تقارن: ترکيب هاي متقارن براي نشان دادن استحکام، پايداري و قدرت به کار ميروند. اين ترکيب ها همچنين در عکاسي از موضوعاتي شاکل جزييات مفصل، مفيد هستند. حس ديگري که يک عکس متقارن القا ميکند، سادگي است. در پرتره اي که اينجه مشاهده ميکنيد، هيچ راه ديگري براي ثبت موثر صحنه وجود نداشت. موضوع در وسط تصوير قرار داده شده چون شيء ديگري در عکس، بر نحوه قرارگيري متفاوت دلالت نميکند(خط افق به دليلي مشابه، تقريبا در وسط قرار گرفته است). عصايي که مرد بومي به دست دارد، يک تقابل ضروري است که باعث ميشود عکس زيادي تصنعي به نظر نرسد.
 |
|
ترکيب ساده: رنگهاي درخشان به تنهايي جذاب هستند اما اگر در يک الگو يا رديفي منظم قرارگيرند از نظر بصري تاثير بيشتري خواهند داشت. اين نوع آرايش يک ساختار ساده را بر اين رنگها حاکم ميکند و در نتيجه يک مفهوم و يا نوعي نظم را، وراي حضور محض رنگها، منتقل خواهد کرد.
 |
|
قطري (مورب): خطوط قطري، چشم را از يک سمت عکس به سمت ديگر هدايت ميکنند و نسبت به خطوط افقي، انرژي بيشتري را منتقل ميکنند. در اين تصوير، خميدگي نته درخت به همراه حرکت پسرک و سگش در امتداد آن، بيننده را ترغيب ميکند تا تمام عکس را از نظر بگذراند. اين کار به طور طبيعي با حرکت چشم از پس زمينه نوراني سمت چپ پايين عکس به قسمت راست بالاي آن، صورت ميگيرد.
 |
|
هم پوشاني: هم پوشاني اجزا يک سوژه، نه تنها باعث افزايش عمق پرسپکتيو ميشود بلکه بيننده را به بررسي تضادهاي موجود بين عناصر صحنه تشوق ميکند. در مورد اول، از آنجايي که يک شيء، تنها هنگامي مي تواند شيء ديگري را بپوشاند که جلوي آن قرار گرفته باشد بنا براين حس فاصله القا ميگردد. در مورد دوم، هم پوشاني موجب مي شود که دو يا چند شيء که با فاصله از هم جدا شده اند، کنار هم مشاهده شوند و به اين ترتيب تضاد شکل، رنگ يا نور آنها قابل تشخيص گردد. در اين تصوير، هم پوشاني عناصر معماري، تمثيلي از رقابت براي برتري در تصوير است.
 |
|
قاب بندي: قراردادن قاب در قاب ديگر، ابزاري از هنر نقاشي است که اغلب در عکاسي استفاده مي شود. اين کار نه تنها توجه بيننده را به سمت موضوع جلب ميکند، بلکه غالبا بر موارد گسترده تري از حال و همواي موضوع دلالت ميکند. همچنين رنگ هاي قاب، ميتواند اشاره اي به محل عکسبرداري باشد. در اين پرتره، رنگ چوبها انسان را به ياد سرزمين هاي آمريکاي مرکزي يا جنوبي مي اندازد. در حالي که ساختار کلبه و موضوع اصلي يادآور آفريقا است. حقيقت چيزي دور از انتظار است، اين کلبه در يک روستاي آفريقايي در مکزيک قرار دارد که محل سکونت بازماندگان برده هاي فراري آفريقايي است.
 |
|
الگوهاي هندسي: شکل هاي هندسي نظير مثلث ها و مربع ها، از آن جهت که با قاب مستطيلي عکس تقابل دارند، به مبحث ترکيب بندي عکاسي راه يافته اند. در اين نما از مغازه هاي بسته، شکلهايي نظير مستطيل هاي بزرگ و کوچک و مثلث هاي باريک وجود دارند. کارکرد آنها در قسمتهايي از عکس باعث ايجاد هماهنگي است (فواصل ميان مغازه ها) و در قسمتهاي ديگر (مثلث باريک ناشي از شيب خيابان) حسي از تنش در ترکيب بندي بوجود مي آورد.
 |
|
مثلث ها: پنجره هاي ساختمان منعکس شده روي شيشه محدب اتومبيل، شديدا معوج به نظر مي رسند و درون قاب مثلث شکل شيشه قرار گرفته اند. گرچه بلافاصله نمي توان از شکل کلي عکس دريافت، ولي نمونه اي از قاب بندي است که در آن تمامي عناصر، حساب شده هستند (از جمله خطوط و مستطيل هاي تکراري و نوارهاي نور و سايه). شکل مثلث در ترکيب بندي، غالب در جاهايي که خطوط موازي به نظر متقاطع مي رسد ايجاد مي گردد، نظير حاشيه هاي يک خيابان يا ريل هاي خط آهن که تا فاصله دور امتداد دارند. در يک عکس چاپ شده دو بعدي يا بر روي صفحه نمايشگر رايانه، اين امر باعث القاء عمق و فاصله ميشود.
 |
|
الگوهاي غير منظم: رديف هاي نه چندان منظم اين گوني ها که براي خشک شدن در آفتاب چيده شده اند، بي ترديد چشم شما را به سمت مردي که بوجود آورنده آنها است هدايت ميکنند. نقوش و تکرار ها، مسائلي بديهي هستند ولي يک عکاس خوش فکر مي داند که چگونه بجاي استفاده از اين عناصر بعنوان موضوع اصلي، از آنها براي القاي ايده هاي مهمتر بهره گيرد.
 |