ناتالی والشوور – جهان، چگونه به وجود آمد؟ مدتهاست که مهبانگ را به عنوان لحظهای تصور میکنند که طی آن، ناگهان بستهای بینهایت فشرده از انرژی منفجر شد و به دنبال انبساطی که در سه بعد فضا داشت، به تدریج تا وضع کنونیاش سرد و سردتر شد. حالا بهگفته تیمی از فیزیکدانان، مهبانگ را باید همچون یک «تغییر حالت» (مثل انجماد، یا تصعید ماده) دید: یعنی لحظهای که جهانسیال و بیشکلناگهان همانند آبی که سرد میشود، در قالب یک فضا-زمان چهاربُعدی و یخمانند، «متبلور» شد.
بهگفته جیمز کواچ (james quach)، سرپرست نویسندگان این تحقیقکه به اتفاق همکارانش از دانشگاه ملبورن استرالیا مقالهای را به همین مضمون طی ماه جاری در نشریه physical review d منتشر کردهاند، این فرضیه را میتوان با کشف شکستگیهای احتمالی موجود در ساختار فضا-زمان حین تبلور کیهان، محک زد. او در اینباره میگوید: "فکر کنید که جهان ابتدا به شکل مایع بود. بعد، همچنان که سرد و سردتر میشد، در قالب سه بعد فضا و یک بُعد زمان ? که امروزه میشود آنها را در همهجا مشاهده کرد ? «تبلور» پیدا کرد.
اگر فرض را بر این مدل تبلور بگذاریم، احتمالاً شکستگیهایی شبیه به ترکهای یخ، حین انجماد جهان پدید آمده است". این تیم تحقیقاتی معتقدند اگر این شکستگیها وجود داشته باشد، حتماً امکان شناساییشان هم وجود دارد؛ چراکه مسیر نور و سایر ذرههای بنیادی طی جابجاییشان در پهنه کیهان در حضور همین شکستگیها دچار خمیدگی یا انعکاس میشود.
اینکه فضا و زمان، محصول تبلور ناگهانی کیهان از یک وضعیت سیالگونه هستند، نخست در سال 2006 میلادی توسط فیزیکدانان انیستیتو perimeter کانادا مطرح شده بود. طبق این فرضیه، که به «اسفنج کوانتومی» (quantum graphity) مشهور است، هندسه چهاربعدی فضا-زمان اینشتین، مبنای نهایی جهان را تشکیل نمیدهد. بلکه، فضا-زمان هم یک شبکهی متشکل از واحدهای مجزای فضا-زمانی است. درست همانگونه که ماده هم در نگاه اول، هموار و یکدست به نظر میرسد، حالآنکه در واقع اجزایی به نام اتمْ آن را تشکیل دادهاند.
اگر فرض را بر این مدل تبلور بگذاریم، احتمالاً شکستگیهایی شبیه به ترکهای یخ، حین انجماد جهان پدید آمده است". این تیم تحقیقاتی معتقدند اگر این شکستگیها وجود داشته باشد، حتماً امکان شناساییشان هم وجود دارد؛ چراکه مسیر نور و سایر ذرههای بنیادی طی جابجاییشان در پهنه کیهان در حضور همین شکستگیها دچار خمیدگی یا انعکاس میشود.
مطابق این فرضیه، واحدهای فضا-زمانی در محیط فوقالعاده داغ ابتدای جهان، همانند آب مایع بودهاند: بیشکل و چنانکه محققین نوشتهاند، "ترسیمکننده وضعی که فاقد فضاست". همین واحدها بههنگام مهبانگ، و زمانی که دمای جهان به کمتر از «نقطه انجماد»شان افت کرد، آهسته تبلور یافتند و شبکه چهاربعدی فضا-زمان را که هماکنون دیده میشود، به وجود آوردند.
پشتوانه ریاضیاتی این فرضیه، تضمینشده است؛ اما بهگفته کواچ، "مشکل اینجاست که قطعات سازنده فضا فوقالعاده کوچکاند و لذا نمیشود آنها را مستقیماً مشاهده کرد". از نقطهنظر یک انسان، فضا-زمان هموار و پیوسته است. اما با وجود اینکه واحدهای سازنده فضا-زمان شاید کوچکتر از آن چیزی باشند که بشود تشخیصشان داد، فیزیکدانان امیدوارند همان شکستگیهایی را که حین انجماد این واحدهای سازنده در لحظه مهبانگ ایجاد میشده، تشخیص بدهند. هنوز تحقیقات بیشتری مانده تا مشخص کند ابعاد این شکستگیها چقدر است تا تأثیرات متقابلشان بر مسیر ذرات عبوری، به تصور درآید – یعنی در حال حاضر اصلاً معلوم نیست آیا شکستگیهای فضا-زمان در حد میکروسکوپیاند یا اینکه طولشان به چندین سال نوری میرسد.