یک بازی کامپیوتری به جنگ تندروها میرود
سلیمان بخیت، مدیر پروژه این بازی است که واحه خوشحالی نام دارد. او
امیدوار است که این بازی بتواند الگویی مثبت برای بچههای مسلمان باشد تا
آنها را از جذب شدن به گروههای تندرو برحذر دارد.
یک هفته پس از عرضه این بازی در شبکه اجتماعی فیسبوک، پنجاه هزار نفر به آن پیوستهاند.
آقای بخیت با بازی واحه خوشحالی در همایش
تکنولوژی، تفریح و طراحی، ted در ادینبورگ شرکت کرده است. او اهل اردن است و
در زمان حمله یازده سپتامبر به برجهای دوقلو در نیویورک، در ایالت
مینهسوتا در آمریکا دانشجو بود.
چند روز پس از حمله به برجهای تجارت جهانی، چهار نفر، تنها به دلیل اینکه عرب است، به آقای بخیت در خیابان حمله کردند.
قالیچه پرنده
حمله به سلیمان بخیت تاثیر منفی بر روحیه او نگذاشت و او به جای گوشه گیری، به یک جنبش آموزشی پیوست.
آقای بخیت میگوید: "متوجه شدم برای
مقابله با تندروها باید از جوانها شروع کرد. پیام ما هم ساده بود: همه ما
تروریست نیستیم."
با قالیچهای که پرنده نبود، سلیمان بخیت به مدارس محل میرفت و برای بچهها قصههای علاالدین را تعریف میکرد.
یک روز یکی از بچهها از آقای بخیت سوالی پرسید که برای او محرک کارهای بعدیش بود: "آیا عربها هم قهرمانهایی مثل سوپرمن دارند؟"
همین باعث شد تا او شروع به خلق الگوهای مثبت عرب
در قالب داستانهای تصویری یا کمیک استریپ کند. یکی از این قهرمانها یک
مامور مخفی زن بود که کارهایش شبیه به جیمز باند بود. شخصیت دیگرش هم یک
مامور ویژه اردنی بود که با تندروها میجنگید.
سیصد هزار نسخه از کتاب های کمیک استریپ او در
اردن فروخته شد. بعد از آن فکر کرد که میتواند برای فروش کارهایش از
اینترنت استفاده کند.
او میگوید: "سی میلیون کاربر عرب در فیس بوک هستند. برای همین فکر کردم همین پیام را می توانم در اینترنت دنبال کنم."
کتاب های کمیک استریپ آقای بخیت طرفداران زیادی در اردن دارد
آقای بخیت اصرار دارد تا شخصیت هایش را آن طوری خلق کند که مخاطبانش دوست دارند.
آقای بخیت میگوید: "روشم این بود که مرحله به مرحله و با ایدههای بچهها، شخصیتها را میساختم."
او هنوز تصمیم نگرفته بود که برقع به تن یکی از شخصیتهایش بکند یا نه. تا اینکه تصویر این شخصیت را به یک گروه از مخاطبان نشان داد.
به گفته او "آنها دوستش داشتند، پس با همین لباس در داستان ماندنی شد."
در اولین بازی که او درست کرده بود، ماموری به نام
عامل اُ وجود داشت که آقای بخیت می گوید "خیلی خوب نبود". اما همان بازی
به او نشان داد که این رسانه چه قدرتی دارد.
او میگوید: "طرفداران در تالارهای گفتگو، از بازی
میگفتند و کارشان به جر و بحث های سیاسی کشیده بود. من با اسم عامل اُ
وارد تالار شدم و همه بحث ها پایان یافت."
آقای بخیت حالا امیدوار است که کتابهایش را به پاکستان ببرد. جایی که تندروها بیش از جاهای دیگر مسئله ساز شدهاند.