تقارن محوری تبدیلی است که با خطی راست که محور تقارن نامیده می شود مشخص می شود . قرینه نقطه
نسبت به خط
نقطه
است در صورتی که، خط
عمود منصف پاره خط
باشد .
هرگاه نقطه
قرینه نقطه
نسبت به خط
باشد آن را با نماد
نشان می دهیم .هر نقطه که روی خط
باشد قرینه اش نسبت به خط
بر خودش منطبق است . در این تقارن خط
را محور تقارن می نامیم و قرینه ، قرینه محوری است . ار تعریف بالا به سادگی نتیجه می شود که قرینه قرینه
نسبت به خط
بر خود
منطبق است ، یعنی :

در تقارن محوری قرینه هر خط راست که با محور تقارن متقاطع باشد خطی است راست که از نقطه تقاطع آن خط با محور تقارن می گذرد و زاویه ان با محور برابر است با زاویه همان خط با محور. اگر خط با محور موازی باشد قرینه آن نیز با محور موازی و خط و قرینه اش از محور به یک فاصله می باشند . ( به شکل های الف و ب توجه کنید)
اثبات.
اگر
قرینه
نسبت به
باشد و از
به محل تلاقی خط
با خط
وصل کنیم ، خط
قرینه خط
نسبت به خط
است .
قرینه محوری هر پاره خط با ان مساوی است .
قرینه محوری هر زاویه زاویه ای است مساوی با آن .
تبدیل یافته هر شکل در تقارن محوری با آن شکل برابر است .
اما تساوی ، تساوی معکوس است . زیرا طرز قرار گرفتن زاویه ها و راس های نظیر در دو شکل هندسی در دو جهت مختلف است .
نتیجه ترکیب دو تقارن با محورهای موازی یک انتقال است .
اثبات.
با توجه به شکل داریم
، بنابراین :
نتیجه ترکیب دو تقارن محوری با محورهای متقاطع یک دوران است که مرکز دوران همان محل برخورد محورها و زاویه ی دوران دو برابر زاویه ی بین دو محور می باشد .
اثبات.
هر گاه قرینه هر نقطه از شکل
نسبت به خط ثابت
بر روی خود شکل قرار گیرد خط
را محور تقارن شکل گوییم . یک شکل ممکن است چندین محور تقارن داشته باشد .
خاصیت چهارم. بنا به نتیجه (?) و تعریف بالا هر گاه شکلی دارای دو محور تقارن عمود بر هم باشد، دارای مرکزتقارن است و محل تلاقی دو محور تقارن خواهد بود . مانند بیضی ، دایره، مربع و …
هر
ضلعی منتظم دارای
محور تقارن است . اگر
فرد باشد این محورهای تقارن از یک راس و وسط یک ضلع می گذرند مانند مثلث متساوی الاضلاع ، پنج ضلعی منتظم و … و اگر
زوج باشد نصف محورهای تقارن از وسط های اضلاع و نصف دیگر از راس ها می گذرند مانند مربع ، شش ضلعی منتظم و … هم چنین دایره بی شمار محور تقارن دارد .
 |
(الف) |
(ب) |
دو دایره با شعاع های مساوی و مرکز های متمایز دارای دو محور تقارن عمود بر هم می باشد و دو دایره با شعاع های نامساوی و مرکز های متمایز دارای یک محور تقارن می باشند که این محور تقارن امتداد خط المرکزین آن هااست و مماس مشترک های دو دایره نسبت به آن قرینه اند . هم چنین دو دایره متحد المرکز دارای بیشمار محورتقارن هستند.
 |
(الف) |
(ب) |
هر خط راست بی شمار محور تقارن دارد . نیم خط محور تقارن ندارد و پاره خط یک محور تقارن دارد که عمودمنصف آن است .
بین تمام مثلث هایی که قاعدهو مساحت برابر دارند محیط مثلثی مینیمم است که متساوی الساقین باشد .
حل. فرض کنید مثلث
باشد، که ارتفاع آن
است ، حال اگر قاعده مشترک را
بنامیم و
مساحت باشد؛ چون
پس ارتفاع ثابت است و مکان هندسی راس
دو خط موازی
می باشد .
حال برای آن که
مینیمم باشد (
ثابت است ) قرینه ی
را نسبت به خط
پیدا می کنیم و آن را
می نامیم . از
به
وصل می کنیم تا
را قطع کند . محل تقاطع را
می نامیم . چون
و
موازیند، پس
و
مساوی و مثلث
متساوی الساقین است .
مثلث
و نقطه
روی ضلع
مفروض است ، نقاط
و
را روی
و
طوری بیابید که محیط مثلث
کمترین مقدار ممکن را داشته باشد .
حل. فرض کنید
و
قرینه های
نسبت به
و
باشند . اگر
،
و
را در
و
قطع کند ادعا می کنیم مثلث
مثلث مطلوب است وتوجه کنید که
. پس محیط مثلث
برابر طول پاره خط
است . مشابهاً اگر
و
نقاط دیگری روی
باشند محیط مثلث
برابر طول پاره خط شکسته
است که به وضوح از طول پاره خط
که برابر محیط مثلث
بود، بیشتر است . پس مثلث
کمترین محیط را دارد .
تمام
هایی را پیدا کنید که بتوان
مربع یکسان را طوری در صفحه قرار داد که اضلاع آنها افقی و عمودی باشد و شکل حاصل حداقل سه محور تقارن داشته باشد .
حل. فرض کنید
یکی از مربع های مذکور باشد و
یکی از محورهای تقارن و
خطی موازی خطی افق و
قرینه ی
نسبت به
باشد . داریم :

که
( مطابق شکل ) . حال از آنجا که
یکی از اضلاع مربع های موجود در صفحه است دو حالت داریم:
پس محورهای تقارن با یکدیگر و سطح افق زاویه ?? یا ?? درجه می سازند . زیرا اضلاع مربع
، یا موازی محور یا عمود بر آن می باشند . از طرف دیگر ممکن است
،
را قطع نکند و داشته باشیم
. پس چهار نوع تقارن داریم ، که در شکل شماره گذاری شده اند :
دو حالت داریم :
الف.فرض می کنیم هیچ دو محور تقارنی موازی نباشند پس یا محور تقارن های ?و? با هم وجود دارند، یا محور تقارن های ?و? با هم وجود دارند .
زیرا طبق اصلا لانه کبوتری اگر دو دسته (?و?) و (?و?) را در نظر بگیریم ، از یک دسته حتماً دو عضوآن انتخاب می شود؛ چون حداقل ? محور تقارن داشتیم .
بدون کم شدن از عمومیت مسیله فرض می کنیم دو محور از انواع ?و? داریم :
حالت دوم از دوارن ?? این دو محور نسبت به محل برخورد آنها حاصل می شود (دقت کنید که قرینه و یا دوران ?? درجه محورها و شکل مربع ها ، تنها اضلاع افقی را به عمودی و عمودی را به افقی تبدیل میکند و یا تغییر در آنها نمی دهد.) حال فرض کنید محل برخورد دو محور
مبدا مختصات باشد و
مرکز یکی از مربع ها باشد . (واضح است که با توجه به یکسان بودن مربع ها و مختصات مرکز آنها و مربع ها به طور یکتا تعیین می شوند)

پس اگر
موجود باشد آنگاه
موجود است پس خط
نیز یک محور تقارن است و شکل حاصل ? محور تقارن دارد .
حال اگر
و
آنگاه از هر مربع
مربع ( با خود مربع) حاصل می شود .
•اگر
و
آنگاه از هر مربع
مربع ( با خود مربع) حاصل می شود .
•اگر
و
آنگاه از هر مربع
مربع ( با خود مربع) حاصل می شود .
•اگر
و
آنگاه از هر مربع
مربع ( با خود مربع) حاصل می شود .
•اگر
آنگاه از هر مربع یک و فقط یک مربع ( یعنی خود مربع ) حاصل می شود . از حالات فوق نتیجه می شود که تعداد مربع ها به شکل
و
می باشد .
ب.فرض کنید حداقل دو محور تقارن موازی باشند . بدون این که خللی به فرض مسیله وارد شود فرض کنیم ازنوع ? باشند و یکی
به معادله ی
و دیگری
به معادله
باشد و
مرکز یکی از مربع ها باشد 
و چون
بی نهایت نقطه به شکل
داریم : پس بی نهایت مربع داریم ( تناقض).