مقاله ها
نویسنده : ضیاءالدین ترابی
بازدید : 872

 

دوریس لسینگ، برنده جایزه ادبی نوبل 2007، در بیست و دوم اكتبر 1919 میلادی از پدر و مادری انگلیسی در كرمانشاه به دنیا آمد و تا پنج‌سالگی ـ كه خانواده‌اش ایران را به قصد زیمباوه ترك كردند ـ در ایران به سر برد.
كاپیتان آلفرد تیلور، پدر خانم لسینگ، در جنگ جهانی اول یك پایش را از دست داد و بعدها توانست در بانك شاهی ایران كاری به دست آورد و به ایران بیاید و در كرمانشاه مشغول كار بشود، ولی در سال 1925 با خرید قطعه زمینی در زیمباوه كه از مستعمرات آفریقایی انگلستان بود ایران را به اتفاق خانواده‌اش جهت آغاز كار كشاورزی به مقصد زیمباوه ترك كرد؛ كه در این كار هم با شكست مواجه شد. او كه یك پایش را در جنگ از دست داده بود، تمام ثروت خود و همسرش را در كار كشاورزی از دست داد. دوریس لسینگ در این مزرعه بزرگ شد و به مدرسه رفت.
گرچه خانواده لسینگ كاتولیك نبودند،‌ ولی از آنجایی كه مدرسه صومعه دومینیكن ـ كه صومعه‌ای بود كاتولیكی ـ تنها مدرسه دخترانة هراره (سالیسبری) بود، در این مدرسه به تحصیل پرداخت ولی در سیزده‌سالگی پیش از پایان دورة دبیرستان ترك تحصیل كرد و بعدها به‌تنهایی به ادامه تحصیل پرداخت. خانه‌شان پر از كتابهای انگلیسی بود كه به سفارش مادرش، امیلی مود تیلور، از انگلستان می‌آمد. دوریس لسینگ از همان آغاز متوجه تفاوت بین فضایی كه در این كتابها جریان داشت با فضای محیط زندگی‌اش در آفریقا شد و كم‌كم از اینكه جزء نژاد سفیدپوستانی است كه با سلطه بر سیاهان به بهره‌كشی از آنان می‌پردازند و نیز از وجود تبعیض نژادی حاكم بر جامعه آفریقایی ناراحت شد. او نمی‌خواست جزء گروهی باشد كه با تبعیض نژادی و بهره‌كشی از سیاهان زندگی می‌كردند.
در پانزده‌سالگی خانواده‌اش را كه وضع مالی خوبی نداشتند ترك گفت و به‌عنوان پرستار بچه مشغول كار شد. در این زمان بود كه با مطالعه كتابهای جامعه‌شناسی و ماركسیستی ـ كه مدیرش به او می‌داد ـ با ماركسیسم آشنا شد و از همین سالها كار نویسندگی‌اش را آغاز كرد. بعداً به سالیسبری رفت و به‌عنوان تلفنچی مشغول كار شد و با همسر اولش، فرانك ویزدم، ازدواج كرد. حاصل این ازدواج دو فرزند بود؛ یكی پسر و یكی دختر. ولی در سال 1945 از همسرش طلاق گرفت و بعد به عضویت انجمن «كتاب چپ»، كه انجمنی سوسیالیستی بود، پیوست. در اینجا بود كه با شوهر دومش، گوتفرید لسینگ، آشنا شد و با وی ازدواج كرد و صاحب پسر دیگری شد. ولی این ازدواج نیز در سال 1949 به جدایی انجامید.
گوتفرید لسینگ، كه یك تبعیدی سیاسی آلمانی بود، بعدها به‌عنوان سفیر آلمان شرقی در اوگاندا منصوب شد ولی به ‌طور تصادفی در جریان شورشهای سال 1979، بر ضد دیكتاتور این كشور، عیدی امین دادا، كشته شد.
دوریس لسینگ به اتفاق پسر، كوچكش، كه حاصل ازدواج دومش بود، در سال 1949 به انگلستان رفت و در سال 1950 نخستین رمان خود را با نام چمنزار آواز می‌خواند چاپ و منتشر كرد و بعد مجموعه‌ای از داستانهای كوتاهش را تحت عنوان این سرزمین رؤسای پیر بود در سال 1951 چاپ و منتشر ساخت ولی معروفیت خود را با چاپ و نشر كتاب دفتر یادداشت زرین در سال 1962 به دست آورد و از این تاریخ به‌عنوان نویسنده‌ای فمینیست شناخته شد. گرچه خودش این عنوان را قبول ندارد و در مصاحبه‌ای گفته است، آنچه كه من كرده‌ام این است «كه حرفهایی را كه زنها در آشپزخانه با خودشان می‌زنند روی كاغذ بیاورم.»
از دوریس لسینگ پنجاه جلد كتاب گوناگون چاپ و منتشر شده است كه از آن میان می‌توان از مجموعه داستانهای كوتاه پنج (1953) نام برد و نیز مجموعه داستان عادت عشق ورزیدن (1957)، همچنین از وی مجموعه داستانهای مرد بی‌زن (1963)، داستانهای آفریقایی (1964)، وسوسة جك اوركنی و داستانهای دیگر (1972)، و نیز مجموعه داستان داستانها (1978) چاپ و منتشر شده است.
افزون بر این خانم لسینگ چندین رمان علمی ـ تخیلی نوشته است كه از آن میان می‌توان از رمانهای تابستان پیش از تاریكی (1973)، یادنامة بازمانده (1974)، تروریست خوب (1985)، بادها حرفهایمان را با خود می‌برند (1987)، فرزند پنجم (1988)، دوباره عشق (1996)، داستان ماراودان (1999)، رؤیایی شیرین (2001)، وفادارها (2007)، و نیز چندین مجموعه مقاله و مصاحبه و یك جلد خاطرات شخصی به نام خندة آفریقایی نام برد كه در سال 1992 چاپ و منتشر شد و حاصل چهار بار دیدار خانم لسینگ از زیمباوه در فاصلة سالهای 1982 تا 1992 است.
گفتنی است كه خانم دوریس لسینگ به خاطر فعالیتهای سیاسی و نوشته‌هایش از سال 1956 به‌عنوان عنصری بیگانه در كشورهای رودزیای جنوبی و آفریقای جنوبی ممنوع‌الورود اعلام شده بود.
دوریس لسینگ پیرو سبك خاصی نیست و دوران نویسندگی او را می‌‌توان به سه دوره متمایز قسمت كرد. دوره اول داستانهایی است با موضوعهای ماركسیستی كه از 1944 آغاز می‌شود و در سال 1956 پایان می‌یابد. و مربوط به دوره‌ای است كه وی به‌عنوان نویسنده با نشریه‌های دست چپی همكاری داشت. فضا و موضوع این دوره بعدها در سال 1985 در رمان تروریست خوب تجدید می‌شود و این كتاب نشانی است از بازگشت لسینگ به فضای دورة اولیه كارهایش. دورة دوم دوره‌ای است كه در آن موضوع داستانها، موضوعی روانشناختی است. ولی دوره سوم فعالیتهای خانم دوریس لسینگ، كه تا امروز ادامه داشته است، دوره‌ای است كه بعد از آشنایی وی با اندیشه‌ها و آموزه‌های صوفی افغانی مقیم انگلیس، ادریس‌شاه، و گرایش وی به تصوف آغاز می‌شود. در این دوره موضوع داستانها بر تصوف و عرفان دور می‌زند كه این موضوع در كتابهایی تحت عنوان شكسته چاپ و منتشر شده و به‌خوبی نمایان است.
گفتنی است كه دوریس لسینگ نویسنده‌ای است سرشناس و سالها پیش از برنده شدن جایزه نوبل به‌عنوان نویسنده‌ای جهانی شناخته شده بود و چندین سال بود كه نامش در فهرست كاندیداهای جایزه نوبل بود. افزون بر این از سال 1954 تا سال 2007 و برنده شدن جایزه نوبل، وی برنده چندین جایزه معتبر اروپایی شده است كه از آن میان می‌توان این جایزه‌ها را نام برد:
ـ جایزه سامرست موام در سال 1954؛
ـ جایزه ادبی دبلیو. اچ. اسمیت در سال 1986؛
ـ جایزه پالرمور در سال 1987؛
ـ جایزه كتاب پلك مموریان جیمز تیت در سال 1995؛
ـ جایزه كتاب لوس‌آنجلس‌تایمز در سال 1995؛
ـ جایزه ادبی انگلیسی دیوید كهن در سال 2001؛
ـ عضویت افتخاری در انجمن سلطنتی ادبیات در سال 2001؛
ـ جایزه قلم زرین اس. تی. دوپونت در سال 2002.


پی‌نوشت
1. Doris Lessing.


طراحی وب سایتفروشگاه اینترنتیطراحی فروشگاه اینترنتیسیستم مدیریت تعمیر و نگهداریسامانه تعمیر و نگهداری PM سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT طراحی وب سایت آزانس املاک وب سایت مشاورین املاک طراحی پورتال سازمانی سامانه تجمیع پاساژ آنلاین پاساژ مجازی

نام : *

پیغام : *

 

سامانه جمع آوری شناسنامه کامپیوتر تجمیع
طراحی پرتال سازمانی - بهبود پورتال
طراحی فروشگاه اینترنتی حرفه ای بهبود