نداشتن استعداد کار میکنند و حتی در کارهای کارگری و کارخانجات افراد مهاجر کمتر به کار گرفته میشوند.
10- شرایط استخدام و بازنشستگی در دوایر دولتی و غیر دولتی باید برای افراد ایالتی و خارج از ایالتیکسان باشد. (9)
اگرچه شرایط تبعیضآمیز اجتماعی و اقتصادی برای مهاجرین، در متشکل شدن و ایجاد آرمان سیاسی در آنها تاثیر داشته و مسؤولان مربوط چه در دولت و چه در احزاب و گروههای سیاسی به آن کمتر توجه داشتهاند ولی پس از بروز قدرت سیاسی مهاجرین و حزب M.Q.M ] »،درخواستهای آنان سیر فزونی داشته و دارد.
مرحله کنونی بحران کراچی بعد از انتخابات 1993 پاکستان بروز کرد. عدم تفاهم این حزب با سایر احزاب بویژه حزب مردم منجر به تحریم انتخابات از سوی M.Q.M ] »گردید و انتخابات پاکستان بدون توجه به این تحریم برگزار شد و دولت نیز تشکیل گردید. قهر حزب M.Q.M ] »مقدمات بروز مرحله جدید بحران کراچی را فراهم کرد. که از مشخصات آن درگیریها، کشت و کشتارها، آتشسوزی، اعتصابهای گسترده آشفتگی و تعطیلات واحدهای خدماتی و تولیدی، فعال شدن نیروهای خارجی، تشدید تضادها و تعمیق خصومتها بین گروهها و اقوام موجود در کراچی، تشدید تضاد بین دولت و حزب M.Q.M ] »و نظایر آن را میتوان ذکر کرد. تنها در سال گذشته میلادی حدود دو هزار نفر از مردم کراچی به قتل رسیدهاند و این اواخر برادر سروزیر یالتسند از یک طرف و برادر و برادرزاده الطاف حسین رهبر حزب «ام. کیو. ام» از طرف دیگر به طور مرموزی به قتل رسیدند که بحران را تشدید نمود و بر سطح تقاضاهای این حزب و فزونخواهی آن تاثیر گذاشت.
در مورد مسایل کراچی و بخصوص رابطه دولت و حزب «ام. کیو. ام» اقدامات گوناگونی صورت گرفته و اظهار نظرهای متفاوتی انجام میپذیرد. در یک مرحله مذاکرات نمایندگان دولت و حزب «ام.کیو.ام» در چند دور انجام پذیرفت و در آغاز پیشرفتخوبی در کار بود ولی ناگهان مذاکرات به بن بست رسید. چارچوب تقاضاهای حزب «ام. کیو. ام» بر اساس پذیرش عضویت در کشور یکپارچه پاکستان و قبول دولت ملی پاکستان قرار داشت و چیزی به نام جدایی از کشور پاکستان مطرح نبود. حزب M.Q.M ] »تا این مرحله دولت پاکستان (دولتحزب مردم) را در مقابل خود میدید و با سایر احزاب و گروهها هنمواییهایی داشت و این احزاب نیز از آن حمایت میکردند; به عنوان مثال حزب «مسلم لیک» و رهبری آن در تماسهایی که با رهبر «ام.کیو.ام» داشت گاهی اوقات از مواضع او دفاع میکرد، حزب «جماعت اسلامی» نیز به نحوی از «ام.کیو.ام» در برابر دولتحمایت اخلاقی میکرد و علاوه بر آن از دولت پاکستان خواستار برگزاری انتخابات بود تا حزب «ام.کیو.ام» بتواند کرسیهای خود را در مجلس ملی به دست آورد. (10)
شورای یک جهتی ملی که تشکل جدید التاسیسی است نیز از حزب «ام.کیو.ام» حمایت اخلاقی میکرد و خواهان حل مساله، به روش مسالمتآمیز و رفع فرقهگرایی بود. (11) این شورا در سال 1995 برای هماهنگ سازی رفتار سیاسی احزاب و گروههای مذهبی و مسلمان پاکستان اعم از شیعه و سنی و در پی تلاش آقای قاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پاکستان به وجود آمد و رئیس آن در حال حاضر آقای شاه احمد نورانی است.
حزب «ام.کیو.ام» نیز متقابلا از اقدامهای شورای یک جهتی ملی حمایت میکند زیرا هر دو خود را در مقابل دولت احساس میکنند. شورای یک جهتی ملی اخیرا به منظور اعتراض علیه اقدامهای غیر اسلامی در پاکستان اعلان اعتصاب عمومی در تاریخ 30 دسامبر 1995 را داد و در ملاقاتی که بین آقای شاه احمد نورانی و آقای اجمل دهلوی (ظاهرا نفر دوم حزب «ام.کیو.ام» است) در تاریخ 27 دسامبر 1995 صورت پذیرفت آقای دهلوی اعلام داشت که «ام.کیو.ام» نه تنها از خواستهای شورای یک جهتی ملی حمایت میکند بلکه از اعتصاب سیام دسامبر آن در سطح کشور پشتیبانی خواهد کرد. (12)
بحران کراچی امروزه به صورت یک مساله بزرگ ملی در پاکستان تجلی مینماید و دولتمردان و شخصیتها و حتی احزاب مخالف دولت را نگران کرده است و همگی به نحوی تلاش مینمایند تا این معضل حل و فصل گردد. بعضی حزب «ام.کیو.ام» را مسؤول میدانند و آن را جریانی ناشی از اقدامهای دولت هند تلقی میکنند (13) و بعضی آن را دستساخته دوره حکومت نظامی ژنرال ضیاءالحق در مقابل حزب مردم میدانند. (14) بعضی از شخصیتها و احزاب آمادگی خود را برای میانجیگری بین دولت و «ام.کیو.ام» اعلام میکنند. بعضی به خواستهای «ام.کیو.ام» توجه داشته و از دولتخواستهاند به آن توجه شود و راه حلهایی را پیشنهاد میکنند (به عنوان نمونه پیشنهادات آقای دکتر نسیم حسن شاه رئیس سابق دیوانعالی کشور پاکستان). (15)
ولی با همه این احوال بحران کراچی در مرحله جدید خود نه تنها کاهشی نداشته بلکه جنبههای آن تشدید شده و برای آینده پاکستان خطرناک میباشد و به نظر میرسد دولت پاکستان و شخصیتهای دلسوز باید هرچه سریعتر با در نظر داشتن مسایل و مشکلات و درخواستهای منطقی مهاجرین و با استفاده از شیوههای سیاسی و نیز با در نظر گرفتن مصالح و منافع ملی پاکستان نسبتبه حل این بحران فزاینده اقدام کنند، زیرا هرچه زمان میگذرد سطح تقاضاها و درخواستها افزایش مییابد و به مرحله خطرناکی میرسد. سطح تقاضاها تاکنون سه مرحله را پیموده است: 1- بیان مسایل و مشکلات اجتماعی و تبعیضاتی که به ادعای رهبران «ام.کیو.ام» وجود داشت. 2- تاکید بیشتر بر تحقق خواستها و رفع تبعیضات همراه با شروع زمزمههای تشکیل ایالت مستقل مهاجرنشین(تحت عنون ایالت پنجم). 3 - تاکید بر اجرای موارد دوم و شروع زمزمه استقلال و جدایی سرزمینی از پاکستان و تشکیل یک کشور مستقل. این زمزمه را قبلا جناههای تندرویی در «ام.کیو.ام» مطرح کرده بودند ولی اخیرا و پس از قتل برادر الطاف حسین رهبر «ام.کیو.ام»، او نیز از این نظریه دفاع کرده و آن را طرح نموده است. با توجه به جایگاه و موقعیت ژئوپلتیکی کراچی در سرنوشت پاکستان طرح این مساله ضربه بزرگی بر امنیت، استقلال، تمامیت ارضی و قدرت ملی پاکستان است که هر شهروند پاکستانی را نگران مینماید.
ادامه دارد
پینوشتها:
1) Ahmad kazi،A geography ofpakistan، third edition، civil andmillitary press karachi، 1972، P .182.
2) pakistan population data sheet،National Institute of PopulationStudies، Islamabad.
3) Fazle karim khan، A geographyof pakistan، oxford Universitypress، karachi 1992، P . 233.
4) روزنامه اطلاعات، دوشنبه 20/9/1374، صفحه آخر.
5) طارق اسماعیل، انتخابات 1988م، مکتبه نوای وقت، لاهور، ص434.
6) طارق اسماعیل، انتخابات1990م، مقبول آکادمی، لاهور، ص600.
7) خالد اطهر، سفر زندگی، چاپ چهارم، جنگ پیلیشر، لاهور، 1991، ص12.
8) همان.
9) همان.
10) The news، 7June 1995. P12
11) Ibid
12) The news،28 Dec 1995، Lahore
13) روزنامه نوای وقت، هشتم جولای 1995 - مقاله آقای محمد اصغر علی.
14) The news،9 Dec 1994. P.1
15) روزنامه خبرین 13 دسامبر 1995.