هوشمند هنرکار با اشاره به اینکه نمایش «زندانی خیابان نواب» تصویری از زندگی امروز جامعه شهری ارائه میکند، تاکید کرد: لحن به کار رفته در نمایش موجب میشود با اثری کمدی- تراژدی روبرو شویم.
به گزارش ایسنا، نمایش «زندانی خیابان نواب» به کارگردانی هوشمند هنرکار این روزها در خانه نمایش اداره تئاتر روی صحنه است، اثری برگرفته از نمایشنامه «زندانی خیابان دوم» نوشته نیل سایمون و ترجمه شهرام زرگر که هنرکار با بازنویسی آن رنگ و بویی ایرانی به آن بخشیده است.
این نمایش قصه زن و شوهری است که در آپارتمانی در خیابان نواب در ابرشهری چون تهران زندگی میکنند. مهدی وثوقی و آزیتا نوریوفا نقش این زن و شوهر رو ایفا میکنند و ناصر شیرمحمدی دیگر بازیگر نمایش است.
هنرکار درباره اینکه چرا به سراغ متنی از نیل سایمون نویسنده آمریکایی رفته است به ایسنا گفت:متنهای نیل سایمون به خاطر نزدیکی به شرایط و نیازهای امروز جامعه طرفدار زیادی پیدا کرده است. این اقبال نه تنها به دلیل نیازهای اجتماعی بلکه شاید بیشتر به نیازهای روانی برگردد. مردم ترجیح میدهند از فضاهای یک مقدار سنگین خارج شده و فضاهای شادتر، سبکتر، سادهتر و روشنتری را تجربه کنند و این چیزی است که در کارهای نیل سایمون اتفاق میافتد.
چندیست که موجی از اجرای آثار سایمون در فضای تئاتری به وجود آمده است و هنرکار در مورد تاثیر احتمالی این موج بر کار خود گفت: ممکن است بخشی از آن موج به من نیز بازگردد، اما حقیقت این است که قطعا من تابع مد نشدهام. در واقع این فضا و نیاز امروز جامعه است که من را هم به این سمت هدایت میکند.
هنرکار درباره ویژگیهایی که نمایشنامه «زندانی خیابان دوم» داشته است، گفت: متن «زندانی خیابانی دوم» در آن میان ده دوازده نمایشنامهای که من از نیل سایمون خواندم بسیار درخشان است و به نظر من بهترین کار اوست . متن استخوانبندی خوبی دارد و به شدت با نیازهای امروز جامعه ما منطبق است. یعنی هرچه فکر میکنم متنی نزدیکتر از زندانی خیابان نواب پیدا نمیکنم که بتواند با مردم راحت ارتباط برقرار کند، مخصوصا میگویم زندانی خیابان نواب زیرا که این اقتباسی که صورت گرفته آن را تا حد زیادی به مردم نزدیکتر کرده است.
او گفت: متن اصلی کمدی بسیار تلخی است و متن زندانی خیابان نواب یک تراژدی یا شاید بتوان گفت کمدی - تراژدی است و نقطه روشن آشکاری در پایانش دیده نمیشود. با تمام این تفاسیر لحن کار به شکلی بیان شده که تماشاگر با آسودگی و آرامش بیشتر و گاهی خنده نمایش را تماشا میکند گرچه در نهایت او را به فکر وادار میکند.
این کارگردان درباره تغییراتی که در زمان بازنویسی در نمایشنامه اعمال کرده است، توضیح داد: تا به امروز هربار خواستهام نمایشی را روی صحنه ببرم، چه متنهای نمایشنامهنویسان داخلی و چه خارجی، آن را بازنویسی کردهام، البته به جز مثلا کارول که موضوع مربوط به 30 سال پیش است. این متن هم وقتی به دستم رسید دیدم چقدر خوب با زمان و مکان امروز ما منطبق است، یعنی از دهه 60، 70 میلادی منطبق میشود بر دهه 90 شمسی و از خیابان دوم نیویورک میتواند به خیلی از خیابانهای تهران خودمان که ابرشهری همچون نیویورک است منتقل و منطبق شود.»
هنر کار اضافه کرد: شهرام زرگر ترجمه بسیار خوبی از متن سایمون ارائه داده است و طی هماهنگی با او کارهای بازنویسی را ابتدا با شروع تحقیقات آغاز کردم. برای تکمیل تحقیقاتم شروع به مطالعه مقالات و تحقیق میدانی کردم و شرایط امروز خودمان را تحلیل کرده و بر متن اصلی پیاده کردم. در واقع با یک تعداد تغییر نام این اتفاق نیفتاده است، تغییر وضعیت به صورت عمیقتری رخ داده است و نیاز بود تا مکان، آدمها، ساختمانها و شرایط شناخته شود و فقط یک کار ساده خطی روی متن انجام نشده است و دقیقا همان اتفاقی بوده که برای نویسنده در هنگام نوشتن یک اثر باید بیفتد و تحقیقی صورت بگیرد.
این کارگردان در نمایش «پیوند خونی» با برداشتی از متن آتول فوگارد قصه را از آفریقا به مرز اسرائیل و فلسطین برده بود، او گفت: برای مثال در «پیوند خونی» من برای انتقال فضای آفریقای جنوبی به اسراییل این امکان را نداشتم که به آنجا سفر کنم. ولی در موقعیت فعلی کاملا این امکان را داشتم که در خیابانهای نواب قدم بزنم، مقالات اجتماعی را بخوانم. به جز همه اینها من در این شهر زندگی میکنم و خیلی از این آدمها را میشناسم، پس این آدمها را پیدا کردم و سعی کردم تا حدی شخصیتهای داستان را بر آنها انطباق بدهم بدون آنکه خللی در اثر خود نیل سایمون وارد کنم چون خیلی معتقد نیستم که کار به صورت کاغذ پارهای به دستم رسیده است و میتوانم هر کاری با آن بکنم بلکه باید جوهر کار را حفظ کنم.
این هنرمند در مورد نحوه انتخاب بازیگران و عوامل کار بیان کرد: برای نقش ثریا که من تکلیفم معلوم بود و با خانم نوری وفا از قبل صحبت کرده بودم و میدانستم که او را دارم، نقش ناصر چالش جدیدی برای من بود تا ببینم چه کسانی میتوانند خودشان را با آن منطبق کنند. به افراد زیادی فکر کردم و سراغ خیلی از بازیگران رفتم، خیلی از آدمها با آن چه که من میخواستم و توانایی که اجرای نقش نیاز داشت منطبق نبودند و تعداد اندکی هم که پیدا میکردم شاید گرفتار بودند. تا اینکه به آقای مهدی وثوقی رسیدم که مدتی کمکار شده بود. وقتی چهره و نوع بازی او را دیدم و صدایش در گوشم پیچید تقریبا مطمئن شدم همان کسی است که دنبالش میگشتم است و خیلی شانس داشتم که او هم این فرصت را داشت و خیلی صمیمانه با گروه ارتباط برقرار کرد و پذیرفت کار را انجام دهد. الان فکر میکنم این دو هنرمند انتخابهای درستی برای نمایش بودند، همینطور آقای شیرمحمدی که از دوستان قدیم ماست و قبلا همکاری باهم داشتیم نقش برادر ناصر را به خوبی اجرا میکند.
«زندانی خیابان نواب» نمایش دهنده بخشی از معضلات و مشکلات زندگی شهری است، هنرکار در پاسخ به اینکه تا چه اندازه فکر میکند مخاطبان با نمایش حقایق زندگیأشان روی صحنه ارتباط برقرار کنند گفت: هر آن چیزی که در زندگی آدمها اتفاق میافتد قابل نمایش روی صحنه نیست و طبیعتا به درد صحنه هم نمیخورد. ولی دردهای اجتماعی، دردهای مشترک، نیازهای آدمها که همهاش هم میتواند دردناک نباشد، خواستههای آدمها که در طول تاریخ ثابت شده است و... همهشان خواستار دارد. طبیعتا ما میتوانیم در پاورقی بعضی از روزنامههای زرد به یکسری داستانهایی بپردازیم که فقط ارزش روز داشته باشند ولی برخی کارها هستند که میتوانند ارزش ماندگار داشته باشند اگرچه به موضوع روز میپردازند. به همین دلیل است که زندانی خیابان دوم سایمون که فکر کنم سال 71 میلادی در نیویورک اتفاق افتاده الان قابل انطباق بر سال 2018 ایران است چون ماندگار بوده است. در طول تاریخ آدمها نشان دادهاند که دوست دارند نوعی از آینه اجتماعی خود را بر صحنه ببینند و این قطعا مناسب بودن متن را برای امروز ما تعیین میکند.
این کارگردان تئاتر درباره واکنش و نظر تماشاگران پس از تماشای «زندانی خیابان نواب» گفت: تا بازخوردها را نبینیم مطمئن نمیشویم که چه کار کردهایم و تا چه حد موفق بودهایم، بازخوردها الان نشان میدهد که موفق بودیم و تا حد زیادی به آنچه دنبالش بودیم رسیدیم. طبیعتا هیچ وقت و هرگز رضایت کامل در یک اثر هنری صد در صد اتفاق نمیافتد، ولی وقتی از یک حد بالاتری از رضایت در کار برخوردار شوی یعنی کارت را درست انجام دادهای، نه من که یک گروه کار خود را درست انجام داده است. با توجه به برآیندی که الان روی صحنه اجرا میشود تماشاگر به ما میگوید کار به لحاظ ریتم، مدتزمان، ضرباهنگ کار، ارتباط با مخاطب موفق بوده است.
او در پاسخ به این سوال که چرا سالن خانه نمایش را برای اجرا انتخاب کرده است، توضیح داد: به هر حال با توجه به ترافیکی که الان در تئاتر ما وجود دارد پیدا کردن یک سالن مناسب کار راحتی نیست، سالن خانه نمایش اداره تئاتر چه آن زمان که در کوچه پارس بود و چه الان به لحاظ سابقه و هویتی که با خودش دارد همیشه برای آدمهای تئاتری مانند من جذاب بوده است. یک تاریخچهای با خودش دارد که جذاب است، جدای از آن یک تیم حرفهای که کار صحنه و سالن را انجام میدهند همیشه آنجا هستند و از این نظر تا حد زیادی خیال آدم راحت است که با آدمهایی سر و کار دارد که زبان یکدیگر را میفهمند. اما به هر حال ابعاد سالن محدودیتیهایی را به کار تحمیل میکند، کار ما اگرچه کم پرسوناژ است اما فضای بیشتری نیاز داشت و ما خودمان را با این محدودیت مکانی انطباق دادیم. بعد از اجرایی که در خانه نمایش خواهیم داشت امیدوارم این کار بتواند در سالن بزرگتری اجرا شود و ارتباط بیشتری با تماشاگر گرفته و تماشاگر بیشتری را جذب کند.
انتهای پیام